سرتو بدزد رفیق! | نقد بازی Tales from The Borderlands Episode 3

در ۱۳۹۴/۰۵/۰۵ , 14:21:56

در خلاصه‌ی داستان قسمت سوم قصه‌هایی از سرزمین‌های مرزی (Tales From The Borderlands Episode 3) که «به چاک زدن!» (Catch A Ride) نام دارد نوشته شده: «ریس و فیونا در ادامه‌ی داستان تعقیب و گریزشان با سردسته‌ی خلافکارها رودررو می‌شوند که زنی شرور به نام «ولوری» (Vallory) است. آنها در این تعقیب و گریز به مجموعه‌ی تحقیقاتی گیاهشناسی اطلس می‌رسند و قصد دارند سرنخ‌های‌شان برای پیدا کردن گنج را تکمیل کنند.» می‌دانم که می‌دانید قضیه به این ساده‌گی‌ها هم نیست و قرار نیست سر و ته ماجراهای فیونا و ریس با یک داستان تک خطی حل و فصل شود! فاصله‌ی زمانی طولانی بین انتشار قسمت دوم و سوم قصه‌هایی از سرزمین‌های مرزی هم دلیل مهمی بر این ادعاست که تل‌تیلی‌ها وسواسی بسیار برای تعریف داستانی درست با ویژگی‌های خاص مجموعه‌ بازی‌های سریالی‌شان دارند. این مورد را می‌شود با طعم لذیذ انتخاب‌های سرنوشت‌ساز و شخصیت‌های فرعی جذاب و ریزداستان‌ها و جزییات بی‌پایان فیلم‌نامه‌ی بازی با دل و جان حس کرد.

شروع قسمت سوم طبعا همان پایان قسمت دوم است(!) با این تفاوت که حالا با انتخاب منحصر به‌فردی که در پایان قسمت دوم انجام داده‌اید می‌شود سرنوشت خط روایی قسمت سوم را هم تعیین کرد! چطور؟ خب اگر از سریالی بازهای تل‌تیل باشید می‌دانید که معمولا انتخاب‌های بازی تاثیر چندانی در پایان‌بندی ندارد و معمولا پایان نهایی هر فصل با کمی تفاوت در جزییات، یک پایان واحد است. چیزی که باعث منحصر به فرد شدن بازیِ هر یک از مخاطبان می‌شود، نوع انتخاب‌ها و تعیین مسیرها در طی کردن روند داستانی بازی است. در به چاک زدن خوشبختانه عنصر انتخاب از یک انتخاب فرعی لذت بخش به یک انتخاب کامل تبدیل شده که به تعیین مسیر بازی در این قسمت کمک بسیاری کرده است. در پایان قسمت دوم دیدیم که ریس می‌بایست بین فیونا و جک خوشگله یکی را انتخاب و فرد مورد اعتمادش را مشخص می‌کرد. با شروع قسمت سوم می‌بینیم که این انتخاب به قدری در تعیین مسیر و نوع فراز و فرودهای بازی تاثیر دارد که نمونه‌ای از آن را در سایر سریالی‌های تل‌تیل ندیده بودیم. همین عامل مثل یک امضای بزرگ عمل می‌کند! امضایی که توسط خود شما زده شده و در کنار انتخاب‌های جزیی موجود در بازی، یک روند داستانی خاص ایجاد کرده که فقط و فقط مال شماست. قضیه به حدی جدی است که تفاوت بین این دو انتخاب در روند داستانی بازی، باعث ایجاد دو بازی کاملا متفاوت از نظر نوع روایت در جزییات شده است.

ولی در کنار این عنصر مهم، لذت تجربه‌ی فراز و فرودهای داستان چیز دیگری است. این فراز و فرودها که می‌شود آنها را در چهارچوب فیلم‌نامه‌ی سه‌پرده‌ای هم دسته‌بندی کرد که البته بهتر است سراغش نرویم، پر از جزییات و البته شخصیت‌پردازی‌های ناب است. فراز و فرودهای داستان به سازنده‌ها کمک کرده تا شخصیت‌های اصلی و فرعی را حسابی بال و پر بدهند و با به کار بردن دیالوگ‌های درست و به‌جا داستانی خارق‌العاده خلق کنند. این در واقع همان روش مخصوصی است که می‌گوید: «شخصیت‌هایت را در معرض مصیبت، بدبختی و موقعیت‌های عجیب و غریب قرار بده تا خود درون‌شان و شخصیت واقعی و چند بعدی‌شان را از آن میان بیرون بکشی!» تزی که به‌شدت درست و بی‌نقص عمل کرده و به یکی از نقاط قوت قسمت سوم بدل شده است.

مانند قبل، سازنده‌ها از عنصر مهم شخصیت فرعی یا آلترناتیو هم برای سرعت دادن به روند تعریف داستان استفاده کرده‌اند. این شخصیت مهم این بار «آتنا» است که در قسمت دوم هم سر و کله‌اش پیدا شده بود ولی تاثیرش در روند داستان و پیشبرد ماجراهای بازی چندان زیاد نبود. ولی در قسمت سوم او به یکی از شخصیت‌های مهم بازی بدل می‌شود که نبودش نیمی از روند و ماجراهای بازی را خالی خواهد کرد. شخصیت‌پردازی درست، دیالوگ‌های درجه یک و تعامل منحصر به فردی که او با دو شخصیت اصلی بازی، فیونا و ریس دارد بی‌همتا است.

مانند قسمت اول که پر بود از صحنه‌های اکشن و سریع و هیجان و آدرنالین ناب، بخش پایانی قسمت سوم هم چنین ویژگی‌ایی دارد. چیزی در حدود نیم ساعت تا چهل دقیقه،  دایما در حال دکمه زنی، انتخاب‌های سریع، گوش دادن به دیالوگ‌های ناب و دیدن پروارتر شدن شخصیت‌های بازی در بطن این روند تند و سریع خواهید بود. یک مثال خیلی خوب برای اثبات اینکه در طی این بخش پرکشش، چگونه شخصیت‌ها پرداخت می‌شوند، توسعه می‌یابند و مسیرهای داستانی جدید خلق می‌کنند،  «گورتیس» (Gortys) است. تا قبل از آغاز قسمت سوم فکر می‌کردم گورتیس، صرفا یک مگ‌گافین است و بهانه‌ای خشک و خالی برای سمت و سو دادن به داستان. ولی در هر قسمت چیزی برخلاف آن ثابت شد و در انتهای قسمت سوم بود که دیگر داشتم دیالوگ‌های بامزه و شخصیت درجه‌ یک او را که حالا تبدیل به یک ربات سخن‌گو شده و مسیر تازه‌ای برای پیشبرد داستان خلق کرده بود سبک و سنگین می‌کردم!

به چاک زدن نشان داد قرار است شخصیت‌های پر تعداد، داستان‌های فرعی و جزییات سرگیجه‌آور بازی به جاهای بسیار خوب و هیجان‌انگیزی ختم شوند. از من اگر می‌پرسید می‌گویم  قسمت مهم سوم آنقدر خوب بود و در توسعه دادن داستان و باز کردن مسیرهای فرعی و رساندن روند داستان به مسیرهای اصلی جدید آنقدر موفق عمل کرد، که اگر نمره‌ی کامل به آن ندهیم گناهی بزرگ مرتکب شده‌ایم! پس این کار را می‌کنیم، حتا اگر مورد هجمه‌ی دوستان «با اجازه کی نمره کامل دادی؟!» قرار بگیریم!

6+6
ولوری آنتاگونیست جدید بازی و زنی به شدت نامرد(!) است!
656636546
سازنده‌ها در این قسمت حسابی به لودربات بال و پر داده‌اند! می‌بینید که؟!
65652
ویژگی‌های دست و چشم سایبری ریس و کوله‌پشتی فیونا که یادآور مجموعه بازی‌های نقش‌آفرینی مجموعه است، بیش از خلق گیم‌پلی به درد تعریف داستان و پیشبرد خط روایی خورده است.
015463
پررنگ یا کم‌رنگ بودن حضور جک خوشگله در قسمت سوم، بستگی مستقیم به نوع انتخاب شما در انتهای قسمت دوم و شروع قسمت سوم بازی دارد. جرات سازنده‌ها در ورود عنصر انتخاب برای تعیین حضور یا حذف یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین شخصیت‌های بازی را دارید که؟!

9 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. بازی های تعاملی و اشاره-کلیک مضخرف ترین سبک گیم رو تشکیل میدن.تا حالا سمت هیچکدوم نرفتم و نخواهم رفت.این telltale هم پرچمدارشونه.خیلی هنر دارین کنار داستان یه گیمپلی حسابی هم بذارین.دلم ازشون خون شده
    باتشکر بابت نقد

    ۰۰
  2. خب ،ممنون بابت حضورتون و البته نقد این بازی و سایر آثار تل تل! همین یه هفته پیش منتظر بودم می گفتم چرا خبری نشده که خدا رو شکر خبری شد! :۲۴:
    در مورد این بازی هم که حرفی نمیشه زد. شخصا قبل از انتشار بهش امیدی نداشتم ولی الان دیگه کاملا مشخصه که چه اثر خوبیه. مثل ولف امانگ آس خلاقانه. و البته کمتر از یه سال بعدش. واکین دد ها جزو بهترین بازی های منن ولی خلاقیت خاصی ندارن. بهتر بگم نمی تونن داشته باشن.اصلشون بازی با احساساته. ولی ولف امانگ آس خلاقیت داشت. حالا این بازی هم همونه با این تفاوت که پخته تره. ولف امانگ آس قسمت ۱ بی رقیب و ۵ فوق العاده ای داشت ولی قسمت های دیگه بیش تر برای آماده کردن برای آخر بازی و در جهت پرداخت مناسب داستانی و انتقال مفاهیم بودن ولی می بینیم که این عنوان افت خیلی محسوسی نداره,شخصیت پردازی ها به جا و درسته,طنز بازی محشره و انتخاب های خیلی خوبی هم داره که خب,در کنارشون اکشن هم هست!
    و با اینکه باز هم به نظرم قسمت یکش از سه بهتر بود ولی فکر کنم اولین باری باشه که هم گیم اسپات و هم آی جی ان به یه بازی تل تیل ۹ میدن!(با اینکه مهم نیست! :lol: )
    در این قسمت هم که همون طور که اشاره شد آتینا عالی بود.امیدوارم در قسمت های بعدی هم حضور داشته باشه.گورتیس هم که خب مسلما خوب و جالب بوده.جک هم که دائماجالب و جالب تر میشه! :۲۴:
    باز هم تشکر برای نقد ! :-)

    ۰۰
  3. آقای قرالو ما طرفدارتیم داداش. خیلی شدید. خیلی عالیه که هنوزم میشه از محضر شما ها استفاده کرد.

    به نظر من بازی های تل تیل رو نمی شه اپیزود به اپیزود نقد کرد.

    چون منتقد برا قسمت اول به بعد دیگه تمام ویژگی های گیم پلی و گرافیک و موسیقی و صدا گذاری و دوبله و… رو شرح داده. برا قسمت های بعدی دیگه چیزی نداره بگه.

    فقط چاره اینه که داستان رو تحلیل کنه. که البته همین قطعا باعث اسپویل داستان قسمت های قبل هم میشه.(شخصا خودم زخم خورده این نکته هستم)

    به نظر من هر ۵ اپیزود با هم یجا نقد بشن خیلی بهتره.

    اگه اشتباه نکنم خود شما هم بودی که تو نقد فصل دوم walking dead نوشته بودی نقد این اپیزود برات سخت ترین کاره.

    حالا جدا از این بحثا این خیلی خوبه که تل تیل داره اینطوری پیشرفت می کنه.


    من آرزو دارم تل تیل با همین سبک یه بتمن بسازه. اونوقت دیگه افسانه بتمن کامل میشه.

    ۳۰
  4. تشکر از اقای قرالو با یه نقد زیبای دیگشون.
    قسمت سوم رو هم بعد از کلی انتظار و شب روز کردن برای انشارش،دقیقا وقتی فقط یک هفته مونده بود به انتشار،سیو های دو قسمت قبلیم پرید!!!منم گفتم بیخیال،بزار هر ۵ اپیزود کامل که اومد یدفعه میرم سراغش که دیگه از این مشکلای نا مترقبه پیش نیاد.انقدر هم صبر نکنم.
    ولی دو قسمت اول همونطور که اقای قرالو هم در نقدای پیشینشون فرموده بودن اگه نگیم بهترین سری بازی تل تیل،براحتی جزو ۳ تای برترش قرار میگیره.داستان،دیالوگا،انتخابا.همه چیه این بازی فوق العادس،عالیه :۱۵:
    فقط یک مشکل داره اونم صبر کردن برای اپیزود بعدیه،دردیه برای خودش :(

    ۲۰
  5. واقعا این داستان‌هایی از سرزمین‌های مرزی یک خاص بودن خاصی داره! با بقیه‌ی بازی‌های تل‌تیل فرق داره. با این‌که تخیل و به‌قولی خالی‌بندی در بازی موج می‌زنه، ولی شخصیت‌ها خیلی ملموس هستن. کاش یه ذره زمان انتشارش رو سریع‌تر کنن که یادمون نره قسمت قبلی چی شده. واقعا بهتر از این نمی‌شد داتسان بازی رو تجزیه‌وتحلیل کرد. ممنون.

    ۲۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر