خانه » مقالات بازی میخواهم GTA باشم! | پیش نمایش Watch Dogs 2 × توسط تارخ ترهنده در ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ , 14:00:15 3 فرض کنید روزی برسد که فقط با موبایل خود بتوانید تقریباً هر وسیلهی الکترونیکی در راه خود را هک کنید؛ البته برای انجام این کار باید هکر باشید! در حال حاضر نیز افراد و گروههایی هستند که در این زمینه و هک کردن فعال هستند؛ و مطمئناً در آینده هکرهای بیشتر وارد جامعه خواهند شد. در عناوین متعددی هکرها سوژهی اصلی یا جزو شخصیتها و مأموریت های فرعی بودهاند، و سگهای نگهبان یا Watch Dogs نیز یکی از آن عناوین است که کمی متفاوتتر ظاهر شد. پایهی گیم پلی بازی، داستان و دیگر المانهای بازی همگی بر پایهی هک کردن و هکر بودن بنا شده بود. دو سال پیش بود که WD منتشر شد. بازی دارای دنیایی باز بود که در شهر شیکاگو دنبال میشد. خوشگذرانی و گردش در بازیهای دنیای باز، و اینکه چقدر گیمپلی و محیط بازی شما را درگیر میکند یک فاکتور فوقالعاده مهم، در این سبک از بازیها است. یکی از بهترین مثالها برای بازیهای دنیای باز و صاحب سبک در این گونه بازیها، GTA است. خود به خود هر بازی دنیای باز که در شهری خاص دنبال میشود، با نسخههای مختلف GTA مقایسه میشود؛ اما واضح است که هر عنوانی نمیتواند GTA باشد و نباید مقایسه شود، اما زمانی که خود سازندگان بازی در این باره ادعا میکنند و صحبت رقابت با GTA را میکنند، مخاطبین و منتقدین نیز بیشتر به این مورد توجه میکنند. بازی Watch Dogs 2 مراحل نهایی تولیدش را دارد سپری میکند و قرار است که ۲۵ آبان ماه سال جاری به تجربهی نگهبانان هکر، این بار در سانفرانسیسکو بنشینیم. با پیش نمایش Watch Dogs ۲ همراه دنیای بازی باشید. بخش چندنفره این بار با دست پرتری به بازی برگشته است. قابلیت بازی آفلاین با دوستان به صورت محلی، گردش در شهر و دیگر موارد که در ادامه به آنها میپردازیم. میتوانم GTA باشم، حتی بهتر از آن! در نمایش رونمایی از اولین بازی در کنفرانس یوبی سافت در E۳ سال ۱۳۹۱، همه چیز نو، ناب و درجه یک به نظر میآمد، و تقریباً همه دیوانهی بازی جدید یوبی سافتِ محبوب و مشهور شده بودند. رفته رفته و طی نمایشهای بعدی بازی تا انتشار آن، نو، ناب و درجه یک بودنش بهقدری کاهش یافتند که همگی انتظار یک بازی بیکیفیت و شکست خورده را داشتند! آرمانهای مخاطبین و بازی تقریباً به مرز نابودی رسید ولی کاملاً نابود نشد. گذشته از مشکلات متعدد، افت کیفی و تأخیر تاریخ انتشار پی در پی بازی، ادعای سازندگان برای رقابت با GTA دیگر جای خود را داشت! همگی انتظار عنوانی را داشتیم که با هک کردن میشود صحنههای فوقالعاده در آن به وجود آورد و آنقدر این بازی پیچیده و درگیر کننده خواهد بود که دیگر هیچ جای نگرانی وجود ندارد. بازی دارای ایدههای جدید و ناب بود، اما در اجرای آنها به بهترین شکل و صورت ممکن شکستی نسبی بود. سگهای نگهبان ۱ بازی بدی نبود، ولی آن شاهکار تبلیغ شده و هایپ شده هم نبود. اکنون شرایط و اوضاع قسمت دوم بازی کمی متفاوت است. به قول دستاندرکاران در ساخت بازی، “ما از اشتباهات و تجارب گذشته درس گرفتهایم.” تماشای نهایی شدن به کارگیری این تجارب نیز دیدنی خواهد بود. برخلاف نسخهی اول، این بازی تبلیغ افراطی و اغراقی نداشته است. همه چیز تا الان واضح و مشخص بوده، و هیچ افت کیفی نیز در نمایشهای بازی مشاهده نشده. به جای شیکاگوی سرد و دلگیر بازی اول، با سانفرانسیسکوی جذاب و سر زندهی بازی روبرو هستیم. به جای شخصیت زخم خورده و انتقام جوی پیشین، با مارکوس که هکری جوان و باانگیزه است، طرف خواهیم بود. دنیای باز قسمت دوم در نمایشها تا الان بسیار زنده و باورپذیر نشان داده شده که همه چیز در آن به هک کردن خلاصه نمیشود. سانفرانسیسکو با ماشینهای اسپورت و براق، دریانوردی، پارکور، گردش با حیوانات خانگی و دیگر جذابیتها و فعالیتهای فرعی منتظر ماست! تلاش سازندگان برای زنده نشان دادن شهر و آزادی عمل مخاطب تا الان که من را به شخصه متقاعد کرده است! نمیتوان گفت که این بازی از نظر آزادی عمل میتواند با GTA رقابت کند، ولی میتوان گفت خیلی پیشرفت داشته و تا حدودی در این رقابت پیشرفت کرده. انیمیشن حرکات شخصیت اصلی همگی از نو ضبط شدهاند و راه رفتن با مارکوس در سانفرانسیسکو میتواند کمی شما را یاد گردش با شخصیتهای محبوب GTA V بیندازد؛ گذشته از این بحث رقابت و شباهتها، به پایههای گیم پلی بازی یعنی بخش هکری آن میرسیم. به نظر میرسد که هکر بودن در قسمت دوم خیلی هیجانانگیزتر و چالشش برانگیزتر از قسمت اول باشد. مأموریتهای بزرگ و کنترل Drone های متفاوت، استفاده از لپ تاپ و هک کردن وسط مبارزه، و حمایت از شورشیهای هکر این بخش از بازی را جذابتر کرده؛ ولی در کل هکر بودن در بازی شباهت بسیاری به وارث خود دارد و فقط به نظر میرسد که سرعت و تاکتیکی بودن در بازی جدید اهمیت بیشتری دارد. امیدوارم که المانها و مکانیکهای هک بهتر و با ظرافت بیشتری نسبت به بازی اول به کار رفته باشند. تنوع در ماموریتها نیز یکی از فاکتورهای موفقیت یک بازی با دنیای باز است. اگر تنوع ماموریتهای فرعی و اصلی بازی بالا باشد، و این تنوع با قابلیتها و مهارتهای مختلف هک کردن همراه شود، احتمال موفقیت بازی خیلی بالاتر میرود. مارکوس یک شخصیت مبارز و خاکی دارد. چنین شخصیتی که به گفتهی سازندگان از جنس مردم و خیابان است، نیاز به سلاحی مخصوص روحیات خود دارد. مارکوس سلاح دستی و سردِ مخصوصی دارد که مبارزهی تن به تن با آن سریع و لذتبخش است. زنجیری که به دور دست وی پیچیده شده و در رأس این زنجیر، گویی فلزی و گرز مانندِ کوچکی متصل است که اگر به دشمنان مارکوس برخورد بکند، آنها راهی جز بیهوش شدن ندارند! مخلوطی از گیم پلی مخفیکاری، هک، پارکور جدید و لذتبخش بازی و استفاده از این سلاح خاص را در نظر بگیرید؛ خیلی جذاب است، نه؟! البته باز هم همه چیز به پیادهسازی درست تکتک این بخشها و المانها توسط سازندگان و طراحان بازی بستگی دارد. با وجود تمامی این المانها، دنیای باز با وسعتی دو برابر بازی اول، سلاح مخصوص مارکوس که تاندربال نام دارد، انتظار یک بازی فوقالعاده سرگرمکننده از یوبی سافت میرود که امیدوارم این بار به خوبی بتواند تمامی این المانها و مکانیکها را با یکدیگر ادغام کند و تعادل را در بازی برقرار سازد. بخش چندنفرهی بازی اول یادتان هست؟ اگر در بازی اول آنلاین میماندید، ممکن بود یکدفعه هکری اطلاعات موجود در موبایل شما را بدزدد و یک آن شما متوجه میشدید که مخاطب و هکر دیگری حکایت شاه دزد را یاد شما آورده و میبایست قبل از اینکه فرار کند او را بگیرید. بخش چندنفرهی بازی پیشین صرفاً آنلاین بود و دارای چنین حالتهایی من جمله حالت مسابقه با ماشین و موتور نیز بود. بخش چند نفره در قسمت جدید نیز وجود دارد و این بار بهصورت آفلاین نیز میتوان آن را تجربه کرد. شما و دوست یا همکار هکرتان میتوانید آزادانه در دنیای بازی گردش کنید، ماجراجویی کنید و خرابی به بار بیاورید! اگر آنلاین باشید، مانند بخش چندنفرهی GTA، جایزهای برای سر شما میگذارند و هر چه بیشتر خراب کاری کنید، بیشتر در خطر شکار شدن توسط دیگر مخاطبین هستید. در ضمن بخش چندنفری بازی، دارای منویی است که با استفاده از موارد مختلف در آن میتوانید شخصیت خود را به اشکال مختلفی به حرکت در بیاورید تا احساسات خود را بهتر بیان کنید. مارکوس زندگی شخصیِ پیچیدهای ندارد! اگر بازی اول را تجربه کرده باشید، سازندگان و نویسندگان بازی سعی کرده بودند که داستانی درگیر کننده و شخصیتهایی خاص و باورپذیر به ارمغان بیاورند؛ و در این مهم تقریباً موفق ظاهر شدند. برخلاف سختیهایی که اِیدن، شخصیت اصلی بازی اول، کشید و ماجراهایی که درگیر آنها شد، در نمایشهای بازی تا الان مارکوس خیلی درگیر داستانهای پیچیده و شخصی نبوده است. مارکوس هالوِی، هکری جوان و با استعداد است که توسط سیستم عملیات مرکزی یا همان CtOS، سیستمی که همه چیز و همه کس را به هم متصل میکند و از اطلاعات آنها استفاده یا سواستفاده میکند، متهم به جرمی میشود که آن را انجام نداده و همین مهم انگیزهای میشود تا او با گروه هکرهای شورشیِ مقابل این سیستم سلطهجو، DedSec، همراه شود و علیه این پادرازی و ظلم مبارزه کند. تمامی اطلاعات منتشر شده دربارهی داستان و شخصیتهای بازی همین سه خط بالا بود، و تا الان نکتهای عمیقتر با جزییاتی بیشتر منتشر نشده، و به نظر نمیرسد که سازندگان داستانی عمیق و پیچیده برای این اثر ترتیب داده باشند. سانفرانسیسکوی سرزنده و رنگارنگ، گرافیک بازی در برخی صحنهها واقعا چشم نواز است. نسل جدید است و خبری از افت کیفی نیست سازندگان تاکید کردهاند که بازی جدید همان چیزی است که نمایش میدهیم؛ نه چیزی بیشتر است و نه چیزی کمتر. گرافیک و جلوههای بصری بازی همگی قابلقبول با رنگ و لعاب لازم شهری چون سانفرانسیسکو هستند. موجهای متناوب آب دریا، نورپردازی و انیمیشنها و طراحی شهر، همگی به نظر با توجه به استانداردهای نسل جدید طراحی شدهاند. دربارهی موسیقی و صداگذاری بازی نیز نمیتوان الان نظر خاصی داد. در تمامی نمایشهای بازی، مارکوس حتی یک کلمه هم حرف نزده، و تم و قطعهای خاص نیز به گوش نرسیده است. در اینکه بازی دارای موسیقیهای مختلف و رادیوهای متنوع خواهد بود شکی نیست؛ اما برای هر چه بیشتر فرو رفتن و درگیر شدن، به صداگذاری و هنرنمایی گویندگان، و موسیقیهای به یاد ماندنی نیاز است. قضاوت این بخش از بازی را کاملاً به بعد از انتشار موکول میکنیم، و ذرهای پیش داوری نمیکنیم! در نهایت مطمئناً WD جدید بازی خوبی از آب در آمده و به احتمال زیاد، عنوانی پرفروش میشود؛ اما اینکه رقابت موعود با اثری چون GTA تا کجا پیش میرود، مخاطبین و منتقدین در چه حد درگیر بازی میشوند و سازندگان تا چه حد به وعدههایشان عمل میکنند، همگی به محصول نهایی که کمتر از دو ماه دیگر به بازار میآید بستگی دارند. میان رقابت و شباهت سبکی، تا تقلید و ساخت یک کلون، مرز باریکی وجود دارد. همهی بازیهای دنیای باز نباید حتما شبیه به GTA باشند تا موفق شوند. در غیاب Assassin’s Creed، بزرگترین بازی امسالِ یوبی سافت قسمت دوم سگهای نگهبان است که عملکرد آن میتواند تأثیر زیادی روی درصد سودآوری، و کاهش و افزایشِ محبوبیت این شرکت داشته باشد. نویسنده تارخ ترهنده Once upon a time... a Gamer... watch dogsپی سی گیمینگ (PC Gaming)شرکت یوبی سافت (Ubisoft)واچ داگز 2 - Watch Dogs 2 مقالات بازی 3 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. فکر کنم این دفعه با بازی خوبی طرف میشیم که حداقل بشه تمومش کرد! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید از آقای ترهنده ممنونیم بابت این مطلب ولی اگه اشتباه نکنم قسمت قبل شیکاگو بود نه واشنگتن ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید این به هیچ عنوان نمیتونه حتی به gta نزدیک بشه. تنها عناوینی که میتونند بهتر از gta باشند gta های بعدی خواهند بود ۰۵ برای پاسخ، وارد شوید
از آقای ترهنده ممنونیم بابت این مطلب ولی اگه اشتباه نکنم قسمت قبل شیکاگو بود نه واشنگتن ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
این به هیچ عنوان نمیتونه حتی به gta نزدیک بشه. تنها عناوینی که میتونند بهتر از gta باشند gta های بعدی خواهند بود ۰۵ برای پاسخ، وارد شوید