امروز در دنیای بازی به بررسی فصل اول سریال The Mandalorian پرداختیم. سال ۲۰۱۲ بود که جرج لوکاس مالکیت فرنچایز Star Wars را در ازای ۴ میلیارد دلار برای همیشه به دیزنی واگذار کرد. پس از این واگذاری دیزنی شروع به اعمال تغییراتی در این جهان پهناور کرد. در قدم اول استودیو بازی سازی لوکاس آرتز (Lucas arts) تعطیل شد و بازی Star Wars 1313 به تاریخ پیوست. دیزنی در قدم بعدی اما به سراغ گسترش این جهان رفت. ۳ بازی از سال ۲۰۱۵ تا کنون توسط کمپانی EA برای این جهان ساخته شد. همچنین ۵ فیلم نیز تا این لحظه توسط دیزنی ساخته شده است. اما طرفداران این سری همیشه آرزوی تماشای یک سریال از کهکشان خیلی خیلی دور را در سر پرورش میدادند. این انتظار و آرزوی طولانی اما بالاخره با فصل اول سریال The Mandalorian شکسته شد. حال دیزنی اعلام کرده که سریالهای بیشتری نیز در انتظار طرفداران در آینده خیلی نزدیک است.
بررسی فصل اول سریال The Mandalorian
معمولا زمانی که نامی از مجموعه استار وارز (Star Wars) میشنویم؛ ناخودآگاه ذهنمان به سمت نبرد با لایت سیبر (شمشیرهای لیزری دنیای استار وارز) میرود. مجموعهای که قدمت آن به بیش از چهل سال میرسد و طرفداران خاص خود را دارد. همان طور که در بالا اشاره شد و احتمالا میدانید، لایت سیبر همیشه در این سری حضور داشته است. اما این بار خبری از لایت سیبر نیست. این بار لایت سیبر جای خود را به بلستر (Blaster) داده است. حتی خبری از دو فرقه جدایها (Jedi) و سیثها (Sith) هم نیست. خب حال این سوال پیش میآید که دقیقا قرار است چه چیزی را از دنیای استار وارز در این سریال ببینیم؟ برای پیدا کردن جواب این سوال در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی فصل اول سریال مندلورین (The Mandalorian) بپردازیم.
مندلورینهای چه کسانی هستند؟
قبل از شروع بررسی و در ابتدا باید به این سوالات جواب داد که مندلورینها چه کسانی هستند و از کجا آمدهاند؟ شاید در نگاه اول فکر کنید که مندلورین یک نژاد است. اما اصلا اینگونه نیست و مندلورینها در واقع یکی از فرقههای جنگجو و قدیمی متشکل از نژادهای مختلف هستند. سیاره مادر آنها مندلور (Mandalore) نام داشته و در حایشه بیرونی (Outer Rim) کهکشان جای دارد. این فرقه نقش اساسی در تاریخ کهکشان به عنوان جنگجویان افسانهای علیه جدایها داشتهاند. اما حالا چیز زیادی از آن شکوه قدیمی باقی نمانده است. زره خاص مندلورینها که همه از آن وحشت داشتند؛ آنها را از دیگران جدا میکرد. همچنین آنها ابزارهای مخصوصی برای مبارزه با جدایها داشتند. فرم مبارزه آنها نیز ترکیبی از حرکاتی با محدوده نزدیک و دور و تک به تک است.
راه و رسم ما چنین است
داستان سریال حول محور شخصیت دین دجارین (Din Djarin) یا همان مندلورین جریان دارد. پدرو پاسکال (Pedro Pascal) که سابقه ایفای نقش در سریال بازی تاج و تخت (Game Of Thrones) را در کارنامه دارد؛ مندلورین این قصه است. وقایع فصل اول در جایی بین قسمت ششم و هفتم یعنی بازگشت جدای (Return of the Jedi) و نیرو برمیخیزد (Force Awakens) اتفاق میافتد. داستان بعد از نابودی امپراتوری و تشکیل جمهوری جدید رخ میدهد. حال نیروهای امپراتوری که زمانی در اوج قدرت بودند؛ مانند لشگر شکست خورده در سراسر کهکشان پراکنده شدهاند. حال مندلورین قصه ما که یک جایزه بگیر حرفهای است؛ از طرف یکی از فرماندهان بازمانده امپراتوری مامور شده تا مانند گلچین روزگار گلی را پرپر کند. پاداش او نیز مقدار زیادی بسکار است. بسکار یک فلز در دنیای استار وارز است که بسیار نایاب بوده و از آن برای ساخت زره استفاده میکردند. زره مندلورینها نیز از این فلز ساخته میشد و در واقعا این فلز به آنها تعلق دارد.
اما داستان به همین سادگی نیست و ما نیز برای جلوگیری از لو رفتن داستان از گفتن آن صرف نظر میکنیم. اگر تصمیم به تماشای سریال دارید؛ خود را برای آشنایی با یکی از به یاد ماندنیترین و با مزهترین شخصیتها آماده کنید؛ بچه یودا! شخصیتی که نژاد مشخصی ندارد و مانند استاد جدایها یعنی یودا قد کوتاه است. در سریال او را بچه خطاب میکنند هرچند که اعلام شده او نام مشخصی دارد و احتمالا در آینده شاهد فاش شدن آن باشیم. اما طرفداران همیشه در صحنه از روی شباهت او با یودا او را این گونه نام گذاری کردند. شخصیتی با پرداخت عالی که میتواند به تنهایی شما را مجبور به تماشای سریال کند. مانند این بچه دوست داشتنی تقریبا همه شخصیتها از پرداخت خوبی برخوردار بوده و شخصیت اضافه و بی هدفی را در سریال شاهد نیستیم.
جز یاد تو از خاطر من نگذرد ای جان!
کارگردان مورد انتظارترین سریال پاییز امسال کسی جز جان فاورو نیست. بازیگر و کارگردانی که سابقه حضور در یکی از فیلمهای مجموعه استار وارز را نیز در کارنامه دارد. او در فیلم Solo: A Star Wars Story صداپیشه میمونی به نام ریو بود. اما این بار و با کارگردانی فصل اول سریال مندلورین برای همیشه در قلب طرفداران استار وارز جای خواهد داشت. اوج هنر کارگردانی او در دو قسمت پایانی نمایان میشود. جایی که سکانسهای اکشن پر زد و خورد زیادی را شاهد هستیم و فاورو به خوبی از پس آنها برآمده است. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که این دو قسمت در سایت راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) امتیاز فوق العاده ۱۰۰ را کسب کردهاند. کارگردانی سریال در همه قسمتها عالی است. همچنین کادربندی برخی سکانسها مخصوصا سکانسهایی که در سیاره تاتویین جریان دارد، ارجاعاتی به قسمت چهارم دارد. جان فاورو کاری کرده که تا مدتها سکانسهای فوق العاده سریال در ذهن ما نقش ببندد. حتی فلش بکها هم کارگردانی خوبی دارد و در آنها به همه جزئیات توجه شده است. اما به عنوان حسن ختام این بخش باید به آخرین سکانس سریال اشاره کنیم. سکانسی که مو به تن بیننده سیخ میکند و یک پیام واضح برای بیننده دارد. هیچ چیز تمام نشده و این تازه آغاز ماجرا است.
قلم طلایی
تا قبل از مندلورین کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که داستانی از استار وارز بدون دو فرقه جدای و سیث ساخته شود. اما دیزنی در اولین سریال لایو اکشن Star Wars شجاعت به خرج داده است. داستان هیچ ربطی به این دو فرقه ندارد. حتی خبری از اسکای واکرهای دوست داشتنی نیست. لایت سیبر هم نداریم و باید به همین چند سرباز و اسلحه راضی باشیم. اما همین چند سرباز با بلسترهای خود کاری میکنند که تا پخش تیتراژ زیبای پایانی در جای خود میخکوب شوید. کارگردان سریال یعنی جان فاورو، سردسته نویسندگان بوده و داستانی خلق کرده که برای لذت بردن از آن به دانش خاصی از جهان استار وارز نیاز ندارید. شخصیتها همگی دنبال یک لقمه نان حلال بوده و نان خور اضافه در سریال مشاهده نمیشود. نویسندگان داستانی جذاب خلق کرده و با یک ریتم مناسب و بدون شتاب زدگی سعی در روایت آن دارند. اگر با جهان Star Wars آشنایی ندارید. احتمالا کمی طول میکشد تا با سریال و فضای آن آشنا شده و خو بگیرید. اما شک نکنید که از تماشای داستان این مندلورین شرافتمند هرگز پشیمان نمیشوید.
جایی که تیتراژ هم زیباست
موسیقی استار وارز به لطف جان ویلیامز همیشه شاهکار بوده و هست. اما جان ویلیامز افسانهای این بار جایی در مندلورین ندارد. این بار لودویگ گورانسون (Ludwig Göransson) جای ویلیامز را گرفته است. اما اصلا نگران نباشید. این آهنگساز سوئدی که سابقه کار روی موسیقی فیلم پلنگ سیاه (Black Panther) را داشته، از این آزمون سخت کاملا سربلند بیرون آمده است. قطعات موسیقی به خصوص در دو قسمت پایانی شاهکار و به یاد ماندنی هستند و لذت تماشای این سریال را دو چندان میکنند. اما در آخر باید از تیتراژ پایانی هم تقدیر کنیم. در پایان هر قسمت و در تیتراژ شاهد طرحهای مفهومی و اولیه سکانسهای سریال هستیم. تماشای این طرحها نیز خالی از لطف نیست. پس حتی تیتراژ را هم از دست ندهید.
انتظار سخت
ساختن هر چیزی بر اساس جهان استار وارز اصلا ساده نیست. اما جان فاورو توانسته این آزمون سخت را پشت سر گذاشته و یک سریال خوب بر اساس این جهان خلق کند. اگر تا به امروز موفق به تماشای سریال نشدهاید، این فرصت را از دست ندهید و به یک سفر پنج ساعته با مندلورین و بچه یودای عزیز بروید.
نقد خوبی بود و از اینکه یک نویسنده تازه علاوه بر نگارش نقدهای گیم، به نگارش نقد و یادداشت های سینمایی/ تلویزیونی هم روی آورده بسیار خرسند هستم. مشتاقانه منتظر نقدهای سینمایی یا تلویزیونی بعدیتان هستم. ارادتمند
باعث افتخاره که همکار و راهنمای خیلی خوبی مثل شما تو این راه دارم که از هیچ نظر و راهنمایی دریغ نمی کنه.
ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید