«فرزندان مورتا» و فصل جدید ویدئوگیم ایران
با این که شاید دیر شده ولی فکر میکنم باید این مطلب را مینوشتم. در اصل وظیفهی تکتک افراد رسانهای ویدئوگیم ایران میدانم که همچون کاری را بکنند.
چند هفته پیش بود که نمایشگاه E3 امسال برگزار شد و ما در آن شاهد یک واقعه بسیار مهم بودیم. نگفتم اتفاق مهم چون قطعاً اتفاقی نبوده. واقعه مهم حضور موفق، درخشان و بیسابقه بازی «فرزندان مورتا» بود. یادم میآید روزهایی را که در دفتر دنیای بازی ویدئوهای نمایشگاههای سالهای گذشته را با دوستان تماشا میکردیم و آن موقع در خواب هم نمیدیدیم که یک بازی ایرانی اساساً پایش به دم در E3 هم برسد. اما از آن موقع خیلی هم نگذشت که «فرزندان مورتا» رویاهای ما را محقق کرد.
شاید اولین باری که احساس کردم در ایران هم میشود بازی ساخت وقتی بود که گرشاسپ منتشر شد و دومین باری که احساس کردم در ایران میشود بهترین بازیهای تاریخ را ساخت همین امسال با دیدن درخشش «فرزندان مورتا» بود.
یادمان نرود که وظیفهی رسانه این است که به مردم بگوید دقیقاً دارد چه اتفاقی میافتد.
ای مردم! چیزی که امسال در E3 دیدید آن قدر مهم و بزرگ بود که احتمالاً درک نکردهاید که چه شده است. «فرزندان مورتا» بازیسازی ایران را امسال ورق زد. اتفاقاً یکی دوتا ورق هم نزد بلکه فکر میکنم یکی دو تا فصل ورق زد. نمیدانم چرا ولی یاد روزی افتادم که تیم ملی والیبال ایران، ایتالیا را برد. از آن روز بود که والیبال هم به مسابقات ورزشی تماشایی ما تبدیل شد. از آن روز بود که سازمانها و شرکتهای زیادی به جای فوتبال روی والیبال سرمایهگذاری کردند و از آن به بعد بود که بهترین بازیکنان جهان به لیگ والیبال ایران آمدند و در تیمهای ما عضو شدند. از آن به بعد بود که والیبالیستهای ایرانی بهترین دستمزها را گرفتند و اسمشان در فهرست بهترین پاسورها و مدافعان جهان دیده شد. تقریباً مطمئن هستم که از این به بعد همچون رویدادهایی برای ویدئوگیم ایران هم پیش خواهد آمد و دقیقاً صدقه سر «فرزندان مورتا» و فن افزار است. با این که زیاد هم از قیافهشان خوشم نمیآید ولی مجبورم اعتراف کنم که: راه ویدئوگیم ایران از فنافزار میگذرد.
به تیم:
میدانم که روزهای سخت و طولانیای را گذراندهاید و امسال باید همهی سختیها نتیجه بدهد و مطمئن هستم که میدهد. تقریباً مطمئن هستم بعد از «فرزندان مورتا» هیچ کدامتان در ایران نمیمانید ولی کاری از دست من برنمیآید و فقط افسوس خواهم خورد. چیزی که میتوانم به شما بگویم این است که در این سالها که روی «فرزندان مورتا» کار کردید قطعاً وقت و عمرتان را تلف نکردهاید. خودتان بعداً خواهید فهمید.
(فکر میکنم این اولین باری بود که از کسی تقدیر کردم.)
دم شما گرم
آرش حکیمی
تیر ماه ۱۳۹۷