فیلم سینمایی shirley در یک سال اخیر بیشترین ضربه را از همهگیری ویروس کووید-۱۹ دریافت کرد. در حالی که بلاک باسترها یکی پس از دیگری تأخیرهای یک ساله میخوردند، یا حتی مثل A Quite Place II اکران خود را کنسل میکردند، فیلم Shirley در سکوت چند ماهی را گذراند و در نهایت کمی پیش منتشر شد. در ادامه با بررسی فیلم شرلی ۲۰۲۰ دنیای بازی را همراهی کنید.
فیلم شرلی داستان زوج جوانی را روایت میکند که در جهت شغل جدید مرد، «فرد» (با بازی «لوگان لرمن»)، که تدریس در دانشگاه است، در ابتدای فیلم به شهر جدیدی مهاجرت میکنند. در این شهر آن دو تصمیم میگیرند که مدتی را در خانهی استاد فرد، «استنلی» (با بازی «مایکل اشتولبرگ»)، ساکن شوند تا ضمن آشنایی با حال و هوای شهر، فرد نیز از تجربیات فراوان استنلی بهرهمند گردد.
اما روایت نه بر محور استاد و شاگرد داستان، بلکه بر محور همسر استنلی و همسر فرد پیش میرود. «شرلی جکسون» که در واقع یکی از نویسندگان معروف قرن بیستم آمریکا است که تأثیر قابل توجهای در سیر ادبیات وحشت داشته است، همسر استنلی است و «الیزابت ماس» نقش وی را ایفا میکند.
از طرفی همسر جوان فرد، «رز» (با بازی «اودسا یانگ»)، یکی از خوانندگان آثار شیرلی است که از فرصت حضور در خانه وی استفاده کرده و سعی دارد تا سر از کار این نویسندهٔ مرموز در بیاورد.
برخلاف آنچه از پیرنگ استاد شاگردی چند دقیقهی ابتدای فیلم Shirley (بین استنلی و فرد) انتظار میرود، تمرکز اصلی روایت فیلم خارجی shirley روی شخصیت رز و شرلی است و از این نظر میتوان تا حدی فیلم شرلی را تحسین کرد که داستان نسبتاً جدیدی را به نمایش میگذارد. فرد و استنلی خیلی سریع به شخصیتهای فرعی فیلم تبدیل میشوند و قوس داستانی آنها نیز که تدریس فرد به عنوان یک استاد دانشگاه جوان و بررسی پایاننامهی وی توسط استنلی است؛ به سرعت به قوس داستانیای فرعی و نه چندان پراهمیت در کنار روایت فیلم از شیرلی و رز تبدیل میشود.
البته که خود فیلم Shirley بر خطوط روایی مختلف خود کاملاً واقف و دکر (کارگردان اثر) حداقل در حیطهی خرده روایتها به خوبی سکان هدایت فیلم را در دست داشته است. اما این سرعت بالای روایت نسبت به نیمچه داستان فرد و استادش، در خط داستان اصلی نیز به هیچ وجه از سرعت خود نمیکاهد.
همان طور که از اسم فیلم Shirley پیداست، با اثری شخصیت محور طرف هستیم که داستانش تقریباً عاری از اتفاقی بزرگ و تکاندهنده است. حتی اتفاقی که در اواخر فیلم Shirley، برملا شدنش منجر به یک نقطهی عطف میشود، در واقع پروسهای است که از اوایل فیلم شروع شده و در انتها برملا میشود و ازآنجایی که مخاطب از آن آگاهی داشته، برخلاف یکی از شخصیتها، دچار شوک نمیشود.
در چنین روایتی شخصیتپردازی حرف اول و آخر را میزند. اما در فیلم سینمایی shirley سرعت بالای روایت اجازهی همزاد پنداری چندانی را به مخاطب نمیدهد. دو شخصیت استنلی و فرد که کاملاً در حاشیه هستند و با وجود بازی نسبتاً خوب لوگان لرمن و بازی قابل توجه مایکل اشتولبرگ، میتوان گفت هویت آن دو در فیلم شرلی ۲۰۲۰ کاملاً تیپ است و شخصیت چندانی از هیچ یک شکل نمیگیرد.
اما در مورد رز و شرلی؛ شخصیت شرلی به نظرم خوب از آب در آمده و شاید در ابتدای فیلم کمی زننده باشد، ولی هر چه در طول روایت، با وجود سرعت بالای وقایع، پیش میرویم، شخصیت همنام فیلم قابل تحملتر و حتی تا حدی جذاب میشود. خوب از آب در آمدن شخصیت شرلی در دو دلیل ریشه دارد: نخست پیشزمینهی داستانی قوی و اقتباس شده از واقعیت است که فیلم سینمایی shirley در همان سکانسهای آغازین خود از شخصیت شریلی ارائه میدهد و تا انتها حفظ میکند. دومین دلیل، بدون شک بازی خیلی خوب الیزابت ماس است.
اما شخصیت رز در فیلم سینمایی shirley در نیامده است و این ربط چندانی به بازی اودسا یانگ ندارد. رز به قدری در فیلمنامه منفعل است که به راحتی زیر سایهی شخصیت شرلی گم میشود. شدت این انفعال به قدری است که شخصیت را به شخصیتی غیرقابل درک تبدیل میکند. به سبب همین مسئله، نقطهی عطف انتهای فیلم و پایانبندی آن نیز، هرچند روی کاغذ جذاب ولی در عمل، در فیلم برای مخاطب، اهمیت چندانی ندارد.
با این حال جسارت فیلم سینمایی shirley 2020 در ارائه تعریفی عرفستیز از زوجیت و از طرفی پرداخت کم ایراد به زندگی شرلی به عنوان یک نویسنده، قابل توجه و گاهاً ستایش است. در جریان روایت فیلم، برخلاف آنچه در افتتاحیه میبینیم و آنچه از عرف انتظار داریم، زوجهای کلاسیک زن و شوهری از یکدیگر فاصله میگیرند و رز و شرلی (و همین طور فرد و استنلی) با وجود تمام انفعال شخصیت رز، تبدیل به یک زوج روایی جذاب میشوند. زوج رواییای که البته شیطنتهایی هم دارند ولی این شیطنتها را (جدا از جذابیت آن زوج روایی) به سبب انفعال شدید رز و عدم پرداخت مناسب، میتوان از نقاط ضعف روایی فیلم به حساب آورد.
از درایت کارگردان در مدیریت خطوط روایی مختلف داستان و حفظ تمرکز روی خط اصلی سخن گفتم ولی دور از انصاف است اگر از وضعیت فیلمبرداری و تدوین فیلم سینمایی shirley 2020 حرفی به میان نیاید. فیلم مخاطبان خود را، همانند یکی از شخصیتهای اصلیاش، کاملاً منفعل در نظر میگیرد و گاها با قاببندیهایی به شدت سوبجکتیو و عجیب و غریب در تلاش است تا حسی را به مخاطب منتقل کند. در میان این قاببندیهای عجیب و غریب البته هر از چند گاهی قابهای جالب توجهای نیز دیده میشود، اما گاها نیز به قدری شاهد قابهای عجیب و غریب هستیم که تحمل فیلم را دشوار میسازد.
بیهوده نیست اگر سرعت بالای روایت فیلم سینمایی shirley 2020 که منجر به سطحی ماندن درصد قابل توجهای از شخصیتها شده است را، معلول تدوین ضعیف آن بدانیم. در کنار این سرعت بالا و نامطلوبی که تدوین به فیلم بخشیده است، گاها شاهد گافهایی نیز هستیم؛ برای مثال معدود پلانهای بسیار کوتاه (گاها کمتر از دو ثانیه) که در میانهی سکانسی، برای لحظهای، بدون هیچ دلیل یا علتی مشخص و بدون اینکه در انتقال حسی موفق شوند، ظاهر شده و از میان میروند. البته همان طور که گفته شد، تعداد این پلانهای عجیب چندان زیاد نیست.
فیلم سینمایی shirley 2020، همان طور که از نامش پیداست، راجع به شرلی جکسون، نویسندهی آمریکایی قرن بیستم است که گوشهای داستانی از زندگی او را با تخیلات فیلمنامهنویس در هم آمیخته و چنان سریع تعریف میکند که به غیر از خود شرلی، هیچ شخصیت دیگری در فیلم شکل نمیگیرد. با این حال شهامت فیلمساز در زدن حرفهایی نسبتاً جدید و روایت فرایند نوشته شدن یکی از آثار حائز اهمیت جکسون، به فیلم شرلی برای طرفداران ادبیات قرن بیستم آمریکا یا مخاطبینی که فیلمهای درام با چاشنی ادبی را دوست دارند، ارزش تماشا میبخشد.
اتفاقا همین الان دارم فیلمشو می بینم .. ممنونم از بررسی خوبتون .. بررسی تون ملموسه برام