تیک تاک ۲۰۱۵ | پیش مقاله بازی های مورد انتظار ۲۰۱۵
به نام خالق انسانی که می تواند بازی بسازد و بازی کند و لذت ببرد و در دنیای خویش غرق شود و با هیچ کس کارش نباشد زیرا معتقد است یکی از عجیبترین مخلوقات دست بشر همین دنیای بی ادعاییست که پرمدعاترین رقیب در بین پرکردن تنهایی های انسانهاست.
سلام خدمت بزرگ اندیشمندان عرصه دنیای بازی های ویدئویی. سلام خدمت کاربران و نویسندگان و پرسنل زحمت کش سایت وزین و بزرگ دیبازی. سلام و تبریک پیشاپیش عید نوروز عید باستانی ما ایرانیان خدمت پیشگاه معظم شما عزیزان فرهیخته.
بعد از مدت های مدید بار دیگر افتخار حضور خدمت شما اندیشمندان بزرگ را پیدا کردم تا با سری مقاله دیگر با نام تیک تاک ۲۰۱۵ – پیش مقاله بازی های مورد انتظار ۲۰۱۵ در خدمت شما باشم تا به مدت ۵ هفته دور همی گرم و دلنشینی را با هم تجربه کنیم.
اینبار با یک سری مقاله ۵ قسمتی که در هر قسمت به معرفی کوتاه سه بازی مورد انتظار سال پیش رو خواهیم پرداخت در کنار شما هستم. مانند روال هر ساله دو هفته مانده به سال جدید این سری مقاله را کلیک خواهیم زد تا با همکاری مدیر موفق و دوست داشتنی دیبازی یعنی فخار عزیز بنده بار دیگر معرف بازیهای بزرگی باشم که در سال پیش رو قرار است محافل تنهایی ما را گرم کند و ما از تجربه آنها لذت ببریم. هیچ ترتیب خاصی مبنی بر معرفی بازیها در نظر گرفته نشده و بنا بر سلیقه ۱۵ بازی را خدمت شما با تاریخ انتشار و اندک پیش نمایشی تقدیم خواهم کرد. این مقاله کوتاه صرفا پیش مقاله متن اصلی خواهد بود که اولین قسمت آن طی هفته جاری به میهمانی دیدگان پر مهر شما خواهد آمد. باشد این تحفه نا چیز بنده عیدی خوبی برای شما عزیزان گیمر باشد. هر هفته یک قسمت از مقاله میهمان شما خواهد بود تا در پایان هفته سوم فروردین ماه ما شاهد آخرین قسمت از این سری مقاله باشیم. پیشاپیش بابت تمام کاستی هایی که ممکن است بوجود آید عذرخواهی میکنم و شما را دعوت به دیدن تعدادی از تصاویر بازیهای مورد معرفی و متنهای کوتاه آنها میکنم فعلا عزیزان دلم . . .
سرده, هوا خیلی سرده ولی این باعث نمیشه من به پیش نرم. زوزه گرگ ها وحشتی تو دلم انداخته ولی این باعث نمیشه جلو نرم, ترس دیدن خرس وجودمو گرفته نه جثه ای دارم مقابلش بیایستم و نه تجربه جنگیدن با حیوانات وحشی ولی این باعث نمیشه جلو نرم. من آمده ام, من جلو میرم من باید بتونم باید دووم بیارم باید رسالتمو انجام بدم باید به اون چیزی که ذهن کنجکاوم دنبالشه برسم حتی اگر به قیمت از دست دادن جونم تموم بشه نمیدونم شاید چون به من میگن . . .
۹ ساله که وجود نداشتم، ۹ ساله چایی داغ نخوردم، ۹ ساله طعم نیکوتین داغ سیگارو تجربه نکردم، خواب عجیبی بود، نه دلیلش یادم میاد نه شدت ماجرا برام آشناست، یه حس غریبی دارم، بدنم کرخت شده، میخوام یه کاری بکنم که تمام عزمم براش جزم شده، یه کاری که حس خوبی بهم میده، یه کاری که به نظرم زیاد تجربش کردم، بوی خوبی میده، لذت زیادی داره، اسمش نوک زبونمه، فکر کنم داره یادم میاد، اسمش انتقامه انتقام، اما یه چیزو خیلی خوب یادم میاد اونم اینه که، به من میگن . . .
عجب برف زیبایی بود، هی . . .، همین دور و برا بود که توی یه کافه مینشستمو یه قهوه داغ میزدمو و از پشت شیشه برف بازی بچه ها رو تماشا میکردم عشق بازیا، دور همیا، خندیدنا . . . نمی دونم یه روز خوب میاد یا نه نمیدونم بازم میتونم یا اجازه دارم به روزای خوب و دورهمیای گرم تو روزای سرد فکر کنم یا نه ولی دوست دارم فکر کنم حدس میزنم این حقو داشته باشم الان اسلحمو محکم تو دستام بگیرم و یه روز دیگه دست یکی دیگه رو محکم تو دستام بگیرم، یه چیزو خیلی مطمئنم اونم اینه اگر یه روزی دستاش تو دستم باشه اونو محکمتر از اسلحه تو دستام میگیرم و قول میدم دیگه ولش نکنم چون دوستی با اسلحه یه چیزو خوب یادم داد اونم اینه که احساس بهتر از هرچیز دیگست چون اسلحه هیچ احساسی نداره و فقط میکشه! راستی تا یادم نرفته بگم من . . .
نقاب مرد خشونت و حس بزرگی مرد شجاعتشه, اینجا مبارزه بزرگی قراره اتفاق بیفته, قراره خون زیادی از دماغ خیلیا جاری بشه,میدونم کارم سخته, کارم جنگیدن با بزرگترین مبارزان دنیاست, با خشن ترینها,شجاعترینها و البته رذلترینهاشون, اما منم کم آدمی نیستم, پیروزی تو این جشن خونین برام خیلی مهمه, من میتونم و بدست میارم, اینقدر در رو میکوبم تا یکی بازش کنه چون من آدم مهمیم به من میگن . . .
همه ما یه روزی میفهمیم تمام زندگی روزمرمون یه خواب بی معنی بیش نبوده, جهان سه بعدی که ما در ذهن خود تصور میکنیم بیراهه ای بیش نبوده, جهان ما چند بعدیست و تعدد بعدش را تنها یک نفر میداند! پیچیده ترین بعدش زمان است. دنیایی که اگر در آن سفر کنی غرق در معماهای پر رمز و راز او خواهی شد. دنیایی که من در آن سیر میکنم, قدرتی که از کنار این جادوی خلق شده پیدا کردم و برای نابودی دشمنانم, دشمنان وطنم و مردمم از آن بهره میبرم. بازی با زمان عجیبترین بازی است که خداوند برای ما پازل کرده است. خیلیها برای حل معماهای این جادوی عجیب مو سپید کردند و عمر خود را برای حل این معماها ناکافی دانستند اما من میخواهم وارد آن شوم و با آن دست و پنجه نرم کنم. چون من . . .
آخرین باری که راجرزو دیدم پشت یه در چوبی وایساده بودیم تا نارنجک دودزا رو بندازه داخل اتاقو و یه حمله خوبو ترتیب بدیم، حالت گرفتیم، چپ و راست و یکیم که اندرسون بود از جلو درو محکم با پاش باز کرد. حمله حمله, چپ پاسازی شد,راست پاکسازی شد، حرفی از مسیر رو به رو نشد! راجرز رفت که ببینه ماجرا چیه که ناگهان صدای انفجار منو به رویاها برد! دود مثل وقتی بود که تو جنگلهای ابری قدم میزدم و اسلحه شکارم رو دوشم بود و داشتیم برای شکار یه گوزن راه میرفتیم, گوشام زنگ میزد, چشام دو دو میزد, از دماغم خون میومد احساس میکردم پرده گوشم پاره شده، رفتم جلو ولی از راجرز خبری نبود! اندرسون یه پاش قطع شده بود و از حالت دهنش معلوم بود داره داد میزنه, هلی کوپتر نجات اومد و ما رو سوار کرد من خیلی تلاش میکردم راجرزو پیدا کنم اما اینکار دود شده رفته بود هوا، تو همون چند لحظه دلم براش کلی تنگ شد چیزی که عجیب بود این بود که هیچوقت پیداش نکردیم نمیدونم شاید یه روزی ردی ازش پیدا کنیم و توی یه عملیات بتونیم برگردونیمش خونه من گروهبان . . .
به خودم صد دفعه قول دادم وقتی یه سفر با این پر دردسری میخوام بیام حتما یه کتونی درست حسابی بخرم ولی بازم یادم رفته و با کالج اومدم به این جزیزه لعنتی! قول میدم ایندیانا جونزم همچین جزیزه ای رو ندیده باشه! هر دفعه که یه جای جدیدو پیدا میکنم نمیدونم چطوریه یه لشگر برا کشتن من بسیج شدن! بیخیال ایندفعه هم دنبال گنج اومدم, میبینید که, خیلی اوضاع مناسب نیست جزیره مخوفتر و ترسناکتره, کلی اسکلتم تو قفس در حال چرت زدنن! مثل اینکه زیاد خوب ازشون استقبال نشده، به هرحال منو همه دیگه میشناسن من پوست کلفت ترین و با مزه ترین و در عین حال قدرترین حریفی هستم که هر گنج یابی میتونه تو زندگیش ببینه و باهاش گلاویز بشه به من میگن . . .
اینها تنها چند مورد از بازی های بزرگ امسال بودند، با ما همراه باشید تا بهترین عناوین مورد انتظار سال جدید را برایتان معرفی کنیم. پیش بسوی سال پربار برای تمام گیمرهای بزرگ اندیش . . .
نویسنده : فرشید عبداله پور
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام به استاد قلم
فرشید جان واقعا خوشحالم که برگشتی
توی این چند وقت این اولین مقاله ای بود که اول تا اخرش رو خوندم کارت مثل همیشه عالی بود :*:
منتظر قلم های طلایی بعدیت هستیم :*:
مرسی محسن جان این نهایت لطف شما رو میرسونه قطعا بیشترین تلاشمو برای ارائه برترین مقالات خواهم کرد.
پیش مقاله خیلی خوبی بود اللخصوص جمله بندی که عالی بود :*:
اما در این پیش مقاله جای ۳ تا از۵ نامزدان گوتی ۲۰۱۵ خالی بود:
:۱۵: بتمن :۱۵:
:*: ویچر :*:
سومی نا معلوم :!:
تشکر.
:pc: :15:
:ps: :15:
ممون از شما,اینها تنها تعدادی تصویر از بازیهای مورد معرفی بودند قطعا بازیهای دیگر هم در کار خواهند بود.
مرسی فرشید جان. :۱۵: :۱۵:
مطلبت مثل قبلنا عالی بود.
تو این لیست فقط متال و انچارتد یعنی تقویم ۹۴ رو که نگاه میکنم یاد این دو عنوان میوفتم
پایان انچارتد به قلم دراکمن خیلی باید جالب باشه
(( هی رفیق . یه نفرو ندیدی که تنها باشه؟ قدبلند دراز و باریک پر از ادعا و ایده های احماقه هم درمورد دزدان دریایی داشته باشه ؟)) Uncharted 4 : A Thiefs End
تشکر
مقاله فوق العاده بود ممنون :*:
شدیدا منتظر ویچر ۳ هستم! درسته که شاید فوق العاده نتونه عمل کنه ولی قطعا بازیه خوبی خواهد بود و برای من تجربه نابی رو به ارمغان میاره :۱۵:
خیلی ممنون بسیار زیبا :۱۵:
تو این لیست بی شک در ابتدا متال گیر در همین حال که میخوام این سری رو شروع کنم از اول اول بسیار مشتاق شدم ! یعنی در یک کلام خیلی از این سری هخوشم اومده ! :۱۵:
ولی بازم در کل بازم برای من :only bloodborne :15: :15:
انچارتد که پایانی بزرگ میخواد بسازه!
کمبت هم طبق معمول میخواد بزای مدت ها سرگرممون کنه.
Division که یک ایده جدید رو میخواد اراعه بده ولی بنظرم از بخاری بلند نمیشه !
Rainbow six جدید هم که مورد انتظاره !
شکست کوانتومی هم از انحصاری های غول مایکروسافته و رقیب خوبیه !
و یک ماجراجوی جدید با لارا که امید وارم حتما تا ۲۰۱۵ مولتی پلتفرم بشه !
_____________________
تشکر از شما دوست عزیز
به من میگن ناتان دریک
خوشحالم که دوباره تو سایت میبینمت فرشید عزیز… :۱۵:
این مقاله هم خاطره ی عیدا ی ما شده دیگه! :۱۵:
واقغعا این کامنت چی داشت که رفت برا تایید؟ :۲۳:
هر کی تایید کرد اینم پاک کنه!