نقد بازی Fade To Silence
عناوین سبک بقا معمولا المانهای خاص و متفاوتی نسبت به دیگر ژانرها دارند. موفقیت یک بازی در این سبک هم طبیعتا مسیر متفاوتی با دیگر بازیها دارد. بازی Fade To Silence عنوانی است در سبک بقا و زاویهی دید سوم شخص که بیش از یک سال در مرحلهی دسترسی زودهنگام برای کاربران استیم بوده است. وقتی با یک اثر در سبک بقا طرف هستیم، طبیعتا در بازی نیروهایی داریم که جان شما را به خطر میاندازند. در برخی از عناوین این نیرو میتوانند زامبیها باشد. در برخی دیگر راهزنان، حیوانات و … . اما در FTS این نیروی تخریب کننده، آب و هوا است. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Fade To Silence با دنیای بازی همراه شوید.
آخرین فصل دنیا؛ زمستان
فضای داستانی بازی به صورت وهمآلود و با ایجاد پرسشهای فراوان در ذهن مخاطب آغاز میشود. شخصیت اصلی بازی با نام «اَش» (Ash) در اتاقی که نمیدانیم کجا است در وسط برف و بوران زنده میشود. در ابتدا چیزی که متوجه میشویم این است که ظاهرا یک نیروی شر بر دنیا مسلط شده و فضایی آخرالزمانی در سطح زمین به وجود آمده است. تا چشم کار میکند همه جا پر از برف است و شرایط جوی زمین تماما طوفان و کولاک است. گویی زمین وارد یک زمستان سهمگین و بی انتها شده است. خب چنین فضایی قطعا شرایط مناسبی برای یک بازی در سبک بقا است. مبارزه برای زنده ماندن در این زمستان بیرحم مطمئنا جذاب خواهد بود. از طرف دیگر مواجهه با نیروهای مرموز شیطانی هم داستان را به حد کافی جذاب خواهد کرد.همانطور که اشاره کردیم فضای بازی وهم آلود است و در ابتدای بازی سوالهای زیادی در ذهن مخاطب شکل میگیرد؛ چرا دنیا به چنین روزی افتاده است؟ این نیروی اهریمنی چیست؟ البته به مرور با پیشروی در داستان کم کم شرایط برایتان روشنتر میشود. در طول بازی با افراد مختلفی روبرو میشوید و در ابتدای آشناییتان آنها از شرایط خود و محیط اطراف حرف میزنند. به مرور و با کنار هم گذاشتن همین اطلاعات شناختتان از شرایط حاکم بیشتر میشود. قبل از این اشاره کردیم که هدف بازی زنده نگه داشتن شخصیت اَش است. البته اَش یک دختر هم دارد. گرسنگی، دمای بدن و میزان سلامتی سه فاکتور اساسی هستند که تمام تمرکز شما باید روی اینها باشد. به دفعات پیش آمده که دختر اَش پیش او از گرسنگی ناله میکند. البته وظیفه شما فقط مدیریت منابع برای خود و فرزندتان نیست. با گشت و گذار در محیط و آشنا شدن با دیگر بازماندگان میتوانید آنها را به کمپ خود دعوت کنید و هریک را مسئول جمعآوری منابع خاصی بکنید. به این صورت بخشی از دغدغهتان پیرامون تهیه منابع رفع خواهد شد. با دعوت از افراد مختلف و ساخت و ساز در کمپ به مرور پناهگاهتان گستردهتر خواهد شد.
شیاطین زمستانی
اما همه چیز به دوام آوردن در این زمستان سهمگین خلاصه نمیشود. بازی وقتی چالش برانگیز میشود که در حال تلاش برای زنده ماندن از یک طوفان ناگهانی هستید که هیولایی سد راهتان میشود. تعداد این موجودات چندان هم کم نیست و بخش زیادی از توانتان صرف مبارزه با دشمنان میشود. تا اینجا با دو بخش اصلی گیمپلی بازی آشنا شدیم؛ جستوجو در محیط و مبارزه با دشمنان. در بخش اول بازی به زیبایی از پس وظایفاش بر میآید. نبرد با آب و هوای پویا و بیرحم بازی کاملا چالش برانگیز و جذاب است. پیدا کردن منابع مختلف در محیط قطعا برای هر بازیکنی لذت بخش خواهد بود. برای مثال یکی از این منابع چوب است. وقتی برای جستجو در محیط از کمپ اصلیتان فاصله میگیرید باید میزان کافی از منابع همراه خود داشته باشید تا در مواقع طوفان و کولاک در یک فضای سربسته پناه بگیرید و بتوانید برای خود آتش درست کرده و چندساعتی استراحت کنید. در این مواقع اگر چوب کافی نداشته باشید قطعا از سرما یخ میزنید!
بخش مهم دیگر این سبک از بازیها ساختوساز (Crafting) است. یکی از نکات مهم در این بخش مربوط به طراحی منو و ساز و کار ساختن کردن است. ساخت ابراز و لوازم مورد نیاز برای دوام آوردن در زمستان، بخش جدانشدنی این بازی است. در بسیاری از بازیها با منوهای پیچیده و گمراه کننده در بخش ساختوساز مواجه میشویم. اما FTS ساختار سادهای برای ساختوساز دارد و با کمترین سردرگمی از پس این کار بر میآیید. به طور کلی جستجو در محیط بسیار لذتبخش و روان از آب درآمده است. اما مهمترین مشکل بازی مربوط به سیستم مبارزات بازی است. وقتی وارد فاز مبارزه با یک دشمن میشوید بازی ناگهان آن روی خود را به شما نشان میدهد. همه چیز در بخش مبارزه بسیار خشک و ناکارآمد است. از تیرکمان گرفته تا مبارزهی فیزیکی. هدف گرفتن با تیروکمان یکی از بدترین و اعصاب خردکنترین تجربیات شما در دوران بازی کردنتان خواهد بود. نبردهای تن به تن هم از کمترین تنوعی برخوردارند. انیمیشنهای خشک و مصنوعی مبارزات را هم به این معجون اضافه کنید تا همه چیز تکمیل شود. واقعا مشخص نیست سازندگان چطور توانستند چنین سیستم مبارزه سطحی و کم عمقی را طراحی کنند. البته در طراحی این سیستم الهاماتی هم از بازیهای فرامسافتور (From Software) گرفتهاند. البته این الهامات فقط به قرار دادن نوار نیرومندی (stamina) برای مبارزات محدود میشود. هر جاخالی دادن و هر ضربه با سلاحهای سرد بخشی از این نوار را مصرف میکند. البته میزان این مصرف و سرعت پر شدن این نوار منطقی است و از این جهت مشکلی وجود ندارد. ظاهرا سازندگان سعی داشتند تا با اضافه کردن این نوار به عمق مبارزات اضافه کنند. اما ساختار کلی نبردها به حدی سطحی و معیوب است که نتیجهی نهایی به هیچ وجه قابل قبول نیست. گرافیک فنی بازی هم حرف خاصی برای گفتن ندارد.
مخصوصا طراحی چهرهها را شاید بتوان درحد چند نسل قبل دانست. البته در بخش هنری اوضاع کمی بهتر است و با مناظر بعضا خوبی روبرو میشویم که کمی فضای بازی را از یکنواختی در میآورند. اما در کل پس از چند ساعت محیطهای بازی تکراری میشوند و همیشه حس میکنید که این محیطها را قبلا هم دیدهاید. موسیقی و صداگذاری بخش مهمی از بازیهای سبک بقا را شکل میدهند و وظیفه مهم فضاسازی را برعهده دارند. اما در بازی Fade To Silence جلوههای صوتی هیچ کمکی به بازی نمیکنند و به هیچ وجه مناسب نیستند. از برخی شخصیتهای بیروح گرفته تا موسیقی یک نواخت و بدون هیجان همه دست به دست هم دادند تا جذابیت بازی را کم کنند.
یک جهنم سرد
در آخر باید گفت FTS ایدههای جذابی دارد. اما در پیادهسازی این ایدهها چندان موفق نبوده است. اتفاقا ایدهی اصلی بازی یعنی مبارزه با آب و هوا بسیار جذاب و چالش برانگیز است. اما دیگر بخشهای بازی از جمله مبارزات، ضربه شدیدی به بازی زدهاند. FTS به واسطهی همین ایدهی جذاب آب و هوا، تجربهی چندان بدی نخواهد بود. ولی مطمئن باشید در آینده هیچ چیز از این بازی در ذهنتان ماندگار نخواهد شد.
این متن بر اساس تجربه ۱۷ ساعته ی نسخه ارسالی سازنده نوشته شده است.
Resolution
Platform: PC _ Score: 6 out of 10
Surviving elements and resources are a bit of a challenge in this game which is a good thing considering the game’s genre. On the other hand combat systems, graphics and are in low quality
(نقدی که مطالعه کردید، بر اساس نسخهی منتقدین بازی Fade To Silence بود که توسط ناشر آن یعنی THQ Nordic برای دنیای بازی ارسال شده است.)