یوماوارینایتورون! | نقد و بررسی بازی Yomawari Night Alone
بازیهای وحشت-بقا از دیرباز طرفداران بسیاری داشتهاند و بازیسازان با ساختن مجموعه بازیهایی مانند «رزیدنت اویل» (Resident Evil)، «تپهی خاموش» (Silent Hill) و «تنها در تاریکی» (Alone in the Dark) این سبک را به اوج خود رساندند؛ اما چند سالی است که این سبک با افول مواجه شده و پیشگامان این سبک در وضعیت خوبی به سر نمیبرند. از طرفی نامهای جدیدی مانند «شیطان درون» (Evil Within) بسیار کم پیدا میشوند. با وجود این، بازیسازان مستقل پیوسته سعی میکنند بازیهای خلاقانهی خود را در سبکهای مختلف منتشر کنند. یکی از شرکتهای بازیسازی ژاپنی به نام Nippon Ichi Software به تازگی نسخهی غربی بازی جدیدی با نام «شب تنهایی یوماواری» (Yomawari Night Alone) را در سبک وحشت-بقا منتشر کرده است که در خلأ به وجود آمده میتواند طرفداران این سبک را دوباره خوشحال کند. در ادامه با نقد این بازی، دنیای بازی را همراهی کنید.
ماجرای دختری گناهکار
داستان بازی شب تنهایی یوماواری در مورد دختر بچهای به نام یوماواری است که شبانه همراه با سگ خود «پورو» (Poro) در شهر گشت میزند؛ اما شادی این دو همراه به سرعت پایان یافته و به خاطر اشتباه دخترک، پورو جان خود را از دست میدهد. یوماواری که ناراحت است به خانه بازگشته اما قبل از این که بتواند حادثه را برای خواهر بزرگتر خود توضیح بدهد، او برای جستوجو خانه را ترک میکند.
روز کمکم به ساعتهای پایانی خود نزدیک شده و خواهر یوماواری به خانه باز نمیگردد؛ به همین علت این دخترک تصمیم میگیرد خانه را ترک کرده و به جستوجوی خواهر خود بپردازد. وی به سرعت با تغییرات گستردهای در شهر مواجه شده و آن را در تسخیر ارواح مییابد. داستان از این نقطه شما را رها کرده و در تمام مدت تلاش میکند حس یک کودک تنها را به کاربر منتقل کند. تقریباً هیچ میان پردهای در بازی وجود ندارد و داستانگویی به صورت کاملاً محیطی و از روی دستنوشتههای یوماواری یا دیگر شخصیتها انجام میشود؛ بنابراین اگر میخواهید داستان و جزئیات حوادث آن را درک کنید بهتر است به تمام محیط بازی با دقت بیشتری توجه کنید.
رها شده در میان ارواح
شخصیتهای موجود در بازیهای وحشت بقا، معمولاً از همان ابتدا میدانند در برابر حوادث چه عکسالعملی نشان بدهند یا از قدرت بدنی و نظامی بسیار بالایی برخوردار هستند. این موضوع به خودی خود باعث جذابتر شدن بازی خواهد شد؛ اما حس همذاتپنداری با شخصیتها را کمرنگتر میکند. زیرا بعید به نظر میرسد اگر شخصی در واقعیت با اینگونه حوادث مواجه شود، از همان ابتدا بتواند بر همهچیز غلبه کند. سازندگان بازی شب تنهایی یوماواری تمام تلاش خود را کردهاند که این روند را اصلاح کرده و شخصیتی کاملاً بیدفاع ایجاد کنند و باید دید آیا در این راه موفق عمل کردهاند یا خیر؟
در زمان معرفی داستان گفته شد که شهر بعد از حادثهی رخداده بهطور کلی تغییر کرده و ارواح بسیاری به آن هجوم آوردهاند. تنوع این ارواح و عملکردشان بسیار بالا است و تا پایان بازی هیچگاه برای کاربر تکراری نخواهند شد و نکتهی جالب این است که بیشتر این ارواح قابلرؤیت نیستند. در مقابل این تنوع دشمنان، دخترک معصوم قصه تنها به یک چراغقوه مجهز است که به کمک این وسیله میتواند روحها و تعدادی از اشیا روی زمین را مشاهده کند. به جز این ابزار، تنها چیزی که یوماواری را از خطرات حفظ میکند، پاهایش هستند!
سبک بازی ایزومتریک دید از بالا است که شخصیتهای بازی را در محیطی از پیش رندر شده و البته پر جزییات رها کرده است. یوماواری از یک نوار استقامت بهره میبرد که با دویدن از میزان آن کم میشود؛ اما همین نوار بیش از پیش بازی را سخت میکند. زمانی که یوماواری به ارواح نزدیک میشود قلب وی شروع به تپدین با صدای بیشتری میکند و هر چه به ارواح نزدیکتر شود شدت آن افزایش مییابد؛ بازیکن میتواند از این ویژگی بهعنوان نوعی رادار استفاده کند. هر چند نوار استقامت وی در مواجهه با ارواح به علت افزایش تپش قلب و وحشت ایجاد شده، در کسری از ثانیه خالی شده و فرصت فرار را از شما میگیرد. این موضوع شدیدتر خواهد شد اگر بدانید کلیدهای پیشفرض انتخاب شده برای بازی بسیار پرت و ناآشنا هستند و عادت کردن به آنها مدتی طول میکشد؛ همین مساله در مواقع بحرانی باعث میشود مانند کودکی که دستپاچه شده و کار اشتباهی انجام میدهد، دکمهای اشتباه فشار داده و کشته شوید (هر چند بهسرعت میتوان به این چینش عادت کرده یا آن را تغییر داد).
طراحی نقشهی بازی نیز در واقع یک نقاشی کودکانه است و با گشت زنی در سطح -نسبتاً بزرگ- شهر، یوماواری آن را نقاشی میکند. مظلومیت کودکانهی یوماواری (و احتمالاً شما) این است که حتا مأموریتهای اصلی، فرعی و داستان نیز به بازیکن ارائه نمیشود، به صورتی که ممکن است اگر بخواهید فقط به مأموریتهای اصلی رسیدگی کنید، بیش از نیمی از رازهای شهر را کشف نخواهید کرد. یکی از مشکلات بازی که شدیدا در ذوق میزند هوش مصنوعی ارواح است. تقریبا تمام دشمنان بازی تنها در یک خط راست به سمت یوماواری حرکت کرده و هیچ استراتژی خاصی ندارند.
سازندگان سعی کردهاند ادای دینی نیز به چند بازی ماندگار این سبک داشته باشند. به عنوان مثال برای ذخیرهی بازی نیاز به پیدا کردن سکه و انداختن آنها در عبادتگاههای سطح شهر است که شما را به یاد روش ذخیرهی بازی در رزیدنت اویل میاندازد. هر چند توصیه میکنم قبل از خروج از بازی به خانهی شخصیت اصلی بازگشته و از آنجا بازی را ذخیره کنید؛ زیرا در غیر این صورت ممکن است پیشرفت شما ذخیره نشود.
دنیای افسانههای ژاپنی
با توجه اسم بازی، داستان به طور کامل در شب روایت میشود؛ بنابراین باید از نورپردازی مناسبی نیز برخوردار باشد که خوشبختانه این کار نسبت به یک بازی مستقل در حد قابل قبولی انجام شده است. گرافیک هنری و طراحی شهر نیز بهخوبی انجام شده است؛ اما اصلیترین نکتهی این بازی طراحی ارواحی است که تمام آنها از دل افسانهها، مجموعههای تلویزیونی و انیمهها بیرون آمدهاند و اگر به آنها علاقهمند باشید تعدادی از آنها برای شما آشنا به نظر میرسند؛ بهعلاوه طراحی بیشتر آنها به خوبی انجام شده و میتوانند شما را در بیشتر مواقع وحشتزده کنند.
به ندای قلب گوش دهید
در این بازی تقریباً هیچگونه موسیقی وجود نداشته و کاربر را با صدای محیط و ارواح تنها میگذارد؛ بنابراین تنها موضوع قابلبررسی صداگذاری بازی است. صدا و افکتهای تپش قلب یوماواری به خوبی انجام شده و به کاربر استرس وارد میکند، از طرفی ارواحی که دیده نشده و تنها صدای آنها شنیده میشود نیز این موضوع را شدیدتر میکند. تنها موضوع آزاردهنده صدای مردن یوماواری است؛ لحظات مرگ و شکار شدن توسط ارواح، صداگذاری خوبی ندارند و گاهی اوقات صداهایی مانند شکستن شیشه در زمان مردن به گوش میرسد. این که چرا در زمان برخورد یک روح به انسان که موجودی گوشتی است صدای شکسته شدن شیشه به گوش میرسد، سؤالی است که من جوابی برای آن پیدا نکردهام.
نتیجهگیری
با توجه به توضیحات داده شده در بالا از نظر نگارندهی این متن سازندگان به خوبی موفق شدهاند یک شخصیت بیدفاع و مظلوم را خلق کنند به صورتی که همذاتپنداری با آن بهراحتی صورت میگیرد. هر چند این بازی مشکلات کوچکی مانند صداگذاری در لحظهی مردن دارد و اگر نخواهید به کشف رازها بپردازید داستان بازی و علت حضور ارواح بسیار گنگ میماند؛ اما ویژگیهای مثبت بسیاری دارد که ممکن است باعث شود به عنوان کاندیدای دریافت جایزه در این سبک انتخاب شود.
[در نهایت لازم به ذکر است برای کم نکردن از جذابیت بازی تا حد امکان از تصاویر روند آن در این نقد و بررسی استفاده نشده است.]
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تشکر از اقا صادق بابت این بررسی زیبا :۱۵: در اولین فرصت به بدن زده خواهد شد :۱۵:
فرستاده شد در لیست
باید بازی جالبی باشه. تشکر :۱۵:
اونایی که دارن امتیاز پایین میدن(فعلا سه نفر دادن امتیاز کل شده ۳.۹) حداقل بیان دلیلشو بگن :۱۲: همه چی بچه بازی شده….