ندایی از آینده | پیش‌نمایش بازی Call of Duty: Black Ops III

در ۱۳۹۴/۰۵/۱۷ , 16:44:52
بازی Call of Duty: Black Ops III

آیا عملیات سری ۳ همان نقطه‌ی عطفی است که اکتیویژن به دنبال‌اش است؟

اتفاقات بازی در آینده‌ای نه‌چندان دور رخ می‌دهد. سال ۲۰۶۵ است و جنگاوری شکل تازه‌ای به خود گرفته. حالا سربازها به انواع و اقسام ارتقاها مجهز شده‌اند که در بدن‌شان کاشته شده و آن‌ها را به سلاح‌های کشتار جمعی متحرک تبدیل کرده است.

call_of_duty_black_ops_3-logo-wallpaper-high_resolution-4k

بیایید برگردیم به ۱۲ سال پیش، به سال ۲۰۰۳. جنگ جهانی دوم هم‌چنان یکی از سوژه‌های داغ بازی‌سازان است و طرفداران از قلع و قمع کردن نازی‌های ملعون خسته نمی‌شوند. مجموعه‌ی «مدال افتخار» (Medal of Honor) هم انتخاب اول این طرفداران برای تجربه‌ی این جنگ خونین در قالب یک اکشن اول شخص است. اما انتشار یک اکشن اول شخص دیگر در پاییز سال ۲۰۰۳ معادلات را برهم می‌زند. حالا مدال افتخار یک رقیب بسیار جدی پیدا کرده است، رقیبی به نام «ندای وظیفه» (Call of Duty). ندای وظیفه بازی‌کننده را در کالبد چند سرباز از کشورهای مختلف قرار می‌دهد – سربازانی عادی که برای حفاظت از خانه و خانواده‌ی خویش راهی نبردهایی تاریخ‌ساز در جبهه‌های مختلف جنگ می‌شوند. این بازی، با ارایه کردن تصویری تاریک و واقع‌گرایانه از جنگ، موفق می‌شود قلب طرفداران بسیاری را به چنگ آورد. اما در حالی که ندای وظیفه، برای طرفداران، یک شاهکار و یک بازی لذت‌بخش است، «اکتیویژن» (Activision)، ناشر این بازی، آن را چیزی جز یک ماشین پول‌سازی نمی‌بیند. به این ترتیب، یکی از تاثیرگذارترین و پرسروصداترین مجموعه‌های تاریخ بازی‌های رایانه‌ای قدم در دنیای بی‌رحمی می‌گذارد که پول و سرمایه و برگرداندن سود بیش از محتوای بازی اهمیت دارد.

WtolZw1
ناشر: Activision — سازنده: Treyarch — پلتفرم: PC, PS4, PS3, Xbox One, Xbox 360 — سبک: اکشن اول شخص — تاریخ انتشار: آبان ۱۳۹۴

دو سال بعد، یعنی در سال ۲۰۰۵، ندای وظیفه ۲ منتشر شده و موفقیت‌های قسمت اول را تکرار می‌کند. اما اکتیویژن تصمیم می‌گیرد ساخت قسمت سوم را به یک استودیوی دیگر، به نام «تری‌آرک» (Treyarch)، واگذار کند. تری‌آرک قبلا توانسته، با عملکرد خوب‌اش در ساخت بسته‌های مکمل و پورت کردن بازی‌ها به کنسول‌های دیگر، نظر مثبت و اعتماد اکتیویژن را به خود جلب کند. شاید ندای وظیفه ۳، که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده، مانند دو قسمت قبلی یک شاهکار نباشد، اما پاسخ بسیار رضایت‌بخشی است به اعتماد اکتیویژن به این استودیو. به این ترتیب، چرخه‌ی دوساله‌ی معروف ساخت بازی‌های ندای وظیفه شروع می‌شود. «اینفینیتی وارد» (Infinity Ward)، خالق این مجموعه، در سال‌های فرد، و تری‌آرک در سال‌های زوج، نداهای وظیفه‌ی خود را عرضه کرده تا خدایی‌ناکرده طرفداران، سالی را بدون ندای وظیفه سپری نکنند. پس از قسمت سوم، نوبت دوباره به اینفینیتی واردی می‌رسد که مسلما از حضور تری‌آرک خوشحال نیست. اینفینیتی وارد، برای این‌که به همه ثابت کند که بهترین سازنده‌ی ندای وظیفه است، دست به تغییراتی بنیادین می‌زند. «ندای وظیفه ۴: جنگاوری نوین» (Call of Duty 4: Modern Warfare) همان برگ برنده‌ای است که اینفینیتی وارد می‌خواست. این بازی، با بردن داستان و فضای ندای وظیفه از جنگ جهانی دوم به زمان حال، برگ تازه‌ای را در تاریخ این مجموعه ورق می‌زند. داستان جذاب، صحنه‌های سینمایی، اکشن نفس‌گیر و بخش چندنفره‌ی پر و پیمان باعث می‌شود که جنگاوری نوین یکی از موفق‌ترین بازی‌های سال ۲۰۰۷ و تاریخ بازی‌های رایانه‌ای باشد و استانداردهای جدیدی را در سبک اکشن اول شخص پایه‌گذاری کند. به این ترتیب جنگ بین اینفینیتی وارد و تری‌آرک رسما آغاز می‌شود.

تری‌آرک پاسخ اینفینیتی وارد را با «جهان در جنگ» (World at War) می‌دهد، عنوانی که فضای ندای وظیفه را دوباره به جنگ جهانی دوم می‌برد. جهان در جنگ هم عنوان بسیار موفقی است اما نمی‌تواند خود را از زیر سایه‌ی سنگین جنگاوری نوین بیرون بکشد. فروش بی‌سابقه‌ی جنگاوری نوین ۲ در سال بعد هم مزید بر علت می‌شود تا موفقیت جهان در جنگ حتا کم‌تر از قبل به چشم بیاید. اما درست زمانی که به نظر برنده‌ی نبرد بین این دو استودیو مشخص شده است، تری‌آرک ورق را برمی‌گرداند. «عملیات سری» (Black Ops) هفتمین بازی اصلی در مجموعه‌ی ندای وظیفه است و بازی‌کننده را به دوران جنگ سرد و نبرد ویتنام می‌برد. برگ برنده‌ی عملیات سری نه گیم‌پلی‌اش و نه بخش چندنفره‌اش، بلکه داستان‌پردازی و روایت بی‌نظیرش است، که از یک اکشن اول شخص اصلا انتظار نمی‌رود. داستان در این بازی خیلی جدی گرفته می‌شود و تنها بهانه‌ای برای رفتن به مکان‌های مختلف نیست. به این ترتیب، طرفداران ندای وظیفه به دو دسته‌ی طرفداران جنگاوری نوین و طرفداران عملیات سری تقسیم می‌شوند. دو سال بعد، عملیات سری ۲ قدم به میدان می‌گذارد. مسلما این بازی یک شاهکار نیست، اما خون تازه‌ای را در رگ‌های در حال پیر شدن این مجموعه تزریق می‌کند. شاید همه‌ی نوآوری‌های گنجانده شده در عملیات سری ۲ آن‌طور که باید عمل‌کرد خوبی نداشته باشند، اما جسارت تری‌آرک در پیاده‌سازی آن‌ها قابل تقدیر است. این بازی برای اولین بار در مجموعه‌ی ندای وظیفه بازی‌کننده را به زمان آینده برده و تری‌آرک با معرفی کردن یک ضدقهرمان به‌یادماندنی بار دیگر هنر داستان‌پردازی خود را به رخ می‌کشد. پس از عملیات سری ۲، به خصوص با انتقادهایی که متوجه جنگاوری نوین ۳ است، می‌توان نتیجه‌ی نبرد بین این دو استودیو را مساوی دانست.

353ba8a1b8d1e79becb8fc23b5bd76bc5a765457.png__0x1500_q85
تقابل میان انسان و ماشین یکی از مضامین اصلی «ترمینا…»، ببخشید، «عملیات سری ۳» خواهد بود.

ندای تری‌آرک

برمی‌گردیم به زمان حال. چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، ندای وظیفه یکی از تاثیرگذارترین نام‌ها در تاریخ بازی‌های رایانه‌ای و جزیی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ عامه‌ی این روزها است. می‌توانید هرچه‌قدر دوست دارید از گیم‌پلی تکراری و نبود نوآوری در ندای وظیفه ایراد بگیرید. اما طرفداران، باز هم هر سال بی‌صبرانه انتظار یک ندای وظیفه را کشیده و برای خرید آن، از چند شب قبل چادرهای‌شان را برپا می‌کنند. با این حال، خبر خوب برای آن‌هایی که به هر دلیلی از ندای وظیفه خوش‌شان نمی‌آید این است که بالاخره روزی خواهد رسید که طرفداران خواهند گفت: «بسه دیگه، خسته شدیم!» عمل‌کرد نه‌چندان رویایی دو قسمت آخر، یعنی «ارواح» (Ghosts) و «جنگاوری پیشرفته» (Advanced Warfare)، نشان می‌دهد که شاید آن روز چندان هم دور نباشد و زنگ خطر برای اکتیویژن به صدا در آمده. اصولا بازی‌هایی که به طور مرتب عرضه می‌شوند، دیر یا زود، روی دور تکرار خواهند افتاد. این وظیفه‌ی سازنده‌ها است که با دمیدن روحی تازه در مجموعه‌های کهنه‌ی خود، آن‌ها را سرپا نگه دارند، مانند کاری که «نینتندو» با مجموعه‌ی «زلدا» می‌کند. البته اکتیویژن هم در این مدت بی‌کار ننشسته و تلاش‌ها برای سرزنده نگه داشتن این مجموعه از چند سال پیش شروع شده است. همان‌طور که می‌دانید پس از عملیات سری ۲، و با ورود استودیوی «اسلج‌همر» (Sledgehammer Games) به گود رقابت، چرخه‌ی دوساله‌ی ساخت ندای وظیفه به چرخه‌ای سه‌ساله تبدیل شده. پس از ارواح اینفیتی وارد و جنگاوری پیشرفته‌ی اسلج‌همر، امسال مجددا نوبت تری‌آرک است. خبر بد برای آن دسته از افرادی که به هر دلیلی از مجموعه‌ی ندای وظیفه خوش‌شان نمی‌آید این است: «عملیات سری ۳ امسال با دست پر پا به میدان خواهد گذاشت.»

underwater
حتا زیر آب هم دیگر آرامش نخواهید داشت.

اتفاقات عملیات سری ۳ هم مانند جنگاوری پیشرفته در آینده‌ای نه‌چندان دور رخ می‌دهد. سال ۲۰۶۵ است و جنگاوری شکل تازه‌ای به خود گرفته. حالا سربازها به انواع و اقسام ارتقاها مجهز شده‌اند که در بدن‌شان کاشته شده و آن‌ها را به سلاح‌های کشتار جمعی متحرک تبدیل کرده است. تقابل بشر با فناوری‌های ساخته‌ی دست خود همواره در آثار هنری مختلف به تصویر کشیده شده و درون‌مایه‌ی خوبی است برای یک داستان عمیق و چندلایه. اطلاعات زیادی از داستان بازی در دست نیست، فقط این‌که عملیات سری ۳ داستان قسمت دوم را ادامه می‌دهد. امیدواریم این بازی هم بتواند از این داستان پس‌زمینه‌ی قوی استفاده کرده و مرز میان انسان و ماشین را، مانند «دوس اکس: تحول بشریت»، به زیبایی نشان دهد. کارنامه‌ی تری‌آرک جای نگرانی زیادی را در مورد داستان و روایت آن باقی نمی‌گذارد. اما با این‌که انتظار از تری‌آرک در زمینه‌ی داستان بسیار بالا است، حتا اگر داستان عملیات سری ۳ به خوبی دو قسمت قبل نباشد باز هم جای نگرانی نیست. بعید می‌دانیم کسی ندای وظیفه را صرفا به خاطر داستان‌اش بازی کند. مهم‌ترین بخش یک ندای وظیفه، بدون شک اکشن ریتمیک و لذت‌بخش آن است.

Reaper_with_Scythe_BOIII
یکی از «متخصص‌ها» به همراه سلاح مخصوص‌اش. این صحنه یک پیام واضح و روشن برای دیگر بازی‌کننده‌های حاضر در میدان دارد: «فرار کنید!»

ندای اکشن

همان‌طور که می‌دانید خالقان ندای وظیفه چند سال پیش، از اکتیویژن جدا شده و استودیوی دیگری را تاسیس کردند. سازنده‌هایی که روزی دنیای اکشن اول شخص را با جنگاوری نوین تکان داده بودند، سال پیش با عرضه‌ی «تایتان‌فال» به دنیای بازی‌ها بازگشتند. تایتان‌فال مانند جنگاوری نوین تکان‌دهنده نبود اما عناصری را وارد این سبک کرده بود که مطمئنا تا سال‌های سال اثرات‌اش را در دیگر بازی‌ها خواهیم دید. این تاثیرات را می‌شد کمابیش در جنگاوری پیشرفته دید و عملیات سری ۳ هم از این بازی بی‌تاثیر نمانده. مطمئنا ارتقاهای کاشته‌شده در بدن سربازان تنها بخشی از یک داستان عمیق نیستند و گیم‌پلی بازی را هم دچار تغییر خواهند کرد. اولین تغییری که توجه طرفداران را در ویدیوهای به نمایش در آمده از بازی به خود جلب می‌کند، نحوه‌ی حرکت بازی‌کننده است. بازی‌کننده در عملیات سری ۳ قابلیت دویدن روی دیوار، انجام پرش‌های بلند و سر خوردن روی زمین را خواهد داشت، که همه یادآور اولین روزهای معرفی تایتان‌فال هستند. نکته‌ی مثبتی که وجود دارد این است که این پرش‌ها و سرخوردن‌ها اکشن بازی را متوقف نمی‌کنند و بازی‌کننده در هر حالتی می‌تواند به تیراندازی کردن ادامه دهد. حتا شنا کردن و نبردهای زیر آب هم به بازی اضافه شده‌اند. علاوه بر قابلیت‌های حرکتی جدید، این ابرسربازها، به لطف ارتقاهای‌شان، دارای قدرت‌های ویژه‌ای هم هستند. مشت‌های قدرتی، انداختن تعداد زیادی «درون» (drone) ریز به جان دشمنان و هک کردن سیستم‌های الکترونیکی تنها نمونه‌هایی از این قابلیت‌های ویژه هستند، که دوس اکس: تحول بشریت را در ذهن تداعی می‌کنند. ویدیویی که از گیم‌پلی بازی نمایش داده شده بود، نویدبخش اکشنی بی‌نهایت سریع و بسیار شلوغ است. این ویدیو مرحله‌ای را در یک فضای بسیار باز با تعداد بسیار زیادی سرباز نشان می‌داد و به قول معروف اصلا مشخص نبود که کی به کی است. ربات‌هایی که باز هم یادآور تایتان‌فال هستند و انواع و اقسام اسلحه‌ها و جنگ‌افزارهای مختلف را به این معجون اضافه کنید و نتیجه اکشنی بی‌وقفه و نفس‌گیر خواهد بود. تنها نگرانی سازنده‌ها این بود که بازی‌کننده‌ها خدایی‌ناکرده مجبور نباشند این حجم عظیم از خفن بودن را تک‌وتنها تجربه کنند!

اولین تغییری که توجه طرفداران را در ویدیوهای به نمایش در آمده از بازی به خود جلب می‌کند، نحوه‌ی حرکت بازی‌کننده است. بازی‌کننده در این بازی قابلیت دویدن روی دیوار، انجام پرش‌های بلند و سر خوردن روی زمین را خواهد داشت.

هم‌کاری چندنفره رفته‌رفته در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی‌ناپذیر از بازی‌های رایانه‌ای است. به همین دلیل است که برخی بازی‌سازها هر طور که شده می‌خواهند این بخش را در بازی‌شان بگنجانند، و اصلا هم برای‌شان مهم نیست که این بخش از لحاظ داستانی توجیه‌پذیر هست یا نه. بخش داستانی عملیات سری ۳ هم قابلیت هم‌کاری چندنفره تا چهار بازی‌کننده را دارا است. علاوه بر ویژگی‌ها و مزایای همیشگی هم‌کاری چندنفره، قسمتی به نام «سرپناه» (Safe House) هم به این بخش اضافه شده که می‌تواند خستگی پشت سر گذاشتن یک مرحله‌ی سخت را از تن بازی‌کننده‌ها در کند. در سرپناه، بازی‌کننده‌ها می‌توانند به معاشرت با یک‌دیگر پرداخته و «اچیومنت‌های» خود را به رخ دیگران بکشند. آن‌ها می‌توانند سلاح‌ها و تجهیزات خود را معاوضه کرده یا با مراجعه به دایره‌المعارف درون بازی از داستان پس‌زمینه و اتفاقات گذشته سر در بیاورند. در کل بخش هم‌کاری چندنفره‌ی عملیات سری ۳ به نظر پتانسیل لازم برای ارتقای تجربه‌ی تک‌نفره‌ی ندای وظیفه را دارا است. اما عده‌ای هم هستند که کوچک‌ترین اهمیتی به هم‌کاری چندنفره، داستان جذاب، شخصیت‌های به‌یادماندنی و به طور کلی بخش داستانی بازی نمی‌دهند. پس تکلیف آن‌ها چیست؟

maxresdefault
جالب است که یک تیروکمان اسلحه‌ی ویژه‌ی یکی از «متخصص‌های» بازی در سال ۲۰۶۵ باشد. اما این تیروکمان، با تیرهای آتشین‌اش، اصلا شوخی‌بردار نیست.

ندای چندنفره

بدون شک یکی از بخش‌های مهم یک ندای وظیفه، بخش چندنفره‌ی آن است، شاید حتا مهم‌تر از داستان جذاب، صحنه‌های سینمایی و شخصیت‌های ماندگار. چندان بی‌راه نخواهد بود اگر بگوییم که عده‌ای بدون تجربه کردن بخش داستانی بازی، به سراغ بخش چندنفره‌ی آن می‌روند، یا لااقل آن را قبل از بخش داستانی تجربه می‌کنند. به همین دلیل است که تری‌آرک تمرکز زیادی را روی بخش چندنفره‌ی عملیات سری ۳ گذاشته است. قابلیت‌های حرکتی جدید بازی‌کننده و سلاح‌ها و جنگ‌افزارهای آینده به طور خودکار تجربه‌ی چندنفره‌ی این بازی را دست‌خوش تغییرات بسیاری خواهد کرد. اما علاوه بر این‌ها بازی‌کننده می‌تواند از بین ۹ کلاس موجود که «متخصص» (Specialist) نامیده می‌شوند، یکی را انتخاب کرده و با کسب امتیاز در آن کلاس ارتقا پیدا کند. هر کدام از این متخصص‌ها از توانایی‌ها و سلاح‌های منحصر‌به‌فردی بهره برده و دارای شخصیت و داستان مخصوص به خود هستند. همین توانایی‌ها و سلاح‌های ویژه‌ی هر کلاس است که می‌تواند نتیجه‌ی یک نبرد را جور دیگری رقم بزند. قبل از شروع هر نبرد، بازی‌کننده می‌تواند از بین سلاح‌ها و قابلیت‌های ویژه یکی را انتخاب کند. استفاده از آن‌ها دارای محدودیت‌هایی است، اما آن‌ها آن‌قدر قدرتمند هستند که بتوانند شرایط را به نفع تیم خودی تغییر دهند. علاوه بر به همراه داشتن متخصص و تجهیزات مناسب برای یک نبرد، با جمع کردن امتیاز قبل از هر بار مردن هم می‌توان از امکاناتی مانند پشتیبانی هوایی استفاده کرد که ممکن است در آخرین لحظات ورق را به نفع تیم‌تان برگرداند. تا کنون از نقشه‌های زیادی برای بخش چندنفره رونمایی نشده، اما مسلما این نقشه‌ها با توجه به قابلیت‌های جدید، مانند دویدن روی دیوار و تیراندازی در آب، طراحی شده و تعداد زیادی هم از طریق محتواهای قابل دانلود به بازی اضافه خواهند شد.

Screen+Shot+2015-06-15+at+1.02.26+PM
اسلحه‌های شخصی‌سازی‌شده می‌توانند امضای پای اثر هر بازی‌کننده در بازی باشد.

صحبت از سلاح‌های بازی شد، بد نیست به آن‌ها هم اشاره‌ای داشته باشیم. بدون شک یکی از ارکان اصلی لذت‌بخش بودن یک اکشن اول شخص و به‌خصوص بخش چندنفره‌اش، سلاح‌های متنوع است. طراحی سلاح‌ها برای یک اکشن اول شخص که در آینده اتفاق می‌افتد، هم می‌تواند یک مزیت باشد و هم یک چالش. مزیت آن این است که سازنده‌ها هیچ مرزی برای طراحی این سلاح‌ها ندارند جز قوه‌ی تخیل‌شان. چالش آن هم طراحی چندین سلاح متنوع است که علاوه بر هم‌خوانی با فضای بازی و خاص بودن، کاربردی هم باشند. خوشبختانه، آن‌طور که از ویدیوهای منتشرشده از بازی بر می‌آید، عملیات سری ۳ از این حیث کم و کاستی نخواهد داشت. علاوه بر سلاح‌های سبک و سنگین مختلف، متخصص‌ها هم سلاح مخصوص به خود را دارند. البته اگر این تنوع بازی‌کننده را ارضا نکند، خودش می‌تواند دست‌به‌کار شده و با نصب ارتقاهای مختلف، سلاح‌ها را شخصی‌سازی کند. البته این شخصی‌سازی تنها به انتخاب از میان طیف گسترده‌ای از قطعات که روی اسلحه سوار شده، محدود نمی‌شود. بازی‌کننده می‌تواند با کشیدن طرح‌های مختلف روی اسلحه‌اش، خاص بودن خود هر چه بیش‌تر را در میدان نبرد نشان دهد. قضاوت در مورد این مساله کاملا سلیقه‌ای است، اما اگر وسط میدان نبرد اسلحه‌ای دیدید که قلب و بادکنک و خرگوش در یک سمت آن نقاشی شده و در طرف دیگر آن شماره‌ی تلفن صاحب‌اش حک شده اصلا تعجب نکنید. علاوه بر اسلحه‌ها، ظاهر شخصیت‌تان را هم می‌توانید تا حدی تغییر دهید. به گفته‌ی سازنده‌ها، این تغییر ظاهر تنها محدود به بخش چندنفره نشده و بر ظاهر بازی‌کننده در بخش داستانی هم تاثیر خواهد گذاشت. هنوز برای قضاوت کردن در مورد بخش چندنفره‌ی این بازی زود است، اما آن‌چه که مسلم است این است که تری‌آرک خواب‌های زیادی را برای این بخش دیده. البته لازم نیست برای تجربه‌ی بخش چندنفره‌ی عملیات سری ۳ تا زمان انتشارش صبر کرد. کسانی که بازی را پیش‌خرید کنند می‌توانند چند ماه زودتر به نسخه‌ی آزمایشی بخش چندنفره‌ی آن دسترسی داشته باشند. اما شاید عده‌ی دیگری از بازی‌کننده‌ها وجود داشته باشند که به بخش چندنفره هم علاقه‌ای نداشته باشند. پس آن‌ها چه‌کار کنند؟

call-of-duty-black-ops-iii-zombies
مگر «عملیات سری» بدون این موجودات دوست‌داشتنی می‌شود؟

ندای زامبی‌ها

نداهای وظیفه‌ی ساخت تری‌آرک علاوه بر داستان جذاب، یک ویژگی بارز دیگر هم دارند: زامبی‌ها! این حالت بازی، که برای اولین بار در جهان در جنگ معرفی شده بود، آن‌قدر پرطرفدار شده که سر از جنگاوری پیشرفته‌ی اسلج‌همر هم در آورده است. زامبی‌های عملیات سری ۳ هم مانند قسمت‌های قبلی یک بخش کاملا جدا است و کوچک‌ترین ارتباطی به داستان بازی ندارد. همان‌طور که می‌دانید، در این حالت بازی، بازی‌کننده‌ها باید در یک نقشه‌ی تودرتو و با استفاده از سلاح‌ها و امکاناتی که در اختیار دارند، از موج‌های ناتمام زامبی‌ها جان سالم به در ببرند. تری‌آرک حساب ویژه‌ای روی زامبی‌های‌اش باز کرده و برای محبوبیت هرچه بیش‌تر آن از هیچ چیز دریغ نمی‌کند. قبلا شاهد حضور شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی معروف مانند «جان اف. کندی» و «فیدل کاسترو» در این حالت بازی بوده‌ایم. در عملیات سری ۳ هم چهار بازیگر هالیوودی در نقش شخصیت‌های نگون‌بخت یکی از نقشه‌های زامبی‌ّها ایفای نقش خواهند کرد. علاوه بر این نقشه، یک نقشه‌ی دیگر هم برای این بخش رونمایی شده که فقط در نسخه‌های کلکسیونی بازی در دسترس خواهد بود. هر کدام از این نقشه‌ها شخصیت‌ها، داستان پس‌زمینه و زامبی‌های متفاوتی خواهند داشت و باید منتظر نقشه‌های بیش‌تر در قالب محتواهای دانلودی هم باشیم.

gumballeat
یکی از قابلیت‌های نشان‌داده‌شده در ویدیوهای بخش زامبی‌ها، این دستگاه است که هر بار یک قابلیت تصادفی را در قالب یک آدامس به بازی‌کننده ارایه می‌کند.

ندای آخر

بیایید با حقیقت روبه‌رو شویم، دو سال است که دیگر شاهد حکومت ندای وظیفه بر بازار بازی‌های رایانه‌ای نیستیم و اکتیویژن از این بابت اصلا خوشحال نیست. بدون شک این ناشر بزرگ برای زنده نگه داشتن بزرگ‌ترین محصول‌اش و بازگرداندن آن به روزهای اوج هر حقه‌ای را که در آستین داشته باشد رو خواهد کرد. چرخه‌ی دوساله‌ی ساخت ندای وظیفه به یک چرخه‌ی سه‌ساله تبدیل شده تا سازنده‌ها وقت بیش‌تری برای ساخت یک بازی بی‌نقص و پیاده‌سازی ایده‌های جدیدشان داشته باشند. فضای بازی‌ها هم از جنگ جهانی و زمان حال به آینده رفته تا از تکراری شدن جلوگیری شود. اکتیویژن هر کاری را که از دست‌اش بر می‌آید انجام داده و حالا پس از ناموفق بودن اوراح و جنگاوری پیشرفته نسبت به قسمت‌های قبلی، بازگشت تری‌آرک و عملیات سری تنها امیدش است. شاهد تغییرات زیادی در عملیات سری ۳ هستیم تا این بازی هم یک ندای وظیفه‌ی تکراری همیشگی نباشد. انصافا هم این عنوان تا به این‌جا نمایش قابل قبولی داشته و انتظارات از آن بسیار بالا است. اما آیا عملیات سری ۳ می‌تواند همان نقطه‌ی عطفی باشد که اکتیویژن به دنبال‌اش است؟ پاسخ این سوال‌مان را می‌توانیم در آبان‌ماه امسال دریافت کنیم. چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، امسال هم عده‌ی زیادی ساعت‌ها در صف خرید ندای وظیفه خواهند ماند تا جز اولین نفراتی باشند که این عنوان را تجربه می‌کنند و عملیات سری ۳ هم بدون شک یکی از موفق‌ترین بازی‌های امسال خواهد بود. اما آیا تری‌آرک می‌تواند روح تازه‌ای در این مجموعه‌ی تاثیرگذار بدمد؟ یا این‌که روند رو به زوال ندای وظیفه ادامه پیدا خواهد کرد؟ تنها زمان است که می‌تواند به این پرسش‌ها پاسخ دهد.


23 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. سری بلک آپس به اندازه ی سری مدرن وارفیر به دلم نشست :۱۲: ولی ظاهرا این یکی قراره بازی بزرگی باشه :*:
    امیدوارم اکتی به قولاش عمل کنه و بازی نهایی بازی توپی باشه انتظاراتم از این بازی:
    متا حداقل ۹۲
    گیم اسپات ۹
    ای جی ان ۹.۵

    ۰۰
    1. میدونی چرا همچین متایی دست نیافتنیه واسه کود؟
      چون بخش انلاینش در مقابل هیلو و بتل و تایتان فال حرفی واسه گفتن نداره.
      حالا فرض کنیم تونستن داستان خوب پیاده کنن که اونم با توجه به فضای بازی بعیده. دیگه بهتر از نسخه اول نمیشه.
      متاش اصولا باید ۸۰ بشه مثل ادونسد وارفیر.
      این روزا متای بالای ۹۰ کار دشواریه.

      ۰۰
  2. گفتید بی شک از موفق ترینها خواهد بود.
    کود حتی بدترین نسخش هم عین چی میفروشه چون اکثر طرفداراش رو گیمر ها تشکیل نمیدن . کسانی تشکیل میدن که جز کود و فیفا اسم بازی دیگه تو عمرشون نشنیدن.
    تلاش خوبیه ولی قطعا زیر هیلو له میشه.

    ۰۰
  3. مقاله عالی بود ولی یه نکته اینکه در مقاله بارها گفتید نسخه قبلی موفق نبود در حالی که هم از نظر نمره هم از نظر نوآوری و طرفدارا عالی بود هم داستانش عالی بود هم گرافیکش هم گیم پلی. مولتیش هم خیلی خیلی خوب بود. با آمدن بخش زامبی هم که تازه برعکس زامبی های تریارک داستان هم داشت دیگه کامله کامل شد.

    ۰۰
    1. هاردلاین یه عنوان شاهکار هستش :| ایراداتی که میگیرن در کل ایراد نمیشه محسوب کرد انتظار دارن دزدا برای دزدیدن یه کیف پول با تانک هواپیما موشک و ماهواره و … بیان یه سری دوستان بدون منطق ایراد می گیرن ماد های بازی حرف نداره فوق العادست اصلا خسته کننده نیستش مخصوصا هیست و بلاد مانی که از موقع لانچ بازی منو درگیر خودش کرده هنوزم خسته نیستم تخریب پذیری یه مقدار کمتر شده ولی با عقل جور در میاد انتظار دارین یه شهرو به کل بیارن پایین به خاطر یه دزدی ساده؟ گرافیک یه مقدار جالب هم شده خشونت درش هست ولی رنگ آمیزی بازی خیلی خیلی تو دل برو هستش و لذت بخش گیم پلی هم مثل همیشه روان در بهترین شرایط یه عده هستن عنوان رو تجربه نکردن با فسقل اطلاعات میان یه شاهکار رو میبرن زیر سوال هاردلاین یه بازی عالی بود در مقابل کاد هم همیشه بتل سرتر و سرور هست حالا نیاین بگین سبکشون فرق می کنه مهم سرگرم کردن هست که من کاد رو مولتیشو بیشتر از ۱ هفته دووم نیوردم

      ۰۰
    2. بتل فن به این بی منطقی ندیده بودیم که دیدیم. شما فن متعصب بتلی چرا کاد رو میترکونی؟ چیه هاردلاین از ادونس شکست خورد چه تو نمره چه تو چیزای دیگه نتونستی تحمل کنی؟ حالا کلا از سری بتل یه بتل ۴ از گوست بهتر شد وگرنه بقیش که زیر کاد بودن.

      ۰۰
  4. خارج از این بحث های سلطنت و این حرفا(!) همیشه cod زنگ تفریح خوبی برام بوده. هر سال چند ساعت لذت سطحی!!
    بازی که پیچیده نیست و ساده و روون جلو میره و پر از هیجان و صحنه سینماییه.

    موقعیت خوبی برای این که به چیزایی مثل لوت جمع کردن و چالش تراشیدن و باس زدن و آپگرید کردن و… فکر نکنیم و فقط بریم جلو و بکشیم و صحنه سینمایی نگا کنیم!

    ۰۰
  5. تشکر مقاله خیلی خوبی بود .
    ———————————–
    یادش بخیر یه زمانی اصلا نمیخواستم هیچ جوره قبول کنم که بازی های هم سبک در حد اندازه COD هستن اصلا شاخ تمام بازی های شوتر میدونستم ولی الان کم کم داره از COD بدم میاد :۱۲:
    اگه BO3 هم نتونه COD رو به دوارن اوج یا حتی نزدیک به اون دوران ببره کاملا نامید میشم از این عنوان .

    ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر