دانشکده بازی سازی علمی کاربردی، سراب یا واقعیت؟

در ۱۳۹۳/۱۱/۰۴ , 15:32:46

حتماً می دانید، بنیاد ملی بازی های رایانه ای در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ دانشکده بازی سازی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را تاسیس کرد. رئیس وقت بنیاد یعنی آقای بهروز مینایی در باره اهداف تاسیس این دانشکده گفت:

مدیر عامل بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، تربیت نیروی کارآمد متخصص در حوزه گیم  را از اهداف راه‌اندازی دانشگاه علمی کاربردی عنوان کرد.
به گزارش معاونت ارتباطات بنیاد ملی بازی های رایانه ای، دکتر بهروز مینایی به فلسفه تشکیل دانشگاه جامع علمی کاربردی گیم اشاره کرد و گفت: این دانشگاه دانشجو را در خلاء نمی گیرد بلکه  برای رفع یک نیاز واقعی در کشور و ایجاد مهارت جدیدکه  مورد نیاز جامعه است دانشجو می پذیرد.

بنده از این اظهارات این را می فهمم که جامعه ما در ایران کمبود بازی ساز حس می کند و این کمبود هم توسط نهادهای موجود و در حال کار مثل انستیتو ملی بازی سازی و مرکز رشد بازی های رایانه ای قابل جبران نیست و در نتیجه ما باید در صدد گسترش محیط های آکادمیک باشیم تا کمبود جبران شود.

اما این ادعا و به تبع آن این تصمیم گیری که منتج به تاسیس دانشکده علمی کاربردی شد به چندین دلیل واضح نادرست است. در مطلبی که از نظرتان می گذرد دلایل نادرستی این تصمیم را بیان می کنم قضاوت با خودتان.

۱- اول این که چه کسی گفته که در ایران ظرفیت های شغلی ای برای بازی سازان وجود دارد که خالی مانده و صنعت برای تامین بازی ساز لنگ است؟! کدام صنعت لنگ است؟ کدام استودیو ظرفیتش خالی است و پروژه هایش لنگ در هوا باقی مانده و می نالد؟! کدام ناشر در حال اصرار به بازی سازان است که زود باشید پروژه تعریف کنید که مردیم از بی پروژه ای؟! ادعای رئیس سابق بنیاد مبنی بر “رفع یک نیاز واقعی در کشور و ایجاد مهارت جدیدکه  مورد نیاز جامعه است” کالاً کاذب است. نشان به آن نشان که هر چند تا دلتان بخواهد بازی ساز مستقل و غیر مستقل نشانتان می دهم که بی کار و بی پول هستند و التماس این ناشر و آن ناشر را می کنند. مگر بهترین بازی هایی که در ایران ساخته می شوند و خوب هم می فروشند چه قدر سود دارند که صنعت از سودش سرمست شده و همین طور می خواهد به ظرفیتش اضافه کند؟ اصلاً مگر ما در طول سال بیشتر از یکی دو بازی قابل تحمل تولید می کنیم؟ همین امسال که سال ۹۳ است چند تا بازی منتشر شده که می شود روی آن ها حساب باز کرد و گفت که: خوب! صنعت ویدئوگیم ایران حداقل تعطیل نبوده. من بیشتر از دو عنوان در ذهن ندارم. حالا دو تا نه ۵ تا، ۵ تا نه ۱۰ تا. بیشتر که نیست. برای ساختن ۱۰ تا بازی که بزرگترینشان تیمی در حد ۱۰ الی ۲۰ نفر دارد مگر چند نفر در صنعت لازم است؟! آقایان یا یادشان رفته که اول نیاز به وجود میاید، و بعد آن نیاز جبران می شود، یا با تاسیس دانشکده و آکادمی و رشته دانشگاهی اهداف دیگری را دنبال می کنند. با زیاد کردن ظرفیت دانشگاهی در یک رشته، ظرفیت کاری و مالی و بیزینسی آن حوزه زیاد نمی شود. اگر این طور بود ما الان این همه پزشک ساختمان ساز نداشتیم. اگر این طور بود این همه مهندس وزیر و وکیل نداشتیم. اگر این طور بود این همه آهن فروش فارغ التحصیل علوم اجتماعی و مهندسی و غیره و ذلک نداشتیم. هر کسی هر رشته ای که خوانده بود مشغول کار در همان رشته بود. دقیقاً داریم همان بلایی که سر همه ی رشته ها و حوزه های دیگر آوردیم سر ویدئوگیم هم می آوریم.

۲- اصلاً فرض بگیریم که جامعه ویدئوگیم ایران کمبود محیط آکادمیک و کمبود نیروی متخصص دارد. چرا انستیتوی ملی را گسترش ندهیم؟ انستیتو که از کره مریخ نیامده، آن را هم بنیاد تاسیس کرده. اگر کمبود نیروی متخصص داریم همان محیط هایی که در اختیار داریم را گسترش دهیم منطقی تر نیست؟

۳- چه کسانی در آن جا تدریس می کنند؟

حتماً یادتان هست که در گذشته ی بسیار نزدیک نظام آموزشی مدارس ما به سه دوره دبستان، راهنمایی تحصیلی و دبیرستان تقسیم می شد. شخص بنده و تقریباً همه ی شما خوانندگان هم محصول همان دوره هستیم. خدمت شما عارضم که این تصمیم قبل از انقلاب در سالهای دهه ۴۰ گرفته شد. در سند اصلاح دوره های آموزشی ایران اهداف تاسیس دوره راهنمایی تحصیلی به شرح زیر طراحی و تصویب شد:

اهداف دوره راهنمایی تحصیلی :

در برنامه دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی مصوب ۱۳۴۶ اهداف این دوره به شرح ذیل تعیین شده است :

۱- پرورش فضایل اخلاقی ومعنوی دانش آموزان

۲- کمک به ایجاد نظم و تربیت و پرورش عادت و تفکر علمی که از دوره پنجساله ابتدایی آغاز شده است .

۳- افزایش تجارب و معلومات عمومی دانش آموزان برای بهتر زیستن در اجتماعایران

۴- تشخیص استعدادها و رغبتهای فردی دانش آموزان در رشته های نظری . فنی و حرفه ای و راهنمایی آنان برای انتخاب رشته های مختلف بر حسب استعدادهای عمومی و اختصاصی و نیاز های کشور .

اما این چه ربطی به بحث ما دارد الان عرض می کنم. اولین کشوری که دوره راهنمایی تحصیلی را به نظام آموزشیش اضافه کرد آمریکا بود. دومین کشور کانادا و سومین کشور ایران. اما این مقطع چه طور در آمریکا به وجود آمد: در نیمه ی اول قرن بیستم فردی به نام جان دیویی در آمریکا زندگی می کرد. جان دیویی از جمله مهمترین فیلسوفان در حوزه آموزشی بود و هست. نظریه ی تحصیلات پیشرو را جان دیویی و پیروانش در اوایل قرن بیستم مطرح کردند. بسیار مطالب، مقالات و کتب در این باره نوشتند و سال ها بحث و جدل کردند. در آخر نظریه جان دیویی در چند جای محدود مورد آزمایش قرار گرفت و بعد از گذشت تقریباً ۴۰ سال کشمکش نظام آموزشی آمریکا اصلاح شد. اما به مجردی که آمریکا نظام آموزشیش را اصلاح کرد ایران هم همان کار را با نوشتن ۴ سطر طی ۴ سال انجام داد. بدون آزمایش و سنجش. تمام مدارس ایران به سه دوره تحصیلی تقسیم شدند و  دوره راهنمایی تحصیلی به نظام آموزشی ایران اضافه شد. با اهدافی که در بالا می خوانید. اما از چهار بند بالا سه تایش که شعار است و آخری خلاصه ی ۵۰ سال تلاش جان دیویی و دوستانش در آمریکا که تبدیل به یک جمله شده. راهنمایی دانش آموزان برای انتخاب رشته.

آقایانی که دوره ی راهنمایی تحصیلی را در ایران تاسیس کردند تا دانش آموزان را راهنمایی کنند که چه طور رشته انتخاب کنند، یک مطلب کلاً یادشان رفت. آن هم این که چه کسی باید دانش آموزان را راهنمایی کند؟ دانشگاه های ایران در آن روزها رشته مشاوره تحصیلی نداشتند، فلذا دوره راهنمایی تحصیلی یک سراب بیشتر نبود. آقایان یادشان رفته بود که در آمریکا و کانادا اول رشته دانشگاهی را تاسیس کردند، اول مشاور تحصیلی تربیت شد و بعد دوره راهنمایی تحصیلی. خوب… وقتی که یک ملتی تلاش های نظری ۵۰ ساله ی یک ملت دیگر را می گیرد و می کند یک جمله، همین می شود دیگر. نتیجه آن که در طول این ۴۰ سال که نظام آموزشی ایران دوره ی راهنمایی تحصیلی داشت، هیچ اتفاق خاصی در آن دوره نیافتاد. این یعنی سراب. اگر شک دارید دوران راهنمایی خودتان را به یاد بیاورید، حتماً متقاعد می شوید. بنده خاطرم هست که کلاً تفاوت دوره راهنمایی با بقیه دوره ها این بود که از طرف مدرسه دو سه بار ما را بردند سینما. حالا این چه ربطی به انتخاب رشته و غیر ذلک دارد نمی دانم. بالاخره هم در سال ۱۳۹۰ این دوره از نظام آموزشی ایران حذف شد و ما برگشتیم به ۴۵ سال پیش.

حالا حکایت دانشگاه علمی کاربردی بازی سازی است. ما اول دانشگاه را تاسیس می کنیم بعد یادمان می افتد که حالا چه کسی بیاید در این جا درس بدهد. نتیجه این می شود که از تمام خانم ها و آقایانی که آن جا تدریس می کنند بنده راساً یکی آقای ایماندار را می شناسم و یک بهزاد پاهنگ. اسم متین ایزدی هم در لیست هست. بقیه را خودتان از لینک انتهای مطلب بررسی کنید.

روال کار برای تاسیس رشته های دانشگاهی نوظهور خیلی واضح است. دولت ها افرادی را از رشته های مرتبط بورس می کنند و می فرستند به کشورهای دیگر تا درس بخوانند، آن رشته را بلد شوند و برگردند بیابند این جا تدریس کنند. ما این کار را که نکردیم هیچ، حتی صبر نکردیم نتیجه انستیتوی ملی بازی سازیمان را ببینیم. هرچند اگر هم به فکر بورس کردن دانشجویان باشیم باید فکر برگشتنان را از سرمان بیرون کنیم.

دوستان عزیز و گرامی و اهالی ویدئوگیم ایران! در کشور عزیز ما تقریباً هیچ متخصص گیم آکادمیکی وجود ندارد. هر کسی که در این رشته در حال حاضر در انستیتو و بنیاد و هکذا در حال تدریس است خودآموخته بوده و دانشگاه مربوط به گیم نرفته است. البته غیر از آقایان هنرمند نقاش و گرافیست و دوبعدی کار و سه بعدی کار. تعداد اهالی ویدئوگیم ایران که قابلیت تدریس دارند انگشت شمار است. روز به روز هم در حال کم شدن. بنده تقریباً مطمئن هستم متین ایزدی دو سال دیگر که خدمتش تمام شد ایران نیست. چرا هی می رویم جاهای جدید تاسیس می کنیم وقتی که کسی نداریم آن جا درس بدهد؟! چرا دوست داریم تاریخ را تکرار کنیم؟ فقط یک نگاه به فهرست اساتید دانشگاه بیاندازید خودتان متوجه می شوید.

فهرست اساتید دانشکده علمی کاربردی بازی سازی

۴- فقط یک سیاست باقی می ماند که چرا  بنیاد در حالی که انستیتو را داشته یک جای دیگر هم تاسیس کرده، آن هم سیاست بقالی باز کردن ترک ها در اروپاست. ترک هایی که در محله های کوچک در اروپا بقالی یا سبزی فروشی دارند، اگر کارشان خیلی خوب باشد می روند همه مغازه های محل را می گیرند و باز بقالی و سبزی فروشی باز می کنند. هرچند که شعبه ی جدید فروشش خوب نباشد یا اصلاً لازم نداشته باشند که شعبه بزنند. اما فقط این کار را می کنند که کس دیگری نرود آن مغازه را بگیرد و برایشان سر بلند کند. شاید بنیاد هم این کار را کرده که کس دیگری در نظام آموزشی ویدئوگیم ایران وارد نشود. با این تفاوت که محل آموزشی با بقالی و سبزی فروشی اندکی فرق می کند.

در آخر اضافه می کنم که با دانشگاه تاسیس کردن یک صنعت رونق نمی گیرد. درد صنعت ما نداشتن متخصص نیست، اگر هم هست آن متخصص ها در دانشکده علمی کاربردی بنیاد تربیت نخواهند شد.

و من الله توفیق


14 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. سلام به همه اخص آرش حکیمی عزیز
    نقدتون رو خوندم . عالی … ولی فکر می کنم نقدهایی بهش وارده گفتم شاید بتونم اظهار نظر کنم . البته ادعای من برای توانایی در اظهار نظر دلایلی داره از جمله اینکه به خیلی از مسائل انستیتو و واحد علمی کاربردی بنیاد کاملا واقفم .
    البته فراموش نکنید که گفتم ” نقد” ، نگفتم “اعتراض” !
    واحد بنیاد علمی کاربردی از ابتدا با هدفی غلط پایه ریزی شد و مسیری اشتباه رو پی گرفت و مسلما به نتایج اشنباهی منجر شد .اما آیا اگر بودجه تاسیس اون واحد برای گسترش و پرورش همه جانبه انستیتو و مرکز رشد مصرف می شد ، آیا وضعیت انستیتو بهتر می شد ؟ آیا نیروی متخصص پرورانده می شد ؟ آیا جامعه گیم از این قهقرایی که توش گیر کرده بیرون می اومد ؟ آیا تعداد بازی های سطح بالای ساخته شده در سال به بالای ۵۰ عدد می رسید ؟ آیا بازی های تولید شده داخل بازارهای جهانی رو فتح می کردند ؟ آیا قله های پیشرفت و توصعه در جامعه گیم ایران توسط افراد ماهر و متخصصی که در انستیتو تحصیل کردند فتح می شد ؟
    خیر …
    اکیداً و موکداً تاکید می کنم که واحد علمی کاربردی با هدفی غلط بنیان شد ، در مسیری اشتباه قرار گرفت و نتایج اشتباهی رو در پی داشت . ولی کاش بهتر بود اصلا بودجه تاسیس اون واحد رو خرج جایی نمی کردن . چون تبعا اگر در مسیر بهبود وضعیت انستیتو هم مصرف میشد هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد . حالا چرا در ادامه توضیح می دم :
    من سه ساله دارم میام انستیتو و حتی الان که دو ترمه دیگه تو هیچ کلاسی ثبت نام نمی کنم بازم همش اونجام . مثل کش تومبان اگه ولم کنند سر از انستیتو در میآرم چون انستیتو تبدیل شده به خونه اول خیلی از ماها و بیشتر از وقتی که بخوایم با خانواده هاموم سپری کنیم در انستیتو هستیم . ولی بیایم یه نگاهی به خروجیِ ورودی های اول دوم انستیتو ، و خروجی ورودی های بعدی انستیتو بندازیم . چه بلایی سر انستتیو اومده ؟ چرا کیفیت کارهامون انقدر پایینه ؟ آیا دلیلش اینه که یه بودجه از بنیاد برای تاسیس واحد علمی کاربردی خرج شده ؟ خیر …! دلیلش اینه که مسئولان انستیتو کم تر زحمت می کشن ؟ خیر …! دلیلش فقط یک چیزه و اون ان که روحیه بازیسازی در ورودیهای متاخر ، نسبت به حجم و تعداد افرادشون ، رقم مطلقاً ناچیزیه . خب آیا باید روحیه بازی سازی این افراد رو ببریم بالا . جواب نه ست چون نمیشه . پس چرا اینهمه افرادی که اصلا قصد بازی ساز شدن ندارن (یا دارن ولی نمی خوان هیچ کار و تلاشی براش بکنن) الان توی انستتیو دارن میرن سر کلاس ؟ این رو در جواب یکی از دوستان که گفت توی علمی کاربردی فقط به فکر پول و سود خودشون هستن گفتم .
    توی بچه های انستیتو هم فقط کسایی خروجی خوب دارن که خودشون روحیه بازی سازی بالایی داشتن و خودشون به شدت پیگیر مطالعه و تجربه بودن … نه چیز دیگه .
    البته نقش مسئولین انستیتو در ترغیب ورودی های اول و دوم در این روند مطالعه و تجربه و پیشرفت خودمحورانه خیلی بالا بوده . ولی انصافا بچه های اون دوتا ورودی هم واقعا می دونستن دنبال چین و چرا اومدن انستیتو … ولی مشکلی که الان توی ورودی های جدید هست رو با ترغیب هم نمیشه حل کرد . البته بدیهیه بدیهیه که همه شون این طور نیستند ، خیل کلی گفتم امیدوارم کسی حمل بر جسارت و توهین نکرده باشه .
    سیلابس درسی انستیتو بی نقص نیست . البته تلاش های زیادی برای ترمیم اون صورت گرفته که توی رشته هنر و فنی تقریبا داره مسیر خودش رو پیدا می کنه . ولی شما که خودت مدرس رشته طراحی هستی فکر نمی کنی این رشته توی انستیتو تو وضعیت نا به سامانی قرار داره . من نقدهایی زیادی به سیلابس درسی این رشته دارم که اینجا جای صحبت از اون نیست و پس از تهیه یه سند مرتب به خود انستیتو تحویل می دم .
    موضوع اینه که اگه انستیتو علاوه بر اینکه بخواد از روی سیلابس دی جی پن درس ارائه بده ، بخواد از اساتید اونجا دعوت کنه که بیان ایران درس بدن بازم تا وقتی که روحیه بازی سازی توی اکثریت بچه ها انقدر پایین باشه هیج اتفاقی نمی افته . البته توی دانشجوهای علمی کاربردی وضعیت خیلی بغرنج تر و به مراتب افتضاح تره که البته تک و توک اگه یه حرکتایی به خودشون بدن شاید استثنائاً اتفاقی بیافته که بعید می دونم …
    حرف شما کاملا درسته که اکثریت اساتید اون دانشگاه خیلی دید درستی نسبت به گیم دولوپ ندارن و شاید خیلی هاشون اصلا بازیساز نیستن ؛ ولی همه رو به یک چوب نرونید . من یک ترم اونجا تدریس کردم و به هیچ کدوم از شاگردهای اون کلاس اجازه ندادم بهم بگن “استاد” ! چون به جد معتقدم که توی گیم ایران استادی وجود نداره . در جواب به یکی از پست های دوستانی که توی دنیای بازی گفته بود اینا فقط به فکر پولن بگم که من برای اون ترم حتی یک هزار تومن هم دریافت نکردم و با علم به اینکه اون نهاد دانشگاهی به شدت سطح پایینیه ، فقط به هدف انتقال تجربه ۷ سال نویسندگی ، ۴ سال فیلمنامه نویسی بازی و ۱.۵ سال تجربه و مطالعه در زمینه VIDEO GAME NARRATIVE DESIGN (چیزی که اصلا توی انستیتو بهش بها داده نمیشه متاسفانه ، یا شاید خیلی ها توی ایران اصلا نمی دنن چی هست ) رفتم اونجا تا اگه چیزی بلدم به یکی دو نفر دیگه یاد بدم . ولی تجربه اون یک ترم من رو قانع کرد که اگه سیستم آموزش اون واحد کلا اشتباهه ، (و البته هدفش هم کلا بود) خوشبختانه یه عده خیلی کمی از دانشجویان اونجا یه چسه استعدادهای نموری دارن که متاسفانه فقط جای درستی نرفتن .
    خلاصه این که به جای ترور کردن هم دیگه بیایم واسه پیشرفت خودمون تلاش کنیم ، بازی بسازیم و چیزای جدید یاد بگیریم تا نقصهامون رو چبران کنیم . و اگه چیزی می دونیم به جای پز دادن بیایم دانسته هامون را با بقیه و البته جوون تر هایی که تازه دارن وارد این ورطه هوسناک اما مخوف و دهن سرویس کن می شن ، به اشتراک بزاریم . دوربین هامون رو بندازیم روی خودمون و با پیشرفت دادن خودمون به راه اندازی چرخ های صنعت گیم توی ایران کمک کینم . اگه من به نوبه خودم ، شما به نوبه خودت و بقیه به نوبه خودشون به پیشرفت خودشون بها بدن ، طی یک فرایند کاملا طبیعی و منطقی چرخ های صنعت خود به خود راه میافته و نیازی به نقد کردن هم دیگه هم نداریم (اولین مخاطب این حرف خودمم ، دومیش خودمم ، … آخریش هم خودمم)
    در ضمن خواهش می کنم از خودمون و دیگران حباب نسازیم . اسطوره نسازیم . بزرگ ترین دلیل عدم پیشرفت گیم توی ایران همین حباب سازی هاست .
    فقط باید کار کرد . کار کرد . کار کرد و کار کرد . آیدین ذولقدر این موضوع رو ۱۰ بار به من گفت نفهمیدم تا وقتی که الان تقریبا فهمیدم . یا شایدم هنوز نفهمیدم …. در هر حال فکر می کنم فهمیدم چون بدون حاشیه دارم سعی می کنم کار خودم رو بکنم و چیزایی که هیچ کس تا حالا بهم یاد نداده رو یاد بگیرم . لطفا بقیه هم برن کار خودشونو بکنن و منتظر کلاس نباشن .

    ۱۰
  2. ظاهرا هر کی الان داره اونجا فعالیت می کنه حسابی دلش پره!
    یه سوال امیدوارم آقای حکیمی یا هر کدوم دیگه از دوستانی که دست اندر کار هستن بیان جوابشو بدن ما رو از جهل نجات بدن
    تا حالا تلاشی صورت گرفته که برای پروژه های سر آمد دنبال ناشر از کشور های دیگه باشین؟
    یا مثلا تلاش کنین تا یه تیم نسبتا بزرگ (نسبت به بقیه تیم های ایرانی) تشکیل بدین و دنبال جلب نظر یه ناشر خارجی باشین؟
    خیلی علاقه مند هستم ببینم در این زمینه فعالیتی صورت گرفته یا نه…

    ۰۰
    1. به نظر بنده چطور قدیما خلبان ها میرفتن آمریکا دورهمیدیدن ، بازی ساز های ما هم باید برن دوره ببینن،یا چطور ما برای ساخت یه پروژه مهم از کشورهای دیگه نیرو و متخصص استخدام میکنیم، باید بازی ساز حرفه ای استخدام کنیم،،ه البته همه اینا بدون سرمایه گذاری بخش خصوصی ( دولتی رو ولش کن،شرشون نرسه خیرشون رو نمیخواییم ) امکان پذیر نیست

      ۰۰
  3. من خیلی وقته دیگه در مورد کشور خودمون حرف نمیزنم و در مورد بنیاد هم تا الآن کلی مطلب نوشتن ولی این رو میگم که این مطلب پررنگ تر بشه.

    من اوائل تاسیس بنیاد با آقای علی سیداف توی persian-designers یه بحثی داشتم که بوجود اومدن یه ارگانی مثل بنیاد هیچ کمکی نمیکنه ولی اگه همون بودجه رو بیان به بازی ساز ها بدن خیلی کمک بیشتر میکنه. کسی با من موافق نبود اما حالا که به اینجا رسیدیم حرفای من واقعیت شد. البته آقای سیداف از افراد با معلومات در اینکاره ولی خوب زیادی خوشبین بود.

    توی این کشور صنعت بازی های ویدئویی وجود نداره. برای صنعتی هم که وجود نداره هرچی نیرو (تازه اگه اون نیرو کار بلد باشه) تولید کنی باد هوا میشه میره. پس عملا هیچکاری در حیطه ساخت بازی های ویدئویی در این کشور نتیجه نداره.

    هرکی یه ذره باهوش باشه پاراگراف بالا رو میتونه بعنوان تجربه استفاده کنه. من از سال ۸۶ دارم بازی میسازم، محصول تجاری هم داشتم، ساعت ۷ شب پشت شهرداری (توپخونه) دنبال ناشر هم رفتم، علم بازی سازیم هم الآن از خیلی ها بیشتره ولی قید بازی ساختن رو توی اینجا برای همیشه زدم.

    اگه کسی خواست باور کنه، به سرانجام ما دوچار نشید.

    ۰۰
  4. ۱- اول این که چه کسی گفته که در ایران ظرفیت های شغلی ای برای بازی سازان وجود دارد که خالی مانده و صنعت برای تامین بازی ساز لنگ است؟….

    به طور کلی این حرف درستی میتونه باشه ولی وقتی به عطش تولید بازی در ایران از یک طرف و به کیفیت بسیار پائین آثار تولید شده از طرف دیگر نگاه کنیم میشه اینطور هم فرض کرد که وضعیت فعلیه گیم در ایران میتونه به علت نبود نیروهای واقعا” متخصص بوجود آمده باشه … وقتی صنعتی به علت سیاسیتهای غلط و کمبود یا تقریبا” نبود افراد کارامد در حوزه های مختلف شکل نگرفته ظرفیت خالی هم نخواهد بود

    به همین دلیل در ایران امروز نیاز به کالج بیش از نیاز به دانشگاه که طبیعتا” بیشتر به سمت تئوری متمایل خواهد شد احساس میشه و تاسیس دانشگاه میتونه به تاخیر بیفته
    انستیتو ملی میتونه نقش یک کالج واقعی رو پیدا کنه و اگر لازم شد افراد ماهری از خارج از کشور دعوت بشن برا آموزش در کالج ملی

    درباره مطلب دوره راهنمایی هم من قبلا” یک جایی گفتم که ما فقط بلدیم قمپز در کنیم و هیچ کارمون رو حساب و کتاب نیست … همین مثال شما و دانشگاه بازی سازی که خیلی زوده براش که مطرح و تاسیس بشه از همین قماش قمپز در کردنهای ماست

    به مظر من هدف بنیاد از این بحث ها بیشتر این بوده که مدیریتش خودش رو خیلی فعال و جدی و کارامد نشون بده که اتفاقا” برعکس این اتفاق افتاده تا امروز

    ۱۱
    1. عزیزم شما حالت خوبه? برادر من مشکل یه چیز دیگه ای هست، شما هزار تا متخصص داشته باش ، اما پول و سرمایه نداشته باش ، اما یه موتور بازی سازی مدرن و قدرتمند نداشته باش،امکانات نداشته باش،بازار نداشته باش،قانون کپی رایت نداشته باش،هیچی نداشته باش،،،بعد توقع داری آنچارتد هم بسازی
      مثل این میمونه که بیای هالیوود رو با سینمای ایران مقایسه کنی

      ۱۱
    2. نه برادر من مثل اینکه شما حالت خوب نیست !!!
      این آنچارتد رو از کجای حرفهای من برداشت کردی شما؟؟
      معنیه سیاسیتهای غلط که بهش اشاره کردم چیه ؟؟
      موتور قدرتمند رو کی باید بسازه ؟؟ خود به خود با سرمایه موتور تولید میشه یا نیروی متخصص میخواد ؟؟
      درثانی ما قرار نیست موتور قوی بسازیم .. همینکه بتونیم تجربه و تخصص کافی در گرفتن خروجیه مناسب از موتورهای موجود رو بدست بیاریم کلی از مسیر رو طی کردیم …. و کالج هم برا همین چیزاست

      ۱۱
    3. عزیزم آنچارتد ساختن یک کنایه بود،انتظار داشتم درک بیشتری از صحبت های من داشته باشی،ما داریم در مورد صنعت بازی سازی حرف میزنیم،،،حرف من اینه که اصلا همچین صنعتی تو ایران وجود نداره،،،اصلا بازی سازی ما اسمش صنعت نیست،،،اسمش جوکه!!! عزیزم با پروروندن متخصص که صنعت به وجود نمیاد،،،بلکه با ورود پول و سرمایه و مدریت درست و بازار خوب و تقاضای مردم و وجود قانون و فرهنگ کپی رایت که در این صنعت ببسیار بسیار مهم است صنعت بازی سازی به وجود میاد،بعد از این مسایلی که گفتم وجود متخصص هم بسیار لازم و ضروری هست که البته در این مورد با شما هم عقیده ام که هم میشه از نیروی خارجی استفاده کرد هم میشه نیروی ایرانی رو برای آموزش به خارج فرستاد،،،اما جهت اطلاع شما میگویم که علاوه بر این مواردی که بالا بهش اشاره کردم طبق گفته بسیار درست نویسنده محترم مقاله اصلا فرض کنید مشکل ما همین وجود متخصص باشد اما حرف اینجاست که دانشکده علمی کاربردی صلاحیت پرورش چنین متخصصانی را ندارد،آخر با کدام استاد و متخصص میخواهیم متخصص پرورش بدهیم :11:

      ۰۰
    4. خب وقتی من از عبارت سیاستهای غلط استفاده میکنم سرمایه گذاری رو هم در بر میگیره دوست عزیز
      ولی به طور کلی نیروی انسانی کار بلد پایه توسعه در هر زمینه ای محسوب میشه و بازی سازی هم از این قائده مستثنی نیست
      به طور کلی حرف از دانشگاه زدن در وضعیت فعلی که صنعت بازی شکل نگرفته حرف بی خودی هست
      ولی کالج که مشخصا” فوکوس داره رو مسائل خیلی واقعی تر در بازار کار نیاز امروز ماست … تئوری فعلا” چیزی نیست که بهش نیاز مبرم داشته باشیم
      شما ظاهرا” کامنت من رو کامل نخوندین تا آخرش

      ۰۰
  5. متاسفانه کو گوش شنوا به قول خودتون تازه برگشتیم ۴۵ سال قبل، خیلیا ۴۵ سال این حرفارو زدن تازه برگشتیم به ۴۵ سال قبل حالا نوبت منو شماست ۴۵ سال باید این حرفا رو بزنیم شاید ۲ نسل دیگه وضعشون نسبت به ما بهتر بشه……

    ۰۰
  6. با تشکر از متن خوبت آرش جان
    راستش وقتی تیتر رو دیدم خیلی شاکی شدم ولی وقتی متنتو خوندم دیدم حرف دل منو زدی
    کاش حداقل این متنو واسه خوده دانشگاه علمی کاربردی هم بفرستی.هرچند اونا به گیم اهمیت نمیدن و فقط دنبال درآمدشون هستن

    ۱۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر