خانه » مقالات بازی شکست، پلی است برای پیروزی | درسی که میتوانیم از بازی Cuphead یاد بگیریم × توسط فرنود محبوبی در ۱۳۹۶/۰۹/۱۲ , 22:39:12 0 بسیاری از ما فکر میکنیم که شکست پایان کار است. از مدرسه تا سر کار همیشه عملکردمان بر اساس اینکه چقدر کاری را خوب انجام دادهایم٬ سنجیده میشود و کوچکترین اشتباهی در کار باعث میشود که تمام تلاشمان نادیده گرفته شود. بازی Cuphead یا «کلهفنجانی»٬ عنوانی از استودیو MDHR ٬ به من یادآوری کرد که شکست، پلیست برای پیروزی؛ نه تنها در بازیهای ویدیویی٬ بلکه در زندگی واقعی. در ادامه همراه دنیای بازی باشید. بدون شک Cuphead بازی بسیار دشواری است. نمای کارتونی جذاب فقط ظاهر داستان است و باعث میشود که ذات وحشیانه هیولاها معصومانه جلوه کند ولی فقط زمانی درون تاریکشان را نشان میدهند که بیشتر به آنها نزدیک شوید. اینکه دیگران را از روی ظاهر قضاوت نکنیم و تا وقتی که به طور کامل شناختی نسبت به آنها پیدا نکردهایم٬ اعتماد نکنیم؛ یکی از مسائلی است که MDHR در بازی خود به آن تاکید دارد؛ با این حال، این بازی هدف مهمتری دارد. زمانی که با یک دختر پرنده در میان ابرها یا یک هویج بزرگ مبازره میکردم٬ دهها بار مردم. هر دفعه که شکست میخوردم٬ باعث میشد که راه دیگری را انتخاب کنم و دوباره تلاش کنم. خستگی از شکست در بازی Cuphead موقتی است٬ چون میدانیم که مردن باعث عقبنشینی نمیشود. مرحله به سرعت دوباره تکرار میشود٬ بدون آنکه بخواهیم لودینگی طولانی را هنگام شروع دوباره تحمل کنیم. با این حال این امکان وجود دارد که درست در همان لحظهای که موسیقی شروع میشود، شکست بخورید. این مرگها به جای اینکه برایم اذیتکننده باشند٬ بیشتر یک تجربه بهحساب میآیند. در ادامه ترسم را کنار میگذارم و بیشتر ریسک میکنم و اگر به موفقیت برسم، حس رضایت و خوشحالی زیادی را کسب خواهم کرد. مردن مسیری است برای بهبود مهارتهایم به این صورت که مثلا یاد بگیرم در کدام نقاط باشم یا رفتار باس (Boss)ها را برای جاخالی دادن حملههایشان بررسی کنم. شکست٬ یک استراتژی در بازی است و برای اینکه بفهمید چگونه یک باسی را نابود کنید نیاز به صبر هم دارید. با دیدن اشتباهاتم در هنگام بازی یاد میگیرم که بهتر باشم و به خوبی به من یادآور میشود که از شکست نترسم چون در Cuphead٬ این شکست است که باعث پیشرفتات میشود. به عنوان کسی که به بازیهای خیلی سخت علاقهای ندارد٬ بازی Cuphead مرا شگفتزده کرد؛ زیرا شکست جزوی از خود بازی است. بسیاری از بازیها درمورد یادگرفتن از اشتباهات است٬ اما به نظر نمیآید که در Cuphead از اینکه بتوانیم فورا بعد از مرگ بدون هیچ ترسی از شکست دوباره به بازی برگردیم٬ وسیلهای برای تنبیه بازیکنان به حساب بیاید. این سختی٬ هم چالش را به همراه دارد و هم پاداش را و از اینکه بازیکن را بدون هیچ تاثیری منفی در روند بازی دوباره زنده کند٬ ابایی ندارد. این ویژگی را من در کمتر عنوانی دیدهام. در بازیهای سختی مثل سری Souls مرگی که پس از تلاشهای طاقتفرسا و طولانی گریبانگیر بازیباز میشود٬ بسیار ناامیدکننده است. در بازیهای آسانتر نیز مثل نسخه جدید Tomb Raider، تکتک کارهایی که در مسیر باید انجام دهیم توسط بازی گفته میشود و شکست در اینگونه بازیها بیشتر تنبیه است تا پاداش. ذات Cuphead مرا به یاد Super Meat Boy میاندازد: بینهایت فرصت برای تلاش دوباره بدون اینکه جریمهای درکار باشد و مجبور به این باشید که برای اصلاح اشتباهاتتان با آن روبه رو شوید. بازی Cuphead به بازیکن ایمان دارد. اگر تلاش کنید٬ این بازی شما را به یک حرفهای تبدیل میکند چون به تنها چیزی که اهمیت میدهد تمرین و تکرار است. وقتی برای اولین بار Cuphead را بازی کردم٬ برای زنده ماندن تلاش میکردم و بعد از چندین ساعت تلاش و تمرین توانستم مدت زمانهایی که نمیمیرم را بیشتر کنم! وقتی هم که شخصیت کلهفنجانی دستهای کوچکاش را برای خوشحالی به خاطر موفقیتاش به با بالا پرت میکند٬ من هم در خانه همینکار را به طور ناخودآگاه انجام میدهم. امیدوارم در آینده شاهد این باشیم که بیشتر سازندگان و همچنین گیمرها به شکست به عنوان قدمی در مسیر نگاه کنند و نه به عنوان یک عقبگرد. قبول کردن اشتباه به عنوان یک قدم رو به جلو نه تنها مفید است، بلکه باعث میشود لحظات سرگرم کنندهتری را تجربه کنیم. در Cuphead، موفقیت در زنده ماندن نیست٬ بر عکس در قبول کردن شکست و درس گرفتن از آن است. نویسنده فرنود محبوبی دانشجوی مهندسی کامپیوتر، با تجربه چهار سال فعالیت در رسانه های مرتبط به بازی های ویدیویی MDHRاکس باکس (Xbox)بازی Cupheadشرکت مایکروسافت (Microsoft) لینک منبع مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.