خانه » مقالات بازی شینگکی نو کیوجن | پیشنمایش بازی Extinction × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ , 18:00:16 0 عنوانی را متصور شوید که مبارزاتش چیزی مابین «سایه کلوسوس» و عناوین «هکاناسلش» است و تم کلیش یادآور مانگا و انیمه Attack On Titan یا با نام ژاپنیاش، «شینگکی نو کیوجن» است. جدیدترین ساخته استودیو Iron Galaxy که پیشتر در ساخت عناوینی نظیر Killer Instinct ،۷ Days To Die ،Deadpool ،Elder Scrolls Online بهعنوان تیم اصلی و یا تیمی کمکی نقش داشته «انقراض» نام دارد. از همین حیث، «انقراض» (Extinction) بزرگترین عنوانی محسوب میشود که آنها تماما خود مسوولیت ساخت و پرداختش را تاکنون عهدهدار بودهاند. در ادامه با پیشنمایش بازی Extinction همراه دنیای بازی باشید. نابرابری از این عکس سرازیر است. چهقدر میچسبید ما جای آنن گندهلات بی و شاخ و دم بودیم و مشابه این عکس با یک لگد گرامی هستی همه را با نیستیشان یکی میکردیم. متاسفانه همیشه داستان عکس این حالت است و این ماییم که قرارست ریق رحمت را سر بکشیم. سازنده: Iron Galaxy ناشر: Modus Games سبک: اکشن ماجراجویی پلتفرم: رایانههای شخصی، پلیاستیشن ۴ و اکسباکس وان تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۷/ ۱۰ آپریل ۲۰۱۸ بازی در فضایی آخرالزمانی به وقوع میپیوندد. جایی که نژادی ۱۵۰ فوتی که گویا نسخه مهیبتر و عظیمتر اورکهای سیهچرده و کریهمنظر دیگر فانتزیها هستند، نسل بشریت را به نزدیکیهای پرتگاه انقراض کشانیدهاند. در افسانههای بازی، این هیولاها را «راونی» (Ravenii) خطاب میکنند. شما در نقش آخرین محافظان و جنگجویان بشریت، کنترل سربازی با نام «آویل» (Avil) بر عهدهدارید و بههمراه دوست و یار قدیمیتان، «زاوان» (Xavan)، وظیفه خطیر و پرمسوولیت مقابله با این هیولاهای چندین فوتی و دفاع از آخرین سنگرگاههای بشریت بر بر عهدهتان است. مبارزهای تماما نابرابر که دیگر حتی اطلاق نام جنگ نیز حق مطلب را در خصوصش ادا نمیکند، بقا و همانطور که نام بازی فریادش میزند، انقراض است. موضوع جالبی که در خصوص این عنوان وجود دارد، تمرکز بسیارش بر روی بخش تکنفره است. بخش چندنفره در این سالهای اخیر بدل به جزیی جداییناپذیر از هویت یک عنوان AAA ۤشده و تقریبا تمامی شرکتها بهزور نیز که شده بخشی آنلاین در کنار بازی اصلی خود جای میدهند و حتی چهبسا بخش تکنفره بدل به بهانهای برای آن میشود. به اینصورت، عمر مفید عنوان خودشان را از صرفا تجربه چند ساعته بخش تکنفره و سپس کنار گذاشتن آن افزایش میدهند و علاوه بر این میتوانند خریدهای درون برنامهای متعددی را به بهانه ارتقای قدرت و تواناییها در بخش چند نفره بگنجانند و به این شکل، سود بیشتری را عاید حسابهای بانکی خود کنند. با اصل قرار دادن بخش تکنفره، طبیعتا Extinction باید از بخش تکنفره و داستانی قدرتمندی بهره ببرد؛ چراکه کلیت خود را بر شانههای آن نهاده و باید بتواند با خلق گیمپلی و روایتی صحیح، ضامن کیفیت خود باشد. در نسخه پیشنمایشی که برای بازی در نظر گرفتهشده، خبری از هیچگونه بخش چندنفره و آنلاینی نبود. شاید سازندهها در نسخه نهایی و یا بعدتر با عرضه یک بهروز رسانی، این بخش را نیز به اثرشان اضافه کنند. بهشخصه، با اینکه علاقه چندانی به آنلاین بازی کردن ندارم، با توجه به سبک کلی و مبارزات این اثر، بخش چندنفره مبتنی بر همکاری گروهی و یا مبارزه رو در رو میتواند بسیار هیجانانگیز و جذاب باشد و چهبسا از تجربه بخش تکنفره هم جالبتر از آب در بیاید. آولی در برار دستهی پرتعدادی از دشمنان معمولی بازی، شغالها. درخصوص داستان بازی نگرانیهای بسیاری دارم. با توجه به آن چیزی که تا الان از بازی نشان داده شده و خودم در دو چپتر ابتدایی بازی با آن روبهرو شدم، داستان صرفا بهانهای است برای فراهمآوردن حداقل علیتی بهمنظور شکلدادن تمامی این مبارزههای خوفناک و قرار دادن شما در میان زمین و آسمان و نبرد با راونیهای غولپیکر. دیالوگهای رد و بدلشده بین شخصیتهای بسیار ضعیف و آبکی هستند و صداگذاران نیز با وجود اینکه تلاش خود را برای اجرایی درخور انجام دادهاند، بهلطف کیفیت بد دیالوگها عملا نمیتوانند کار چندانی از پیش ببرند و این مساله، با توجه به اینکه خلق بخش تکنفرهای جذاب و درجهیک هدف اصلی استودیو Iron Galaxy است، بسیار ناامیدکننده است. البته، به خودی خود این امر مشکلی به حساب نمیآید. بسیاری از آثار هستند که صرفا با اتکا بر خلق اتمسفر و دنیایی جذاب و روایتی ساده، ولی قابل قبول فریضه خود را در خصوص قصه به انجام رساندهاند. یادمان هم نرود که هدف و چیستی اصلی بازیهای ویدیویی، سرگرمی و خلق گیمپلی درست با چفت و بست حسابیست. با توجه به سبک این اثر، ضعف بخش داستانی نمیتواند چندان مشکل بهخصوصی باشد؛ بهشرطی که همان محتوای موجود توانایی حمل کلیت کار را داشته باشد و اندک منطق روایی و دنیاسازی صحیحی را در خود جای دهد. بودن یک داستان قدرتمند و چفت و بستدار خیلی عالیست، خصوصا با توجه تم کلی قصهی بازی که جان میدهد برای خلق شخصیتهای خاکستری و موقیعتهای داغان و افسردهکننده و فضاسازیهای مرده و تلخ. با عرض تاسف، لااقل با توجه به این چیزی که بنده در دو مرحله ابتدایی بازی با آن روبهرو شدم و بهنظرم قابل تعمیم به کل اثر نیز است، قصهی این اثر در انجام حداقل وظیفه خود نیز ناتوان است. صحنههای سینمایی بهصورت انیمیشن برای روایت گذشتهی دو شخصیتاصلی در بازی گنجانده شده و در میان هر مرحله نیز گفت و شنودهای بسیاری بین شخصیتها صورت میگیرد، ولی هیچکدام از این تلاشها نمیتوانند قصهای مناسب را برای این بازی سر و شکل بدهند. گویی بخش داستانی بازی یک ماد مبارزهای چند ساعته است که در خلال مبارزت مداوم و تکراریاش، چند نفر وسط شمشیر بازیکردنتان میپرند و مهملاتی بیاهمیت بههم میبافند و تا مزاحمت بعدی پیکارشان میروند. پیش بهسوی به هلاکت رساندن این عزیز خوشقیافه! گرافیکی که سازندهها برای عنوانشان برگزیدهاند، تضاد جالبی با فضای حاکم بر اثر پیدا کرده است. هرچهقدر که تم و داستان کلی تلخ و اسفبار است، رنگزنیها شاد و شورانگیزند. انتخاب گرافیک کارتونی و رنگزنی با تمرکز بر توتالیتههای رنگی اغلب گرم، تنوع کمی بسیاری را به طراحان بازی برای خلق محیطها و مناطق گونهگون بخشیده که امیدوارم سازندهها اکنون که این سبک گرافیکی سلشیدگونه را برای اثرشان برگزیدهاند، از آن به نحو احسن برای هرچه درخشانتر کردن و تنیدن روح و طعم بیشتر به آن بهره ببرند. متاسفانه عدمدنیاسازی خوب و تفهمیم محنت و ظلم جاری در داستان برای بازیکن، آن احساس تضادی که ذکرش را به میان آوردم عملا از بین میبرد؛ چون وقتی بازیکن غم و شوربختی را از قصه و شخصیتها احساس نکرده، حالا هرچهقدر پادشاه بیهویت فلان سرزمین از مرگ مردم و از بینرفتن شهرهای زیر سلطهاش آه و ناله سر بدهد، برای شما هیچ فرقی با نالههای رو اعصاب یک بچه که شکلاتاش را گرفتهاند، ندارد. برویم سراغ گیمپلی بازی که بخش اصلی و ضامن فروش و کیفیت این بازیست. با نگاهی گذرا به گیمپلی، متوجه شباهتاش با آثاری از جمله «سایه کلوسوس»، «شیطان هم میگرید»، «خدای جنگ» و «شکارچی هیولا» میشوید. که بعد از یک ساعت بازیکردن این اثر متوجه میشوید فقط در حد شباهتی کلی در طرح و ایده اولیه بود و عملا خبری از آن عمق و ظراف بینظیر آن آثار در آن نیست. گیمپلی بازی از سرعت بسیار بالایی برخوردار است. شخصیت اصلی توانایی پریدن دوبل، جاخالیدادن و استفاده از قلابی برای جابهجایی و پرش بلندتر را دارد. از در و دیوار بهسرعت وصفناپذیری بالا میرود و خلاصه هیچ سطح جامدی نیست که از دستش در امان باشد. این سرعت بالا در مبارزات بازی نیز یافت میشود. شمشیر آولیل با سرعت هولناکی در هوا میچرخد و دشمنان را قلع و قمع میکند. از راونیهای بلند قامت بالا میرود و دستها و پاهایشان را قطع میکند. میپرد و میبرد و از اینور صفحه به آنور حرکت میکند. سرعت قابل توجه مبارزات نکته قابل توجه و بسیار مثبتی در بازی بهحساب میآمد، بهشرطی که کلیت مبارزات تا اینحد تکراری و یکنواخت نمیبودند. طبق محتوای دو چپتر اول بازی، آویل فقط به یک سلاح دسترسی دارد. مبارزات وی بیشتر از اینکه به سبک هکاناسلش نزدیک باشد، به «دکمهزنی» (Button Mashing) سری «قلبهای پادشاهی» (Kingdom Hearts) شباهت دارد. فقط یک دکمه برای حمله در بازی قرار داده شده و زدن مداوم آن حملات پرسرعت آویل را سبب میشود. کمبوهایی نیز بر اساس زدن مداوم این دکمه و یا نگهداشتنش در نظر گرفته شده که متاسفانه توانایی دمیدن هیجان و تنوعی مناسب را به مبارزات ندارد. مبارزات قلبهای پادشاهی بسیار متنوعترند؛ شخصیتهای اصلی به قدرتهای گوناگونی دسترسی دارند و تنوع بیشتر دشمنان نیز از تکرار آن جلوگیری به عمل میآورد. طراحی منو و بخشهای مختلفاش؛ منوی بازی به لطف این طرحهای زیبا از زیبایی خاصی برخوردار است. مشکل اصلی مبارزات به دو عامل اصلی برمیگردد. یکی طراحی تکراری مراحل و کارهاییست که بازیکن باید به انجام برساند، لااقل در دو چپتر ابتدایی، و دیگری تکراریشدن زودهنگام است. این امر در مبارزه با راونیها نیز خودش را نشان میدهد و برای اثری که مانور بسیاری روی مبارزه با این هیولاهای مهیب و وعده هیجان و کیفیت بالایی را داده، بسیار ناامید کننده است. مبارزه با راونیها بهاین صورت است که شما ابتدا باید با قطع پاهایشان آنها را زمینگیر کنید؛ سپس با شارژ کردن قدرت مخصوص شمشیرتان، که Rune Energy نام دارد، از هیولای زمینگیر شده بالا بروید و گردنش را قطع کنید. بعضیوقتها هیولاها به زرههای مختلفی مجهزند که در اینصورت ابتدا باید قفل زره و سپس خود زره را نابود کنید تا بتوانید به بدن بیمحافظ راونی لعنتی دست یابید. هیولاهای مختلفی هم در بازی وجود دارند و هرنوع با توجه به نوع زرهای که استفاده میکنند به چند نوع مختلف قابل تقسیم هستند؛ از راونیهای معمولی با سرعت حرکت پایین و قدرت بدنی بالا گرفته تا راونیهای لاغرتر و سریعتر. محیط هر مبارزه با وجود وسعت خوبی که دارند، عملا چندان تفاوتی با زمین مبارزه «کولسیوم» روم باستان ندارد؛ حال میخواهد چند عدد درخت و علف در آن جای بگیرد، وقتی استفادهی مفید و مناسبی از آن نمیشود و حتی نقطه درخشانی نیز در طراحیهای آنها به چشم نمیخورد، چه تفاوتی با یک زمین بایر و غرق در شن دارد؟ گیمپلی بازی، با توجه به نسخه پیشنمایش آن، باوجود ایدههای خوبی که در آن بهچشم میخورد و سرعت بالایش، با کمبود ایده و ضعف در طراحی مرحله و تکرار روبهروست که حتی تمامکردن دو چپتر کوتاه اولش را نیز با چالش سختی روبهرو میسازد. علاوه بر بخش داستانی، سه حالت دیگر نیز برای تجربه در بازی وجود دارد: Daily Challenge ،Extinction و Skirmish که مسوولیت افزایش بار محتوایی بازی و فراهمآوردن مبارزاتی سختتر و چالش برانگیزتر را دارند. هر مرحله از بازی شامل یکسری هدف اصلی و تعدادی هدف فرعیست که انجام تمامی آنها امتیاز تجربه بیشتری را برایتان بههمراه دارد. با این امتیازهای تجربه کسب شده، میتوانید قابلیتها و تواناییهای جدیدی را برای شخصیتتان فعالکنید و با قدرت و توانایی بیشتری راهی نبرد و مبارزت شوید. خبر چندانی از موسیقی در Extinction نیست. چیزهایی آن پشت پشتها صدای کمسویشان بهگوش میرسد، ولی بهقدری معمولی و ساده است که کمترین توجهی را نسبت به خود بر نمیانگیزد؛ صرفا هستند که باشند و اندکی مبارزههای بازی را هیجانانگیزتر کنند. البته، شاید این کمبود در نسخه نهایی بازی برطرف شود و بازی دارای موسیقیهای کامل و متنوعی شود. شاخهای کلاهخود هیولای محترم رعشه بر اندام آدمی میاندازد؛ بقیه بخشهای وجودیتاش بماند. از آنطرف نیز شمشیر و پوشش قهرمان بازی قند در دل آب میکند. Extinction تا الان نمایشهای خوبی از خود نشان داده، ولی متاسفانه تجربه نسخه پیشنمایش آن تمامی آن نمایشهای جذاب را با خاک یکسان کرد و این موضوع را به ذهن متبادر کرد که شاید Iron Galaxy هنوز توانایی ساخت محصولی کامل را نداشته باشد. باید صبر کرد و دید که آیا این استودیو میتواند کیفیت نهایی بازیاش را در سطح ادعاهای خود دربیاورد و تجربهای یکدست و دلنشین را شکل بدهد یا خیر. زمان زیادی هم تا عرضه بازی باقینمانده، امیدوارم که بتوانند کیفیت نهایی اثرشان را در قیاس با نسخهای که بنده تجربه کردم افزایش بدهند و تنوع بیشتری را در آن بهوجود بیاورند. (همانطور که گفته شد، پیشنمایشی که مطالعه کردید، براساس تجربهی نویسنده از نسخهی اولیه بازی Extinction نوشته شده که توسط ناشر آن یعنی Modus Games برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده علی فتحآبادی ExtinctionIron GalaxyPlayStation Proپی سی گیمینگ (PC Gaming)کنسول PlayStation 4کنسول Xbox Oneکنسول Xbox One X مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.