خانه » نقد و بررسی Bon Voyage | نقد و بررسی بازی Pyre × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۶/۰۸/۲۹ , 22:39:34 2 تا حالا نام استودیو Super Giant Games را شنیدهاید؟ استودیویی مستقل واقع در سانفرانسیسکو ایالت کالیفورنیای آمریکا که از سال ۲۰۰۹ تا الان با سه بازی خاص و هنرمندانهشان، توجهات بسیاری را به خود جلب کردهاند و عشاق متعددی در سراسر پهنه این گیتی بهدست آوردهاند. آقایان «امیر راعو» (Amir Rao) و «گلوین سایمن» (Galvin Simon)، موسسان این استودیو هردو پیشتر در شعبه لسآنجلس «الکترونیک آرتز» فعالیت داشتند و روی نسخههای مختلف سری Command & Conquer کار میکردهاند. بعد از جداییشان از این شرکت بزرگ، در سال ۲۰۰۹ «سوپر جاینت گیمز» را تاسیس کردند. «درن کورب» (Darren Korb) را بهعنوان موسیقیدان و مسوول صداگذاری استودیو وارد تیم کوچکشان کردند و با همکاری برنامهنویسان و طراحان آزاد دیگری، در سال ۲۰۱۱ اولین بازیشان را منتشر کردند؛ «بسشن» (Bastion). یک نقشآفرینی ایزومتریک تاپ داون خاص و بسیار زیبا با طراحیها و فضاسازی عالی و موسیقی سحرانگیز. بسشن خیلی زود نام این استودیو مستقل و جمع و جور را سر زبانها انداخت و توجه منتقدان و هنردوستان باهوش را به خود جلب کرد. سه سال بعد، دومین اثرشان «ترنزیستور» (Transistor) در کیفیت و عمقی چشمگیرتر راهش را بهسوی قلب و زندگی علاقهمنداناش گشود و نام این استودیو و سازندههای خلاقاش را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت. کیفیت بالا و نقدهای مثبت دوبازی باعث شد که در بازهزمانی چندساله هر دو بازی این استودیو به فروش مطلوب دست پیدا کنند و زمینه را برای خلق و ورود سومین فرزند سوپر جاینت فراهم بکند. در ادامه با نقد و بررسی بازی Pyre همراه دنیای بازی باشید. چشمها را میشوید. سهسال بعد، یعنی امسال، «پایر» (Pyre) به هستی پاگذاشت. محصولی که هم ادامهدهنده راه معنوی دو ساخته پیشیناش است و همانقدر اثری متفاوت و خاصتر است. برعکس «بسشن» و «ترنزیستور» که داستان و گیمپلی در هم تنیده بودند و تمایل و هدف اصلی در آنها عمق بالای گیمپلی و سرگرمیسازی از طریق آن بود، در Pyre با حداقل گیمپلی طرف هستیم و عملا با محصولی مشابه «رمانهای تعاملی» (Visual Novel) روبرو هستیم. همین مساله و تغییر پرسپکتیو و نقطه تمرکز سازندهها از گیمپلی به داستان، این اثر را به محصولی متفاوت از دو ساخته قبلیشان بدل میکند. «بسشن» و «ترنزیستور» هر دو داستانهایی عالی و مفصل داشتند، با کلی خط دیالوگ و شخصیتپردازیهای ناب؛ ولی Pyre پا خود را فراتر میگذارد و با خلق دنیای فانتزی کاملی با شخصیتهایی بسیار بیشتر از تعداد شخصیتهای آثار پیشین قصد درگیر ساختن بازیکن در دنیا و قصهای سحرانگیز و جادویی را دارند. یکی از ایراداتی که به جدیدترین ساخته Super Giant Games وارد است، مشخص نبودن کلیت بازی در تریلرها و عکسها پیش از عرضه است. این عارضه شاید با خواندن نقدها برطرف بشود، ولی یک اثر باید بتواند از طریق تبلیغاتی که انجام میدهد حداقل اندکی از شیرازه بازی به خورد علاقهمندان بدهد. تریلرهای بازی ترکیبی از گیمپلی بخش راگبیطور بازی و داستانی است، ولی از اندازه و سنگینی وزنه یکی بر دیگری اطلاع دقیقی نمیدهد. درصورتی که هفتاد درصد بازی اصلی به داستان اختصاص دارد و با اینکه گیمپلی مفرح و جذاب است، ولی صرفا نقش تنوع و مینیگیمی را میان قصه قوی و دوستداشتنی بازی ایفا میکند. این امر به خودی خود هیچ ایرادی ندارد، ولی شاید برای برخی از بازیکنها که گیمپلی برایشان از اهمیت بیشتری برخوردار است خیلی خوشایند نباشد، برای همین بهتر میبود که سازندهها در تریلرها این امر را بهضوح نشان میدادند تا بازیکنان با درک بهتری دست به خرید این بازی بزنند و بعدا پشیمان و خشمگین نشوند. گیمپلی Pyre همانطور که پیشتر اشاره کردم، در دو بخش دنبال میشود. بخش اول و اصلی، رمان تعاملی است که شامل گفتوگو با شخصیتهای متعدد قصه و انتخاب دیالوگهای گوناگون است. علاوه بر این، شما و گروهتان بنا به دلایلی که در توضیح داستان اثر به آن خواهم پرداخت در سفری دور و دراز هستید و از میان زمین و آب و آسمان برای دستیافتن به هدفتان در حرکت هستید. انتخاب مسیرهای گوناگون برای ادامه سفر، چگونگی استفاده از وقت آزاد گروه و با رسیدن به نیمه دوم داستان، مبارزه و رقابت با کدام گروه از تبعیدیها و سفر به کدامین نقطه از نقشه پهانور Downside, تماما به عهده شماست. همینطور این شمایید که در حین رقابت از میان ۹ عضو گروهتان سهنفر را انتخاب میکنید و با رسیدن به مرحله نهایی و امکان آزادی یکی از افراد گروه، یکی را برمیگزینید. گوشهای از مسابقهها بخش دوم گیمپلی Pyre، مسابقههایی راگبیشکل است که در گروههای سه به سه دنبال میشود. هر شخصیت گروه شما که Nightwing نام دارد از قدرت، سرعت و توانایی متفاوتی بهره میبرد و همین عامل ترکیب و انتخاب درست از بینشان عاملی مهم در پیروزی در هر رقابت محسوب میشود. در هر رقابت، هر تیم دارای یک مشعل با امتیاز ۱۰۰ است، هدف اصلی نیز این است که توپ نورانی را بهدست بیاورید و وارد مشعل تیم حریف بکنید. با وارد کردن توپ، از امتیاز مشعل حریف کاسته میشود و در نهایت هرتیمی که امتیازش زودتر به صفر برسد، برنده رقابت خواهد بود. گیمپلی این بخش از بازی ترکیبی نسبی از DOTA و Rocket League و خود Transistor است. هر فردی در گروه بسته به نژاد و قدرتاش، با وارد کردن توپ به مشعل امتیاز متفاوتی را از حریف کسر میکند. «جوداریل» که بهخاطر سالهای طولانی زندگی در Downside بدل به دیو شده شخصیتی کند، ولی قدرتیست که اگر توپ را با او وارد مشعل بکنید امتیاز بالایی را از حریفتان کسر میکنید. از طرفی، شخصیتهای سریعتری مثل «گی» امتیاز تجربه کمتری را در قیاس با جوداریل میکاهند. اگر موقع رساندن توپ به مشعل یارتان هم وارد مشعل حریف شود، در دور بعدی رقابت وی از تیم کنار گذاشته میشود و با شروع راند بعدی مجدد برمیگردد؛ ولی اگر توپ را به درون مشعل پرتاب کنید، مشکلی از این بابت وجود ندارد. علاوه بر این، اگر ضربات حریفان به شخصیتهای شما برخورد بکند، بسته به کلاسشان مدت زمانی از بازی کنار گذاشته میشوند. این زمان از ده ثانیه تا پنج ثانیه متغیر است. این امر در خصوص حریفان هم صدق میکند و اگر بتوانید با موفقیت به آنها ضربه بزنید، بهطور موقتی از تعداد افراد تیمشان کاسته میشود و فرصتی فوقالعاده برای رساندن توپ نورانی بازی به مشعل حریف و بهدست آوردن پیروزی بهدست میآورید. رمز اصلی پیروزی در هر رقابت، کار تیمی و سرعت عمل مناسب است. باید سریع باشید و ضمن دفاع مناسب از مشعلتان، توپ را از حریفان بقاپید و مدام بین یاران خود پاس بدهید؛ از فرصت استفاده کنید و مشعلشان را برای همیشه خاموش کنید. بسته به درجه سختی هم که برای بازیتان برمیگزینید، درجه سختی رقابتها و میزان چالش برانگیزگیشان متفاوت میشود، در نظر داشته باشید که با پیشروی در داستان، فقط شما نیستید که ارتقا لول یا سطح پیدا میکنید و قدرتمندتر میشوید، این امر برای رقیبانتان هم صادق است. پس اگر با تیمی مسابقه دادید و خیلی راحت سطل آب را روی مشعلشان خالی کردید، توقع نداشته باشید که در مسابقه بعدی با تیم مذکور بههمان راحتی اجازه تکرار موفقیت به شما بدهند. سردرآوردن از گذشته شخصیتهای متعدد بازی و چرایی بودنشان در Downside و تبعید شدنشان، از جمله لذت بخشترین بخشهای بازیست که بهلطف شخصیتپردازی درجه یک شیرینتر نیز گشته است. آیتمهای متعددی را هم میتوانید برای افراد گروهتان انتخاب کنید که بسته به قابلیتهای متفاوت هر آیتم، تواناییهای متفاوتی به آنها میبخشند و یا یکی از فاکتورهای قدرتشان را افزایش میدهند؛ درخت ارتقا توانایی هم برای هر شخصیت وجود دارد. با کسب مقدار مشخصی امتیاز تجربه، میتوانید قابلیتی جدید برای یاران تیمتان بگشایید و آنها را در کسب پیروزی و موفقیت و در نهایت رسیدن به آزادی و رهایی از این تبعید سخت یاری بکنید و به عضوی مفیدتر در تیمتان بدل کنید. فروشنده سیار بامزهای هم در جای جای نقاط بازی سر و کلهاش پیدا میشود که از طریق او میتوانید آیتمهای ناکارآمد را بفروشید و یا آیتمهای تازه بخرید. گیمپلی بخش مسابقات باوجود جمع و جور بودن، از پرداخت و عمق خوبی بهره میبرد، ولی متاسفانه بعد از چند دست بازی، تماما خودش را رو میکند و چون در ادامه عنصری تازه بهجز افزایش درجه سختی رقابتها به آن اضافه نمیشود، دچار تکرار میشود. برعکس «بسشن» و «ترنزیستور» که مدام با معرفی قدرتها و قابلیتهایی جدید تنوع و جذابیت گیمپلی را حفظ میکردند. البته، دلیل اصلی وقوع این رخداد در Pyre، داستانمحور بودناش است. با توجه به مدت زمان نهچندان طولانی که صرف رقابت میکنید، پرداخت کنونیاش با وجود تکراری شدن، کافی بهنظر میرسد. هرچند که پتانسیل مسابقههای سه به سه بازی جای محتوا و اضافات بسیار بیشتری را داشت. چشمها را نوازش میدهد. برویم سراغ رکن اصلی و ستون نگهدارنده کلیت بازی Pyre، یعنی داستان. بازی در دنیایی «های فانتزی» رخ میدهد و با نمایی از قهرمان تنها و تبعیدشده، قصه شروع میشود. تنها و خسته، ناامید از رهایی بر این پهنه وسیع نالان نشسته است و مرگاش را انتظار میکشد. بهناگه درشکهای شامل سه تبعیدی دیگر از راه میرسند و به یاری وی میشتابند. این سه فرد شامل «هدوین»، انسانی جوان و فرمانده گروه، «جوداریل» که ذکرش پیشتر به میان آمد و «روکی»، سگی سخنگو که از جمله نژادهای مختلف دنیای زیبای بازیست میشوند. بعد از بههوش آمدن شخصیت اصلی که انتخاب جنسیتاش با شماست و از طریق منوی تنظیمات میتوانید مرد و زن بودناش را مشخص کنید، متوجه میشوید که وی توانایی خواندن دارد. حکومت و جامعهای که شخصیتهای اصلی از آن تبعید شدهاند هرگونه سواد خواندن و نوشتنی را ممنوع کرده است. بههمین دلیل بعد از مشخصشدن اینکه نقشاصلی که از این به بعد در گروه با نام Reader مورد خطاب قرار میگیرد این قابلیت و سواد را دارد، به Downside تبعید میشود. مکانی عظیم و وحشی، شامل دریاها، تالابها، کوهستانهای برفی متعدد و صحراها و جنگلهای پهناور مختلف. گروه سه نفره ناجی شخصیت اصلی و صامت داستان به او در خصوص هدفشان سخن میگوید، اینکه به دستور فردی مرموز که در ادامه و نیمههای قصه با او مفصل آشنا خواهید شد، به اینجا آمدند و او را پیدا کردند. آنها میخواهند که در رقابتهایی (Rites) هرساله شرکت کنند. برنده این رقابتها که با دیگر گروههای تبعیدی به مبارزه مشغول میشوند، اجازه آزادی و خروج از تبعید را بهدست میآورند و میتوانند از این سرزمین عظیم و وحشی رهایی یابند. شرط اصلی حضور در این رقابتها، بهغیر از حداقل برخورداری از سه فرد برای انجام هر مراسم، یک فرد دارای توانایی خواندن است که بیرون از زمین مسابقه، بر اعمال و حرکات افراد گروه نظارت و مدیریت کند. آن فرد، همینطور باید بتواند از طریق کتاب مقدس و افسانهای The Book Of Rites، که صدهاسال پیش توسط هشت تبعیدی دیگر به ریاست پادشاه سقوط کرده، «سولیام مور» نوشته شده سر از اسرار این رقابتها در بیاورد و از طریق علم ستارهشناسی و افلاک آسمانی، مکان رخداد مسابقه بعدی را مشخص بکند. کتاب مذکور در بازی نقشی حیاتی دارد و بخش زیادی از دنیاسازی و اطلاعات مختلف داستانی از طریق آن به بازیکن داده میشود. هشت فرد مقدسی هم که مدام در بازی با نامشان برخورد خواهید کرد، اولین افرادی بودند که توانستند از تبعید رهایی پیدا کنند و آزادیشان را بهدست بیاورند. البته، توقع نداشته باشید که داستان به همین سادگی پیش رود و فقط با خواندن ستارهها و شرکت در هر رقابت و رسیدن به مرحله نهایی، آزاد شوید و همهچیز به خوبی و خوشی تمام شود؛ تازه از نیمههای داستان بازی با پیچشی داستانی روبرو میشود که کل هدف گروه از آزادی به انقلاب تغییر زاویه پیدا میکند. چیستی و کیستی پنهان پشت کتاب و هشت نویسندهاش و حکومت مرموزی که خودخواهانه و به دور از انصاف برای مردماش تصمیم میگیرد و بر زندگیهایشان حکومت میکند. قصه و شخصیتهای Pyre قرار است حسابی هوش از سرتان ببرند. The Book Of Rites در بازی با انتخاب دیالوگهای مختلف، مسابقه با کدامین تیم و آزادی چه فردی از گروه هشت نفرهتان، دیالوگها دستخوش تغییرات ریز و درشتی میشود و همین مساله بر ارزش داستان و تکرار مجددش میافزاید. شما با رسیدن به مرحله آخر میتوانید هم «تیزو» را آزاد کنید و هم «سر گیلمن» را. اینکه به کدامیک شانس رهایی میدهید و از تیم کنار میگذاریدش بر روند قصه تاثیر میگذارد. پیشروی کلی و چگونگی رسیدن به پایان داستان نیز یکیست، ولی جزییات مختلف و روند رسیدن به آن دارای تفاوتهای مختلفیست. شکست و یا پیروزی در مسابقههای گوناگون با هر تیم هم در دیالوگهای رد و بدلشده و شخصیتپردازیهایشان تاثیر دارد و پیشروی قصه را برای هر بازیکن متفاوت از دیگری میکند. این تفاوتهای جزیی و جذاب داستان که تماما پیرو انتخابها و نتایج شما در هر مسابقه است، داستان را بسیار انعطافپذیر و واقعی جلوه میدهد و در محسورکنندگی هرچه بیشترش مفید واقع میشود. استفاده بسیار هوشمندانه از ویژگیهای متعددی که هنر هشتم و بازیهای ویدیویی برای سراییدن داستان در اختیار بازیسازان قرار داده است نهایت بهره را میبرد. شما تاثیر خود را در دنیای بازی احساس میکنید و این قابلیت از ویژگیهای متعددیست که بازیهای ویدیویی پیشروی داستاننویسان قرار میدهند و از طریق آنها میشود قصهای بسیار تعاملی و درگیرکنندهتر را خلق کرد؛ امری که Super Giant Games نسبتا در تحقق آن خوب عمل کرده است. صداگذاری بهطور تمام و کمال در بازی وجود ندارد، هنگام مبارزهها فردی با صدایی رسا نقش گزارشگر را دارد و همیشه با سخنوریها و گزارشهای پرهیجاناش بر زیبایی رقابتها میافزاید؛ ولی در ادامه طول بازی، شخصیتها به زبان عجیب دنیای فانتزی داستان سخن میگویند و با اینکه صدای هرکدام از دیگری متفاوت است و بسته به نژاد و شخصیتشان از لهجه و گویش متفاوتی بهره میبرند، ولی طولی بیشتر از چندثانیه ندارند و کار صداپیشگی کامل را انجام نمیدهند. البته، این کار با توجه به تعداد بسیار بالای دیالوگها و متن موجود در Pyre و همینطور مستقل بودن این بازی، قابل درک است. استودیو اگر میخواست صداپیشگی کاملی را در بازی انجام دهد یا باید از بخشی از محتوای قصه میزد، و یا قیمت بازی را برای فروش از بیست دلار به رقمی بسیار بیشتر ارتقا میداد. هرچند که باز در مدتی طولانی و با رسیدن به نیمههای بازی، این کمبود صداپیشه و واگذاری خواندن عین به عین تمامی متنها، چه دیالوگ و چه کتاب به بازیکن، مقداری در او را دچار خستگی و یکنواختی میکند. «لوگان کانینگهام» (Logan Cunningham)، صداپیشه اصلی دو ساخته پیشین این استودیو، با صدای رسا و طنین فوقالعادهاش به تکرار نقشاش در سومین ساخته استودیو بازگشته و مجدد با هنر بالا و کیفیت کاری قابل توجه همان اندک صداگذاریها و صحبتهای کوتاه شخصیتها را جذاب و خواستنی کرده است. ایکاش شاهد فعالیت بیشتر این صداپیشه فوقالعاده در این هنر دوستداشتنی باشیم. «هدوین»، «روکی» و «جوداریل». اولین افراد NightWings و سهفردی که شما را از مرگ نجات میدهند و سفر طولانی و پرماجرایمان را آغاز میکنند. موسیقیهای بازی بهلطف حضور «درن کورب» (Darren Korb)، همان کیفیت خارقالعاده و جادویی Bastion و Transistor را دارد. تمامی قطعات نواختهشده برای Pyre در سنخیت و ارتباط کامل با قصه و دنیای مورد اتفاق داستان قرار دارد و تمامی اتمسفر و احساس مستمر جاری در بازی را به سطحی بسیار تاثیرگذارتر و قویتر ارتقا میدهد. بازیکن را سوار بر نواها و نتهای موسیقی سحرانگیزش میکند و همراه با تبعیدیهای دوستداشتنی بازی به یکی از افراد تیم بدلاش میکند. حتما موسیقیمتن بازی را تهیه بکنید و با هنر والای این موسیقیدان خوش ذوق بیشتر آشنا شوید. «اشلی برت» (Ashley Barrett) نیز به همراه «درن کورب» وکالهایی سراسر احساس برای Pyre خواندهاند که شنیدنشان در روند قصه تماما هستیتان را در دنیای قصه حل میکند و میبلعدتان. گرافیک و طراحی هنری Pyre نیز همانند موسیقی، جای هیچگونه ایراد و نقصی را باقی نمیگذارد. بینقص، بسیار خلاقانه و سرشار از نبوغ هنری. طراحی دنیای خاص و ناب بازی در بهترین حالت ممکن صورت گرفته و در ترکیب با توتالیتههای رنگی فوقالعادهاش، چشمها و ذهنتان را ساعتها شیفته کیفیت بالا و بداعت و زیبایی خویش میکنند. در محیطها و طراحیهای محشرشان پرواز میکنید و از در جزییات و قشنگیشان محو میشوید. طراحی شخصیتهای متفاوت بازی نیز بهزیبایی و دقت صورت گرفته و تفاوتهای ظاهری و نژادی هرکدام را با دیگری بهخوبی نشان میدهد. شاید برایتان درخصوص عنوانی که برای این نقد انتخاب کردهام سوالی ایجاد شده باشد. پیکره کلی داستان بازی بر سفر و حرکت مداوم شخصیتهایش سوار است. این سفر، استعارهای از درگیری درونی و شخصی قهرمانها با خودشان و حس عذاب وجدان خورندهای است که مدام همانند سایهای در حال تعقیب کردنشان است و لحظهای آنها را آرام نمیگذارد. شخصیتهایی که بهخاطر اعمال و انتخابهای گذشته، درست و یا نادرست، بهحق یا ناحق داستان زندگیشان به این نقطه ختمشده و سر از قصه ما درآوردهاند. این هجرت نمادی از بلوغ و رشد شخصیتی شخصیتهای ماست. افرادی که بیشتر از رهایی از این تبعید نابرابر و بازگشت به زندگی قبلی، به آزادی درونی نیاز دارند. نیاز دارند تا از این احساس گناه و غم رهایی یابند و بتوانند رستگاری را، در کنار دوستان و کسانی که بهشان اطمینان دارند، در این سرزمین وحشی سخت، بهدست بیاورند و به خودشانسی عمیقتری نسبت به خودشان و هستی دستیابند. آزادی واقعی و مفهوم سفر و تبعید قصه نیز در همین نکته نهفته است، شهر پرآوازه بازی که قهرمانان داستان از آن تبعید شدهاند بهشت برین نیست، کمترین شباهتی نیز به آن ندارد و شهری زیر تیغ حکومتی بسته و توتالیتر و فشارهای دینی و فکریست. شهر دنیای بازی برای سالها درگیر جنگی طولانی مدت با نژاد «هارپ»ها است و چهچیزی بهتر از جنگ برای اشاعه پروپاگانداهای حکومتی و سلطه بر افکار ساده مردم. سفر سخت قهرمانان داستان بهقصد بازپسگیری آزادیشان و رهایی از تبعیدی کشنده، نه برای بازگشت به این آرمانشهر دروغین، بلکه برای رهایی خودشان از قید و بندها و افساریست که بر گردن و پیکره وجودیشان انداخته شده، برای رهایی فکر و جان و تحقق هدفی بزرگتر و آرمانخواهانهتر، انقلاب؛ موضوع بسیار جالبی که در اواسط بازی از خلال سفر و استعارهاش به هدف اصلی قهرمانان مهربان بازی بدل میشود. Blackwagon که جزیی جداییناپذیر از سفر سخت و نمادینتان است. برگردیم سراغ عنوان متن. کلمه Voyage به معنی سفری طولانیست که از طریق دریا و یا آسمان طی شود. قهرمانان ما نیز مدام در زمین و دریا و آسمان درحال حرکت و سفرند. Bon Voyage (لفظی اصالتا فرانسوی)، برای بیان آرزوی بختخوش و اقبال خوب برای افرادی که عازم سفر هستند استفاده میشود. و مای بازیکن و نظارهگر بلوغ و خودشناسی این شخصیتهای دوستداشتنی، بون وویاجی را نثار این هجرت نمادین کاراکترهای قصه Pyre میکنیم و تا انتهای سفر، همراهشان میمانیم. از جمله دیگر ویژگیهای بسیار چشمگیر و قوی بازی Pyre، اهمیت مقوله انتخاب است. همانطور که بالاتر ذکر شد، بخش زیادی از بازی با انتخابهای شما شکل میگیرد و داستان براساس بینش و علاقه شمای بازیکن به پیش حرکت میکند. اینکه در یک مراسم آزادی تصمیم بگیرید کدامین افرادتان را آزاد بکنید و حق بازگشت به زندگی قدیم خودش و رهایی از این سرزمین وحشی را بدهید، تماما با شماست؛ شاید هم دلتان برای رقیبتان بسوزد، وی را لایق بخشایش ببینید و به عمد در مسابقه شکست بخورید تا وی بتواند آزادیاش را بازپس گیرد. انقلاب نیز در میان است و آزادی و مفهومی بس بزرگتر از رهایی فردی که یک کشور را شامل حال چیستی خود میکند. برای پیشبرد اهداف انقلاب و بالابردن درصد موفقیت آن، باید اعضایی را آزاد بکنید که بیشترین سود را در راه رسیدن به این آرمان والا به آن میرسانند و خودتان، آیا حاضرید از حق طبیعی خود برای آزادی و زندگی معمول بگذرید تا دیگران، کسانی که شاید رنج خیلی بیشتری را در تبعید کشیده باشند و سیستم خراب و فاسد حکومتی نارواییهای بیشتری را شامل حالشان کرده باشد. انتخاب، فردیت، مقوله اجتماع و دولت، مفاهیمی عمیق و پرمفهوم که در کلیت و چیستی داستان فوقالعاده Pyre تنیده شدهاند و تمامیت آن را تحت شعاع قرار داده است. داستانی فانتزی که بیشتر از داستانسرایی پیرامون اعمال قهرمانانه و مبارزه با هیولاهای چندفوتی دهشتانک و لورسازیهای فکانداز، پیرامون مسائلی بس انسانی و این دنیایی صحبت میکند و ذهن و هستی بازیکناش را با خود همراه میکند. متعاقبا با وجود تعدد انتخابها، پایانهای بسیار بسیار گوناگونی در Pyre وجود دارد که هرکدام حداقل در یک یا دو بخش از دیگری متفاوت است. اینکه درصد موفقیت انقلاب چهقدر باشد، کدامیک از دوستانتان را آزاد کرده باشید، کدام یک از رقبایتان رهاییاش را پس گرفته باشد، احتمالات بسیار بسیار بالایی را برای پایانبندی بهوجود آورده است. کارگردان بازی در یک مصاحبه به این موضوع اشاره داشت که هیچ پایان نهایی یا خوبی در بازی وجود ندارد. به این معنی که این پایان خاص شماست که معنا دارد. این شمایید که داستان گروه تبعید شده ما و انقلاب و هدف غاییشان را شکل میدهید و سرنوشت آنها را در این مسیر پرمخاطره شکل میدهید. زبان از وصف قاصر است، فقط باید دید و دید و در رویایش غرق شد… Pyre زیباست، دنیا و قصه پرمفهوم و معناداری دارد و روایتاش نیز با وجود اندکی یکنواختی و کندی در نیمهها، عالیست. شخصیتهایش دوستداشتی هستند و چشیدن و سردآرودن از لور و پیشزمینه دنیای داستان سراسر لذت است. موسیقیها و گرافیک بازی جادوییست و در سنخیت و هماهنگی کامل با تم کلی کار قرار دارد. گیمپلی نیز با وجود پرداخت خوب، از محتوای پایینی برخوردار است که شاید مورد پسند خیلیها قرار نگیرد. اگر از طرفداران داستان و ادبیات هستید و دوست دارید یک داستان بسیار خوب را در رسانه بازیهای رایانهای بشنوید، داستانی که استفادههایی کم و بیش مفید از ویژگیهای متعددی که این هنر در اختیارش قرار داده نیز میکند، Pyre ۤبازی شماست. در متنها و قصه بیانتهایش غرق شوید و از تبعید، پرواز و رهایی خود را بجویید، بر آسمان سرنوشت و زندگیتان حکمرانی کنید و آزادی حقیقیتان را پس بگیرید. نگذارید شعلههای وجودیتان خاموش بشوند، مشتعلشان بکنید و بگذارید زبانه شعلههای سوزانشان نشانی باشد از قدرت و کنترل شما بر زندگی، که مال شماست. نویسنده علی فتحآبادی PyreRPGTransistor نقد و بررسی 2 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. درود اقای فتح ابادی و تشکر بابت نقد خوبتون ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید لطف داری امیر جان ۰۰