TGC 2017 | با ذهنت، بازی کن؛ مصاحبه اختصاصی دنیای بازی با نوروگیم
در دومین روز برگزاری TGC 2017 یعنی جمعه ۱۶ تیر ماه، تصمیم گرفتیم با موسس نوروگیم مصاحبهای ترتیب دهیم و دربارهی محصول نوآورانهی آنها صحبت کنیم. بهشخصه برای اولین بار که وارد سالن غرفهها شدم و داشتم به سمت غرفهی دنیای بازی میرفتم، غرفهی نوروگیم را که دیدم توجه مرا جلب کرد و دلیل آن نیز تکنولوژی جدیدی بود که آنها روی آن کار کردهاند. محصول نوروگیم میتواند عملکرد مغز را ثبت کرده و . در ادامه با مصاحبه اختصاصی دنیای بازی با نوروگیم همراه ما باشید.
برای شروع، خودتان را معرفی کنید و بگویید که چه کاری انجام میدهید و چند سال است که مشغول این کار هستید و چقدر بودجه خرج این کار شده است.
حامد علییاری هستم موسس نوروگیم و پنج سال است که در این حوزه شروع بهکار کردیم و بودجه نیز هر چهقدر که جیب پدر و مادر و دوستان اجازه داده است صرف این پروژه شده است که بهخاطر علاقهی شخصی آغاز شده و موضوع آن نیز موضوعی High-Tech است. ما امیدوار بودیم از کارمان حمایتهایی بشود که حتی حمایتهای تبلیغاتی از سوی ارگانها و بنیادهای مرتبط نیز از آن نشد.
(قبل از اینکه به ادامهی مصاحبه بپردازیم، تریلری از این محصول را در زیر تماشا کنید)
بیشتر در مورد کار توضیح دهید و بگویید چهطور میتوان از آن در بازیها استفاده کرد و در بازیها چه کاربردی دارد؟
بهصورت کلی، این محصول دستگاهی است که روی سر شما قرار میگیرد و عملکرد مغزی شما را بهصورت مجموعهای از سیگنالها دریافت میکند و کاری که ما کردیم، مطالعهی روی این سیگنالها و استخراج شاخصها یا الگوهایی بود که معرف عناصری چون ترس، توجه، اضطراب و هیجان بود و استخراج این شاخصها علاوه بر بازیها میتواند شامل فیلم و هر رسانه و رویداد دیگری نیز بشود. دربارهی اینکه این محصول چه کارکردی در یک بازی میتواند داشته باشد، ما بیشتر دوست داریم ببینیم بازیسازان از کدام جنبه و قسمت این کار استفاده میکنند؛ اما بهعنوان یک گیمر، شما یک بازی میسازید و متصور هستید که عنصر ترس در آن شدت زیادی دارد، ما میتوانیم با استفاده از گیمرها یا آزمایشکنندههای بازی این ترس را در قالب یک عدد کمی درآوریم و به شما تحویل دهیم و برای مثال بگوییم سطح انرژی ترس این بازی N است. در رابطه با دخالت این تکنولوژی در ساخت بازی و در گیمپلی نیز باید بگویم که قابلیتهای دستگاه اجازه میدهند تا شما بتوانید بیشتر در بازی غوطهور شوید و با عملکرد مغز خود بتوانید قسمتهایی از گیمپلی را به اجرا درآورید. همچنین، میتوانیم از سیگنالی مثل هیجان در موتور بازیسازی یونیتی بهعنوان مثال یک ورودی بگیریم و آن ورودی اجرایی کنیم تا در بازی درصورت دریافت سیگنال هیجان اتفاق خاصی بیفتد تا مثلا آن بازی عادی تبدیل به یک بازی درمانی شود؛ میدانیم که کودکان adhd کودکانی هستند که به اطراف خود کمتوجه هستند. مثال دیگری میتوانم بزنم این است که مثلا در یک بازی کپسولی وجود دارد که با میزان توجه پرتر و پرتر میشود و درنهایت برای مثال پاداشی به گیمر تقدیم میشود و این مهم در کل یک جامهی هدف نو و دیگری میتواند در یک بازی باشد. میتوان قابلیت جالبتر و جذابتری برای یک بازی بهواسطهی دستگاه ما بهوجود آورد که به یاری برنامهنویسهای بازی نیز نیازمند است، مثلا در یک بازی شخصیتی وجود داشته باشد که درصورت استفاده از دستگاه پدیدار شود و با دستگاه قابل کنترل باشد.
شما گفتید که در بازی میشود با عملکرد مغز شخصیت را کنترل کرد و بازی کرد، آیا اجرایی کردن این مهم در یک بازی خیلی هزینهبر است یا تیم خیلی بزرگی میخواهد؟
بله، ببینید از نظر دانش که دانش این کار موجود است اما یک نفر در حوزهی نرمافزار حداقل لازم است تا چنین کاری پیش برود و ما با او بتوانیم همکاری مستقیم داشته باشیم چون ما میدانیم خلاهای کارمان کجاست و هیچکدام از ما در حوزهی نرمافزار پیشینهای نداشتیم و در حوزهی برق کار میکردیم. ما خلاهای کارمان را با استفاده از منابع دیگران پر کردیم و در چنین بحثی، کیفیت کار به این شکل پایین میآید. توی تیزر و کلیپها هم میبینید که من دارم از دستگاه استفاده میکنم و باید مداوم دستگاه سیگنالهایی دریافت کند تا نتیجهای بگیرد و دلیل این نیز همان کمبودهای ما بود که روند پیشرفت ما در کار را کند کرد. کسی که بیشتر از دستگاه استفاده کند و بیشتر تمرین کند، حتما نتایج بهتر و دقیقتری میگیرد. اکنون ما دانش این کار را داریم و بحث دیگر این است که توانایی ذهنی کسی که از دستگاه استفاده میکند نیز اهمیت دارد تا شکلی دهد به روند کار دستگاه.
جدای از کاربردهای دستگاه در گیمپلی و آمار تحقیقاتی که خیلی میتواند در ساخت بازی کمک کند، بهنظرتان آیا میشود این دستگاه را بیشتر سرگرمیسازی کرد و کاری کرد که بیشتر به مذاق قشر عام و مثلا کژوال گیمرها خوش بیاید؟
اگر بخواهیم نگاهی فان داشته باشیم، برآورد داریم و با توجه به وجود دانش و مطالعاتی که انجام دادهایم، طبیعتا نیازمند افرادی هستیم که در این بحث کمکمان کنند. این محصول، دستگاهی گران است و اگر با یاری تیم یا افراد دیگری بیاییم و با هزینهی کمتری آن را بسازیم، آنموقع شاید ارتباط این محصول با بازی نیز راحتتر شود. برای مثال اگر من بهعنوان گیمر، دیگر بازی جلوی چشمهایم برایم هیجانی ایجاد نکند، نیاز دارم تا پیشزمینه یا بکگراند من از بازی تغییر پیدا کند، یا اصلا من بهعنوان یک بازیساز میتوانم برای جذابیت بیشتر این بکگراند را تغییر بدهم و با پخش یک قطعه موسیقی این کار را انجام دهم. مطمئنا اگر من بتوانم در یک بازی حتی المان کوچکی را توسط ذهنم کنترل کنم، تعامل من با بازی بسیار بیشتر میشود و این تعاملی شدن جذابیت بازی را نیز بالاتر میبرد.
بهعنوان کسی که این تکنولوژی را داخل کشور اختراع کرده، از کسانی که میتوانند حمایت کنند چه انتظاری دارید و چه دغدغههایی دارید؛ یا اصلا دغدغههایتان چه هستند؟
برای حمایت باید بگویم که این کار، کاری در حوزهی مرز دانش است و من نمیتوانم بروم و به یک سرمایهگذار بگویم که من قطعا با این کار به چنین جوابهایی میرسم، و تا الان نیز ما با این تفکر پیش رفتیم که اگر این محصول کارش تکمیل شود میتوانیم خروجیهای بسیاری بگیریم و قطعا ریسکی که یک سرمایهگذار با سرمایهگذاری روی این دستگاه انجام می دهد ریسک بالاتری نسبت به دیگر محصولات است، اما بازدهی مالی آن نیز بهمراتب بیشتر خواهد بود چون ما به این موضوع ایمان داریم؛ برای مثال سونی الان روی اتومبیل BMW I3 دارند چنین کاری شبیه به کار ما را انجام میدهد و کمکم داریم به چنین سمت و سویی میرویم و هر کسی که پیشتاز باشد مطمئنا پیروز میشود و ما نیز با همین نگاه کارمان را آغاز کردیم و تا الان ادامه دادهایم.