اثر پروانهای
خانه » سینما و تلویزیون
فیلم جدید «آندرس توماس ینسن» یک اثر اکشن، کمدی و درام است که میتوان از جنبههای مختلف آن را بررسی کرد. در این فیلم «مدز میکلسن» بار دیگر با آندرس توماس ینسن همکاری کرده است که حاصل آن را میتوان اثری قابل توجه قلمداد کرد. در این مطلب قصد داریم به برررسی فیلم Riders of Justice بپردازیم. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید.
فیلم Riders of Justice پنجمین فیلم بلند آندرس توماس ینسن است و این اثر پنجمین همکاری ینسن با مدز میکلسن نیز محسوب میشود. این فیلم اکشن، رگههایی از کمدی را در خود دارد که در واقع میتوان آن را در ردهی فیلمهای کمدی سیاه (Dark Comedy) قرار داد. البته فیلم «سواران عدالت» صرفا یک اثر اکشن نیست و درمورد مفاهیم مختلفی صحبت میکند. از مهمترین بازیگران فیلم Riders of Justice میتوان به مدز میکلسن، «رولاند مولر»، «نیکلاس برو»، «گوستاو لیند» و «نیکولای لی کاس» اشاره کرد. این فیلم ساختهی کشور دانمارک بوده و زبان فیلم نیز دانمارکی است.
فیلم جدید آندرس توماس ینسن داستان «مارکوس» (مدز میکلسن) را روایت میکند که با از دست دادن همسرش به خانه برمیگردد تا در کنار دخترش، «ماتیلدا»، بماند. همسر مارکوس در سانحهای مربوط به یک قطار از بین میرود. همهچیز در حالت عادی خود پیش میرود تا این که فردی به نام «اُتو» (نیکولای لی کاس) به سراغ مارکوس رفته و به او میگوید سانحه قطار یک حمله تروریستی بوده است.
در آغاز فیلم Riders of Justice شاهد پیرمرد و دختری هستیم که در خیابان قدم میزنند. پیرمرد قصد دارد پیش از کریسمس برای دخترک دوچرخهای بخرد. دخترک دوچرخه قرمز را نمیپسندد و دوچرخهای با رنگ آبی میخواهد. اینجاست که فروشنده با یک تماس از افرادی میخواهد که یک دوچرخه آبی برایاش تهیه کنند. آنها برای تهیه دورچرخهی آبی دست به سرقت میزنند که به صورت اتفاقی همان دوچرخهی ماتیلدا است و این اقدام را میتوان شروع تمام اتفاقات بعدی فیلم قلمداد کرد.
دزدیده شدن دوچرخه، تماس نیکولاس مبنی بر تاخیر او در برگشت به خانه و استارت نخوردن ماشین موجب میشود که آنها از قطار استفاده کنند. در قطار ما اُتو را میبینیم که جایاش را به مادر ماتیلدا میدهد و این لطف به قیمت جان او تمام میشود. در پس این همه اتفاق، دلیل و منطقی نهفته است؟ در ادامهی بررسی فیلم Riders of Justice به این موضوع خواهیم پرداخت.
نیکولاس در فیلم Riders of Justice به وجود خدا اعتقادی ندارد و با هر تفکری که بر پایههای دینی و مذهبی استوار است مخالفت میکند. او اصرار دارد که هیچ دلیل مابعدالطبیعی یا واقعی در مرگ همسرش تاثیر نداشته است. نیکولاس در ارتباط با دخترش موفق نیست و از دریافت هرگونه کمکی نیز امتناع میکند. در واقع او درد خود را با نوشیدنیهایش التیام میدهد و همین موضوع خشمی افسار گسیخته را در او به وجود میآورد.
اُتو که یک تحلیلگر در حوزه آمار است، فکر میکند که سانحه قطار به شهادت یکی از مسافرات علیه گروه Riders of Justice (سواران عدالت) که باندی تبهکار هستند، ربط دارد. او به همین دلیل با مارکوس، امنتالر (نیکلاس برو) و لنارت (لارس بریگمن) همراه میشود تا به این مسئله رسیدگی کنند. این موضوع برای نیکولاس کاملا شخصی میشود و تصمیم میگیرد که انتقام مرگ همسرش را آن گروه بگیرد.
در جایی از فیلم اُتو میگوید افراد چاق دور هم جمع میشوند تا کمتر چاق بهنظر برسند. در واقع علت همراهی ۴ نفر اصلی فیلم Riders of Justice نیز چیزی مانند همین است. همه آنها از PTSD (اختلال استرسی پس از آسیب روانی) رنج میبرند. حتی این مشکل در ماتیلدا و «باداشکا» (گوستاو لیند) نیز به چشم میخورد. هر یک از این افراد به دلیل مشخصی با PTSD دست و پنجه نرم میکنند.
ما از جایی میفهمیم نیکولاس به PTSD دچار شده که ماتیلدا در صحبت به مادرش به خیره شدن دائم او به سقف اسطبل اشاره میکند. لنارت نیز به دلیل آسیبهای جنسی گذشتهاش چنین مشکلی دارد و ما وقتی این موضوع را میفهمیم که مارکوس قصد کتک زدن او را دارد؛ در این هنگام لنارت حرکتی انجام میدهد که میتوانیم به چنین نتیجهای برسیم. اختلال استرسی پس از آسیب روانی در امنتالر به دلیل تحقیر شدن در سنین پایین بهوجود آمده است. امنتالر در حال لگد زدن به یک جسد فریاد میزند «آشغالایی مثل این منو خیلی اذیت کردن». اُتو به دلیل از دست دادن دخترش، ماتیلدا به دلیل از دست دادن مادرش و باداشکا نیز به دلیل شکنجههایی که متحمل شده است به این مشکل دچار شدهاند.
ینسن در فیلم Riders of Justice در میان داستانی تلخ و پرحادثه، شوخیهایی را نیز چاشنی کار خود قرار داده که واقعا به حفظ ریتم فیلم کمک زیادی میکنند. در واقع لنارت و امنتالر دو شخصیتی هستند که بار طنز داستان را به دوش میکشند. شخصیتپردازی کاراکترهای داستان به خوبی شکل گرفته و در واقع هر یک از این شخصیتها میتوانند نقش اصلی را در یک داستان جداگانه برعهده داشته باشند.
البته در بررسی فیلم Riders of Justice باید به این نکته اشاره کنیم که این فیلم بدون مشکل هم نیست. اگر کمی با دقت به روند داستان نگاه کنیم، میتوانیم از آن نیز ایراد بگیریم، اما اجرای بازیگران و پیوستگی داستان به قدری خوب است که شاید این مشکلات در نگاهی سطحی قابل تشخیص نباشند.
رویکرد ینسن در فیلم Riders of Justice واقعا جالب است. در حقیقت او به روشهای گوناگون و در قالبهای مختلف به روابط علت و معلولی اشاره میکند. احتمالا با تئوری اثر پروانهای آشنا هستید و این جمله معروف را شنیدهاید که میگوید: «آیا بالزدن پروانهای در برزیل میتواند باعث ایجاد تندباد در تکزاس شود؟». آیا واقعا چنین است؟ خب پاسخ منفی است. درواقع ما نمیتوانیم همه عوامل یک پدیده یا اتفاق را درک کنیم و باید بدانیم که جهان غیرقابل پیشبینی است.
شاید کل فیلم Riders of Justice را بتوان در صحبتهای باداشکا درمورد یک حکایت اوکراینی خلاصه کرد. این حکایت میگوید: «پرنسسی زیبا در صبح اولین روز بهاری به شکار خرس رفته بود. یک خرس بزرگ به او حمله میکند و انگشت دست پرنسس را که انگشتری با نگین الماس هم داشته، قطع میکند. این موضوع به شدت شاهزاده را ناراحت میکند. دقیقا ۱۰ سال بعد در صبح اولین روز بهاری، شاهزاده در همان جنگل و در همان محل به شکار میرود. او در آن روز خرس پیری را شکار کرده و شکماش را باز میکند. ولی هیچ انگشتری در آن نمیبیند.»
احتمالا با خود میگویید که این صحبتها به انتقام بیهدف شخصیت اصلی داستان مربوط میشوند. اما به نظر من اینگونه نیست. این حکایت اوکراینی جلوهای از همهی آن چیزی است که ما در فیلم Riders of Justice میبینیم. ما در این حکایت انتظار داریم که چون شاهزاده در همان روز، همان جنگل و همان محل یک خرس پیر را شکار کرده، پس باید انگشترش را پیدا کند تا داستان معنایی داشته باشد. اما اینطور نیست و تمام پدیدههای جهان هدف و منظور خاصی را نمیرسانند. در حقیقت ما نمیتوانیم از تمام حوادث روزمره دلیل و منطقی استخراج کنیم.
دقیقا مانند داستان شاهزاده و خرس، ما در داستان فیلم Riders of Justice نیز چندین پیشفرض داریم که به نتیجهای که از آن انتظار داریم منتهی نمیشوند. اُتو فردی را مظنون قلمداد میکند که ساندویچ و آبمیوهاش را نخورده دور میریزد، چون چنین حرکتی با منطق او جور در نمیآید. دعوای فرد شاهد برای محل نشستن و استفاده او از یک تردمیل خاص، اُتو را متقاعد میکند که تیم تروریستی رفتار شاهد را زیر نظر گرفتهاند و این سانحه قطار را بهوجود آوردهاند. با این حال ما در پایان به همان حکایت اوکراینی میرسیم.
در جایی از فیلم اُتو به اتاق ماتیلدا میرود و روی دیوار نوشتههایی میبیند. این نوشتهها تمام اتفاقاتی هستند که به مرگ مادر ماتیلدا منتهی میشوند. اُتو در آنجا به دخترک میگوید که این وقایع فراتر از درک او و هر موجود دیگری هستند. در واقع اگر کسی به اُتو یاد نمیداد که صندلیاش را به سایر افراد تعارف کند، احتمالا اتفاقی برای مادر ماتیلدا نمیافتاد. پس این زنجیره علت و معلولی بیانتهاست.
در مجموع میتوان فیلم Riders of Justice را یک اثر اکشن و تامل برانگیز دانست. سکانسهای اکشن فیلم به اندازه فیلمهایی نظیر John Wick و Wrath of Man جذاب نیستند، اما اثر را از ریتم خود نمیاندازند. آثار انتقاممحور در دنیای سینما کم نیستند، اما فیلم سواران عدالت با سایر نمونههای با ژانر مشابه کمی تفاوت دارد و همین متفاوت بودن است که آن را یک سر و گردن بالاتر از آثاری نظیر Wrath of Man قرار میدهد.
در دنیای بازی بخوانید: بررسی فیلم Wrath of Man
اگر بخواهیم کمی به مباحث باقی مانده در بررسی فیلم Riders of Justice اشاره کنیم باید بگوییم که موسیقی متن فیلم سواران عدالت نیز کاملا با فضای داستان هماهنگ است و میتواند حسهای گوناگون را به مخاطب القا کند. بازیگران این فیلم نیز به بهترین شکل ممکن وظیفه خود را انجام دادهاند و در ساخت شخصیتهای منحصر به فرد موفق بودهاند.
امیدواریم که از مطالعهی بررسی فیلم Riders of Justice لذت برده باشید. شما درباره فیلم سواران عدالت چه فکر میکنید؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
+ بازی خوب بازیگران
+ شخصیتپردازی خوب
+ ریتم مناسب
+ موسیقی متن
– برخی مشکلات در فیلمنامه
– باورپذیر نبودن برخی از اتفاقات در فیلم
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.