سفری پرماجرا به سرزمین موعود | نقد بررسی بازی Xenoblade Chronicles 2
بازیهای نقشآفرینی و بهخصوص نقشآفرینی ژاپنی در هر گوشهی دنیا از طرفداران خاص خود برخوردار هستند و هر کدام روی یکی از موضوعات گرافیک، داستان یا گیمپلی تمرکز کردهاند. شرکت «مونولیت سافت» (Monolith Soft) اولین نسخهی سری Xeno را در سال ۲۰۰۲ عرضه کرد، این شرکت سپس یک بازی با نام «زنوبلید کرونیکلز» (Xenoblade Chronicles) را در سال ۲۰۱۰ برای کنسول Wii محبوب به انتشار رساند. این بازی ترکیبی از نقشآفرینیهای غربی و شرقی بهحساب میآمد و توانسته بود، نظر بسیاری از منتقدین و گیمرها را به سمت خود جلب کردند. مدتی قبل نسخهی جدیدی از این سری یعنی بازی Xenoblade Chronicles 2 بهصورت انحصاری برای نینتندو سوییچ منتشر شد که هر چند دیر، اما در ادامه همراه دنیای بازی باشید تا نقد و بررسی این بازی را مطالعه کنید.
آرمان شهر
داستان بازی در فضایی آخرالزمانی اتفاق میافتد، زمانی که تعدادی از مناطق قابل سکونت زمین به علت یک مبارزهی سنگین نابود شده و انسانها به تازگی توانستهاند خود را دوباره سازماندهی بکنند. زمینهای نابود شده در واقع تایتانهای بسیار عظیمالجثهای هستند که در همزیستی با نژادهای باقیمانده، آنها را در اقیانوسی از ابرها روی خود حمل میکنند.
در دنیای «زنوبلید ۲» دو گروه وجود دارند؛ گروه اول، نژادهای معمول بازی و گروه دوم نیز بلیدها هستند. بلیدها در واقع سلاحهایی زنده هستند که با انتقال انرژی به افرادی که آنها را تحت کنترل دارند (این افراد درایور خوانده میشوند)، امکان انجام مبارزات و اجرای فنهایی خاص را فراهم میکنند.
شخصیت اصلی داستان پسری حدود ۱۳ ساله به نام رکس است. رکس یک غواص و شکارچی گنج است که اشیای باستانی را در اعماق اقیانوس شناسایی و استخراج میکند و به همین وسیله زندگیاش را میگذراند. این پسر خود بر پشت یک تایتان پیر زندگی کرده و او را پدربزرگ صدا میزند و بسیاری از کارها از جمله مبارزه کردن را از همین موجود آموخته است. رکس بعد از یک دوره از اکتشافات خود به بازاری برای انجام تبادلات میرود و در آنجا او را برای انجام یک مأموریت ویژه استخدام میکنند. این مأموریت، رفتن به یک کشتی باستانی و یافتن آیتمی ویژه درون آن است.
آیتم ذکر شده، یکی از اولین و قدرتمندترین بلیدهای ساخته شده به شمار میرود که به دلایلی مهر و موم شده است. این بلید پایرا (Pyra) نام دارد. رکس بهصورت اتفاقی خود را تبدیل به درایور پایرا کرده و طلسم را از بین میبرد. در نتیجهی این اقدام توسط «جین» (Jin)، فردی که وی را استخدام کرد، کشته میشود. پایرا برای نجات رکس نیمی از انرژی زندگی خود را به وی منتقل کرده و درخواست میکند برای جبران، او را به الیسیوم (Elysium)، ببرد؛ سرزمین سرسبزی که همه میتوانند در آرامش و بدون نگرانی از غرق شدن و مردن تایتانها در اقیانوس در کنار یکدیگر زندگی کنند. بعد از بازگشت زندگی به رکس، سفر پر ماجرای قهرمانان داستان شروع میشود.
ارباب و برده
همانگونه که گفته شد، داستان بازی Xenoblade Chronicles 2 تا حد زیادی به روابط بین انسانها، درایورها و بلیدها بازمیگردد. پس ابتدا نحوهی تعامل این گروهها با یکدیگر و مبارزات بازی را بررسی میکنیم.
در بازی، تا سه درایور میتوانند بهصورت همزمان با یکدیگر در مبارزات شرکت بکنند. هر درایور نیز قابلیت به کارگیری سه بلید را در هر نبرد دارد. افرادی که مبارزه میکنند، درایورها بوده و بلیدها نقش پشتیبان و فراهم کنندهی انرژی مورد نیاز را بازی میکنند. از طرفی، هر بلید ۴ قابلیت دارد که سه عدد از آنها در مبارزه به کار گرفته میشوند. نباید از کنار سه دستهبندی مختلف تانک، مبارز و درمانگر بلیدها نیز به سادگی گذر کرد.
کاربر میتواند در طول مبارزه بین بلیدها جابهجا شده و از قابلیتهای آنها استفاده کند، اما برای این کار ابتدا باید تعداد مشخصی ضربه به دشمن وارد آورد. در واقع نوار «مانا» در این بازی حذف شده و به جای آن ابتدا باید فن مورد نظر شارژ بشود. همچنین، با استفادهی مکرر از فنها میتوان چندین حالت ویژه را برای زدن ضربات قویتر باز کرد. یکی از این حالتها به زمانی مربوط میشود که سطح ضربات به عدد ۴ برسد. روش دیگر پر شدن نوار انرژی، سه بخشی است که بالای صفحه قرار دارد و اجازه میدهد تمام گروه حملهای هماهنگ را انجام بدهند.
یکی دیگر از موارد مرسوم حذف شده در بازی معجونها هستند و دیگر نمیتوان در میان مبارزات از معجون استفاده کرد. برای نمونه، دیگر معجون سلامتی پیش فرضی وجود نداشته و درمانگر یا بعضی از قابلیتهای بلیدها، بطریهای سلامتی را در میان مبارزه از دشمن استخراج میکنند؛ از طرفی نیز اگر یکی از اعضای گروه بمیرد، برای زنده کردن او باید یکی از سه بخش نوار یاد شده مصرف شود.
همانگونه که مطالعه کردید، مبارزات بازی از عمق بسیار بالایی برخوردار هستند؛ اما یکی از مشکلاتی که گریبان تمام بازی را گرفته است، توضیحات بسیار کم خود بازی در بخش آموزش است و در بعضی مواقع مجبور میشوید برای درک بهتر سیستم مبارزه به اینترنت مراجعه کنید!
بلیدهای بازی از طریق مصرف کریستالهایی خاص در خارج از مبارزه بهدست میآیند که خود یکی از سختترین چالشهای بازی بهحساب میآید. شما برای دسترسی به بلیدهای اصلی باید فاکتورهایی مانند میزان شانس، نوع کریستال مصرفی و چندین سطح دیگر را در نظر بگیرید. از طرفی، هر بلیدی که ظاهر میکنید تنها توسط ظاهرکنندهی خود قابل استفاده است. به همین منظور، آیتمی ویژه در بازی در نظر گرفته شده است که از محدودیت بسیار بالایی برخوردار است؛ پس توصیه میشود با دقتی بسیار بالا برای جابهجایی بلیدها بین درایورهای مختلف از آن استفاده کنید.
بالا بردن سطح درایورها و بلیدها در این بازی کاملاً با یکدیگر متفاوت است. درایورها میتوانند از طریق انجام مبارزه، انجام مأموریت یا خوابیدن در مسافرخانهها افزایش سطح پیدا کنند؛ بهخصوص مورد آخر بسیار کاربردی است، زیرا بخشی از امتیازهای تجربهای که در خارج از مبارزه بهدست میآورید تنها در این حالت اعمال میشوند. خبر خوب اینکه درایورهای خارج از مبارزه نیز امتیاز تجربهای یکسان با دیگر شخصیتها بهدست میآورند؛ در مقابل تقویت بلیدها بسیار سخت است. این سلاحهای زنده با مبارزه قویتر نمیشوند، بلکه با استفادهی مکرر از آنها باید سطح اعتماد بین او و درایور را بالا برد تا بتوان به شاخههای بالایی درخت توانایی آنها دسترسی پیدا کرد؛ اما حتی این کار نیز توانایی آنها را تقویت نمیکند و بلکه بازیکن باید به درخت تواناییها مراجعه کرده و اقدام موردنیاز برای افزایش قابلیت موردنظر را مطالعه کند. برای نمونه، میتوان به کشتن تعداد خاصی از یک نوع موجود، جمعآوری آیتمی خاص یا اکتشاف در محیط اشاره کرد. البته، میتوان آنها را به مأموریتهای راه دور نیز فرستاد. به همین دلیل، بلیدهایی که استفاده نمیشوند به هیچ عنوان تقویت نخواهند شد.
از بحث مبارزه که بگذریم، میتوان به محیطها و شهرهای بسیار متنوع و بزرگ بازی اشاره کرد. برخلاف شهرها که معمولاً افراد درون آنها ساکن است، محیط بیرون و جانورانی که در آن زندگی میکنند عملکردی بسیار پویاتر دارند. برای مثال، آنها را میبینید که به اطراف حرکت میکنند و اگر شما بخواهید از کنار آنها عبور کنید، با توجه به نوع اهلی یا وحشی خود به سمت شما حملهور شده یا بیاهمیت از کنارتان عبور میکنند؛ البته، سطح بازی نیز در این موضوع بیتأثیر نیست. موجوداتی که سطح مشخصی کمتر از شما دارند، به شما حمله نمیکنند و دشمنان قویتر بهسرعت حملهور میشوند. همچنین، با وجود این که هر منطقه دشمنانی با سطح مشخص خاص خود را دارند، اینگونه نیست که در نقشهی ابتدایی تنها با موجودات ضعیف مواجه شوید؛ بلکه ممکن جانورانی حتی با سطح بالای ۹۰ نیز به پست شما برخواهند خورد، پس باید مراقب محل عبور و مرور خود نیز باشید.
در این محیط بزرگ میتوان به اکتشاف پرداخت و صندوقچه و آیتمهای مختلفی را برای ساخت تجهیزات یا مأموریتها جمعآوری کرد. بهعلاوه، از آنجایی که رکس یک غواص است، شما میتوانید در مکانهایی خاص به درون ابرها شیرجه بزنید، هر چند که نتیجهی آن کاملاً به شانس، نوع کپسول و بلیدی که همراه دارید وابسته است. البته، برای اکتشاف در محیط باید از قابلیتهای ویژهی بلیدها بهره گرفت که تقویت آنها نیز در بعضی موارد بسیار وقتگیر هستند.
نقشهی بازی نیز یکی از مشکلات بازی بهحساب میآید. با وجود بهبودهای صورت گرفته به علت بهروز رسانیها، به نظر نگارنده این مساله هنوز هم کامل برطرف نشده و در بعضی مواقع، بهخصوص مأموریتهایی که در سطحی متفاوت قرار دارند، شناسایی مسیر با مشکل مواجه است.
بهتر است به مأموریتهای فرعی بازی هم اشارهای کوتاه داشته باشیم. این نوع از مأموریتها از تنوع خوبی برخوردار هستند، اما نمیتوانند در بیشتر مواقع خود را به داستان اصلی نزدیک بکنند و به همین دلیل ممکن است عدهای تصمیم بگیرند تنها داستان اصلی بازی را دنبال بکنند؛ البته نباید فراموش کرد که بعضی از بهترین آیتمها و بلیدهای بازی از همین طریق بهدست میآیند.
گرافیکی دوگانه
از آنجایی که بازیهای کنسول سوییچ را میتوان در دو حالت خانگی و قابلحمل انجام داد و هر یک از این حالتها از قدرت سختافزاری مختلفی برخوردار هستند، در نتیجه زنوبلید کرونیکلز ۲ را باید از دو منظر مختلف مورد بررسی قرار داد. بگذارید ابتدا از حالت خانگی شروع کنیم، سپس به حالت قابلحمل بپردازیم و در نهایت نقاط مشترک هر دو را مطرح کنیم.
محیطهای بازی بسیار گسترده و متنوع هستند و عمق دید نسبتاً بالایی برای بازی در نظر گرفته شده است. در حالت خانگی افکتهای تصویری، گرافیک هنری و فنی همه از کیفیت بالایی برخوردار هستند و گیمر مطمئناً از آن لذت خواهد برد؛ اما این موضوع در بخش قابلحمل کاملاً برعکس است. با وجود مشاهده نشدن فریمی خاص در این حالت، کیفیت تصاویر در بعضی مواقع به شدت افت میکند تا جایی که حتی در بعضی مواقع حس یک بازی تقریباً پیکسل آرتی سهبعدی به شما دست میدهد. در نتیجه با دو حالت گرافیکی تقریباً متفاوت طرف هستید.
با این وجود، این مناظر بازی به اندازهای زیبا هستند که چشمان شما را نوازش بدهند. همچنین، نباید از چرخهی شبانهروز و شرایط محیطی و آب و هوایی بسیار متنوع بازی چشمپوشی کرد که از آفتابی تا طوفان و گردباد را در بر میگیرد. از طرفی نیز با وجود باکیفیت بودن انیمیشن شخصیتها، به دفعات در میانپردهها دیده میشود که مو یا دست شخصیتها به داخل لباس یا بدنشان فرو میرود.
به علاوه بازی Xenoblade Chronicles 2، در کمال تعجب تنها از حالت گرفتن اسکرینشات پشتیبانی میکند و نمیتوانید از عملکرد خود در بازی فیلم تهیه کنید؛ البته، سازندگان اعلام کردهاند مشکل کیفیت بازی در حالت قابلحمل را در آیندهای نزدیک با عرضهی یک بهروز رسانی برطرف میکنند.
تناقض صداگذاری
صداگذاری و موسیقی بازی نیز مانند بخش گرافیک و دیگر بازیهای ژاپنی عملکردی دوگانه دارد و باید هر دو حالت ژاپنی و انگلیسی آن را بررسی کرد.
موسیقی بازی بسیار دلنشین و زیباست و در زمانها و شرایط مختلف به خوبی حس محیط را به شما منتقل میکند. برای نمونه، قطعهای موسیقی که در محیطهای شهری نواخته میشود به اندازهای زیباست که دوست دارید بایستید و فقط به آن گوش بدهید. مسالهی اصلی در این بخش صداگذاری و نامگذاری شخصیتهاست. تمامی صداپیشهها و اسامی شخصیتها در دو دوبلهی ژاپنی و انگلیسی با یکدیگر متفاوت هستند. البته، تفاوت صداپیشهها در دو زبان مختلف متفاوت است؛ اما چرا باید بیشتر اسامی بازی برای هرکدام متفاوت باشد؟ برای مثال پایرا، میترا و پاپی در نسخهی انگلیسی، در صداگذاری ژاپنی با نام هومورا و هیکاری و هانا شناخته میشوند.
از طرفی، قرار داشتن کیفیت صداگذاری ژاپنی در بالاترین حد خود کار شده و نمیتوان این موضوع را در زبان انگلیسی مشاهده کرد. بهخصوص که به نظر میرسد صداپیشههای آن نیز با کمترین دقت ممکنه عمل کردهاند. برای نمونهای از این شرایط نیز میتوان به صدای بسیار بچهگانهی یک شخصیت میانسال و برعکس قرار دادن صدای پیرزنی روی یک شخصیت نوجوان اشاره کرد. همین موضوع باعث میشود با وجود بالا بودن کیفیت موسیقی و صداگذاری، نتوان نمرهی کامل را به این بخش داد.
نتیجهگیری
زنوبلید کرونیکلز ۲ ادامهای موفق و بسیار زیبا برای این سری بازی به شمار میرود که مشکلاتی مانند توضیحات کم جلوی تجربهی آن را توسط افراد تازهکار میگیرد. به عبارتی، این عنوان برای افرادی ساخته شده است که طرفدار بازیهای نقشآفرینی ژاپنی بوده و با مکانیزمهای آن آشنا باشند.
اگر به دنبال داستان و گیمپلی بسیار درگیرکننده هستید و به مشکلات گرافیکی حالت قابلحمل بازی اهمیت نمیدهید، پیشنهاد میکنم Xenoblade Chronicles 2 را تجربه کنید.