نقد بازی Titan Quest Anniversary Edition
در مورد بازیهای قدیمی با کیفیت تنها دو حالت وجود دارد، یا خوب عمر میکنند، یا خوب عمر نمیکنند؛ همین! شاهکارهایی مثل Perfect Dark یا Quake در گذر زمان آن شادابی زمان عرضه خود را از دست میدهند و در کنار این عناوین، آثاری مانند Max Payne و Half Life 2 و Grand Theft Auto: San Andreas سالها پس از عرضه خود هنوز هم به شدت سرگرم کنندهاند و میتوان شاهکار بودنشان را احساس کرد. شاید قدیمیترین شاهکاری که هنوز هم براقی خود را حفظ کرده Super Mario Bros یا همان قارچخور کلاسیک خودمان باشد که با وجود چیزی حدود ۳۵ سال عمر هنوز هم شاهکار باقی مانده. در هر صورت سازندگان وابستگی طرفداران نسبت به شاهکارهای قدیمی را به خوبی حس میکنند و تلاش میکنند با ارائه نسخه جدید، بازسازی (ریمیک) یا حتی پولیش (Polish) کردن حرفهای بازی در قالب یک عنوان ریمستر، غبار از روی این عناوین بردارند و به آنها طول عمری دوباره دهند. سوال من اینجاست؛ آیا عناوین نسبتاً خوب و معمولی قدیمی نیز به خوبی عمر میکنند؟ جواب ساده است، در ۹۰ درصد اوقات، خیر! اینجاست که همه چیز برای عرضهی دوبارهی Titan Quest روی کنسولهای نسل هشتمی اشتباه پیش میرود. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Titan Quest Anniversary Edition همراه دنیای بازی باشید.
Titan Quest را اگر نمیشناسید، مهم نیست! احتمالاً شما جزو آن دسته از افراد هستید که یا در کمتر از ده سال گذشته به حلقه گیمرها ملحق شدهاید یا اگر کارکشتهتر و به اصطلاح «از قدیمیهای دنیا گیم هستید»، به احتمال زیاد اهل بازی با PC نبودهاید و با کنسولهای نسل پنجم و ششم و در ادامه نسل هفتم کنسولهای خانگی به انجام بازیها مشغول بودهاید. اما آنهایی که اهل بازیهای PC و مخصوصاً از عشاق عناوین Action RPG باشند، حسابی با این عنوان آشنا هستند. اگر نمیدانید سبک ARPG یا Action Role Playing Game چه نوع سبکی است، بگذارید کمی توضیح دهم.
بازیها در این سبک از دوربین ایزومتریک استفاده میکنند و تعامل با محیط و دشمنان متعدد در این سبک بسیار حائز اهمیت است. از طرف دیگر، بازیدر نتیجهگیری کلی، «تایتان کوئست» یک عنوان «خوب» به حساب میآمد نه چیزی بیشتر. شامل المانهای شخصیسازی فوقالعاده زیادی برای شخصیت اصلی خود است. از قبیل کلاس مبارزه و تجهیزات و شغل و یارهای انتخابی و… . Titan Quest نیز از همین دوربین و سیستم گیمپلی تبعیت میکرد. محصولی که در اواسط سال ۲۰۰۶ میلادی برای کامپیوترهای خانگی عرضه شد و با استقبال بسیار گستردهای روبهرو گشت. عنوانی که به قواعد ARPG به شدت واقف بود و به واسطه خلا بزرگی که بین Diablo 2 و Diablo 3 وجود داشت (که از سلاطین این سبک بهحساب میآیند)، حسابی به موفقیت رسید. با این حال در نتیجهگیری کلی، «تایتان کوئست» یک عنوان «خوب» به حساب میآمد نه چیزی بیشتر. با داغ شدن بازار سبک ARPG در وا نفسای حیات کنسولهای نسل هشتمی، THQ Nordic تصمیم گرفت عنوانی را که دوازده سال پیش برای PC ساخته بود (و از آن موقع تا کنون هم ناشر آن و هم استودیو سازندهاش ورشکست شدهاند) را در یک عرضهی دوباره برای PS4 و Xbox One و Nintendo Switch عرضه کند. موضوعی که باعث شده است تا بعد از سالیان دراز نگاهی دوباره به این عنوان بیاندازیم.
میراث کهن تایتانها
در مورد بازی اصلی و هسته گیمپلی نمیتوان زیاد صحبت کرد و جدا از آن، پرداختن به هر کدام از المان های گیمپلی به شدت خستهکننده و خارج از حوصله مطلب است. اما خلاصه اگر بخواهم بگویم بازی یک ARPG خوب بود، «بود» به این علت که زمانی که Titan Quest برای اولینبار روی کامپیوترهای جزییات سادهای است که در اکثر بازیهای این سبک رعایت میشوند را در Titan Quest نمیبینیم. خانگی عرضه شد خبری از غولهای بزرگ فعلی این سبک مانند Divinity و Diablo 3 و Pillars of Eternity نبود. این بازی هم اکنون با کمترین تغییر در گیمپلی، در دورانی منتشر شده که بسیاری برای عرضهی Divinity 2 روی کنسولهای نسل هشتم، دست و پا میزنند. بنابراین به طور کلی چیزی که از گیمپلی «تایتان کوئست» در عرضه فعلیاش میبینید، به هیچ وجه آن چیز خوبی که در گذشته بود دیگر نیست و در بهترین حالت با یک عنوان نسبتا متوسط روبهرو هستیم. سیستم ارتقا، کلاسبندی، پیدا کردن ماموریتها، جابهجایی در مناطق مختلف نقشه و چینش دشمنان بازی، همگی در آن چیزی که دوازده سال پیش توسعه یافتهاند، گیر افتاده و خیلی چیزها از آن زمان تا کنون فرق کرده است. سخت بتوان با چیزی که هم اکنون Titan Quest تحت عنوان گیمپلیاش ارائه میدهد، کنار آمد. اما چیزی که دردناکتر است کهنه شدن گیمپلی بازی نیست، بلکه جزییات سادهای است که در اکثر بازیهای این سبک رعایت میشوند و به هیچ وجه ما آن را در Titan Quest نمیبینیم. چیزهایی که حداقل انتظار ما از عرضه یک عنوان برای کنسولهای نسل هشتم بعد از دوازده سال است و THQ Nordic به هیچ وجه به آن اهمیت نداده.
اولین مورد از جزییاتی که کنار گذاشته شده، چیزی است که در همان ابتدای بازی متوجه آن خواهید شد؛ این مساله شخصیسازی شخصیتتان در بازی است که آنقدر ساده و ابتدایی است که بهتر بود اصلا وجود نداشت! شما به هیچ وجه توانایی تغییر چهره شخصیت خود را ندارید. میدانم بازیهای ARPG به دوربینهای ایزومتریک معروفاند و چهره شخصیت اهمیت چندانی ندارد، ولی نه دیگر تا این حد! حتی سازندگان برای اسمهای اتفاقیای که برای شخصیت ساخته میشوند هم به خود زحمت ندادهاند و وقتی شخصیت دومم را بعد از شخصیت اولم ساختم، بازی برای آن شخصیت به عنوان اسم انتخابی، Alexander 2 گذاشته بود و فقط یک عدد اضافه کرده بودند.
اساطیر مشکلآفرین
تصوری که عامه مردم از لغت ریمستر یا ریمیک دارند مربوط به ارتقای بصری بازی میشود، ولی در حقیقت خیلی از ما وقتی بعد از مدتهای طولانی به سراغ بازیهای خاطرهساز گذشتهمان میرویم انتظار رفع ابتداییترین مشکلات گیمپلی را نیز داریم که «تایتان کوئست» قبل از این که بازی را آغاز کنید، تکلیفاش را با شما از این لحاظ مشخص میکند. بعد از ورود به بازی با دومین بخش از جزییات مشکلآفرین بازی روبهرو شدم؛ نقشه بازی! نکتهای که برایم جالب بود این بود که این نقشه هیچ و دقیقاً هیچ کمکی به شما در طول بازی نمیکند. آیکونها کوچکاند و غیر قابل تشخیص و هیچ نکته کمککنندهای هم در نقشه Titan Quest برای شما وجود ندارد و این تازه موقعی است که شما نقشه را در بازی کامل باز کرده باشید. اگر نقشهتان در حالت مینی، در HUD شما باشد که رسماً فقط بخشی از صفحه نمایش شما را گرفته است. یک سری موارد در طی گیمپلی نیز باعث عصبانیتر شدن من شدند. یک نمونه معمولیاش این بود که شما همیشه توانایی حمل کردن دو اسلحه را دارید که با دکمه B می توانید بین این دو اسلحه سوییچ کنید و به طرز عجیبی هیچ جای HUD به شما نمیگوید که هم اکنون کدام اسلحه دست شماست و باید حتماً روی کاراکتر ریزتان زوم کنید تا ببینید دستش عصا است یا نیزه! یک مورد دیگر نیز نشانهگیری شخصیت روی دشمان و به نوعی سیستم Targeting بازی است. تا وقتی دستتان یک ماوس باشد و روبرویتان یک کامپیوتر، همه چیز ایدهآل است. با یک کلیک ساده هدف خود را از دشمنی به دشمن دیگر تغییر میدهید. ولی وقتی کار به جوی استیک کنسول میرسد، Titan Quest تصمیم میگیرد از نشانهگیری خودکار استفاده کند و و دعا کنید خدا به داد اعصابتان برسد. این مورد در مبارزات شلوغ و وقتی که شما به میان دشمنان میروید فقط مایه عذاب است و به هیچ وجه نمیتوانید دشمنی را که مهمتر و کلیدیتر است را اول بزنید و باید کلی دور بچرخید تا نشانگر بازی از دشمن اشتباهی به شخص دیگر تغییر پیدا کند.
برتری احمقانه بسیاری از جادوها نسبت به اسلحه های رزمی، نشان ندادن Cooldown قابلیتها، چینش بد دکمه ها، بیش از حد کوچک بودن جعبه دیالوگ NPCها و غیره و غیره، هر کدام توانستهاند با کمک یکدیگر تجربه «تایتان کوئست» را به شدت در دراز مدت غیرممکن کنند و تازه مشکل اینجا است که داستان هنوز تمام نشده و ادامه دارد.
یونان زیر یورش حشرات
باگ، باگ، باگ! در بازی با تعداد عجیبی از باگها دست و پنجه نرم میکنید؛ گیر کردن خودتان و دشمنان در نقاط خاص یکی از نمونه باگهای متداول بازی است. در این حالت عملا هیچ کاری از شما ساخته نیست. ظاهر شدن ناگهانی برخی آیتمها بعد از این که کارتان با آنها تمام میشود، به همراه باگهای ریز و درشت دیگر حسابی کلکسیون خاطرهانگیزی را برایتان رقم میزند. نکته جالبتر اینجا است که در مواجهه با برخی مشکلات بازی به گاهی در مواجهه با برخی مشکلات بازی به شخص نمیدانستم با یک باگ روبهرو هستم یا چنین چیزی واقعاً بخشی از المانهای گیمپلی بازی است.شخص نمیدانستم با یک باگ روبهرو هستم یا چنین چیزی واقعاً بخشی از المانهای گیمپلی بازی است.
گرافیک بازی واقعاً کهنه شده است. این تنها به بعد فنی بازی خلاصه نمیشود و وقتی بعد هنری چنین کاری دچار ضعف است دیگر نمیتوان امید داشت بعد از دوازده سال کسی حوصلهاش از دیدن آن سر نرود و با نهایت تاسف، چیزی که تحت عنوان «تایتان کوئست» برای کنسولهای نسل هشتمی عرضه شده کمترین تلاش ممکن را برای ارتقای بصری خود انجام داده.
موسیقی بازی تعریفی ندارد و داستان بازی با کمی بهانه شما را بین یونان و چین و مصر جابهجا میکند تا با اساطیر این امپراتوریها روبهرو شوید. بدترین نکته بازی صداگذاری آن است؛ صداگذاری نه تنها خیلی بیروح است بلکه به طرز عجیبی هر وقت یک NPC صحبت میکند، فاصله معناداری بین آن چه که میشنوید و آن چه که در جعبه دیالوگ وی میبینید، وجود دارد. چیزی که در ابتدا فکر میکردم یک باگ جزئی برای برخی دیالوگها است اما در ادامه دیدم که خیر(!) این مشکل همه جا وجود دارد و هر چه دیالوگهای یک NPC بیشتر باشد، این فاصله بیشتر شده و تنها چیزی که نصیب شما میشود، سردرد ناشی از این تفاوت است. در انتها، مجبور شدم با این وضعیت تا نقطهای از بازی که بتوانم برای بازی نقدی بنویسم کنار بیایم که دردناکترین بخش کار بود.
نکته نهایی کار که نباید فراموش شود، این است که پورت بازی روی «نینتندو سوییچ» حقیقتاً تعریفی ندارد؛ نه از لحاظ رزولوشن اجرایی نه از لحاظ فریم ریت و بدترین مشکل اینجا است که سازندهها اصلاً به فکر مشکلاتی که در اثر ریز بودن عناصر HUD بازی در حالت دستی وجود دارد، نبودهاند و در این حالت چشمهایتان در میآید تا نوشتهها و آیکونهای بازی را ببینید و بخوانید و بیفکری بیشتر سازندگان در مواجهه با این سختافزار پیچیده را نشان میدهد که امید نهاییمان برای لذت بردن از این بازی در حالت دستی را نیز بر باد میدهد.
نتیجهگیری
همانگونه که در انتهای نقد گفتم، طبیعی است که بخش عمدهای از بازیهای قدیمی، حتی شاهکارهای تکرار ناشدنی آن در گذر زمان آنگونه که باید و شاید عمر نکنند و این چیزی است که به خوبی در Titan Quest Anniversary Edition میبینیم. حتی اگر کسی به شما نگوید که این بازی در حقیقت دوازده سال پیش ساخته شده، در همان ساعات ابتدایی بازی متوجه عمر بالای ده سال مکانیکهای گیمپلی و شکل بصری آن میشوید. به عنوان نظر نهایی، این بازی دیگر یک بازی خوب در سبک خود نیست و انتشار دوبارهاش تنها ثابت کرد که چهقدر سقوط کرده و چگونه گذر زمان این مشکلات را آشکار کرده است. در انتها نیز بهتر است باری دیگر اشاره کنم نمره نهایی این نقد تنها مربوط به نسخه ریمستر بازی است و همچنان نسخه اصلی با توجه به زمان و پلتفرمی که روی آن عرضه شده به شدت عنوان خوب و قابل احترامی است.
Resolution
Platform: Nintendo Switch – Score: 5 out of 10
Titan Quest belongs to a golden time in the past. Relaunching it after almost a decade without improving any parts of its look and its gameplay in the 8th generation is not going to be congenial. Titan Quest was a great title once and the score given to its Anniversary Edition is considered for this edition only!
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Titan Quest بود که توسط ناشر آن یعنی THQ Nordic برای دنیای بازی ارسال شده است.)
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
آقا من نقدو نخوندم
ولی باید بگم quack ای در کار نیست
اسم درستش quake هست
اگه اشتباه نکنم احتمالا منظور نویسنده بازی QuackShot که سال ۱۹۹۱ برای مگادرایو عرضه شد. مگر اینکه یه غلط املایی ساده باشه…
نه منظورم همون Quake بود. اشتباه تایپی از خودم ـه… ممنونم که اطّلاع دادید.