فیلم سینمایی Polar به کارگردانی «جوناس آکرلند» (Jonas Akerlund) و تهیهکنندگی «جرمی بولت» (Jeremy Bolt) چند وقتی است که از طریق شبکهی اینترنتی نتفلیکس در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در ادامه با آخرین مقالات سینما و تلویزیون و نقد فیلم Polar همراه دنیای بازی باشید.
آدمکشِ مسن و پا به سن گذاشتهای که قصد بازنشتگی و استراحت دارد اما عدهای نمیگذارند تا شرایط برایش مساعد باشد و برنامهی تعطیلات عیدش را خراب میکنند! داستانی که بارها شنیده و دیدهایم، از فیلم سینمایی «ربوده شده» (Taken) گرفته تا حتی بازی «خدای جنگ (God of War) و قرار است تا بار دیگر شاهد بازگویی آن در فیلم Polar باشیم.
فیلم Polar به کارگردانی جوناس آکرلند و تهیهکنندگی جرمی بولت چند وقتی است که از طریق شبکهی اینترنتی نتفلیکس، برای تماشا در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. فیلمی که پیش از پخش و با تماشای تریلر تبلیغاتیاش اینطور به نظر میآید که سراسر هیجان و پر از خون و خونریزی است اما نسخهی کاملاش خط بطلانی بر این نظریه میکشد و از جملهی خسته کنندهترین عناوین ژانر اکشن این روزهاست. فیلم Polar داستان آدمکشی مخوف و صاحب نام است که تصمیم به بازنشستگی و کنارهگیری میگیرد؛ اما سازمانی که او بهعنوان قاتل تحت نظرشان فعالیت میکرد، تصمیم به کشتن وی و تصاحب اموالش میگیرد و اینجاست که قضیه بغرنج میشود! داستانی که چیز خاصی برای عرضه ندارد و فرم سه پردهای روایتاش آنقدر رو و ظاهر است که دست اولین نسخهی «جنگ ستارگان» (Star Wars) را هم از پشت میبندد.
کاری به خرده داستانهایی که در فیم سروکلهشان پیدا میشود و بدون اندک تاثیری روی داستان کلی یا شخصیتها محو میشوند (مانند وقتی که پولار یک حیوان خانگی خریداری میکند تا همدمش باشد یا زمانیکه تیم آدمکشهای سازمان سابق در جستجوی پولار هستند) ندارم زیرا به قدری زود باز و بسته میشوند که اصلاً مجالی برای روایت پیدا نمیکنند و در ادامه، عملاً باعث از دست رفتن پتانسیلهای فیلم در بخش اکشنهای هیجانی میشوند. البته در بحث داستان و طرز روایت، نباید از وابستگی فیلم به مجموعه رمانهای تصویری پولار غافل شد.البته در بحث داستان و طرز روایت، نباید از وابستگی فیلم به مجموعه رمانهای تصویری (Graphic Novel) پولار به نام «پولار: برخاسته از سرما» (Polar: Came from the cold) نوشتهی ویکتور سانتوس (Victor Santos) غافل شد. در هر صورت، فیلم نیز ناچار است تا در عین تلاشی که برای خلاقیت به خرج دادن میکند، به منبع اقتباس خود وفادار باشد و به همین خاطر نمیتوان تمام ضعفهای داستانی را به پای اقتباس سینمایی نوشت؛ هر چند که منکر وجودشان نیز نباید شد و در واقع اینجاست که فیلم به پای کمیکاش میسوزد!
تنها دلیلی که باعث شد فیلم Polar را علیرغم ضعفهای زیاد و چشمگیرش برای تماشا انتخاب کنم، حضور «مدز میکلسن» (Mads Mikkelsen) با لقب «قیصر سیاه» در نقش اول فیلم بود که اخیراً به خاطر حضور در آخرین ساختهی هیدئو کوجیما یعنی Death Stranding به یک چهرهی محبوب میان بازیدوستان تبدیل شده است. اما نقش میکلسن در فیلم Polar، با نقشآفرینیهای پیشیناش تفاوت بسیاری دارد، اینجا دیگر خبری از آموزگار زخم خوردهی فیلم «شکار» (Hunt) یا مرد دنیا دیدهی «والهالا برمیخیزد» (Valhala Rising) خبری نیست و با نقشی طرفیم که از یک سو گذر زمان او را پیر کرده اما از سویی دیگر هنوز چابکی یک قاتل درجه یک و تازه نفس را دارد و میکسلن تنها کاری که در طول فیلم برای القای این حالت میکند، گهگاهی سنگین راه رفتن و سیگار کشیدن توام با نگاههای خسته است. اما با دیدن فیلم Polar و بهخصوص تماشای سکانسهای شکنجه، به این باور رسیدم که یکی از بهترین گزینهها برای ایفای نقش «رئیس بزرگ» (Big Boss) فیلم سینمایی «متال گیر سالید»، همین میکلسن خودمان است؛ خصوصا با در نظرگرفتن شباهتهایی که بین دو سکانس شکنجه فیلم Polar و MGS 3 وجود دارد؛ از نحوهی بستن دست گرفته تا جراحات وارده! حتی یکی از سکانسهای بعدی نیز گویا اشارهی مستقیمی به بازی متال گیر سالید دارد.
در مجموع، با یکی از ضعیفترین هنرنماییهای مدز میکلسن طرف هستیم. اما بازیگران دیگر مانند «ونسا هاجنز» (Vanessa Hudgens) یا «کاترین وینک» (Katheryn Winnick) هم آنچنان شاهکار نکردند و یکی پس از دیگری موجبات ناامیدی بیننده را حداقل از لحاظ کیفیتی که به نمایش میگذارند، فراهم میکنند. گل سرسبد ضعف در این قسمت اما شخصیت منفی فیلم با بازی «مت لوکاس» (Matt Lucas) است که به قدری تصنعی و غلو شده نقش را ایفا میکند. اگر شما هم جای شخصیت اصلی فیلم بودید، حتماً دوست داشتید حسابی گوش مالیاش بدهید! برای درک بهتر این توصیف، کافی است تا نقش منفی همهی نسخههای مجموعهی «جیمز باند» را بههمراه «آستین پاور» در یک ظرف فرضی بریزید و هم بزنید و سپس ورژن محمدرضا شریفینیائیزهی حاصل را بیرون بکشید تا متوجه شوید با چه بازی قویای روبهرو هستیم! بازی بازیگران مکمل در وضعیت بهتری قرار دارد و مثلاً اعضای تیم فرستادهشده برای قتل پولار، هرکدام تیپ متفاوتی دارند و با وجود مدت زمان کمی که در فیلم حضور دارند، بسیار به چشم میآیند.
از لحاظ سینماتوگرافی و فیلمبرداری، فیلم Polar کاملاً متناقض رفتار میکند. بعضی اوقات دوربین موفق به ثبت نماهای زیبایی میشود که دیدنشان بسیار لذتبخش است. مانند نماهای خارجی کلبهی چوبی یا کلوز-آپها! اما در موارد دیگر، انگار که با کاری آماتور و متعلق به سینمای هند طرفیم (از لحاظ اغراقآمیز بودن و البته نچسبیدن این تصاویر به نماهای اصلی از باب فریمبندی) که باکاتهای سریع و اصلاح رنگ نامتجانس باعث میشود تا تماشای صحنههای پر زدوخورد، تبدیل به سردرد و خستگی مخاطب شود.عث میشود فیلم به ابزاری دیگر تکیه کند تا ضعف این قسمت را بپوشاند اما امان از اینکه ابزار بعدی، خود پاشنهی آشیل فنی فیلم باشد. پاشنه آشیل فیلم چیزی نیست جز تدوین. تدوین Polar به شدت بد و اعصاب خردکن است و میتواند سکانسهایی مانند نبرد راهرو یا مبارزهی شخصیت اصلی با تیم آدمکشها را یک تنه نابود کند! کاتهای سریع و اصلاح رنگ نامتجانس باعث میشود تا تماشای صحنههای پر زدوخورد، تبدیل به سردرد و خستگی مخاطب شود.
وظیفهی تنظیم و تهیهکنندگی موسیقی این اثر برعهدهی DeadMau5 است که پیشتر علاقهی خود برای کارکردن روی آثار اکشن را نشان داده بود (مخصوصا بازیهای این سبک) و با توجه به ماهیت الکتریکی که او در موسیقی و چه بسا جلوههای صوتی فیلم Polar استفاده کرده، باید گفت که موفق شده تا روح خشن این فیلم را از زاویهی شنیداری، به خوبی انتقال دهد و هر چه از ابتدای فیلم به انتهای آن پیش میرویم، موسیقی سیر صعودی-نزولی پید میکند و یاور لحظههای خلوت و شلوغ فیلم و از معدود نکات مثبت آن است.
فیلم Polar اثری نیست که بتوان چند بار تماشایش کرد؛ با یکبار دیدن عصارهاش چلانده میشود و دفعات بعدی چیزی برای ارائه ندارد. اگر ظهر جمعه بیکاری هستید و هوس دیدن فیلمی اکشن با استانداردهای چند دهه پیش را دارید و تحملتان هم بالاست، به تماشای Polar بنشینید؛ وگرنه وقتتان را برای تماشای داستانی کهنه که به همراه بازیهای نچسب و ملالآور در قالبی خستهکننده به مخاطب عرضه میشود، هدر ندهید!
انتظار نداشتم این فیلم انقدر بد باشه
تریلرش رو که دیدم فکر کردم فیلم قشنگیه!
ولی خب یه وقتایی تریلری یه وقتایی هم امتیازاتی که فیلم میگیره ممکنه با نظر مخاطب تفاوت داشته باشه
متاسفانه فیلم چیزی فراتر از تریلر تبلیغاتی اش ارائه نمیدهد و چه بسا که دیدن چندباره ی همان تریلر بهتر از دیدن یکباره ی فیلم است.