از زمان اختراع بازیهای ویدئویی تاکنون باگذشت زمان و با تعویض نسل گیمرها و سرگرمیها، به صورت پیوسته با محصولاتی روبهرو میشدیم که به منظور جذب مخاطب بیشتر، گیم پلی را ساده و سادهتر میکردند. این مسئله تا اواخر دههی قبل و عرضهی «ارواح شیاطین» (Demon Souls) ادامه داشت؛ اما پس از عرضه مجموعه ارواح، شرکتهای بسیاری شروع به تقلید و الگوبرداری از آن کردند و روند یاد شده تا حدی اصلاح شد. با وجود این، همهی آنها به موفقیت دست پیدا نکردند. بازی «سقوط روشنایی» (Fall of Light: Darkest Edition)، یکی از همان نمونههای الگوبرداری شده از مجموعه ارواح است که توسط RuneHeads توسعه یافته و شرکت ۱C Entertainment وظیفه انتشار آن را بر عهده گرفته است. این بازی هماکنون برای پلتفرمهای ویندوز، مک و سوییچ در دسترس است. در ادامه قصد داریم بازی سقوط روشنایی را در کنسول سوییچ بررسی کنیم. با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Fall of Light: Darkest Edition، همراه دنیای بازی باشید.
این نقد بعد از انجام حدود ۱۵ ساعت از بازی نوشته شده است.
شروع و پایان نسل روشنایی
در آغاز تنها فریادهای توخالی و زجرآور وجود داشت. دورهای که ارواح در هم تنیده و در زندانی از پوچی گرفتار شده بودند؛ اما پس از مدتی موجودی به نام Luce ظهور کرد و با خود گرما و روشنایی را به همراه آورد. سپس عصر انسانها آغاز شد و برای ۱۳ قرن همهچیز در صلح و آرامش ادامه یافت.
با وجود این یک نیروی تاریک به نام «وحشت» Fear بیکار ننشسته و بهمرور شروع به گستراندن مجدد تاریکی کرد. تا اینکه در قرن چهاردهم اولین دورهی تاریکی آغاز شد. شیاطین حمله کرده و دنیا را به تصرف خود درآوردند و وجود آن را از Luce پاک کردند. افراد بسیار کمی شجاعت مقابله را با این شرایط داشتند. قهرمان داستان یکی از آنها است که سعی دارد دخترش را که از آخرین بازماندههای خالص نسل روشنایی است به محلی امن منتقل کند.
داستان بازی در بعضی مواقع شباهتهای انکارناپذیری با مجموعه سولز دارد. با وجود این روایت قابلقبول را به شما ارائه میدهد. از طرفی به مانند آن برای بهتر متوجه شدن داستان باید با جستجو در محیط و پیدا کردن نوشتهها سرگذشت سرزمین را مطالعه کنید.
آغاز عصر تاریک
سبک بازی سقوط روشنایی، تقریباً ترکیبی از روگ لایک (Rouge like) و نقشآفرینی با دوربین ایزومتریک است. برای درک بهتر میتوانید مجموعه ارواح تاریک را با دوربین بالا به پایین تصور کنید.
در سقوط روشنایی نیز به مانند ارواح تاریک وظیفه دارید با کشتن دشمنان بخشی از روح آنها را به منظور افزایش سطح خود جمعآوری کنید. محلهای ذخیرهسازی نیز مجسمههای Luce هستند که نقش همان بون فایرها را ایفا میکنند. البته با این تفاوت که شما نقش پدری را ایفا میکنید و تنها وقتی میتوانید بازی را ذخیره کنید که همراه با فرزندش به جلوی مجسمه بروید. صد البته با این کار همهی دشمنان بازی دوباره زنده میشوند. از طرفی مانند سری ارواح دارای یک خط استقامت هستید که با خالی شدنش توان انجام مبارزه، دفاع یا دویدن را به طور موقت از دست میدهید. همچنین طلسمی را با خود حمل میکنید که وظیفه پر کردن جانتان یا تبدیل موقت شما به یک موجود قدرتمندتر را فراهم میکند. لازم به ذکر است که برخلاف مجموعهی ارواح با مردنتان برای همیشه امتیاز تجربه کسب شده را از دست میدهید و دیگر فرصتی برای بازیابی آن ندارید.
همانطور که گفته شد با جمعکردن ارواح میتوانید افزایش سطح پیدا کنید؛ اما در بازی مورد بررسی هیچ صفحهی تواناییهای شخصی ندارید. بلکه افزایش قدرت تنها به معنای کمی بیشتر شدن خط استقامت و سلامتی است و شما هیچ اختیاری در آن ندارید. همین موضوع در رابطه با کولهپشتی نیز صدق میکند. شما چیزی به این نام ندارید؛ در واقع تنها چهار نوع سلاح یا سپر میتوانید در آن واحد با خود حمل کنید و بقیهی اشیا را روی زمین رها خواهید کرد. همچنین هیچکدام آنها به جز یک توضیح محدود در مورد نوع کارایی، چیزی از میزان آسیب یا دیگر مشخصاتی که به دشمن وارد میکنند به شما نمیگویند و معمولاً مجبور خواهید بود با آزمون و خطا این مسئله را بفهمید. با وجود این با بیش از ۱۰ نوع مختلف سلاح روبهرو هستید که تنوع خوبی دارند.
دختری که با شما همراه است نقشی کلیدی در مبارزات و روند بازی ایفا میکند. هنگام شروع مبارزه وی در نقطهای مینشیند تا شما دشمنان را شکست دهید؛ اما اگر نزدیک به وی مبارزه کنید، قدرت شما افزایش پیدا میکند. البته این کار خطراتی را نیز به دنبال دارد؛ زیرا دشمنان میتوانند به او هم آسیب وارد کنند. هرچند هوش مصنوعی آنها ایراد داشته و این مسئله را نادیده میگیرند، مگر اینکه ضرباتشان به صورت تصادفی به او برخورد کند. این موضوع حس استرسی که سازندگان میتوانستند در هنگام مبارزات به بازیکن القا کنند را به سادگی از بین میبرد.
با کشته شدن دخترتان شما پس از مبارزه باید به بالین او رفته و زندهاش کنید. همچنین اگر کشته شوید او هم در این محل میمیرد؛ اما با شما به محل ذخیرهسازی آخر بازنمیگردد. شما در این زمان وظیفه دارید به محل سابق برگشته و دختر خود را زنده کنید. از طرفی فاصله گرفتن زیاد از این دختر باعث میشود سایههایی به او نزدیک شده و دختر را بدزدند. در چنین حالتی باید در محیط گشت زده و او را پیدا کنید؛ اما توصیه میکنم در صورت رخ دادن چنین اتفاقی از بازی خارج و دوباره به آن وارد شوید؛ زیرا به هیچ عنوان نمیدانید او را کجا بردهاند و ممکن است بدون نتیجه بیش از یک ساعت در محیط جستجو کنید.
شما میتوانید به دختر خود بگویید در نقطهای توقف کند یا دنبال شما بیاید؛ اما هوش مصنوعی او در بعضی مواقع بسیار بد عمل کرده و به سادگی در تلهها افتاده، کشته میشود یا حتی متوجه فرمان شما نیز نمیشود. به نظر میرسد سازندگان برای رفع این مشکل دکمهای را قرار دادهاند که تا زمان نگهداشتن آن، قهرمان داستان، دست دختر خود را میگیرد و با خود جابهجا میکند؛ اما همانطور که گفته شد، با توجه به عملکرد نه چندان خوب هوش مصنوعی مجبور خواهید بود مدتزمان زیادی را به فشردن این کلید اختصاص دهید. از طرفی سرعت حرکت دختر از شما کمتر است و به سادگی جا میماند و اگر بخواهید بدوید این مسئله تشدید میشود؛ بنابراین از سرعت حرکت شما نیز تا حد زیادی کاسته خواهد شد که میتواند آزاردهنده باشد.
مشکلات یاد شده در رابطه با دشمنان نیز وجود دارند؛ هوش مصنوعی آنها باعث میشود در بسیاری مواقع به سادگی در تلهها گیر بیفتند. البته به شکل عجیبی نسبت به سقوط در درهها مقاوم هستند. بهعلاوه ضربات دشمنان روی هم دیگر تأثیر منفی دارد. برای مثال با قرار دادن یک شمشیرزن در مسیر شلیک یک جادوگر یا کماندار باعث کشته شدن وی میشوید. با وجود این به دفعات خواهید دید که در زمان نزدیک شدن به شما یا فقط با لمستان بدون هیچ دلیلی افتاده و جان خود را از دست میدهند.
مشکلات بازی امکان انجام یک تقلب بزرگ دیگر را نیز برای شما فراهم میکنند. بازی تعداد دفعات مرگ شما را حساب میکند؛ اما برخلاف مجموعه ارواح، ذخیرهسازی لحظهای ندارد. کسانی که مجموعه ارواح را بازی کرده باشند میدانند اگر بدون رسیدن به محل بون فایر بعدی بمیرند و نتوانند به آنجا بازگردند یا حتی صدها بار بمیرند، با هر بار زنده شدن، بازی خود را ذخیره میکند. حتی اگر در میانهی راه از بازی خارج شوید از همان نقطه باید کار را ادامه دهید؛ اما این مسئله در سقوط روشنایی صدق نمیکند. فرض کنید ده مرتبه مردهاید و به یک مجسمه میرسید؛ اما پس از آن چهل مرتبه میمیرید و تعداد مرگهای شما به پنجاه میرسد. حال از بازی خارج یا به صفحهی اصلی بازگردید و دوباره کار را شروع کنید. خواهید دید که در چرخهی ده قرار دارید، دخترتان در کنار شما ایستاده و همهی امتیازهایتان حفظ شده است.
همچنین چینش دشمنان نیز به خوبی انجام نشده و در بعضی مواقع در کنار مجسمهی مذکور قرار دارند. به این معنی که بهمحض ذخیرهسازی زنده شده و در همان لحظه به شما حمله میکنند.
محیط، بزرگترین دشمن شما
محیطهای طراحی شده برای سقوط روشنایی از تنوع بسیار بالایی برخوردار هستند و از شهر تا کوه و جنگل و مقبرههای تاریک را در برمیگیرند؛ اما طراحی فنی و هنری بازی با مشکلات بسیاری مواجه است. برای نمونه در کف خیابانهای بعضی نقاط شهر هیچ طراحی خاصی نمیبینید و سازندگان به رنگ کردن آن با خاکستری اکتفا کردهاند. در کل باکیفیت بافتهای بسیار ساده و ضعیفی در همهچیز روبهرو هستیم. از طرفی نرخ بهروزرسانی تصویر نیز با مشکلات بسیاری روبهرو است و بهدفعات کاهش پیدا کرده و با پرش تصویر مواجه خواهید شد. این که در یک محیط شلوغ یا خلوت باشید یا حتی روی حالت خانگی و قابلحمل بازی میکنید، تفاوتی در این موضوع ایجاد نمیکند.
نورپردازی بازی نیز به خوبی صورت نگرفته است. درست است که بازی از پیش زمینهای تاریک بهره میبرد، اما در بعضی مواقع محیط به حدی تاریک است که موانع بهخوبی دیده نمیشوند؛ حتی اگر فانوس خود را روشن کرده باشید. این مسئله به علت زاویهی دوربین و امکان نداشتن چرخش آن نیز به وجود میآید.
طراحی، نورپردازی و زاویه بد دوربین همچنین باعث میشود نتوانید اهرمهای موجود در دیوار، درها یا اشیا قابل تعامل را به سادگی تشخیص بدهید و مجبور باشید مدت زیادی را در محیط بچرخید؛ آن هم در حالتی که ممکن است به سادگی از کنار یک کلید گذشته باشید. همهی این موارد در حالت قابلحمل بدتر میشود؛ زیرا محیط بازی در نمایشگر سوییچ از یک فیلتر بهره برده و تاریکتر خواهد بود.
صداگذاری و موسیقی بازی هم به صورت کاملاً محدود انجام گرفته و در بیشتر مواقع هیچ صوتی به گوش شما نمیرسد؛ اما همین میزان هم تقریباً به خوبی کار خود را انجام دادهاند.
گرفتار در تاریکی
بازی سقوط روشنایی، در تاریکی داستان خود گرفتار شده و با مشکلات بسیاری مواجه است؛ به همین دلیل ممکن است به سادگی باعث شود از بازی دلزده بشوید و آن را رها کنید؛ اما اگر با مشکلات یاد شده کنار بیایید با اثری که با ارفاق تنها ارزش یکبار تجربه کردن را دارد مواجه خواهید شد. در غیر این صورت و اگر از طرفداران ارواح تاریک نیستید به هیچ عنوان سمت آن نروید.
Resolution
Platform: Nintendo Switch – Score: 5 out of 10
The game of Fall of Light: Darkest Edition is trapped in the darkness of its story and faces many problems; therefore, it may easily cause the game to be boring and you just leave playing it. But if you deal with these problems, it is worth giving a shot. Otherwise, and if you’re not a fan of dark spirits, do not play it