مهاجم دوست داشتنی | نقد و بررسی فیلم Tomb Raider
بیست و دو سال پیش هنگامی که لارا کرافت برای اولین بار وارد دنیای بازیهای رایانهای شد، کمتر کسی پیشبینی میکرد که یک شخصیت مؤنث بتواند تصویری آنقدر نیرومند از خود برای مخاطبان خلق کند که پس از دهها سال همچنان جزو بهترین عناوین بازیهای رایانهای قرار بگیرد. به رسم بسیاری آثار موفق دیگر در حوزهی بازیهای رایانهای، لارا کرافت هم فرصت حضور بر پردهی نقرهای را پیدا کرد. متاسفانه دو فیلمی که پیش از این بر اساس مجموعهی «مهاجم مقبره» ساخته و به اکران در آمد، نتوانست آنطور که باید توجه بینندگان و طرفداران مجموعهی یاد شده را به خود جلب کند؛ اما با تولد مجدد این مجموعه در سال ۲۰۱۳، دنیای سینما هم تصمیم به روایت مجدد ماجراهای لارا گرفت. فیلم جدید Tomb Raider یا همان «مهاجم مقبره» که امسال اکران شد، توانست بیش از نسخههای پیشین نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند. با دنیای بازی همراه شوید تا بیشتر با این اثر آشنا شویم.
از آنجلینا جولی تا آلیشیا ویکندر
داستانهای مجموعهی لارا کرافت را میتوان به ۲ دوره تقسیم کرد. در دوران اول این مجموعه که جمعا ۹ بازی را شامل میشود، تصویری «مرد پسند» از لارا کرافت ارائه شد: زنی زیبا، جذاب، نترس و به شدت پولدار که عاشق ماجراجویی است. این نسخه از لارا به شدت وامدار شخصیت دکتر جونز از مجموعه فیلمهای «ایندیانا جونز» بود. با توجه به موارد یاد شده، هالیوود هم در روایت خود از این شخصیت با معرفی آنجلینا جولی در نقش لارا کرافت سعی در ارائهی تصویری جذاب و خشن از او داشت. با توجه به شهرت آن روزهای آنجلینا جولی به دلیل بازی در فیلمهای اکشنی مثل «آقا و خانم اسمیت»، انتخاب وی در این نقش چندان هم نابهجا نبود، البته طرفداران دو آتشهی لارا دوست داشتند تا بازیگر نقش اصلی این فیلم هم مثل بازی، اصالتا انگلیسی باشد. در سال ۲۰۱۳ دوران جدید مجموعهی لارا کرافت آغاز شد. اینبار به دلیل نگارش داستان توسط «ریهانا پاچت» و «سوزان اوکانر»، نگاه جنسی و مردانه به شخصیت لارا کرافت کاملا تغییر کرد. لارا دیگر کسی نبود که در جنگلهای آمازون و صحراهای مصر تنها یک لباس شنای یکسره و شلوارک به تن کند! در این سری شخصیت لارا کرافت طبیعیتر و آسیبپذیر بود و همین امر باعث میشد تا بازیکنان بیش از پیش بتوانند با این شخصیت همزاد پنداری کنند. خوشبختانه نسخه سینمایی جدید «مهاجم مقبره» هم از همین فرمول استفاده کرد. «روآر اوتاگ»، کارگردان نروژی و تازهکار هالیوود با وفاداری کامل به سری جدید «مهاجم مقبره»، داستان رویارویی لارا و گروه مخفی «تثلیث» (Trinity) را بر پردهی نقرهای روایت کرد. در این اثر آلیشیا ویکندر، بازیگر جوان انگلیسی نقش لارا کرافت را ایفا میکند. شاید بهترین نقشآفرینی ویکندر را بتوان در فیلم «نوری میان اقیانوسها» مشاهده کرد. حضور او در این فیلم و درکنار «مایکل فسبندر»، بازیگر کهنهکار و موفقی که خود در فیلم «فرقهی قاتلان» (Assassin’s Creed) با اقتباسهای سینمایی از جهان بازیهای رایانهای آشنا شده بود، در نقش زنی تنها در حسرت مادر بودن، توانایی این بازیگر جوان را به جهانیان ثابت کرد. ویکندر در فیلم «مهاجم مقبره» هم سعی کرد تا با ایفای نقش دختری تنها و پرتلاش، بینندگان را از نظر احساسی به شخصیت لارا کرافت نزدیک کند. این بار لارا کرافت دنیای سینما، بازیگری انگلیسی بود که نه زندگی خصوصی وی مملو از حاشیههای جور واجور بوده و نه تصویری کلیشهای از «زن هالیوودی» را به مخاطب القا میکرد. ویکندر برای ایفای نقش لارا کرافت زیر نظر «الکساندر اسکارزگارد»، مربی بدنسازی آثاری مثل «زن شگفت انگیز» و «افسانهی تارزان» آموزش دید و نزدیک به شش کیلو وزن اضافه کرد. او در مصاحبههای متعدد خود از سختی کار، کبودی، آسیبهای فیزیکی و گرمای طاقتفرسا بارها سخن به میان آورد. تمام این موارد نشان میدهد که ویکندر، اوتاگ و به صورت کلی روند جدید سینمای جهان چهقدر برای از بین بردن و فاصله گرفتن از کلیشههای اغراق شدهی گذشته خود تلاش کردهاند. درست است که «مهاجم مقبره» جدید را نمیتوان به هیچ وجه در حد و اندازهی آثاری بزرگ با نقش اولهای زن بهیاد ماندنی مثل «همچنان آلیس» با بازی جویلیانا مور یا «شکل آب» با بازی سالی هاوکینگز دانست، اما آلیشیا ویکندر در نقش لارا کرافت آنقدر بر اصلاح تصویر زنان در سینمای اکشن تاثیرگذار بود که «کلاریس لوفری» از مجلهی Independent از وی به عنوان «شاهدی بر مسیر پیشرفت شخصیتهای مؤنث سینما» یاد میکند.
پایبند به ریشهها
«مهاجم مقبره» را میتوان به جرات بهترین اقتباس سینمایی از یک بازی رایانهای دانست. برای اولین بار در میان اقتباسهای سینمایی از بازیها، نویسندگان «مهاجم مقبره» هیچ تغییر بزرگی در داستان مجموعه ندادند و از داستان بازی منتشر شده در سال ۲۰۱۳ برای این فیلم استفاده کردند. این وفاداری به اصل داستان تا جایی پیش رفت که برخی صحنههای فیلم دقیقا و تماما مثل صحنههای داخل بازی طراحی و فیلمبرداری شده بودند؛ صحنههایی مثل غرق شدن کشتی لارا یا سقوط او و زخمی شدن پهلوی وی. با توجه به موفقیت نسخه سال ۲۰۱۳ این بازی، چنین اقدامی از سوی فیلم سازان بسیار موجه و هوشمندانه است. از آنجایی که بسیاری از طرفداران سینما چندان اهل بازیهای رایانهای بزرگ نیستند، استفاده از داستانی که پیش از این آزمون خود را پس داده کاری منطقی به نظر میرسد. البته، داستان فیلم تفاوتهایی قابل توجه با مجموعه بازیها داشت. مهمترین تفاوت رویکرد علمی فیلم نسبت به وقایع به ظاهر ماورائی و جادویی کهن است؛ البته این روال «علمگرایی» هم مدت زیادیست که در سینمای جهان و خصوصا هالیوود پرطرفدار شده و استفاده از آن در این فیلم هم ناشی از همین روند عمومی است. برخی جزئیات داستان هم در راستای جذابیت آن برای بازیکنانی که کلیت ماجرا را پیش از این در بازی تجربه کرده بودند، تغییر داده شده تا هم شخصیتپردازی و داستان زندگی لارا جذابتر شود و هم تماشای فیلم برای دوستداران این مجموعهی پرطرفدار خستهکننده نباشد. «مهاجم مقبره» به خوبی عناصر کلیدی بازی را به تصویر میکشد. حل معما و کشف اسرار معابد کهن یکی از عناصر کلیدی بازیهای لارا کرافت است. این بخش در بازیها معمولا زمان زیادی از بازیکنان میگیرد و گنجاندن آن در فیلم عملا غیرممکن به نظر میرسد؛ اما کارگردان این اثر، اوتاگ، با افزودن صحنههای اکشن به سکانسهای حل معما یا روایت آن در چند صحنهی مختصر و مفید، در عین نشان دادن عناصر اصلی و محبوب سری «مهاجم مقبره»، مانع از خستگی و بیحوصلگی بینندگان شده و آنها را تا آخرین لحظه پای فیلم نگاه میدارد.
فیلم «مهاجم مقبره» که تحت نظر شرکت Square Enix ساخته شد، نمونهی شایستهای از اقتباس سینمایی از بازیهاست، نمونهای که همهی ما دوست داریم بیشتر با همتایانش آشنا شویم. این فیلم نشان داد که برای ساخت یک فیلم پرفروش از یک بازی پر فروشتر، نیازی به تغییر همهی عناصر و شخصیتهای اصلی بازی نبوده و برعکس، باید به عناصری که منجر به موفقیت بازی شدهاند، پایبند بود. موفقیت «مهاجم مقبره» در گیشه و نظرات تقریبا مثبت منتقدان نسبت به آن میتواند نوید دهندهی تغییر مسیر اقتباسهای سینمایی از بازیها باشد، تغییری که همهی ما طرفداران سرزمینهای خیالی دیجیتال مدتها در انتظار آن بودیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
دیگه عادت کردیم که با نزدیک شدن ایام تابستون سیلی از فیلم های کلیشه ای و پرخرج و حتی بی معنی هالیوود رو شاهد باشیم ( همون بلک باستر ها ) ، البته هنوز اول راهیم و این فیلم هم قطعا از بدترین های تابستون امسال نیست .
همین اول بگم که به عنوان یکی از طرفدار های سری TR از فیلم لذت بردم اما حقیقتا فیلم کم مشکل نداره .
از داستان شروع کنیم که هسته اون گشتن لارا بدنبال پدرشه یعنی باز هم شاهد داستانی بر مبنای اهمیت خانواده هستیم و این یعنی همون موضوع کلیشه ای که ۹۰ درصد فیلم های این روز های هالیوود بهش میپردازن
فیلم برداری فیلم بجز در مواردی از نقاط خوب فیلمه اما موسیقی فیلم واقعا بد از کار در اومده و بعضی جاها حتی تو ذوق ادم میزنه
بازی الیسیا ویکاندر مثل بقیه نقش افرینی هاش در سال های اخیر قابل تحسینه و تونسته شمایل لارا کرافت رو به خوبی برای ما ترسیم کنه اما بازیگرهای مکمل مثل والتون گوگینس یا اون بازیگر چینی اصلا در سطح خوبی نیست و حضور بازیگر های بهتر میتونست سطح فیلم رو تا حد زیادی ارتقا بده ( مثلا میتونستن نقش نیک فراست رو که تو همون دقایق کوتاه خیلی خوب بازی کرد رو بیشتر کنن )
در مجموع به نظر من این فیلم تلاش زیادی کرده که به بازی اصلی تا حد امکان پایبند باشه و این موضوع شاید به مذاق گیمر ها خوش بیاد ولی تا حدی به فیلم صدمه زده .
خسته نباشید :*:
خود بازی Tomb Raider هم از جمله بازی هایی نیست که مثل بایوشاک و متال گیر جنبه هنری سنگینی داشته باشه. به همین دلیل توقع از فیلمش هم باید در حد همان بلاک باسترها بمونه. ممنون از نظر شما.
«مهاجم مقبره» را میتوان به جرات بهترین اقتباس سینمایی از یک بازی رایانهای دانست.
دقیقا باهاتون موافقم …خیلی از منتقدا ایراد گرفتن ولی به خیلی از گیمر جماعت چسبید این فیلم…چون حتی زاویه دوربین هم بعضا مثل خود گیم بود…در واقع باید از دید یه کسی که بازی های اخیر تام ریدر رو بازی کرده یا عاشق لارا کرافت بوده به فیلم نگاه کرد…من که عجیب حال کردم با این فیلم انگار دارم تام ریدر بازی میکنم .. البته که از دریچه سخت گیرانه منتقدی سینما به فیلم نگاه کنیم فیلم ۱۰۰ درصد ایراد داره ولی به نظر من اصلا فیلم بدی نبود و خیلی بهتر از فیلم های اکشن اخیر تو سینما هستش …
چقدر خوب و دوست داشتنی بود این لار کرافت جدید :۱۵:
خسته نباشی نقد عالی بود …
بله، در عین سادگی، خوش ساخت بود.
کلا۹۹ درصد فیلم هایی که از روی گیم ساخته میشن افتضاحن و فقط برای پر کردن جیب تولید میشه…
:۱۵: :pc: :15:
۹۹ درصد فیلم های پرفروش برای پر کردن جیبه، چه برسه به اونایی که از بازی ساخته میشن. اما این لارا کرافت نسبت به قبلی ها پیشرفت قابل توجهی داشت.