اقتباسی شکست خورده
خانه » سینما و تلویزیون
فیلم Chaos Walking یا در زبان فارسی «آشوب مدام» فیلمی در ژانر اکشن، ماجراجویی و علمی تخیلی است که به دست «داگ لیمان» کارگردان جوان آمریکایی ساخته شده است. از جمله آثار مهم این کارگردان میتوان به فیلمهای The Bourne Identity(هویت بورن)، The Wall(دیوار)، Edge of Tomorrow(لبهی فردا) و Mr. & Mrs. Smith (خانم و آقای اسمیت) اشاره کرد. بازیگران فیلم chaos walking از ستارگان بسیار معروف هالیوود هستند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Chaos Walking و مختصری از داستان فیلم Chaos Walking دنیای بازی را همراهی کنید.
در فیلم آشوب مدام، بازیگران معروف و بااستعدادی مانند «دیزی ریدلی»، «تام هالند» و «مدز میکلسن» به ایفای نقش پرداختهاند. لیمان این اثر را بر اساس رمان معروفی به اسم «چاقوی جدایی ناپذیر» نوشتهی «پاتریک نس» به مقابل دوربین برده است. خیلی از علاقهمندان سینما با توجه به حضور بازیگران خوشنام و ژانر فیلم Chaos Walking انتظار ساخت اثری خوش ساخت همانند لبهی فردا را از لیمان داشتند، اما فیلم آشوب مدام با وجود پتانسیل بالای خود نمیتواند انتظارات مخاطبان سینما را برآورده کند و به اثری سطحی و ناامیدکننده تبدیل میشود. در ادامه با نقد فیلم آشوب مدام همراه ما باشید.
داستان فیلم Chaos Walking ما را به سال ۲۲۵۷ میبرد. «تاد هیوت»(با بازی تام هالند) در یک سیاره دور افتاده از زمین با گروهی از مردها زندگی میکند. در این سیاره که هیچ زنی در آن نیست، افکار انسانها توسط دیگران دیده و شنیده میشود. به این پدیده در فیلم نویز گفته میشود. روزی گروهی از مهاجران در نزدیکی آنجا سقوط میکنند. «وایولا»(با بازی دیزی ریدلی) که تنها بازمانده این سقوط است، سعی میکند تا با سفینه خود ارتباط برقرار کند. در این مسیر تاد به عنوان قهرمان یا پروتاگونیست داستان به او کمک میکند. در نقطه مقابل آنتاگونیست داستان، «شهردار»(با بازی مدز میکلسون) است که در این مسیر برای این دو نفر مانع ایجاد میکند.
ایدهی اولیه فیلم Chaos Walking به مانند فیلم لبهی فردا بسیار جذاب و متفاوت است اما لیمان در اجرا و پیادهسازی این ایده برعکس لبهی فردا عمل میکند و نمیتواند در این اثر به پیرنگ اصلی داستان خود شاخ و برگ بدهد. طرح اصلی داستان را ماجراجویی وایولا و تاد شکل میدهد. این ماجراجویی نمیتواند برای مخاطب جذاب باشد و به مرور به ورطه تکرار میافتد. در فیلم لبهی فردا ساخته همین کارگردان قرار گرفتن ایدهی سفر در زمان در مسیر اصلی داستان باعث جذاب شدن داستان شد، اما لیمان در فیلم آشوب مدام از پدیده نویز استفاده درستی در مسیر اصلی داستان خود نمیکند. مسیر اصلی داستان به سمت رساندن پیام رایولا به سفینه خود پیش میرود که آن هم بسیار باعجله و بدون توجه به جزئیات به تصویر کشیده میشود. در نتیجه پدیدهی نویز که بسیار پتانسیل بالایی برای پرداختن داشت به حاشیه رفته و صرفا در حد یک ویژگی برای ساکنین سیاره باقی میماند.
تام هالند ستارهی بازیگران فیلم chaos walking با وجود نقص در شخصیتپردازی توانسته نقش خود را کنترل شده بازی کند. تاد مانند شخصیت کیج (با بازی تام کروز) در لبهی فردا شبیه به هیچ کدام از قهرمانان داستانهای علمی تخیلی نیست. او شخصیت بلندپرواز، کنجکاو و ماجراجویی دارد که تا به حال هیچ زنی را ندیده و مادر خود را در سنین کودکی از دست داده است. شخصیتپردازی تاد در همین حد خلاصه میشود و از گذشته او خیلی اطلاعات درستی داده نمیشود. همین موضوع باعث شده که حسی که تاد به مادرش دارد برای مخاطب ملموس نشود.
همچنین کارهای قهرمان به شدت قابل پیشبینی است و دلایل منطقی برای کارهای او نمیتوان پیدا کرد. مانند کمک کردن او به وایولا که در ابتدا دلیل قانعکنندهای نمیتوان برایش پیدا کرد. شاید عشق از نظر کارگردان دلیل موجهای برای این موضوع باشد اما نکته اینجاست که روی همین حس هم وقت کافی گذاشته نمیشود. تاد در حد یک تیپ باقی میماند و لیمان نمیتواند شخصیت اصلی و قهرمان داستان خود را در ذهن مخاطب ماندگار کند. اما بازی خوب تام هالند میتواند تا حدودی مخاطبان نوجوان را تا انتهای فیلم با خود همراه کند.
در ادامهی بررسی فیلم Chaos Walking باید گفت که دیزی ریدلی از دیگر بازیگران فیلم آشوب مدام، که نقش آفرینی درخشان او را در سری جنگهای ستارهای به یاد داریم، در این فیلم نیز در نقش وایولا بازی قابلقبولی را از خود به نمایش میگذارد و حس ماجراجویی را در بیننده زنده میکند. اما به مانند دیگر شخصیتهای این فیلم این شخصیت نیز به خوبی به مخاطب معرفی نمیشود. انتخاب بازیگر در این اثر به درستی صورت گرفته اما لیمان به علت ضعف در فیلمنامه موفق نمیشود از حداکثر پتانسیل بازیگران خود استفاده کند.
در نقطهی مقابل، مدز میکلسون نیز یکی دیگر از بازیگران فیلم chaos walking است که در نقش پرنتیس به عنوان آنتاگونیست داستان بازی خوبی را از خود به نمایش گذاشته است. او قبلاً هم نقش شخصیتهای منفی را به تصویر کشیده است. شخصیتهایی نظیر «هانیبال لکتر» و «له شیفر» که به مراتب شخصیتهای ماندگارتری از نقش شهردار بودهاند. اما باز هم او به گونهای این شخصیت را در فیلم آشوب مدام به تصویر میکشد که مخاطب در حضور او خطر و ترس را احساس میکند.
شخصیتپردازی شهردار نیز همانند تاد سطحی و ناقص است. از گذشته او اطلاعات زیادی داده نمیشود و مخاطب نمیتواند دلایل خیلی از کارهای او را درک کند. او تنها کسی است که میتواند افکار خود را کنترل کند تا دیگران نتوانند روی او نفوذ داشته باشند. او به دنبال وایولاست تا او را مانند تمام زنانی که در این سیاره زندگی میکردند از بین ببرد. نگرانی واقعی او این است که زنان نویز ایجاد نمیکنند و این باعث میشود در این سیاره نسبت به بقیه برتری داشته باشند. اما این دلیل به درستی به مخاطب منتقل نمیشود. این گنگ بودن اهداف شخصیتها باعث شده مخاطب نتواند شخصیتهای داستان را درک کند و خود را جای آنها بگذارد.
از بررسی فیلم سینمایی آشوب مدام درمیابیم که هستهی اصلی داستان فیلم آشوب مدام را سفر تاد و وایولا تشکیل میدهد. تاد به همراه وایولا سفری را برای رسیدن به شهری مرموز که تا به امروز تاد از وجود آن خبر نداشته، آغاز میکنند. پدر تاد قبل از سفر، آن شهر مرموز را به شکلی توصیف میکند که انتظار چالش جدی برای این دو شخصیت ایجاد میکند ، اما در این مسیر هیچکدام از شخصیتهای داستان به چالش جدی کشیده نمیشوند و تمام مانعهای ممکن را به راحتی از مقابل خود برمیدارند. این شتاب در داستانگویی باعث شده به شخصیتپردازی لطمهی جدی وارد شود و کاراکترهای داستان به شخصیتهای تک بعدی بدل شوند.
در نقد فیلم chaos walking میتوان گفت که اتفاقات داستان فیلم Chaos Walking در سیارهای جریان دارد که قرار است جایگزین زمین برای زندگی انسانها شود. اما فضاسازی این سیاره به درستی صورت نمیگیرد. لیمان نمیتواند این سیاره را با تمام ویژگیهایش به درستی برای مخاطب بیافریند و با پیچیدگیهای این مکان آنها را آشنا کند. مرموز بودن این سیاره فقط در حد حرف باقی میماند. همچنین طراحی موجودات دیگری که در این سیاره زندگی میکنند، بسیار ضعیف صورت گرفته است. این موجودات بود و نبودشان خیلی تفاوتی نمیکند و نمیتوانند در مسیر اصلی داستان نقش پررنگی ایفا کنند.
موسیقی متن فیلم را «مارکو بلترامی» به همراه «برندون رابرتز» ساختهاند. این موسیقی نیز به سکانسهای خستهکننده فیلم کمکی نمیکند و حس هیجان را به مخاطب منتقل نمیسازد.
در نهایت از نقد فیلم آشوب مدام دریافت می شود که این فیلم اثری شکستخورده و بسیار کلیشهای محسوب میشود که زمان کافی برای ساخت آن گذاشته نشده است. این فیلم در پس ظاهر جذاب و سرگرمکنندهای که به واسطهی بازی خوب بازیگران فیلم chaos walking میتواند برای مخاطبان نوجوان داشته باشد، پر از تناقضات مختلف است که پتانسیل خود را در معرض نمایش قرار نمیدهد. فیلم Chaos Walking به شکلی تمام میشود که میتوان حدس زد که ادامهای هم در کار خواهد بود. امیدواریم سازندگان برای ساخت قسمتهای بعدی احتمالی این فرنچایز مسیر کاملا متفاوتی را پیش بگیرند.
امیدواریم که از مطالعهی نقد فیلم chaos walking مدام لذت برده باشید. نظر شما در مورد فیلم آشوب مدام چیست؟ شما بازی بازیگران فیلم آشوب مدام را چگونه ارزیابی میکنید؟ نظر خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
علاقه مند به بازی، سینما و کتاب
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.