خانه » سینما و تلویزیون
انیمیشن آمریکایی Disenchantment (افسون زدایی) کمدی سیاهی که حال و هوای سیمپسونها را در داستانی تاج و تخت گونه پیاده میکند و سومین اثر مت گرونینگ پس از سیمپسونها و فوتوراما میباشد. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید تا به معرفی این انیمیشن سریال بپردازیم.(اخطار: محتوای این اثر برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست)
ژانر: فانتزی٬ کمدی سیاه٬ قرون وسطایی فانتزی٬ کمدی شوکه کننده٬ سیتکام
کارگردان: مت گرونینگ Matt Groening
نویسنده: مت گرونینگ و جاش وین استین Josh Weinstein
استودیو: The ULULU Company٬ Rough Draft Studios
پخشکننده: نتفلیکس
سال پخش: از ۱۷ اوت ۲۰۱۸ و برنامه ریزی شده برای پخش در ۲۰۱۹
تعداد قسمتها: ۱۰
درجهبندی سنی: TV-14 با این حال در ایران برای رده بزرگسال توصیه میشود
سرزمین دریملند جاییست که در آن هر نوع موجود افسانهای که انتظارش را داشته باشید، وجود دارد. از غولهای قوی هیکل گرفته تا کوتولههایی که ریش دارند. پادشاه این سرزمین فردی به نام «پادشاه زاگ» است که دختری به نام «شاهزاده بین» دارد.
پادشاه زاگ برای به دست آوردن ثروت و قدرت بیشتر، قصد دارد که دخترش را با پسر پادشاه بنتوود مزدوج کند، اما مشکلی وجود دارد و آن مشکل چیزی نیست جز اینکه دخترش بین، فردی سرکش بیبند و بار و الکلی است. بین دختری است که هیچ چیزش شبیه شاهزادهها نیست، در میخانهی شهر به قمار میپردازد و دائما مدهوش و سرخوش است و چیزی به عنوان ازدواج با کسی دیگر در زندگیاش تعریف نشده است. با این حال پادشاه زاگ او را مجبور به تن دادن به ازدواج با شاهزاده بنتوود کرده و بین هم به ناچار این مقدر را قبول میکند. پس از از راه رسیدن کالسکه و کاروان بنتوودیها و خوش و بش کردن پادشاهان، پادشاه بنتوود پسرش گیزبرت شاهزاده را معرفی میکند که این یعنی بین باید با او ازدواج کند. قبل از مراسم ازدواج، بین شروع به بازدید از هدایایی می کند که برای مراسم فرستاده شدهاند و جعبهای کوچک نظرش را جلب میکند. وقتی بین جعبه را باز میکند، از داخل آن موجودی سیاه رنگ به بیرون میپرد که خود را «لوسی»، شیطان شخصی بین معرفی میکند. بین چندین بار تلاش میکند که لوسی را از بین ببرد اما موفق نمیشود و به ناچار او را به عنوان همراه در کنار خود میپذیرد. خلاصه این که همه چیز تا شروع مراسم ازدواج پیش میرود و آن مراسم در محلی کلیسا مانند اتفاق میافتد. راهب پس از پرسیدن موافق بودن بین با ازدواج و اصرار پدر بین برای ازدواج در نهایت با جواب منفی بین مواجه میشود و حلقهی ازدواج پس از پس زده شدن توسط بین به زیر تخت پادشاهی ساخته شده از شمشیر، میغلتد و شاهزاده گیزبرت به قصد برداشتن حلقه خم میشود که خود را به کشتن میدهد. اما پادشاه زاگ که مصر است ازدواج صورت بگیرد به پادشاه بنتوود میگوید که پسری دیگر برای ازدواج با دخترش دارند یا نه که آنها شاهزاده مرکمیر را معرفی میکنند. در همین حین الفی که سرزمین مخفی الفها را ترک کرده وارد مراسم میشود و خود را «الفو» معرفی می کند٬ پادشاه زاگ از آن جایی که می داند الفها میتوانند زندگی جاودانه به او ببخشند، جایزه ای برای گرفتن الف تعیین میکند. بین از هرج و مرجی که اتفاق افتاده استفاده میکند تا از مراسم ازدواج فرار کند و پس از بیرون آمدن از کلیسا متوجه میشود که الفو هم با او به بیرون از کلیسا آمده است و اتفاقات بعدی از فرار کردن بین و همراهی با الفو و لوسی رقم میخورد.
داستان این اثر همانگونه که تا الان متوجه شدهاید حول محور شاهزاده بین٬ الفو و لوسی اتفاق میافتد و ماجراجوییهای آنها را دنبال میکند. داستان هر قسمت از مجموعه به طور کلی جدا از قسمتهای دیگر است ولی با این حال وابستگی قوی بین هر قسمت با قسمت بعدی و قبلی وجود دارد. به طوری که اگر بعضی از قسمتها را نبینیم، تکههایی از داستان را متوجه نمیشویم. با این حال داستان قسمتها را به غیر از چند قسمت اول که دقیقا در ادامهی هم هستند، مستقل از یکدیگر هستند. داستان با اقتباس از آثار بزرگی همچون بازی تاج و تخت تا داستانهایی قدیمی مثل هانسل و گرتل و انیمیشنهای دیگر مثل اسمورفها نوشته شده است، که دیدن هر کدام از این کدها در ذهن شما تداعی کنندهی اصل داستان میباشد. البته دقیقا داستانها کپی نشدهاند و با اضافه کردن و تغییر بخشهایی از آنها، پتانسیل بالایی به وجود آمده که نویسندگان به خوبی هر چه تمامتر آن را اجرا کردهاند. شوخیهای سیاه و کمدی تاریکی، بعضا شما را شوکه میکنند. همچنین پیچش داستانی قابل توجهای که وجود دارد کاملا در مواقعی پیشبینیهای شما را کاملا دور میزنند. در کل نمایشنامه و داستان بسیار خوب کار شده از جنبه طنز با مجموعهای بسیار غنی روبرو هستیم. البته در این بین شوخیهای سطحی و آبکی وجود دارد که فقط به منظور خالی نبودن اثر نوشته شدهاند. از طرف دیگر داستان تقریبا خالی از اشکال فنی است و با نمایش گذاشتن فلش بکی از قسمتهای قبل و نشان دادن قسمت دیگری از داستان شما را انگشت به دهان میگذارند.
شخصیت پردازی برای کاراکترهای اصلی و فرعی خیلی خوب کار شده است و میتوانید خیلی راحت با کاراکترها ارتباط برقرار کنید، که این باعث شده که شخصیتهای اصلی به خصوص در ذهنمان خوب هک شوند و فراموش کردنشان را برایمان سخت تر کرده است. هر کدام از شخصیتها ویژگیهای متمایزکنندهی بعضا خندهداری دارند که دیدنشان باعث قلقلک داده شدنمان میشوند. البته چیزی باعث شده که شخصیتپردازی بسیار به چشم بیاید خاکستری بودن کاراکترهاست. یعنی وقتی کاراکتری به ما معرفی میشود، نمیتوانیم در مورد او تصمیم خاصی بگیریم و او را در دسته خوبها و بدها بگذاریم.
از نظر جلوههای بصری با یک انیمیشن دو بعدی سطح بالا روبرو هستیم. رنگها با وجود تاریک بودن داستان، کاملا پویا و شاداب هستند که همین تناقض زیبا به بار کمدی اثر افزوده است. هم چنین محیطها و طراحی کاراکترها بسیار عالی کار شده است. جزییاتی که در محیط و در اعضای صورت و بدن وجود دارد، خیلی کامل و با دقت کار شده و با اینکه اثر کاملا فانتزی است، اما به طور غیر قابلباوری میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. در مواردی اما با ایراداتی نیز روبهرو میشویم. مثلا در جایی از مجموعه، بین را فردی با چشمهای آبی توصیف میکنند، در حالی که به هیچ وجه چشم آبی و یا سبز در هیچ کدام از کاراکترها نمیبینیم. در شروع بعضی از سکانسها، نمای قصر و شهر به صورت سل شیدد ( همان استایل گرافیکی که در بازی های بوردرلندز وجود دارد میبینیم) نشان داده میشود که مثل محیط دو بعدی زیبا کار شده است. نورپردازیها قابل قبول کار شده و تفکیک رنگها هم همانند نورپردازی قابل قبول است. فیلتری به طور کلی روی رنگها وجود ندارد اما بعضی از محیطها به منظور افزایش تاثیرگذاری از رنگها گرم و سرد به صورت بسیار غلیظ کار شده که به بالا رفتن ارزش اثر کمک زیادی کرده است.
صداگذاری شخصیتها دیگر قسمتی است که باعث میشود خندهتان بگیرد، مخصوصا نت فاکسون که صداپیشگی الفو را بر عهده دارد. کاملا شخصیتها با صداهایشان سازگار هستند به غیر از یک مورد که آن هم لوسی است. چون خود لوسی جثهای کوچک دارد و اصلا صدای بم اریک اندره به او نمیخورد و این تناقض اصلا آنطور که باید خندهدار باشد، نیست و کمی حالتان میگیرد. اما اگر بتوانید آن را تحمل کنید، دیدن به تجربه شما ضربه خاصی نمیزند. موسیقی اثر بسیار زیبا کار شده است و این را به خاطر وجود آقای مارک مادرزبو داریم. در مواقع تعقیب و گریز ضرب آهنگ تند میشود. در مواقع احساسی شدن یک موسیقی آرام وجود دارد. اما گل سر سبد موسیقی تیتراژ ابتدایی است که سبک قرون وسطایی کار شده و کمی هم خندهدار است و در کل ماهیت کل اثر را در خودش دارد.
۲۰ قسمت اول این مجموعه توسط نتفلیکس پخش میشود که در زمان نوشته شدن این مقاله ۱۰ قسمت اول پخش شده است. همچنین ۲۰ قسمت برای فصل دوم اعلام شده که ساخته میشود که تاریخ عرضه شدن آن بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ پیش بینی شده است. چیز دیگری که فهمیدنش خالی از لطف نیست، این است که تصاویری که در تیتراژ ابتدایی پخش میشوند، محیطهایی هستند که در قسمت پیش رو، آنها را خواهید دید.
به طور کلی انیمیشن Disenchantment اثری زیبا و به یاد ماندنی است که با شوخیهایی بعضا زننده و نامناسب ممکن است شما را آزار دهد و دیدنشان را برای گروههای سنی پایینتر نامناسب کند. اما از طرفی کمدی سیاه زیبا آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت. داستان آن، غیرقابل پیشبینی و دور از کلیشه است و اثر از نظر بصری و هنری در سطح بالایی قرار دارد و موسیقی نیز عالی کار شده است. این مجموعه با شخصیت اول مونث خود میتواند شما را با خود به خوبی همراه کند و اشتیاقتان برای دیدن قسمتهای بعدی را به صورت فزایندهای بالا ببرد، به صورتی که انتظار را برای شما سختتر کند.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.