انسان همیشه راهی مییابد
خانه » سینما و تلویزیون
ژانر علمی_تخیلی ژانری بسیار گسترده است که همیشه طرفداران مخصوص خود را داشته؛ اما آثاری در این ژانر وجود دارند که علاوه بر هواداران همیشگی، نگاه بسیاری از مخاطبین دیگر را نیز به خود جلب میکنند. بلاک باستر The Wandering Earth محصول کشور چین، جدیدترین شاهکار این ژانر است. در ادامه با نقد فیلم The Wandering Earth همراه دنیای بازی باشید.
داستان در آیندهای نزدیک اتفاق میافتد. کرهزمین به طور آهسته به سوی نابودی پیش میرود و هیچ فرد یا دولتی هم اهمیتی برای این موضوع قائل نمیشود، تا زمانی که حتی فاجعهای عظیمتر شروع میشود. عمر خورشید رو به پایان است و به زودی تبدیل به یک کوتوله سرخ شده، با گسترشاش زمین را در خود فرو میبرد. و این اولینبار است که مردم جهان، خطر انقراض نسل انسان را در یک قدمی خود میبینند. حالا تمام جهان تنها بر یک هدف متمرکز شده است. بقا! راه حل بشر برای نجات، انتقال کرهی زمین از منظومه شمسی به منظومهای دیگر در فاصله ۴.۲ سال نوری از ماست. بر همین اساس نیز برای اولین بار در تاریخ بشر اتحادی جهانی شکل میگیرد. ملتها به دور هم جمع میشوند و یک حکومت مرکزی به نام دولت متحده جهانی تشکیل میدهند. با برنامهریزی دولت متحده جهانی، ده هزار موتور پیشران فوقالعاده عظیم ساخته میشود. کمی بعد نیمی از جمعیت جهان به دلیل سیلهای مصیبتباری که به علت توقف چرخش زمین توسط موتورهای جانبی ایجاد شده، از بین میروند. با یخ زدن سطح زمین به دلیل فاصله گرفتن از خورشید، انسانها مجبور میشوند زیر موتورهای پیشران، شهرهای زیرزمینی بسازند تا از گزند بلایا در امان بمانند. اما متاسفانه به دلیل ناکافی بودن منابع، امکان اقامت در این شهرها تنها با کشیدن قرعه به یک جمعیت باقیماندهی مشخص تعلق میگیرد.
در صحنه ابتدایی فیلم، با سه شخصیت اصلی آشنا میشویم. «لیو پیانگ» که فضانوردی چینی است و به زودی از طرف دولت متحده جهانی به ماموریتی اعزام میشود تا در ایستگاه فضایی جهتیابی خدمت کند؛ پسرش «لیو کی» که در آن زمان تنها چند سال دارد و نهایتاً پدر زنش «هان زیانگ» که قرار است در نبود او از لیو کی مراقبت کند. تنها در همین چند دقیقه ابتدایی، مخاطب ارتباط خوبی با کاراکترهای داستان برقرار میکند و این تنها به لطف اجرای خوب بازیگران و شخصیت پردازی قویای است که در فیلمنامه جای داده شده است. با اینکه تنها چند خط دیالوگ در این سکانس وجود دارد، اما شما میتوانید احساسات عمیقی را در گفتوگوها بیابید. بهعنوان مثال اندوه لیو پیانگ از تنها گذاشتن پسرش همزمان با افتخارش به عملیاتی که انجام میدهد، به خوبی به تصویر کشیده شده است. در تمام طول فیلم، شخصیت پردازی به صورت کوتاه اما مفید و فقط برای کاراکترهای اصلی اعمال میشود. به عنوان مثال ما لیو پیانگ را از طریق احساساتش نسبت به ساکنان زمین و مخصوصا خانواده اش میشناسیم. با لیو کی از طریق نفرتی که به دلیل مرگ مادر از پدرش دارد و همین طور حس محافطتیای که به خواهر ناتنیاش دارد، ارتباط برقرار میکنیم. اما شخصیت هان زیانگ تا اواسط فیلم پوشیده است. در فلشبکی بعد از مرگ او، شاهد گذشته هان زیانگ، احساسات او نسبت به دنیای اطراف و نجات دختری کوچک (که بعدا خواهر ناتنی لیو کی میشود) توسط او هستیم. به این شکل، مخاطب بعد از مرگ زیانگ، با او همدردی میکند و به خاطر از دست دادنش افسوس میخورد!
ریتم داستان بسیار هماهنگ است. داستان در شروع با ریتمی کند ماجرا را پسش میبرد تا فرصت کافی برای شناخت شخصیتها داشته باشیم، سپس توضیحاتی سریع اما کامل و دقیق از روند انحطاط سیاره و خودخواهی و بیتوجهی انسانها به این موضوع ارائه میدهد و سپس تا زمان رسیدن به نقطه اوج داستان، لحظه لحظه سرعت میگیرد. سرعتی میخکوبکننده که آدرنالین خونمان را مرتباً بالا برده و باعث میشود خود را در وقایع و مخاطرات فیلم شریک بدانیم.
در دومین فیلم پرفروش چین و پرفروشترین فیلم غیر انگلیسی زبان، جدا از داستان عالی، اصلی ترین عامل را شاید بتوان جلوههای ویژهی ناب آن معرفی کرد؛ از سکانسهای بین ستارهای تا خلق محیط و شهرهای یخ زده و به تصویر کشیدن موتورهای غولپیکر رانشی. تصاویر سیاره مشتری و تاثیر آن بر کرهی زمین در عین شگفتانگیز بودن، کاملاً حقیقی به نظر میرسد. همچنین ساختمانهای یخزده شانگهای و موتورهای عظیم رانشی با جزئیات بسیار و کامل و دقیق تصویر شداند. البته این سکانسهای بی نقص نیازمند یک پیشتولید طولانی و خستهکننده بودهاند. جالب است بدانید که یک تیم متخصص سیصد نفره، کار سه هزار نقشه مفهومی و هشت هزار آینهکاریای که برای سکانس شهر یخزده لازم بوده را در پانزده ماه انجام داده است. گروه عکاسی نیز به مدت طولانی در تلاش بود تا از همهی لوکیشنهای مورد نیاز عکسهایی با رزولوشن بالا بگیرد. همچنین کارگردان فیلم، «فرنت گو» (Frant Gwo)، چهار دانشمند را از آکادمی علوم ملی چین به عنوان مشاور به خدمت گرفته تا وقایع فیلم تا جای ممکن علمی و دقیق باشند.
گذشته از مباحث فنی و کارگردانی، موسیقی متن فیلم بسیار مهیج و دلهرهآور تنظیم شده و این موضوع به صحنههای اکشن کمک زیادی کرده است. بازیگران فیلم نیز به خوبی دستچین شدهاند که از جملهی آنها میتوان به «وو جینگ» (Wu Jing) ستاره رزمیکار اشاره کرد که در فیلم نقش لیو پیانگ را ایفا میکند. نکته قابلتوجه دیگر در مورد بازیگران فیلم این است که تقریبا تمامی نقشهای کمرنگ و فرعی را هم بازیگران باسابقه و بعضا شناختهشده بازی کردهاند.
نکته مثبت دیگر که در فروش خارج از خانه فیلم تاثیر بهسزایی داشته، نبود تبلیغات سیاسی برای کشور چین است. در فیلم، بازیگران از هر نژاد و رنگ پوستی حضور دارند و مخاطب نقش همهی کشورها را در نجات زمین یکسان میداند.
The Wandering Earth یک اثر صرفاً سرگرمکننده و پر از جلوههای بصری چشمنواز در ژانر علمی_تخیلی است اما این بدان معنی نیست که فیلم از پیامی بامعنا خالی است. در تمام مدت داستان، به طور نامحسوس از غرور انسان و عدم توجه او به محیط زندگی خود صحبت میشود. آتشسوزیهای بزرگ، آلوده شدن اقیانوسها، رشد بیرویه جمعیت انسانها و انقراض بیشمار گونههای جانوری تنها گوشهای از مواردی است که در فیلم به آنها اشاره شده و اینها موضوعاتی است که بشر همین حالا نیز در حال دست و پنجه نرم کردن با آنهاست. هشدار فیلم واضح و روشن است: اگر انسانها تغییر نکنند، تبعات سنگینی در انتظارشان است.
به طور خلاصه، این فیلم را میتوان شاهکار ژانر علمی-تخیلی چین عنوان داد، شاهکاری که میتواند راه را برای دیگر فیلمهای این ژانر گشوده و تاثیری تاریخی در سینمای این کشور اعمال کند. اگر به دنبال اثری متفاوت، چشمنواز و سرگرمکننده در ژانر علمی_تخیلی هستید، این فیلم بهترین گزینه برای شماست.
کارگردانی عالی
داستانی قوی و مهیج
جلوههای بصری فوقالعاده
بازی درخشان بازیگران
به متن رجوع شود!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.