کابوسهای پلیددی | نقد و بررسی بازی Little Nightmares
استودیو سوئدی Tarsier Studios تا حالا بیشتر بهعنوان یکی از استودیوهای کمکی سونی شناخته میشد و در ساخت آثاری نظیر Little Big Planet 3 و نسخه ویتای این مجموعه و همچنین ریمستر TearAway با نام Unfolded کمکحال استودیوهایی نظیر «مدیا مولکول» و «سومو دیجیتال» بوده است. آنها در سال ۲۰۰۵ اولین بازی مستقل خودشان را با نام The City Of Metronome معرفی کردند و با وجود فراز و نشیبهای زیادی که این بازی پشت سر گذاشت و نمایشهای خوبی که از خودش نشان داد، هیچوقت روی انتشار را ندید. در سال ۲۰۱۴ آنها از اثر جدیدی با نام Hunger پرده برداشتند. محصول زیبایی که هماکنون با نام Little Nightmares مهمان خانههای ماست و توانسته به خوبی ایدههای جذاب و از جنس استودیو PlayDead سازندگاناش را به نمایش بگذارد و چهار ساعت ماجراجویی ناب و پر از مرگ لیمبویی برایتان تدارک ببیند. با نقد و بررسی بازی Little Nightmares همراه دنیای بازی باشید.
بازی Little Nightmares مشابه «لیمبو» با بیدار شدن شخصیتاصلی شروع میشود. نقشاصلی که نه هیچ شناختی از وی دارید، نه کمترین اطلاعی از مکانی که در آن حضور دارد و همینطور هدف نهاییاش که چرا تن به این ماجرای خطرناک داده است. طبیعتا مشابه «درون» و «لیمبو» در بازی خبری از دیالوگ یا نوشته نیست و خودتان باید قطعات مختلف داستانی را از طریق محیط بازی و شخصیتهای محدودش کنار هم قرار بدهید و سر از رازش در بیاورید. دقیقا همان چیزی که دو اثر استودیو پلیدد را تا این اندازه زیبا و خواستنی کرده بود و در کنار طراحیهای زیبا و گیمپلی جذابشان بازیکنها را تا مدتها مدهوش و شیفته خود نگه داشت. سازندگان سوئدی بازی Little Nightmares اثر تقریبا در همان راه قدم برداشتهاند؛ ولی توانستهاند ایدههای خاص و خوب خودشان را نیز به بازیشان تزریق بکنند و محصولشان را از زیر سایهی بزرگ آن دو اثر خارج بکنند. البته، نام شخصیت اصلی را میتوانید از عنوان موسیقیهای متن بازی و همینطور اطلاعاتی که سازندگان پیشتر از اثرشان در اختیار مردم قرار دادند متوجه بشوید (SIX) ولی به غیر از این یک مورد تقلبی، توقع اطلاعات بیشتری را نداشته باشید.
داستان بازی Little Nightmares تفصیل خاصی ندارد و متمرکز است بر سفر «شش» از طبقات زیرین مکانی که در آن قرار دارد به طبقات بالاتر. در این سفر، رفته رفته با دنیای داستانی بازی آشنا میشوید و سازندگان قطعات مختلف پازل داستانشان را تکه به تکه تا انتها تحویل شما میدهند و در نهایت شما را شگفتزده از شکل نهایی، بر دریایی پرتلاطم رها میکنند. سازندگان بازی به خوبی توانستهاند جنس و چگونگی روایت بازیهای استودیو پلیدد را درک کنند و آن را به زیبایی در بطن اثرشان مورد استفاده قرار بدهند و همان تاثیرگذاری و مبهوتشدنی که همهی ما عاشقاش هستیم را تحویلمان بدهند.
گیمپلی بازی با وجود سهبعدی بودن و حرکت در تمامی ابعاد، بیشتر متمایل به حرکت در دو جهت چپ و راست است. بازی دارای ۵ فصل است که هرکدام در یکی از منطقههای محیط عجیب و تاریک بازی اتفاق میافتد. قسمتاول در بخشهای زیرین و انباری شکل اتفاق میافتد. بخش دوم در یک پرورشگاه با سرایدار ترسناک و دستهای بلندش که به کمترین صدایی واکنش نشان میدهد و مرگهایی پیدر پی را برایتان سبب میشود. بخش سوم در آشپزخانه با دو آشپز دوقلو و چاقش که بچههای فرستاده شده از پرورشگاه را به غذایی خوشمزه (!) تبدیل میکنند و به محض دیدن شما تصور پخت یک خورشت خوشمزه را متصور میشوند، و با سرعت برای گرفتن شما اقدام میکنند. دو مرحلهی آخر نیز در بخش اصلی مکان بازی و با حضور صاحب آن اتفاق میافتند و کم کم همه اجزای داستان بازی در کنار هم قرار میگیرند و یک جمعبندی عالی را برایاش شکل میدهند.
بهطور کلی شما در بازی Little Nightmares یا مشغول حل چند معمای ساده محیطی هستید، یا سرگرم سکوبازی و گشتوگذار در محیط، و یا در حال فرار و قایم باشک با کسانی که بیرحمانه قصد جان شما را کردهاند. سازندگان چه زیبا ضعف و کوچکی شخصیت اصلی و قدرت حریفاناش را در بازی تصویر کردهاند و در بعضی مواقع به لطف طراحیها و فضاسازیهای خوب، آن را چه بسا ترسناک و پرتشویش نیز ساختهاند. به همیندلیل، درصورت بیدقتی مرگهای پیدرپی در انتظار شما و کوچولوی زردپوش داستان است؛ کوچولویی که بهتر است تا انتها شاهد داستاناش باشید، شاید آنقدر نیز که نشان میدهد خوب و معصوم نباشد، زیرا زندهماندن در چنین محیطی اثری از معصومیت و ترحم در کسی باقی نمیگذارد. البته، بعضی از مرگهای بازی مثل افتادن از لبهها و پرشهای اشتباه میتواند مقداری روی اعصابتان راه برود. شش به یک فندک هم مجهز است که از ابتدای داستان یار و یاورش در تاریکیهاست و روشنگر مسیر نامعلوماش. در هر مرحله تعدادی مجسمه برای شکستن و موجوداتی عجیب و «نوم-شکل» (ٖGnome) نیز وجود دارد که با گشتوگذار در محیط میتوانید آنها را پیدا بکنید. شکستن مجسمهها و بغل کردن نومها، آرتورکهای متعددی را برای شما باز میکند.
طراحیهای هنری و گرافیک زیبای بازی نیز تمام و کمال در راستای خدمترسانی به اتمسفر و حال و هوای داستان است و اگر همهچیز را حول خودش شکل ندهد، در به اوج رسانیدن آن نقش بهسزایی ایفا میکند. رنگبندی خوب و معماری عجیب و دیوانهوار محیط بازی به بهترین شکل شما را در چاه تاریک و خفقانآور بازی گیر میاندازد و تا لحظهی انتهایی و نقش بستن نام سازندگان خلاقاش، اجازه تنفس به شما نمیدهد. بعضی مواقع دیدن نور زردرنگ و درخشان فندک کوچک شش، احساس آرامش و امنیت خاصی به بازیکنان میدهد؛ گویا هنوز در این تاریکی فزاینده که به ذهن اجازه هرگونه خیالپردازی را میدهد، کورسوی امیدی باری حفظ عقل و رهایی وجود دارد. نقطهی قابل توجه دیگر دربارهی بازی Little Nightmares انتقال بخشی از سبک هنری خاص اثر منتشر نشده این استودیو، «شهر مترونوم»، به این محصول است که در طراحی مکانها و شخصیتهایش به وضوح قابل مشاهده است؛ لااقل بخشی از محتوای آن اثر به این شکل حیاط خود را ادامه میدهد… .
موسیقی بازی نیز محشر است و نقش خود را بهخوبی ایفا میکند. هرلحظه که احساس کردید ذرهای بازی برایتان دچار ملال شده است، موسیقی با حضور قدرتمند خود دوباره ذهن و روح شما را متوجه بازی میسازد و در لحظاتی که قصد دارید به روی آب بیایید، دوباره شما را به اعماق میفرستد و غرق اتمسفر و دنیای داستان خود میکند. نکتهی قابلتوجه این اثر هارمونی بسیار خوب موسیقی، گرافیک، گیمپلی و داستان آن است که مشابه آثار پلیدد، به شکلی فوقالعاده در هم چفت شدهاند و مدام در حال کامل کردن یکدیگر و قرض دادن احساسات مختلف به یکدیگر هستند.
بازی Little Nightmares اثر قابل ارجی است که ارزش وقت و هزینهای را که برایاش میدهید را دارد. سازندگان بازی احاطه خوبی بر ایدههایشان داشتهاند و آنها را به شکلی عالی در محصولشان تصویر کردهاند. «لیمبو» و «درون» را خوب فهمیدهاند و در نتیجه توانستهاند اثری سرگرمکننده و چهبسا ترسناک را تحویل مخاطبان بدهند. سفر کوچولوی زردپوش بازی را برای دستیابی به هدف نامعلوماش از دست ندهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
ممنون از نقد
بازی واقعا سرگرم کننده و البته خلاقانه بود
ولی سه مورد اشکالی که گفتم اصلا قابل چشم پوشی نیستن ولی خوب در کل بهش ۸ میدم و اونم فقط به خاطر سبک و حس و حال خاصی که بازی داشت
نقد حقیقتا ضعیف بودش ….
بازی هنری بود نکات منفی هم خیلی زیاد داره بازی اصلا لیاقت نمره ۸ رو نداره
کوتاه بودن بازی در حد ۲-۳ ساعت! تازه دفعه دوم که بازی می کنید زودتر هم تمام میشه ( ارزش ۲۰ دلار رو در هیچ حالتی نداره! )، نبود مکانیک های متنوع در بازی صرفا عمل کشیدن و هل دادن و پریدن…
فضا سازیش تکراری هستش ولی خسته کننده نه، معماهای بازی ( اصلا معما تلقی نمیشه! ) بسیار ساده هستش
داستان بازی هم نکته مثبت قضیه هست هم نکته منفی
**** اسپویلر آلرت ****
در یک قسمتی از بازی وقتی که شخصیت اصلی خودش شروع به خوردن دیگران می کنه و رفتار های بدمن های بازی رو تقلید می کنه اوج بازی هستش ولی درعین حال تنها سورپرایز بازی همین هستش! پس نکته منفی هم تلقی میشه! شما اگر اینساید و لیمبو رو بازی کرده باشید چندان به این بازی دلبسته نمی شوید
پایان اسپویل ***
در نهایت باید گفتش که بازی اگر یک آف حسابی خوردش بخریدش ( ۵-۶ دلار ) ولی بازی رو هکی نخرید…
با تمام نقص هاش ارزش حمایت کردن رو داره همون ۵ دلار رو بزارید بعد ها صرف خریدش کنید این استودیو ها نیاز به حمایت دارند
نمره نهایی ۶
خوب شما نظر متفاوتی دارید. تقریبا تمام بخشهای بازی برای من جذاب بود و تا انتها هم کیفیت خودش رو حفظ کرد. تنوع محیطی و خصوصا ریتم عالی که برای دو فصل اخر در نظر گرفته بودن واقعا عالی بود و کم لطفیه اگه ایرادای بیخود ضمیمهاش بکنیم و اینهمه زحمت و اتمسفر عالی رو نادیده بگیریم. در خصوص قیمت هم من در نقد بازی ویرجینیا که اون هم سه ساعت بود و همین قیمت رو داشت اشارهای به ناهمخونیشون داشتم، ولی در خصوص این بازی نظر نهایی رو به خود بازیبازان واگذار میکنم. تو نقد ذکر کردم که سه ساعته، دوست داری بخر، فکر میکنی گرونه صبر کن تخفیف بخوره و بعد بخر.