خانه » مسابقات بازی پهلوانان نمیمیرند | زندگینامه جان سوپ مکتاویش × توسط فرشید عبدالله پور در ۱۳۹۴/۰۶/۲۷ , 18:00:07 36 سوپ مکتاویشی را میشناختم که در جنگ با منافقین خیلی سال پیش حضور داشت. ایشان خاطرهای از دوران جنگ به ذهنش رسید. ناگهان بغض کوچکی در گلویش حلقه بست و چند لحظهای مکث کرد و آرام به من گفت دوست داری برایت این خاطره را بگویم؟ دوست داری از رشادتی برایت بگویم که حتی در خواب هم ندیده باشی؟ من جا خورده بودم ولی دوست داشتم بدانم. گفت جوانی ۱۹ ساله در دسته من بود. این جوان فقط ۵ روز به ترخیص خدمتش مانده بود تا برود و نامزد کند! این جوان به قدری شجاع و دلیر بود که حد نداشت. شب بود تازه غذاخورده بودیم و بچهها, کسانی که پست نداشتند دور هم جمع شده بودند و باهم شوخی میکردند و جوک میگفتند و خلاصه شاد بودند. محیط جنگ برای ما محیط حزن و اندوه نبود! ناگهان اعلام خطری از گشتی ما اعلام شد و این جوان به سرعت با پای برهنه و لباسی نیمهکاره پشت تیربار نشست. من به سرعت اینور و آنور میدویدم و بچهها را رهبری میکردم تا سر جای درست خود بایستند اما ناخودآگاه چشمم به شجاعت این سوپ کالاف میافتاد. کسی که تا همین چند لحظه پیش در حال شوخی و مزاح بود چنان شجاعانه و دلیرانه گلنگدن تیربار را میکشید و منافقین را روی زمین میانداخت که من هاجوواج مانده بودم. به سرعت تیربار را تغییر میداد و جایش را عوض میکرد. من هم به کمک او رفتم. فقط ۵ روز مانده بود؛ اما تک تیرانداز خبرهای از دشمن سر او را هدف گرفت و جلوی دیدگان من او شهید شد! در آن لحظه شوک بزرگی به من وارد شد. نمیدانستم چه کنم. به هر حال با رشادت بچهها نبرد را جمع و جور کردیم و همه گرد جنازه این شهید شجاع جمع شدیم. فقط کاش دوربینی بود تا از این لحظه باشکوه و از این لحظه زیبایی که این جوان رقم زده بود فیلم میگرفت. شاید این مقدمه ارتباط زیادی با زندگینامه جان سوپ مکتاویشی که قرار است زندگینامهاش را مرور کنیم نداشته باشد, ولی خواستم از رشادتها بگویم, از جوانانی که از خواستههایشان و آرزوهایشان دلیرانه و شجاعانه گذشتند تا اکنون ما راحت روی زمینی که حق ما هست قدم بگذاریم. سربازی که امروز زندگینامهاش را در دنیای بازیها مرور خواهیم کرد مشهور به انجام همین رشادتها و دلیریها است. (برگرفته از یک ماجرای واقعی) با ما همراه باشید… رفقای صمیمی جان سوپ مکتاویش گروهبان تازهوارد به دسته براوو تیم کاپیتان جان پرایس بود. کاپیتان مکتاویش یک جوان اهل اسکاتلند که از درجه گروهبانی کمکم به ستوانی ارتقا پیدا کرد و فرماندهی گروهی Task Force 141 را بر عهده گرفت و سرباز گری سندرسون را به شکلی بسیار عالی و نمونه تعلیم داد. مک تاویش قبل از مرگش به درجه کاپیتانی نائل شده بود. کار صداپیشگی این شخصیت محبوب بر دوش آقای KEVIN MCKID بود. او طی عملیاتی یک فرد شورشی و وحشتافکن را با نام عمران زاخائف و همچنین پسرش و مجموع تیمش را از بین برد. او به همراه کاپیتان جان پرایس ماموریت های مهم و پرخطری را با یکدیگر و دوشادوش هم انجام دادند. آنها توانستند کاپیتان شپرد, فرمانده ارتش ایالاتمتحده آمریکا را نیز که خیانتکار بود و به دولت و ملت پشت کرد را با کمک یکدیگر پس از کش و قوسهای فراوان از بین ببرند. سوپ کالاف زمانی که یک گروهبان بود وارد گروه SAS شد و پس از آن درتیم جان پرایس با نام براوو تیم در کنار گس فعالیت کرد. آنها توانستند یک جاسوس روس که با دولت روسیه نیز همکاری نزدیکی داشت با نام نیکولای را آزاد کنند, از این پس نیکولای به همراه بالگردش در بسیاری از ماموریت ها کمکرسان درجه یک آنها شد. روسیه ناآرام میشود و عدهای سرکشی میکنند و دست به توطئه و طغیان میزنند. سردسته آنها عمران زاخائف است. روسیه همیشه نا آرام با سوپ مکتاویش دستیار او خالد الاسد نیز توسط سوپ کالاف و جان دستگیر میشود و بعد از شکنجه نام عمران را لو میدهد. پرایس و جان به دنبال عمران راه میافتند و در این مسیر رابطهای زیادی را دستگیر و عدهای را میکشند. در این بین آنها به پسر او یعنی ویکتور زاخائف میرسند که قبل از دستگیری کامل, او خودکشی میکند؛ اما در نهایت هر دو جان موفق میشوند عمران را بیابند و با کمک یکدیگر او را از بین ببرند. در همان لحظه نابود کردن عمران به دست جان, پرایس اسلحه را به او میرساند و او دخل عمران را میآورد ولی گس جان خود را از دست میدهد. کسی که در نسخه جنگ مدرن ۱ در اکثر ماموریت ها کنار دو جان حضور داشت. حدود ۵ سالی میگذرد تا جان ستوان و البته رهبر گروه نیروی رزمی ۱۴۱ میشود. گوست نیز در این گروه حضور دارد کسی که مرگ او یکی از سوگنامههای بازی است. این بار جان به همراه سرباز گری سندرسون ماموریت ها را انجام میدهد. دشمن این بار ولادمیر ماکاروف است. باز هم یک روسی که دست به طغیان زده و عملیات های وحشتافکنی انجام میدهد. کسی که جا پای عمران گذاشته است و از او یک بت ساخته است و بر مردم جهان و در ابتدا خود روسیه میتازد تا این دولت را مجبور به جنگ با آمریکا بکند. جان و گری ماموریت های زیادی را انجام میدهند تا رابطهای زیادی در رابطه با قاچاق اسلحه را از بین برند. در قزاقستان, برزیل و… از بین بردن ماهوارههای ارتباطی دشمن و نیز آزادسازی زندانی شماره ۶۲۷ از ماموریت های اصلی تیم نیروی رزمی ۱۴۱ میشود. بله آن زندانی کسی نیست جز جان پرایس که سوپ کالاف شخصاً او را آزاد میکند و کلت او را به وی میدهد. لحظه ملاقات سوپ و جان از فصلهای دیدنی بازی به شمار می رود. ماجراجویی در وقت اضافه بعد از ماجراهایی اعضای این تیم متوجه میشوند که ولادمیر یا در افغانستان است یا در روسیه سکنی گزیده است. دو جان به افغانستان می روند و گوست و گری به روسیه نقلمکان میکنند. گوست با دردسر زیاد تراشه اطلاعاتی را از دست دشمن درمیاورد و آن را از اطلاعات دشمن پر میکند. ژنرال شپرد همانطور که گفتیم حافظه اطلاعات را از گوست میگیرد و هر دو آنها را آتش میزند و بدین شکل خیانت خود را آشکار میسازد. دو جان به دنبال او میافتند و در نهایت پس از درگیری فیزیکی شدید پرایس و شپرد, این مک تاویش هست که چاقوی فرو رفته در شکم خود را درمیآورد و به طرف پیشانی شپرد پرتاب میکند و او را از بین میبرد. بعدازاین ماجراها باز هم سوپ ارتقا درجه میگیرد و به کاپیتانی میرسد. دقیقاً مانند جان پرایس؛ اما ماجرا تمام نشده است و پرایس و نیکولای, سوپ مجروح را به مکان امنی در هندوستان میبرند تا او را درمان کنند. بچههای تیم ولادمیر به آنجا حمله میکنند و دو جان مجبور به دفاع و بعد فرار میشوند. در نهایت سوپ درمان میشود. پس از کش و قوسهای فراوان پرایس و سوپ نیاز به یک فرد خارجی و وفادار دارند. نیکولای یوری را به آن دو معرفی میکند و میگوید اگر بیشتر از شما از ولادمیر متنفر نباشد کمتر هم نیست! اما ماجرای یوری این بوده است که مک تاویش دوست نزدیک ولادمیر بوده و وقتی پی به اهداف شوم او میبرد که هدفی همچون منفجر کردن بمب هستهای و نابودی کل زمین را دارد از گروه جداشده, اما ولد متوجه میشود و قصد نابودی او را دارد و به او شلیک میکند که او بهطور معجزهآسایی زنده میماند و حال رو در روی او قرار میگیرد. ولد هم رئیسجمهور روسیه و هم دختر او را میرباید تا به زور از او کدهای حمله موشکی را از او بگیرد و روسیه را با آمریکا وارد جنگی خونین کند. رئیسجمهور مقاومت کرده و هم خودش و هم دخترش آزاد میشوند و رئیسجمهور به سمت هامبورگ میرود تا پیمان صلح را امضا کند. پرایس و سوپ و یوری به سمت مقر ولد حمله میکنند. پرایس غافلگیر میشود و ساختمان محل استقرار سوپ منفجر میشود و او بهشدت آسیب میبیند. این سه نفر به هر طوری که هست موفق به فرار میشوند اما سوپ بهشدت آسیب میبیند. آخرین هشدار به پیرمرد تا مرگ سوپ مکتاویش مرگ سوپ مکتاویش که در لحظات آخر عمر خویش را میبیند. خون زیادی از سوپ مکتاویش میرود؛ اما قبل از آنکه کامل از دنیا برود نام یوری را بر زبان میاورد که ولد یکبار در مأموریتی نام او را گفته بود که یوری دوست من! برای همین سوپ درحالیکه جان میدهد این مورد را به پرایس گوشزد میکند و میمیرد و پرایس هم با زدن یوری از او میخواهد تا ماجرا را برایش تعریف کند. یوری کل ماجرا را برای او تعریف میکند و این دو با لباس زرهی به سمت آخرین هتل محل اقامت ولد حمله میکنند. در این بین یوری هم با انفجار هتل توسط هلی کوپتر جان خود را از دست میدهد و پرایس موفق میشود انتقام سوپ را از ولد بگیرد و او را از سقف آویزان کند و دار بزند. سوپ تا آخرین نفس خویش برای آزادی و عدالت و دفاع از مملکت و مردمش جنگید و با شجاعت هم این کار را انجام داد. مک تاویش یکی از وفادارترین و شجاعترین افراد ارتش آمریکا بود. شاید بزرگترین لطمه زندگی پرایس از بین رفتن کسی بود که آشنایی اول مک تاویش با وی در محفل یک شوخی و تمسخر آغاز شده بود ولی مانند یک سوگنامه تمام شد. ایفای نقش جان سوپ را جان مورگان بر عهده داشت و او در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۶ در پراگ جمهوری چک جان خود را از دست داد. سوالات متداول در مورد سوپ مکتاویش [select-faq faq_id=’289624′] [select-faq faq_id=’289626′] ممنون که تا پایان همراه ما بودید. نویسنده فرشید عبدالله پور موفقیت یا شکست = انتخاب!!!!! مسابقات بازی 36 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. خیلی ممنون از دوستان بابت نظرات لطفشون و همچنین انتقادات و پیشنهادات سعی بر این خواهد بود مقالات با دقت و نهایت ذوق و شوق ادبی و هنری نگاشته بشه. در ضمن کتاب سوم بنده تو حوزه مسائل اجتماعی و البته سبک هیجانی در حال پرداخت ایده هست و انشااله تا پایان آبان ماه که روز تولد بنده درش هست به انتشار خواهد رسید با نام قهوه تلخ فرانسوی. ۴۰ برای پاسخ، وارد شوید واقعاٌ کد خجالت نمیکشه؟! بعد از داشتن همچین بازی هایی با داستان های عمیق و احساسی، حالا رو اورده به سر هم کردن ربات با پیچ و مهره… جای تاسف داره. یا قاتحه براش بخونین روحش شاد شه :lol: :lol: :lol: ۹۲ برای پاسخ، وارد شوید عالی بود :۱۵: واقعا اازتون ممنونم اقای فرشید عبدالله پور به خاطر این سری مقاله های بسیار عالی تون که همیشه خواندنی وجذاب اند :۱۵: ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید بابا جون هرکی دوست دارین از سوپ حرف نزنین وای وقتی مرد انقدر ناراحت شدم نگین من خرم ولی پرایس فقت موند سندمن گیرینچ تراک وای اقا من می رم ۶۰ واقعا جا داره شدیدا ازتون تشکر کنم بابت این سلسله مقالات. متن گیرا و روان واقعا مخاطب رو با خودش همراه میکنه. از اول این مقاله رو دنبال نکردم ولی پیشنهاد میکنم اگه تا به حال ننوشتید، یک قسمتش رو هم به مسترچیف اختصاص بدین. با سپاس ۳۰ برای پاسخ، وارد شوید خیلی ممنون بابت لطفتون,پیشنهاد خوبیه روش فکر میکنم. ۴۰ اون صحنه آخر که به ساختمان حمله میکنن وکاپیتان پرایس کلتش رو روی سینه ی مکتاویش میزاره هیچ وقت یادم نمیره. ۱۵۰ برای پاسخ، وارد شوید اره داش گوست کیه اخه گوست از خود گذشته نبود ولی سواپ جونشو میداد داش عشقی???? ۴۷ کلا مکتاویش به کنار اون خاطرتون کلا باهاش کنار نیومدم انقدر آب و تاب نداره نوشتن اینکه هموطنامون چطور همدیگرو تیکه پاره می کردن ۱۵ برای پاسخ، وارد شوید دوست عزیز اون خاطره کاملا واقعی از اساتید جنگی زمان خدمت بنده نقل شده و اینکه خاطره ای از نبرد با منافقین و کسانی که تفرقه افکنی کردند و قصد جدایی از مملکت رو داشتند و در همان بهبهه ضعف کشور بعد از جنگ هشت ساله وارد نبرد جدیدی کردند مارو و این مسئله رشادت دلاورمردان ما رو در عرصه هم نبرد داخلی و هم نبرد خارجی بیان میکنه. باید بدونیم مملکت ما چه طور و به چه خون بهایی الان در دستان ماست و قدردان باشیم و من افتخار میکنم این خاطرات رو بیان کنم و بشنوم و نقل کنم چون ما رو یادخیلی چیزا میندازه. ۳۳ خاطرات زمان جنگ یا خدمت بهترین خاطراتی هست که باید همیشه یادشون کرد مخصوصا اون افرادی که برای اینکه یک وجب از خاک کشورشون رو نزاشتن کسی تصاحب کنه باید یاد عزیزان رو همیشه گرامی داشت و همیشه ازشون یاد کرد ۴۲ پهلوانان واقعی را دریابید… ۲۵ برای پاسخ، وارد شوید من رو دریافتند دیگه… ۰۵ احسنت واقعا بله آن ها را واقعا باید دریافت . . . ۰۷ ببخشید ولی soap تو ارتش آمریکا نبود، بلکه عضو نیروهای UK بود ________________________________________________ من از مرگ Roach (کاراکتر اصلی تا قبل از دوسه مرحله آخر) توی MW2 خیلی ناراحت شدم. واسه همین از سازندگان CoD بدم اومد و با ذهنیت بدی که از بازی دوم داشتم از مردن soap تو MW3 زیاد متاثر نشدم ۱۸ فکر کنم منظور از پهلوانان واقعی گرشاسپ و رستم و ایناست دیگه!نه؟؟ :lol: :lol: :lol: ۴۵ میشه یک کم درباره پهلوانان واقعی توضیح بدی که منظورت به کی هست داداشی اینجا سایت گیم هست انتظار نداشته باش از رستم و سهراب مطلب بنویسن بعضی ها چه انتظاراتی دارن ۱۳۰ فقط گوست..شخصیتی که هیچموقع از یادم نمیره…به نظرم بهتره یه مقاله دیگه راجب گوست هم بنویسید… ۸۲ برای پاسخ، وارد شوید گوست که پیشینه نداره در بازی هم زیاد نمی گم نقش نداره ولی نقشش زیاد پر رنگ هم نیست ۶۱۱ چرا پررنگ نیست؟پیشینه نداشته باشه هم مشکلی نیست!مهم اینه که شخصیت واقعا خوبی بود ۹۱ گوست ما کالاف بازاییم ۴۴ بهترین کاراکتر سری modern warfare بعد از گوست که جفتشونم رفتن قاطی باقالیا ولی صحنه مرگ soap با آهنگ حماسی که همون لحظه پخش شد (اسم آهنگ سازه یادم نیست تایلر بود یه همچین چیزی) یکی از به یاد موندنی ترین صحنه های مرگ قهرمان ها بود.کلا این سری خیلی شخصیت های خوبی داشت برعکس بازیای الان ۲۰۴ برای پاسخ، وارد شوید اسم آهنگ : I Stand Alone سازننده : Hans Zimmer ۷۳ من آهنگشو دارم اسمش هست :I stay alone ۴۱ از گوست بالا تره عشقم سواپ جونم سواپ داشم سواپ کاشکی زنده بودی پهلوانان نمیمیرن سواپ ۶۳ تشکر مقاله خیلی عالی بود . —————————– جدا یاد خاطره CALL OF DUTY بخیر ! ۱۲۱ برای پاسخ، وارد شوید واقعا!من که شخصا به Black Ops 3 که میخواد عرضه بشه امیدی ندارم،کلا بازی خودش هم فراموش کرده که مسیرش کجاست و می خواد کجا بره! ۱۳۴ با دیدن بلک آپس ۳ برای اکتیویژن متاسف شدم ۱۴۳ نمایش بیشتر
خیلی ممنون از دوستان بابت نظرات لطفشون و همچنین انتقادات و پیشنهادات سعی بر این خواهد بود مقالات با دقت و نهایت ذوق و شوق ادبی و هنری نگاشته بشه. در ضمن کتاب سوم بنده تو حوزه مسائل اجتماعی و البته سبک هیجانی در حال پرداخت ایده هست و انشااله تا پایان آبان ماه که روز تولد بنده درش هست به انتشار خواهد رسید با نام قهوه تلخ فرانسوی. ۴۰ برای پاسخ، وارد شوید
واقعاٌ کد خجالت نمیکشه؟! بعد از داشتن همچین بازی هایی با داستان های عمیق و احساسی، حالا رو اورده به سر هم کردن ربات با پیچ و مهره… جای تاسف داره. یا قاتحه براش بخونین روحش شاد شه :lol: :lol: :lol: ۹۲ برای پاسخ، وارد شوید
عالی بود :۱۵: واقعا اازتون ممنونم اقای فرشید عبدالله پور به خاطر این سری مقاله های بسیار عالی تون که همیشه خواندنی وجذاب اند :۱۵: ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید
بابا جون هرکی دوست دارین از سوپ حرف نزنین وای وقتی مرد انقدر ناراحت شدم نگین من خرم ولی پرایس فقت موند سندمن گیرینچ تراک وای اقا من می رم ۶۰
واقعا جا داره شدیدا ازتون تشکر کنم بابت این سلسله مقالات. متن گیرا و روان واقعا مخاطب رو با خودش همراه میکنه. از اول این مقاله رو دنبال نکردم ولی پیشنهاد میکنم اگه تا به حال ننوشتید، یک قسمتش رو هم به مسترچیف اختصاص بدین. با سپاس ۳۰ برای پاسخ، وارد شوید
اون صحنه آخر که به ساختمان حمله میکنن وکاپیتان پرایس کلتش رو روی سینه ی مکتاویش میزاره هیچ وقت یادم نمیره. ۱۵۰ برای پاسخ، وارد شوید
کلا مکتاویش به کنار اون خاطرتون کلا باهاش کنار نیومدم انقدر آب و تاب نداره نوشتن اینکه هموطنامون چطور همدیگرو تیکه پاره می کردن ۱۵ برای پاسخ، وارد شوید
دوست عزیز اون خاطره کاملا واقعی از اساتید جنگی زمان خدمت بنده نقل شده و اینکه خاطره ای از نبرد با منافقین و کسانی که تفرقه افکنی کردند و قصد جدایی از مملکت رو داشتند و در همان بهبهه ضعف کشور بعد از جنگ هشت ساله وارد نبرد جدیدی کردند مارو و این مسئله رشادت دلاورمردان ما رو در عرصه هم نبرد داخلی و هم نبرد خارجی بیان میکنه. باید بدونیم مملکت ما چه طور و به چه خون بهایی الان در دستان ماست و قدردان باشیم و من افتخار میکنم این خاطرات رو بیان کنم و بشنوم و نقل کنم چون ما رو یادخیلی چیزا میندازه. ۳۳
خاطرات زمان جنگ یا خدمت بهترین خاطراتی هست که باید همیشه یادشون کرد مخصوصا اون افرادی که برای اینکه یک وجب از خاک کشورشون رو نزاشتن کسی تصاحب کنه باید یاد عزیزان رو همیشه گرامی داشت و همیشه ازشون یاد کرد ۴۲
ببخشید ولی soap تو ارتش آمریکا نبود، بلکه عضو نیروهای UK بود ________________________________________________ من از مرگ Roach (کاراکتر اصلی تا قبل از دوسه مرحله آخر) توی MW2 خیلی ناراحت شدم. واسه همین از سازندگان CoD بدم اومد و با ذهنیت بدی که از بازی دوم داشتم از مردن soap تو MW3 زیاد متاثر نشدم ۱۸
میشه یک کم درباره پهلوانان واقعی توضیح بدی که منظورت به کی هست داداشی اینجا سایت گیم هست انتظار نداشته باش از رستم و سهراب مطلب بنویسن بعضی ها چه انتظاراتی دارن ۱۳۰
فقط گوست..شخصیتی که هیچموقع از یادم نمیره…به نظرم بهتره یه مقاله دیگه راجب گوست هم بنویسید… ۸۲ برای پاسخ، وارد شوید
بهترین کاراکتر سری modern warfare بعد از گوست که جفتشونم رفتن قاطی باقالیا ولی صحنه مرگ soap با آهنگ حماسی که همون لحظه پخش شد (اسم آهنگ سازه یادم نیست تایلر بود یه همچین چیزی) یکی از به یاد موندنی ترین صحنه های مرگ قهرمان ها بود.کلا این سری خیلی شخصیت های خوبی داشت برعکس بازیای الان ۲۰۴ برای پاسخ، وارد شوید
واقعا!من که شخصا به Black Ops 3 که میخواد عرضه بشه امیدی ندارم،کلا بازی خودش هم فراموش کرده که مسیرش کجاست و می خواد کجا بره! ۱۳۴