بازگشت به خانه | نقد و بررسی بازی Night In The Woods
یکی از مورد انتظارترین مستقلهای این چند وقت بالاخره عرضه شد و با کیفیت بسیار بالای خود، جواب تمامی صبرها و انتظارات طرفداران را داد. یک ماجرایی پلتفرمر فوقالعاده که با داستان زیبا و مفصل خود حسابی شما را به خود و شخصیتهایش مشغول خواهد کرد. با نقد و بررسی «شبی در جنگل» (Night In The Woods) همراه دنیای بازی باشید.
Night In The Woods در تمامی زمینهها موفق ظاهر شده است. داستان و شخصیتهای بسیار خوبی دارد و روایت بازی نیز با هوشمندی تمام شما را تا انتها به دنبال خود میکشاند و همراه «مای بوروسکی» و دوستاناش میکند. بازی گیمپلی ساده ولی متنوعی دارد و ذرهای دچار یکنواختی نمیشود. موسیقیهای آن فوقالعاده است و از فهرست بازی گوشهای شما را میخکوب بر خود نگه میدارد. گرافیک و طراحی هنری بازی نیز مثالزدنی است و با سبک ساده ولی زیبایی که سازندهها برای طراحی شهر «پاسم اسپرینگز» و شخصیتهای ریز و درشتش بهره بردهاند، چشمهای شما را جادو میکند. امیدوارم تا الان متوجه شده باشید که با چه اثر محشری طرف هستید. «شبی در جنگل» یکی از بهترین مستقلهایی که تا کنون عرضه شده است و با گیمپلی مفصل و تقریبا پانزده ساعتهاش، شما را در خود غرق خواهد کرد.
داستان بازی با بازگشت «مای»، شخصیت اصلی بازی، به زادگاهاش بعد از دو سال شروع میشود. او از دانشگاه اخراج شده است و خانه تنها مکانی است که میتواند به آن برگردد. داستان بازی در دو بخش کلی دنبال میشود. بخش اول، شخصیت و زندگی مای و و رابطهاش با خانواده و دوستاناش است که بخش زیادی از محتوای داستانی بازی را به خود اختصاص داده است. بخش دوم، ماجرای روح مرموزی است که مای ادعا میکند در شب هالووین او را دیده و یک فرد را نیز دزدیده و ماجراجوییهایی که برای پیدا کردن این روح انجام میدهد نیز بخش دوم داستان را تشکیل میدهد. بخش جالب اینجاست که حتی بخش روحی بازی نیز بهدنبال ملموسسازی و عمق بخشیدن به شخصیتها و ارتباطهایشان است. «شبی در جنگل» به مثابه یک درام عالی عمل میکند و به راههای مختلفی برای جذابتر کردن خود و همراهسازی هرچه بیشتر مخاطب با داستان توصل میجوید و در این امر نیز بسیار موفق عمل میکند. هرکدام از شخصیتهای بازی درونیات و داستان خاص خود را دارند که رابطه مای با آنها شکل مخصوص به خود را دارد. پدر و مادرش، دوستاناش گرگ، بئا، آنگوس، اهالی شهر و حتی خود پاسم اسپرینگز و گذشتهای که مای در آن گذرانده همگی نقش ویژهای در روایت داستان بازی ایفا میکنند. سازندهها برای اثرشان به یک روایت و چند شخصیت جذاب اکتفا نکردهاند و یک شهر کامل را برایتان طرحریزی کردهاند. شهری کوچک و حاشیهنشین که در آستان فروپاشی است و بیکاری، درآمد کم و مهاجرت از آن بر زندگی تمامی اهالی شهر سایه افکنده. خود مای، که یکی از ملموسترین شخصیتهای اصلی است که تاکنون دیدهام، معمولی رفتار میکند و گاهی اوقات دوستنداشتنی؛ ولی او شخصیتی است که در انتها جای خود را قلبتان باز میکند و نمیتوانید دوستش نداشته باشید. چون میتوانید هرکدام از ما باشد.
گیمپلی بازی مشتمل بر چند بخش است. انتخاب دیالوگ که از بین دو یا سه دیالوگ ممکن یکی را برمیگزینید، و سکوبازی، بالارفتن از ساختمانها، راه رفتن بر روی سیمهای برق، چند مینیگیم کوچک که به قصد متنوعسازی در بازی قرار داده شدهاند. مینیگیمهایی مثل دزدی کردن، بازکردن پنجره، شکستن لامپهای مهتابی، رقصیدن که با وجود کوتاه بودنشان، از پرداخت عالی برخوردارند و طراحی چند حرکت زیبا و باجزییات رقص آن هم فقط برای ۵ دقیقه نشان از دقت و توجه زیاد سازندهها به اثرشان میدهد. در بعضی بخشهای بازی باید بین بیرون رفتن با دوستانتان یکی از آنها را انتخاب بکنید. این بخش مشابه روابط اجتماعی مجموعه بازی پرسونا کار شده و بیرون رفتن با یکی، شانس گشتوگذار با دیگری را از شما میگیرد و اگر در روزی دیگر با دیگر شخصیت به بیرون بروید، ماجرایی متفاوت در انتظارتان است و فرصت تجربه ماجرای قبلی از شما گرفته شده است. همین موضوع ارزش تجربه مجدد بازی را بالا میبرد و عطش دیدن تمام بخشهای بازی و داستانکهای جذاباش شما را مجاب به بازگشت به پاسم اسپرینگز میکند. در خود شهر هم بهغیر از شخصیتهای اصلی، شخصیتهای فرعی زیادی حضور دارند که هرکدام داستانک و دیالوگهای خاص خودشان را دارند که تعامل با تمامی آنها، در عمق بخشیدن و ملموسسازی دنیای مورد اتفاق داستان نقش بهسزایی ایفا میکند.
طراحی شخصیتها و دنیای بازی نیز در نوع خود خاص و بهیادماندنی هستند. رنگبندی محیط بازی که برای بخشهای مختلف در نظر گرفتهشده، در جذابتر کردن آن کمک شایانی کرده و تنوع محیطها و جزییات بالای آنها نیز جای هیچگونه ایرادی را باقی نمیگذارند.
سازندههای بازی قبل از انتشار این اثر دو محتوای دانلودی مرتبط با این بازی با نامهای Lost Constellation و Longest Night بهطور مجانی منتشر کردهاند که از طریق وبسایت بازی قابل دانلود هستند. هرکدام از این دو محتوای دانلودی، گیمپلی حدودا یک ساعته دارند. داستان «صورت فلکی گمشده» به یکی از افسانههای محلی پاسم اسپرینگز اشاره دارد که در خود بازی نیز به آن اشارهای میشود. «طولانیترین شب» هم یک شبنشینی دوستانه و دیدن ستارهها و صورتهای فلکی است. هر دو محتوا از طراحی هنری مشابه بازی اصلی برخوردارند و در آمادهسازی مخاطبان برای غرقشدن در بازی اصلی بسیار موفق عمل میکنند. برای همین اگر فرصتاش را داشتید، قبل و چه بسا بعد از خود بازی، سری به این دو محتوای دانلودی کوتاه و رایگان نیز بزنید.
پس اگر دلتان حوس یک داستان و کلی شخصیت دوستداشتنی و صمیمی کرده است، اهل ماجراجویی هستید و بهدنبال بازیهای خاص که سرشار از عشق سازندههایشان باشد میگردید. «شبی در جنگل» مختص شماست و کلی حس خوب برایتان آماده کرده است. کمربندتان را محکم ببندید که قرار است حسابی لذت ببرید و در زندگی و مشکلات مای و دوستاناش شیرجه بزنید.