خانه » نقد و بررسی نقد بازی Truberbrook × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۸/۰۱/۲۹ , 15:32:15 0 «تروبربروک» (Truberbrook) جدیدترین عنوان استودیو آلمانی btf است. این استودیو در حیطههای مختلفی مثل سینما و تلویزیون فعالیت دارد و اکنون با این اثر، پا به دنیای بازیهای ویدئویی هم گذاشته است. Truberbrook در سبک ماجرایی اشاره و کلیک ساخته شده و ایده و طرح کلی قصهاش از آثاری مثل Twin Peaks و The Twilight Zone الهام گرفته شده است. با نقد و بررسی این بازی همراه دنیای بازی باشید. این نقد پس از تجربه ۷ ساعت از بازی نوشته شده است. بلک لاجم را آرزوست ویژگی خاصی که این اثر را از عناوین مشابهش جدا میسازد و به آن هویت و کلیتی خاص میبخشد، ظاهر و گرافیکی است که سازندهها برای محصولشان برگزیدهاند. تمامی محیطهای بازی، اعم از پسزمینه و شهرها، به صورت دستی و به مدل انیمیشنهای استاپ موشن ساخته و مدلسازی شده و سپس تیم سازنده با استفاده از اسکنرهای سه بعدی و فوتوگرامتری تمامی این محیطهای دستساز را به کامپیوتر انتقال دادهاند. سپس تغییرات نهایی مثل نورپردازی و طراحی شخصیتها و نحوه تعاملشان با محیط را طراحی کردند. حتی نحوهی طراحی شخصیتهای بازی نیز به گونهای است که امکان ندارد حدس بزنید به صورت سه بعدی طراحی شدهاند و مشابه محیطهای بازی، دستی مدلسازی نشدهاند. انتخاب این روش ساخت، هزینه و وقت بسیاری از هر تیمی میگیرد. با وجود سختیهای فراوان و مدت زمان بالای تولید چنین محصولی، نتیجهی نهایی به قدری شیرین و خاص است که گویی تمامی آن زحمات و شب بیداریها را توجیه میکند. دقیقا مشابه انیمیشنهای استاپ موشن که مدت زمان ساختی بین سه تا پنج سال دارند، ولی همچنان هنرمندانی خلاق در گوشه و کنار دنیا با اهتمام دست به تولید این شیوه خاص از فیلم میزنند. این جادو و ظاهر بسیار دوستداشتنی در Truberbrook نیز قابل مشاهده است. محیط و شهرها به لطف طراحی دستی و واقعیشان حس سورئال و عجیبی در خود دارند و در خلق اتمسفری همسو با قصه و محتوایش، بسیار موفق عمل میکند. پیشتر نیز بازیهای متفاوتی این روش ساخت و استایل هنری را برای محصولشان برگزیدهاند. عناوینی مثل Neverhood، Armikrog، Lumino City و The Dream Machine. به همین دلیل بازیهای ویدئویی با این سبک از محصولات و روش تولید غریبه نیستند. این تنوع در ساخت و استفاده از روشهای ساخت متنوع و فرمهای بصری گوناگون، جدای از تنوع بخشی به این هنر، به سازندهها اجازه میدهد که از روشهای خلاقانه و نوینی با یک بازی ویدئویی روبرو شوند و شیوههای تازهای را برای تعریف آن بکار ببرند. این امر به خودی خود در تعالی هرچه بیشتر هنر در این صنعت و گسترش دامنهی هنری آن در مدیومهای گوناگون بسیار موثر است و امید است که بازیسازان بیشتری در آینده از این قبیل شیوههای خلاقانه برای خلق و ساخت آثارشان بهره ببرند. از همین حرکات و خلاقیتهای کوچک است که حرکت و موجی پا میگیرد و در نهایت به رشد کلیت یک مدیوم و بازشدن درگاههای جدیدی منجر میشود. مهمترین عنصر و موتور محرکه یک ماجرایی اشاره و کلیک، همیشه قصه و روایت بوده است. از عناوین قدیمی و به نوعی پدران این سبک مثل Colossal Cave Adventure، Zork، The Secret Of Monkey Island گرفته تا محصولاتی تازهتر مثل Grim Fandango، Syberia، Machinarium و بسیاری دیگر، تمامیشان ضمن برخورداری از ظاهر و موسیقی مناسب، همیشه قصه بوده که آنها را اینچنین خاص و بهیادماندنی ساخته و باعث شده که بعد از گذشت چند دهه از عمر بسیاری از آنها، همچنان به جزئی جدایی ناپذیر از خاطرهی جمعی بسیاری بدل شوند. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی و حرکت ماجراییها از متن به تصویر، این عنصر هیچوقت به طور کامل از آنها رخت برنبست. هنوز هم بعد از گذشت سالیان دراز، سبک ماجرایی را با قصه، شخصیتپردازی و طنز دلنشیناش میشناسند. ما درون یک رویا زندگی میکنیم نقطه ضعف Truberbrook نیز در همین قصه نهفته است. بازی ضمن برخورداری از طراحی هنری و استایل گرافیکی عالی، قصهی متوسطی دارد. بازی خوب شروع میشود، تا نیمهها خوب روایت میشود، ولی ناگهان در یک سوم پایانی همه چیز سرعتی بسیار به خود میگیرد و با اهتمامی عجیب سعی میکند مخاطب را به تیتراژ پایانی رهنمود کند. کلیت قصهی بازی پتانسیل بالایی داشت، نسبتا خوب از عناوین مورد الهامش الگو گرفته بود و در ساخت دنیا و پرداخت شخصیتهایش تاحدودی موفق ظاهر شده بود؛ ولی در پایان، به مثابه سریالی که در نیمههای پخش کنسل میشود، خودش را به اتمام میرساند. قصه و دنیای بازی پتانسیل این را داشت که هفت ساعت دیگر نیز ادامه داشته باشد، محیطها و شخصیتهای تازهای را معرفی کند و دنیای سورئال و مرموز بازی و شهر «تروبربروک» را عمیقتر به تصویر بکشد، که متاسفانه هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد. دلیل این امر شاید به نحوهی ساخت دشوار و پرهزینه بازی برگردد که سازندهها را مجبور کرده صرفا به خلق بخشی از ایدهها و پتانسیل حقیقی محصولشان بسنده کنند. دلیل هرچه که هست، فقط افسوس باقی میگذارد که پتانسیلی به این خوبی به هدر رفته و به بار ننشسته است. قصهی بازی در اواخر دهه شصت میلادی و در آلمان اتفاق میافتد. داستان در خصوص فیزیکدانی آمریکایی به نام «هنز تنهاوزر» (Hans Tannhauser) است که برندهی بلیط بخت آزمایی به مقصد شهر کوچک و حاشیهنشین «تروبربروک» آلمان شده است. فقط مساله اینجا است که وی هیچوقت در این بخت آزمایی شرکت نکرده بود و برنده شدن در رخدادی که حتی در آن شرکت هم نداشتی آن را عجیبتر نیز میسازد. با تمامی این مسائل، وی به دلیل دوری از شلوغی شهر و کار بر روی پروژهاش، راهی این شهر کوچک میشود. ولی در همان اولین شب اقامتش در شهر، متوجه میشود که بعید است کمترین وقتی برای کار بر روی پروژهاش به او دست بدهد. قصهی بازی بسیاری از کلیشهها محبوب و دوستداشتنی ژانر و محصولات مورد الهامش را رعایت کرده. یک شهر کوچک و دور افتاده به ظاهر ساده که در پشت پردهی ظاهرش، رازها و تاریکیهای سر به مهر بسیاری خفته و قهرمانی از همه جا بیخبر که به ناگه وسط تمامی این رخدادها و اتفاقات میافتد و همراه با مخاطب دست به رازگشایی از حقایق و پردهبرداشتن از هویت حقیقی شهر میزند. یکی از بهترین صحنههای بازی که شش دقیقه موسیقی ایندی راک بینظیری همه چیز را تحت شعاع خویش قرار میدهد و اتمسفری بس محشر خلق میکند. Truberbrook در ساخت دنیای مخصوص خویش بر این کلیشهها خوب عمل میکند، ولی همانطور که پیشتر گفتم، در میانههای کار گویی خبر کنسل شدنش را میشنود و صرفا سعی میکند در شلختهترین و سریعترین حالت ممکن سر و ته همهچیز را هم بیاورد. گیمپلی بازی اصول کلی این سبک را رعایت کرده است. اساس بازی بر گشت و گذار در محیط، صحبت با اهالی و حل تعدادی معمای محیطی است. معماهای بازی نیز غیر از فصل چهارم، کمترین چالشی برای مخاطب ایجاد نمیکنند و به همین دلیل بازی بیشتر شبیه به ماجرایی تعاملی میماند. فصل چهارم با وسیعتر کردن نقشه و افزایش تنوع ماموریتها، مقداری چالش پیشروی مخاطب قرار میدهد. هرچند که متاسفانه در فصل بعدی ادامه پیدا نمیکند و بازی در مرحله پنجم به انتها میرسد. بازی خوشبتختانه صرفا به ظاهری زیبا بسنده نکرده و موسیقی و صداگذاریش نیز از کیفیتی بسیار خوب بهره میبرند. تمامی شخصیتها از دوبله انگلیسی و آلمانی برخوردارند و صداگذاران نیز، خصوصا شخصیتهای اصلی، به خوبی توانستهاند از عهده وظایف خویش بر آیند. موسیقی نیز نقش محوری و مهم خود را در ساخت اتمسفر و حس و حالی جادویی و دوستداشتنی که خاص این قبیل آثار است به خوبی به انجام میرساند و جای هیچگونه شکوهای باقی نمیگذارد. در نهایت، Truberbrook عنوان متوسطی است. تمام کردنش نهایت به هفت یا هشت ساعت زمان نیاز داشته باشد و قصهاش دقیقا در نقطهای که باید اوج بگیرد و شخصیتها را وارد فاز تازهای بکند، تمام میشود. ولی اتمسفر کلی و ظاهر بسیار زیبایش به قدری به دل مینشینند که به ضعفهایش میچربند و ارزش یکبار تجربه و بودن در این شهر کوچک آلمانی را ارزشمند میسازد. Resolution Platform: PC – Score: 7 out of 10 Truberbrook is a mediocre experience, its story had so much potential but just in the moment that I expect to see some twist or a major hit, it just showed me the end. It was like some tv shows that get cancelled during their run and the makers should just somehow finish everything. But aside story, the visuals are stunning and mixed with its beautiful music, it will just stoned you. Overall, Truberbrook is worth for playing, for all point & click adventure lovers or newcomers to this genre. (نقدی که مطالعه کردید نسخه منتقدین بازی Truberbrook بود که توسط ناشر آن برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده علی فتحآبادی PlayStation Proکنسول Xbox Oneکنسول Xbox One X نقد و بررسی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.