خانه » مقالات بازی نقد بازی The World Ends With You Solo Remix × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۸/۰۲/۰۶ , 15:00:32 0 بعضی آثار هستند که با وجود تمام سادگیشان، به لطف هویت و شخصیت بینظیری که دارند چنان یقهتان را میگیرند و در خاطره شما تهنشین میشوند که امکان ندارد حالا حالاها از شر حس خوبشان رهایی پیدا کنید. «دنیا با تو به انتها میرسد» (The World Ends With You) و یا با نام ژاپنیش، «دنیای زیباییست» (It’s a Wonderful World)، از همین دست آثار یکتا و دوست داشتنی است که با وجود ضعفهای ریز و درشتش، به قدری به دل مینشیند و از نقاط قوتش بهره میبرد که در کمال تعجب خودتان، بدل به یکی از بهترین عناوین سالتان میشود. این عنوان برای اولینبار در سال ۲۰۰۷ برای کنسول دستی Nintendo DS عرضه شد. اثری که در مدت زمان کوتاهی توانست توجهات بسیاری را به خود جلب کند و بدل به اثری کالت و ماندگار نزد طرفداران شود. همین محبوبیت سران «اسکوئر انیکس» Square Enix را به فکر عرضه مجدد این بازی واداشت. به این طریق، در سالهای ۲۰۱۲ نسخهای مخصوص گوشیهای همراه با نام Solo Remix و در سال گذشته نیز نسخهای برای کنسول «سوویچ» (Switch) با عنوان Final Remix عرضه شد. به مناسبت باز عرضه مجدد این اثر زیبا، تصمیم گرفتم تا نقد نسخه موبایلش را انجام بدهم و تعداد افراد بیشتری را با این عنوان دوستداشتنی آشنا بکنم. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد و بررسی بازی موبایلی The World Ends With You Solo Remix همراه دنیای بازی باشید. استودیو سازنده سری «قلبهای پادشاهی» (Kingdom Hearts) مسئولیت ساخت این نسخه را بر عهده داشت. آنها با همکاری استودیو Jupiter که پیشتر بازی Kingdom Hearts: Chain Of Memories را نیز ساخته بود، در سال ۲۰۰۴ پروسه ساخت بازی را شروع کردند. تیم خلاق بازی که متشکل از «تاتسویا کاندو» کارگردان بازی، «توموهیرو هاسگاوا» دستیار کارگردان، «تاکشی آراکاوا» برنامهریز و «تتسویا نومورا» طراح شخصیتهای بازی بود، پیش از عرضه کنسول DS، در نشستی که نینتندو بهطور اختصاصی برای معرفی کنسول دستیش نزد بازیسازان برگزار کرده بود با این کنسول آشنا شدند. طی این برخورد، آنها تصمیم گرفتند عنوانی، بهطور کاملا اختصاصی برای این کنسول دستی بسازند که از حیث گیمپلی و شیوه کنترل، بر روی هیچ کنسول دیگری قابل اجرا و پیادهسازی نباشد. همین مساله، کار استودیو h.a.n.d را که وظیفه ساخت پورت نسخههای موبایلی و سوییچ را عهدهدار بود، بیش از پیش مشکل میساخت. چرا که علاوه بر اصلاح کیفیت و وضوح تصویر آن، باید فکری به حال گیمپلی بازی و انتقال تمامی مکانیکهای آن که مخصوص صفحه نمایش دوتایی DS طراحی شده بود میکردند. انتقال این دو صفحه نمایش به یک صفحه نمایش، باعث شد که بسیاری از ویژگیهای مختلفی که ورژن اصلی بازی را چنین ماندگار و خاص میساخت از دست برود؛ بهایی که غیر قابل اجتناب بود و رخدادش قابل حدس. تنها مساله باقیمانده این بود که سازندهها چگونه این شیوه تعامل جدید بازیکنان با بازی و گیمپلی مبارزات تازهاش را، همچنان جذاب و تاثیرگذار حفظ کنند و جدای از کلیت ورژن اصلی، آن را بعنوان اثری مستقل، سرگرمکننده و جذاب بسازند. به باور بنده، با وجود خلاقیت بالا و مثالزدنی ورژن اصلی بازی و کاهش چشمگیر هویت خاص آن در دو پورت اخیرش، استودیو h.a.n.d در ساخت پورتی مناسب و درخور نام و کیفیت این بازی، بس موفق ظاهر شده و توانسته که دنیای دوستداشتنی این اثر زیبا را به خوبی وارد صفحه نمایشهای کوچک گوشیهای همراهمان بکند. گوشهای از مبارزات جذاب بازی دشمنان از تنوع بسیار خوبی برخوردارند پروسه ساخت نسخه اصلی بازی بعد از اتمام ساخت «قلبهای پادشاهی ۲» (kingdom Hearts 2) آغاز شد. استودیو تصمیم گرفت که بازیشان در ژاپن معاصر و در بخش جوانپسند و محبوب «شیبویا» جریان داشته باشد. آنها از بسیاری از عناصر محبوب جاری در میان نوجوانان برای اثرشان الهام گرفتند؛ از پاپآرتهای متعدد گرفته تا شیوه پوشش، برخورد و احساسی که افراد از بودن در شیبویا و حرکت در کوچه پس کوچههایش تجربه میکنند. نتیجه این کنکاش مفصل تیم سازنده در خصوص فرهنگ جاری در بین جوانان کشورشان، کلیت و طرح ابتدایی The World Ends With You را شکل داده است. از ظاهر بازی و طراحی هنریش گرفته تا شخصیتپردازیها و حتی چیستی و مفهوم ماموریتهای مختلف بازی، همگی برایندی از این تحقیق و تفحص است و نشاندهنده میل سازندگانش به خلق اثری که در سر و شکلی عالی، بازتابدهنده بخشی از جامعه و فرهنگ کشورشان باشد. ظاهر گرافیکی گرافیتی شکل بازی نیز از همین تفکر میآید. گرافیتی یا نقاشی دیواری که به بخشی جدایی ناپذیر از هنر خیابانی بدل شده و از قضا محبوبیت بسیار بالایی نیز نزد جوانانی دارد که بخش عمدهای از روزمره خویش را در خیابانها و کوچه پسکوچههای مورد علاقهشان میگذرانند. ظاهر The World Ends With You به گونهای است که انگار در حال حرکت میان لایههای مختلف یک گرافیتی عظیم هستید. از یک دیوار و نقاشی به دیواری دیگر وارد میشوید و همین مساله، جدای از همسویی عالی با محتوا و تفکری که سازندهها قصد گنجاندن آن در اثرشان و سوار کردنش بر روی آن را داشتند، به آن هویتی متفاوت و جذابیتی دوچندان بخشیده و بهراحتی فقط از حیث دیداری، آن را از همنوعانش جدا میسازد. در این سالها که چند دهه از عمر این صنعت میگذرد و در هر ژانر، دوجین اثر درخشان و ماندگار خلق شده است، هستی بخشیدن به اثری تازه در این سبکها که همچنان بتواند تجلی رویایی نو باشد و ضمن الگوگیری از کلیات ژانرش، شخصیت مخصوص به خود را داشته باشید و در ذهن و خاطرات مخاطبانش، جدای از برادران دیگرش حک بشود، امری نیست که بهراحتی بدست بیاید. دستیافتن به این امر و علاوه بر این گنجاندن مفهوم و قصهای فکرشده در آن، موفقیتی است که مسلما هر استودیو و تیم بازیسازی که حتی اندکی در پی خلق و دمیدن هنر در اثرشان باشد، به دنبالش است. امری که خوشبختانه با وجود کاستیهایی، در The World Ends With You وجود دارد و خوب نیز جواب میدهد. بازی صداگذاری کامل ندارد و تنها در صحنههایی شخصیتها صحبت میکنند علارغم وجود مشکلاتی هنگام پورت بازی و از دست رفتن برخی عوامل تأثیرگذار به نسبت نسخهای اصلی، این بازی همچنان از گیرایی خاصی برخوردار است. سازندههای بازی، با آگاهی کامل به این مساله که هستی بخشیدن به اثری صرفا با اتکا به این مسائل جواب نمیدهد و توانایی ایجاد جذابیت و عمق کافی را ندارد، قصه و مفهومی مناسب را برای بازی خلق کردهاند که ضمن جذابیت انفرادی داستان بازی، همسویی و تناسب بسیار مناسبی نیز با تمهای مختلف بازی و مفهوم کلیاش دارد. این قصه مناسب، در کنار گیمپلی سرگرمکننده، موسیقی jpop گونهاش و دنیای گرافیتیشکل قابل تعاملش معجونی بس دوستداشتنی و شیرین را خلق کرده که با وجود سادگی، بسیار به دل مینشیند و بازیکنان را به مدت حداقل بیست ساعت با خود همراه میسازد. گیمپلی بازی در بازخلق جالبی از محله شیبویا ژاپن اتفاق میافتد. قهرمان قصه، «نکو ساکورابا» در شروع بازی میمیرد و سر از شیبویایی موازی با ورژن اصلی در میآورد. جایی که Underground نام دارد و به تعدادی از افراد مرده، فرصتی داده میشود تا با پیروزی در ماراتونی هفت روزه و زندهماندن، شانس بازگشت به زندگی را بدست آوردند. در این دنیا، افراد دنیای عادی با وجود اینکه در محیط بازی دیده میشوند، توانایی دیدن افراد حاضر در Underground را ندارند. تنها افراد فراخواندهشده به این دنیا، موجوداتی به اسم ریپرها، فروشندهها و مغازههایی که با نشانهای مخصوص قابلیت تعامل با این دنیا را پیدا کردهاند امکان دیدن و بودن در این دنیای موازی را دارند. بودن در این دنیا، ارتباط مستقیم با «پین» (Pin) دارد. همان استیکرهای دایرهشکل خودمان که فتوفراوان دوروبرمان ریخته و دنیای The World Ends With You از آنها پر است. در بازی هر عمل و بودنی، ارتباط مستقیمی با این پینها دارد. فقط افرادی امکان حضور در این دنیا را دارند که Player Pin داشتهباشیند و ریپرها نیز (بازیکنانی که در هفت روز رقابتها زنده ماندهاند، ولی زنده نشدهاند یا علاقهای به برگشتن به دنیای عادی نداشتهاند و حالا بعنوان بخش محوری این رقابت هفت روزه عمل میکنند) باید پین مخصوص به خود را داشتهباشند. به افراد فراخوانده به این دنیا، هفت روز فرصت داده میشود، در این هفت روز، معمولا هر روز یک ماموریت خاص به آنها اعلام میشود که باید برای زندهماندن و راهیافتن به روز بعدی و اتمام مسابقات، پیش از اتمام مدت زمان محدود اعلام شده، آن را به انجام برسانند. علاوه بر این، هیچ بازیکنی توانایی مبارزه بهصورت انفرادی را ندارد و باید با فردی دیگر رابطه (Pact) ایجاد کند. به این شکل، قدرتهای درونی و ذهنیشان تقویت شده و امکان مبارزه برایشان فراهم میشود. دشمنان اصلی بازی، جدای از ریپرها، noise نام دارند. نویزها در اصل بازتابی از تمامی احساسات منفی و نارضایتیهای انسانها در دنیای واقعی هستند که بهشکل هیولا و دیوهایی وحشتناک، تجلی پیدا کردهاند. در این بخش شما از بین سیل متعدد پینهای موجود در بازی، چندی را که مناسب سبک بازی شما هستند برای مبارزات انتخاب میکنید. پینها همگی درصورت استفاده مکرر قابلیت افزایش سطح و قدرت دارند و بعضیها حتی تکامل پیدا میکنند و به پینی قدرتمندتر تبدیل میشوند بازی برخلاف بسیاری از نقش آفرینیهای هم سبک، امتیاز تجربه معمول و درخت تجربهای پیش رویتان قرار نمیدهد. افزایش قدرت و سطح سلامتی به صورت اتوماتیک انجام میشود. در عوض، بخش عمده وقت شما صرف انتخاب پین صحیح و ارتقای سطحش و همینطور انتخاب لباسهای مختلف میشود. مد و برندینگ در بازی نقش مهمی ایفا میکند و همانند تاثیرگذاریاش در دنیای واقعی و اهمیتش نزد جوانان، در بازی نیز با انتخاب برند مناسب در هنگام مبارزات از قدرت بیشتری بهره میبرید. علاوه بر این، با صرف غذاهای مختلف، قدرتهای مختلفتان ارتقا پیدا میکنند نکته بسیار قابل توجه قصه بازی، ویژگی بسیار مناسب پست مدرنی آن است. بازی بهخوبی تمهای متفاوت قصه خودش را با شیوه طراحی مراحل و ماموریتهای مختلفش ترکیب کرده و در بخشهایی حتی از تجربه کیفی و حسی بازی کاسته تا این مفهوم در شکلی والا به بازیکن انتقال دادهشود. ترکیب روایت قصه و ماموریتهایش با موضوعاتی مثل زندگی، روزمرگی، رابطه با انسانها، عدم درک صحیح یکدیگر و تنهایی و ترکیب صحیحشان با کانسپت کلی اثر، کلیتی بس شیرین و دلپسند بوجود آورده و عمق بسیار مناسبی به کلیت کار بخشیدهاست. گیمپلی بازی، در دو بخش کلی دنبال میشود. بخش اول، که شامل جستوجو در شهر، صحبت با npc های مختلف و خرید و فروش در فروشگاههای سراسر شیبویاست. بخش دوم، مبارزات است. قدرت اصلی نکو در استفاده از پینهای گوناگون است. هر پین، توانایی و قدرت خاصی دارد و در نتیجه استفاده از هرکدام قابلیتی تازه به نکو میبخشد. بهطور مثال یک پین توانایی استفاده از آتش به وی میدهد و پینی دیگر تلهپاتی و تکاندادن اجسام را برای وی میسر میسازد. تنوع کمی و کیفی بسیار قابل توجه پینها در The World Ends With You، در کنار طراحی عالی مکانیکهای مبارزه، باعث شده که گیمپلی بازی تا انتها جذابیت و تازگی خود را حفظ کند و شما را مدام مشتاق مبارزهای دیگر نگهدارد. مبارزات بازی در سه درجه سختی راحت، متوسط و سخت دنبال میشوند و در هر لحظه از بازی با مراجعه به منو میتوانید درجه سختی را بسته به دلخواهتان تغییر دهید. کلیت بازی اصلا دشوار نیست و خبری از مجازات آنچنانی در آن نیست. اگر مبارزهای را ببازید، بازی به شما گزینه تلاش روی درجه سختی راحت را پیشنهاد میدهد که در کسری از ثانیه میتوانید دشمنی که دقایق متمادی درگیرش بودید را شکست دهید. این راحتی مبارزات، با وجود کیفیت طراحی و سرگرمکنندگی بسیار خوبش، نقطه ضعف شایانی محسوب میشود و از اوجگیری و پختگی پتانسیل عالی آن جلوگیری میکند. خوشبختانه سازندهها راحتی مبارزات را اجباری نکردهاند و درصورت علاقه، میتوانید کل بازی را بر روی درجه سختی Hard دنبال کنید و از استفاده از آوانسهای مختلفش پرهیز کنید. پیشنهاد بنده نیز قدمزدن در همین شیوه است. چرا که رو درجه سختی بالاست که تازه مبارزات پتانسیل و جذابیت اصلی خود را نشان میدهند و عمق فوقالعاده خوبش را به رخ میکشند. علاوه بر این شما میتوانید با کاهش مقدار سلامتی نکو و درنتیجه افزایش احتمال شکستخوردن، سطح کیفی و میزان جایزهها و امتیاز تجربه دریافتی پس از پیروزی را افزایش بدهید و بدین طریق پینهای قدرتمندتر و ارزشمندتری را بدست بیاورید. نمونهای از مینیگیمهای پیش از ابرضربه شما در طول روند بازی، سه شخصیت همراه مختلف دارید. شخصیتهای همراه در مبارزات کمک شایانی به شما میکنند و میتوانند در مواقع حیاتی، برگ برنده شما محسوب بشوند. با اجرای ضربات و کمبوهای ترکیبی صحیح نیز، پارامتر ابرضربهتان پر میشود و بعد از انجام مینیگیمی خاص، میتوانید میزان ضربه جانانهای به دشمنانتان وارد سازید. هرکدام از شخصیتهای همراه، شیوه احضار و استفاده مختص به خود را دارند. در نسخه DS بازی، صفحه نمایشگر دوم در هنگام مبارزات به شخصیت همراه اختصاص داشت و در اصل مبارزات در دو بخش دنبال میشد. با تک نمایشگر شدن بازی در نسخه موبایلی، سازندهها مجبور شدهاند که به کل بخش مبارزات شخصیت همراه را حذف کنند و نقش وی را بهصورت شخصیتی کمکی محدود سازند. شما با لمس صفحه به شیوهای مشخص، که برای هر شخصیت متفاوت است، وی را احضار میکنید واز قدرتهایش برای پیروزی بهره میبرید. نکته قابل توجهی که در خصوص این پورت وجود دارد، انتقال تمام و کمال کنترل نسخه اصلی، به صفحه لمسی گوشیهای همراه است. ورژن اصلی بازی نیز از قابلیت صفحه لمسی DS بهره میبرد، ولی امکان استفاده از شیوه کنترل کلاسیک را نیز در بازی قرار دادهبود. با توجه به بازخوردهای بازیبازان، بسیاری ترجیح دادند که از شیوه کنترل معمول بهره ببرند و توجه چندانی به امکان کنترل لمسی آن نکردند. در پورت کنونی، با حدف امکان کنترل کلاسیک، تمامی بازی میبایست بهصورت لمسی طراحی میشد. از حرکت دادن شخصیت اصلی گرفته تا مبارزات و خرید و فروش آیتمها. به همین دلیل، اجرای صحیح و و پیادهسازی درست کلیت مکانیکهای نسخه اصلی بهصورت لمسی و در سر و شکلی جذاب، نکتهای بسیار حیاتی برای تیم سازنده محسوب میشد. امری که آنها خوشبختانه در انجامش بهخوبی موفق ظاهر شدند و گیمپلیای عالی را برای این پورت با کیفیت خلق کردهاند. جدای از ظاهر، گیمپلی و قصه خوب بازی است. موسیقی نیز در ارتقای حسی و کیفی کلیت بازی نقش بسیار موثری ایفا میکند و بدل به یکی از عناصر تاثیرگذار و کارامد بازی میشود. موسیقیهای بازی که توسط «تاکهارو ایشیموتو» (Takeharu Ishimoto) و اغلب به سبک پاپ و رپ ژاپنی کار شدهاند، از کیفیت بسیار خوبی بهره میبرند و در جای درست، تاثیرگذاری قابل قبول خودشان را میگذارند و حس و حال جاری در صحنهها را به خوبی چند پله ارتقا میبخشند. بر فراز دنیا به دنبال خویشتن و چیستی ارتباط میگردم، دنیا با من شروع میشود و با مرگم به انتها میرسد. نبودنمان در دنیا فرقی با تمام شدنش ندارد The World Ends With You Solo Remix پورت بسیار خوبیست. در چنگزدن به ویژگیهای اصلی و بنیادین بازی اصلی و ارتقای کیفیشان بسیار خوب عمل کردهاست و از آن طرف، به خاطر تغییرات اجتناب ناپذیری که همچین پورتی میطلبید، مقداری از تجربه والا و محشر نسخه اصلی کاسته و اثر گذاری کلیاش را اندکی کاهش داده است. با این وجود، داشتههایش به قدری خوب و وجودیتش متفاوت و تازهاست، که بعد از گذشت این همه سال، همچنان میتواند حسابی شما را در کوچه پس کوچههای شیبویا برای ساعات متمادی غرق کند و حس بودن در زمان و مکانی دیگر را به خوبی به شما القا کند. پس اگر شانس تجربه ورژن اصلی بازی را از دست دادهاید، این پورت فرصت بسیار ایدهآلیست که به سراغ دنیای دوستداشتنی این بازی بیایید و چند صباحی درگیر نکو و تلاشش برای فهم زندگی و انسانها شوید. Platform: Mobile Phone_ Score: 8.5 out of 10 ‘The World Ends With You Solo Remix’ is a totally creative game which unfortunately due to some inevitable negative changes of porting, is not as impressive as its original version on Nintendo’s DS, though of course you can still enjoy its beautiful, lively world. Beside, the story is still so much remarkable and enthralling to keep you playing for hours in the alleys of Shibuya city. (نقدی که مطالعه کردید، بر اساس نسخهی منتقدین بازی The World Ends With You بود که توسط ناشر آن یعنی Square Enix برای دنیای بازی ارسال شده است) نویسنده علی فتحآبادی شرکت Square Enixکنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)گوشی موبایل - Mobile Phones (Smart Phones) مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.