روایت یک گرگ تنها | نقد و بررسی بازی Joe Dever’s Lone Wolf

در ۱۳۹۷/۰۸/۰۵ , 23:00:34
کنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)

یکی از قابلیت‌های مهم کنسول نینتندو سوییچ قابل حمل بودن و حالت دستی آن است، قابلیتی که باعث ایجاد بستری مناسب برای عناوین ایندی (مستقل)، رمان‌های تصویری و همین‌طور گیم‌بوک‌ها شده است. حال Joe Dever’s Lone Wolf، عنوانی نوشته‌شده به‌دست Joe Dever که برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ روی سیستم‌عامل iOS منتشر شد، به سوییچ آمده تا به کسانی که تاکنون فرصت تجربه‌ی این عنوان را نداشته‌اند شانسی دوباره بدهد. در ادامه با نقد و بررسی بازی Joe Dever’s Lone Wolf همراه دنیای بازی باشید.

کنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)

داستانی تعاملی در کنار مبارزات نوبتی

با شروع بازی شاهد باز شدن یک کتاب خواهید بود، جایی که بیشتر وقت خود را در آن می‌گذرانید. در اینجا با دو قسمت اصلی بازی آشنا خواهید شد، خواندن داستان بازی در سمت چپ کتاب و جابه‌جا شدن در نقشه، تصمیم‌گیری و انجام دیگر کارها در سمت راست. اولین تصمیماتی که باید بگیرید تعیین‌کننده‌ی شخصیت کاراکتر شما و همچنین قدرت‌های او خواهد بود. اما تصمیم‌گیری در بازی به همین‌جا خلاصه نمی‌شود و در طول بازی انتخاب‌های بسیاری روبه‌روی شماست، این تصمیمات شما داستان بازی را دست‌خوش تغییراتی می‌کنند، حال می‌خواهد کوچک باشد مانند مبارزه‌ی تن‌به‌تن با دشمن یا از پای در آوردن آن‌ها به‌صورت مخفیانه، یا تصمیماتی حیاتی مثل انتخاب بین آزاد کردن یک زندانی و احتمال کشته‌شدن وی به دست دشمن یا آزاد نکردن و مرگ حتمی او از گرسنگی. این تنوّع بالا در انتخاب‌ها و تأثیر آن‌ها روی داستان باعث شده تا بازی از ارزش تکرار بالایی برخوردار باشد.

بازی از نظر داستانی نیز در سطح مطلوبی قرار دارد. در ابتدای بازی وارد دهکده‌ای ویرانه به نام Rockstarn می‌شوید، موجوداتی خیالی به نام Giaks به آن‌جا حمله کرده و مردم را به قتل رسانده‌اند و این شما هستید که باید درکنار حل این مشکل انتقام مردم‌تان را بگیرید. در طول بازی با شخصیت‌های دیگری که از دست دشمنان جان سالم به در برده‌اند نیز روبه‌رو خواهید شد و به‌طور کلی داستان بازی به‌خوبی بازیکن را درگیر خود می‌کند. از نظر نوشتاری هم اثری فوق‌العاده را شاهد هستیم و اگر می‌خواهید بدانید بازی از چه دیدی دنبال می‌شود، مانند گیم‌بوک‌های کلاسیک داستان به‌صورت دوم‌شخص نوشته شده است.

کنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)

اما خواندن یک داستان به‌تنهایی می‌تواند خسته‌کننده باشد و سازندگان با کمک گرفتن از مبارزات نوبتی توانسته‌اند به‌خوبی این مشکل را حل کنند، هرچند مبارزات تقریباً در کل بازی به یک صورت هستند اما چیزی که مبارزات را از یکنواختی خارج می‌کند دشمنان مختلف و زمان محدود برای تصمیم‌گیری است. برای مبارزه با هر نوع از دشمنان باید تاکتیک به‌خصوصی را پیش بگیرید و با توجه به محدود بودن زمان باید سعی کنید در کمترین زمان بهترین تصمیم را بگیرید. هرچند این مبارزات به‌خوبی توانسته‌اند بازی را از خسته‌کننده شدن نجات دهند اما گاهی اوقات حد تعادل میان این دو بخش به‌هم می‌خورد و تعداد مبارزات بیش از حد می‌شود طوری که فقط دعا می‌کنید زودتر تمام شوند و بتوانید ادامه‌ی داستان را بخوانید. خوشبختانه درجه‌ی سختی آسان راه‌حل مناسبی برای رهایی از شر این مشکل است.

البته بازی فقط در مبارزات و خواندن داستان خلاصه نمی‌شود. سازندگان برخی عناصر نقش‌آفرینی را در بازی قرار داده‌اند. برای پیشرفت در بازی باید با خرید و فروش آیتم‌ها در فروشگاه سکه به‌دست بی‌آورید و سپس تجهیزات بهتری را تهیه کنید. همچنین مینی‌گیم‌هایی مثل باز کردن قفل، دکمه‌زنی و موارد مشابه نیز در بازی وجود دارند که در نوع خود سرگرم‌کننده و لذت‌بخش هستند.

کنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)

نقاشی‌ زنده با موسیقی مرده

یکی از جذاب‌ترین مواردی که در بازی وجود دارد تصاویری است که در طول بازی نمایش داده می‌شوند. تمام این تصاویر در واقع با دست طراحی شده‌اند و سازندگان با کمک کمی انیمیشن آن‌ها را بهتر و به‌خوبی حس‌وحال موجود در آن‌ها را بازگو کرده‌اند. در حالی که طراحی محیط و دشمنان بازی در حد متوسطی قرار دارد و می‌توانست بهتر باشد، بازی از نظر فنی نیز ضعیف عمل کرده و جابه‌جایی بین منوهای بازی کمی طولانی و آزاردهنده است. همچنین برخی از منوهای بازی اصلاً برای کنسول بهینه نشده‌اند و استفاده از آن‌ها عذاب‌آور است.

اگر بخواهیم از بُعد موسیقی و صداگذاری به بازی نگاه کنیم سازندگان در این بخش حتی بدتر هم عمل کرده‌اند. در بازی هیچ‌گونه صداگذاری وجود ندارد. هرچند این مورد به‌خودی‌خود مشکل بزرگی نیست و قابل درک است چرا که بازی داستانی متنی دارد که در داخل یک کتاب دنبال می‌شود و برای بهتر القاء کردن این حس نبود صداگذاری گزینه‌ی بهتری است. امّا این کار باعث خسته‌کننده‌تر شدن بازی می‌شود در حالی که چنین حسّی در رمان‌های تصویری یا همان ویژوال‌ ناول‌هایی که صداگذاری دارند احساس نمی‌شود.

با نبود صداگذاری انتظار می‌رود سازندگان برای جلوگیری از خسته‌کننده شدن بازی از موسیقی متنوع و گوش‌نواز کمک بگیرند اما در کمال تعجب موسیقی‌های موجود در بازی به شدّت کم، تکراری و خسته‌کننده هستند. نبود صداگذاری و تنوع کم موسیقی باعث شده تا خواندن داستان بازی حتی خسته‌کننده‌تر و خواب‌آورتر از کتاب‌های درسی باشد. متأسفانه این مورد یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های بازی است که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

 

سخن آخر

گذشته از برخی مشکلات ریز و درشت بازی، ترکیب مبارزات نوبتی با روایت متنی عنوانی ارزشمند را برای طرفداران این سبک پدید آورده و اگر به خواندن داستان‌های متنی و مبارزات نوبتی علاقه دارید Joe Dever’s Lone Wolf برای شما ساخته شده است. اما اگر از آن دسته افرادی هستید که علاقه‌ای به این سبک ندارید یا تاکنون تجربه‌ی بازی‌کردنِ گیم‌بوک یا رمان‌های تصویری را نداشته‌اید، بهتر است قبل از تهیه‌ی این عنوان کمی بیشتر فکر کنید، یا به سراغ عناوینی بروید که بهتر می‌توانند شما را با این سبک آشنا کنند.

 

Resolution

Platform: Nintendo Switch – Score: 7.5 out of 10

Ignoring some issues, Joe Dever’s Lone Wolf is a good game after all. A nice combination of turn-based battles with a valuable narrative is something gamebook and visual novel fans will love. If you are not familiar with this kind of games, you better find some other title to get to know the genre and experience JDLF then.

 

(نقدی که مطالعه کردید، نسخه‌ی منتقدین بازی Joe Dever’s Lone Wolf بود که توسط ناشر آن یعنی Bulkypix برای دنیای بازی ارسال شده است.)


دیدگاهتان را بنویسید

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر