داستان کامل سری بازی Dragon Age داستان کامل سری بازی Dragon Age
در ۱۴۰۳/۰۸/۲۱ , 18:00:00

داستان کامل سری بازی Dragon Age

0
در ۱۴۰۳/۰۸/۲۱ , 18:00:00

سری‌ بازی‌های عصر اژدها(Dragon Age) به‌قدری محبوب و معروف هستند که حتی اگر از طرفداران این سری‌ بازی هم نباشید، حتما تاکنون نام آن‌ را شنیده‌اید. یکی‌از ویژگی‌هایی که موجب جذابیتِ عصر اژدها برای طرفداران شده‌است، افسانه‌ها و داستان آن‌ است. اگر می‌خواهید بیشتر با جهان جذاب و پر رمزوراز این بازی آشناشوید، با مقاله داستان کامل سری بازی Dragon Age ازبخش تاریخچه و داستان بازی‌های وبسایت دنیای بازی همراه ما باشید.

اگر از طرفداران پروپاقرص Dragon Age باشید، احتمالاً می‌دانیدکه داستان و دنیای‌ آن تنها به بازی‌های ویدیویی منتشرشده ختم‌ نمی‌شود. برای علاقه‌مندان جدیدی که می‌خواهند با این جهان آشنا شوند، باید بگویم‌ که تاکنون چهار بازی (که چهارمین‌قسمت به‌نام DA: The Veilguard اخیراً منتشرشده) و درمجموع ۱۶ بسته‌گسترش‌دهنده(DLC) برای آن‌ها عرضه‌ شده‌است. هم‌چنین، منابع‌ دیگری مانند چندین کمیک، رمان، انیمیشن و داستان‌های کوتاه نیز منتشر شده‌اند. دراین مقاله، قرار است تمام این موارد را براساس تایم‌ لاین وقوع هرکدام توضیح دهیم.

فهرست کامل داستان بازی عصر اژدها

داستان کامل سری بازی Dragon Age
نقشه سرزمین تیداس(Thedas)

آن‌طورکه در کتاب «جهانِ تیداس: جلد اول»(Dragon Age: The World of Thedas Volume 1) آمده، تاریخ در تیداس به‌‌صورت [X:XX] نمایش داده‌می‌شود. X سمت‌ چپ نشان‌دهنده صده‌ای که درآن هستیم و Xهای سمت‌ راست نشان‌دهنده سال‌های گذشته در هر صده است. دورانِ‌اژدها(Dragon Age)، نهمین‌ صده در جهان تیداس‌ [۹:۰۰] است که بعداز «دوران‌مبارک»(Blessed Age [8:00-8:99]) رخ می‌دهد.

درکنار داستان کامل سری بازی Dragon Age پیشنهاد می‌شود:

داستان کامل سری بازی Alan Wake

داستان کامل سری بازی Alan Wake

تایم لاین سری بازی عصر اژدها | شروع دورانِ اژدها [۸:۹۵]

در اواخر دوره‌ هشتم بود که گروهی‌ از جادوگران به‌نام «ساحره‌های جنگل»(Witches of the Wilds)، بازگشت قریب الوقوع اژدهایان را پیش‌گویی کردند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۸:۹۶] دوره‌مبارک

ملکه‌ شورشیان در کشور «فرلدن»(Ferelden)، «مویرا تیرین»، به‌دست «بن سرلیک» و چندی‌ دیگر از خیانت‌کاران به‌ قتل می‌رسد. اما پسر مویرا، «شاهزاده ماریک»، موفق‌ به فرار از دست آن‌ها می‌شود.

بعدها مشخص ‌می‌شود که این قتل‌ها، به‌دستور پادشاهِ امپراتوری اورلسیان(Orlesian (Orlais)) ،«مِگرِن»،بوده‌است که می‌خواسته با کشتن خانواده تیرین، فرلدن‌ را تصاحب‌کند.

سال [۸:۹۸]

ماریک موفق می‌شود تا گروهی‌ از شورشیان جمع‌ کند و با رهبری آن‌ها، یکی‌از شهرهای بندرگاهیِ فرلدن به‌نام «گوارن»(Gwaren) را تصرف‌ کند. 

دلایل نیل دراکمن بر پایان دادن به بازی آنچارتد

سال [۸:۹۹] از تایم لاین سری بازی عصر اژدها

در این سال، نبرد سنگینی بین ارتش اورلیس(اورلسیان) و گروه شورشیانِ ماریک اتفاق می‌افتد که در نتیجه آن، شورشیان به‌شدت صدمه می‌بینند و به‌ ناچار، به گوارن عقب‌نشینی می‌کنند. درمیان نبرد، ماریک ناپدید می‌شود و همه گمان‌می‌کنند که‌ او کشته‌ شده‌است. 

درحالی‌ که شورشیان در هرج‌و‌مرج به‌ سر می‌برند و ارتش اورلیس قصد‌ حمله‌ به گوارن را دارد، ماریک برای مخفی‌ماندن‌ از دید سربازان اورلیس، از تونل‌ها و راه‌های زیرزمینی «راه‌های عمیق»(Deep Roads) استفاده می‌کند تا خود را به گوارن برساند. 

با تحت‌فرمان گرفتن دوباره شورشیان، او موفق‌ می‌شود تا از گوارن دفاع‌کند و درآخر، بن سرلیک و دیگر خیانتکارانی که مادرش‌ را به‌قتل رساندند، بکشد. 

درحالی‌که همه تصور می‌کردند که اژدهایان به‌کلی نابودشده‌اند، مردم  «کوهستان اورکنی»(Orkney Mountains) اژدهایی درحال پرواز را مشاهده‌ کردند. از این‌رو، «روحانی فاستین دوم»(Divine Faustine II) که قراربود عصرجدید را، عصر خورشید نام‌گذاری کند، نهمین‌ عصر سرزمین تیداس را عصر اژدها نام‌گذاری کرد. 

[۹:۰۳] دوران‌اژدها

تاج‌گذاری ماریک تیرین به‌عنوان پادشاه فرلدن.

[۹:۰۵]

به‌دنیا آمدن «کیلان تیرین»، پادشاه آینده فرلدن.

[۹:۰۸]

مرگ ملکه «رووان تیرین»، همسر ماریک.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۱۰]

پادشاه ماریک سرانجام به‌ گروه «نگهبانان خاکستری»(Grey Wardens) اجازه‌داد تا بعداز حدود دو صده، به فرلدن وارد شوند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)
  • نگهبانان خاکستری: گروهی نظامی متشکل‌از افراد قدرتمند و با توانایی‌های منحصربه‌فرد هستند که وظیفه‌ اصلی آن‌ها، مقابله‌با «نژاد تاریکی»(Darkspawn) در تیداس است. نگهبانان خاکستری، به‌دلیل پذیرفتن افراد توانا بدون درنظر گرفتن نژاد، ملیت، جایگاه‌ اجتماعی و پیشینه جنایی آن‌ها، از دید مردم گروهی منفور هستند.

شما از اون‌ها (مردم) محافظت می‌کنید و اون‌ها بابتش‌ از شما متنفرن.
تا وقتی خبری‌ از نبرد بلایت نباشه، بشریت تمام تلاشش‌ رو می‌کنه‌ تا فراموش‌کنه چقدر به‌ شما نیازداره.
و این خوبه؛ ما باید از اون‌ها فاصله‌ بگیریم. این تنها راهیه‌ که می‌تونیم تصمیمات سخت‌ بگیریم.

کریستف، فرمانده خاکستری اورلیس

بهترین بازی های Call of Duty

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)
  • نبرد بلایت(Blight): هرگاه موجودات تاریکی به‌ قدرت یکی‌از خدایان‌ باستان دست می‌یابند، آن‌ را به شکل یک اژدهای‌ شیطانی به‌نام Archdemon در می‌آورند و به‌کمک‌ آن، به سطح تیداس حمله‌ می‌کنند. درادامه جنگی بین تاریکی و موجودات تیداس رخ می‌دهد که به‌این نبرد، بلایت می‌گویند.

پس‌از ورود نگهبانان خاکستری به فرلدن، آن‌ها به ماریک اطلاع می‌دهندکه یکی‌از نگهبانان، به «راه‌های عمیق»(مسیرهای زیرزمینیِ تیداس) فرار کرده و به موجودات تاریکی پیوسته‌است. از آنجاییکه ماریک، سابقه عبور از راه‌های عمیق را دارد، رهبری نگهبانان خاکستری را قبول‌می‌کند تا به‌مقابله‌ با تهدیدات تاریکی بپردازند.

[۹:۱۳]

قلعه زیرزمینی «بونامار» که تحت‌فرمان دورف‌ها بود، توسط نژاد تاریکی تصرف‌شد. رؤسای دورف‌ها این اتفاق را از نشانه‌های وقوع بلایت پیش‌بینی کردند.

[۹:۱۶]

آنتونی پنتاگاست توسط گروهی‌از خائنان به‌ قتل رسید. خواهر آنتونی، کاساندرا بعداز این اتفاق شروع‌ به تمرین در گروه «جویندگان حقیقت»(Seekers of Truth) کرد.

پیشنهاد دنیای بازی

داستان کامل سری بازی دستینی (Destiny)

داستان سری بازی Destiny

[۹:۲۰]

بعداز به سلطنت رسیدن «ملکه سلن»(Empress Celene) به‌عنوان ملکه اورلسیان، فرلدن و اورلسیان به‌طور رسمی باهم صلح کردند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۲۲] دوران‌اژدها

داستان انیمیشن «طلوع جستجوگر»، بر شخصیت کاساندرا پنتاگاست تمرکز دارد. دختر جوانی‌ که بعداز به‌قتل رسیدن برادرش به‌ یک جستجوگر تبدیل‌شد. چندی‌از جستجوگران، ازجمله کاساندرا، به گروهی‌از جادوگران که دختری‌ را ربوده‌اند، حمله می‌کنند. آن‌ها موفق می‌شوند تا جادوگران‌ را شکست داده و دختر را نجات‌دهند. اما سردسته جادوگران فرار می‌کند. 

جلوتر، سردسته جادوگران برای آن‌ها کمین می‌کند وبه‌ آن‌ها حمله‌ می‌کند و دختر را باری‌دیگر می‌رباید. به‌دنبال این کمین، عده‌ای از جستجوگران ازجمله «بایرون» (کسی‌که مربی و همین‌طور مانند پدر برای کاساندرا بود) کشته‌ ‌می‌شود. حال گروه‌ جستجوگران گمان می‌کنند که کاساندرا خائن است و با سردسته جادوگران همکاری می‌کند.

ماینکرفت در واقعیت [مقاله تحلیلی]

کاساندرا برای پاک‌کردن نام خود و همینطور، گرفتن انتقام بایرون، به‌دنبال جادوگران می‌رود. او جادوگری به‌نام «گالیان»(Galyan) را در جنگل پیدا می‌کند. کسی‌که به گفته خودش هیچ ارتباطی‌ با دیگر جادوگران ندارد و درعوض، با بایرون همکاری می‌کرد تا دختر را به‌ مکانی امن برسانند.

کاساندرا و گالیان، متوجه می‌شوند که یکی‌از اعضای «تمپلار»ها (نیروهای نظامی تحت فرمان کلیسا و روحانی‌اعظم)، قصددارد تا باکمک جادوگران، توطئه‌ای راه بیندازد. کاساندرا و گالیان سعی‌می‌کنند تا موضوع را به جستجوگر ارشد اطلاع‌‌دهند، اما تمپلار خائن او را می‌کشد و کاساندرا و گالیان را زندانی می‌کند.

آن‌ها به‌کمک چند تن از جادوگران و همکاران گالیان، نجات می‌یابند و متوجه می‌شوند که تمپلار خائن، درحال توطئه برای ازبین بردن روحانی‌اعظم(Divine) است.

کاساندرا او را شکست می‌دهد اما جان‌اش را می‌بخشد. با این‌کار، تمپلار برمی‌خیزد و باری‌ دیگر به کاساندرا حمله می‌کند. ازطرف دیگر، رهبر جادوگران موفق می‌شود تا مراسم خود را به‌پایان برساند و با احضارکردن اژدهایان، به روحانی‌اعظم و سربازان رده‌بالای اون حمله می‌کند. 

کاساندرا از روحانی‌اعظم محافظت می‌کند و با ازبین بردن اژدها و متوقف‌کردن توطئه دشمنان، لقب «قهرمانِ اورلیس» را دریافت می‌کند و به‌عنوان معاون جدید روحانی‌اعظم انتخاب می‌شود.

ازاین روز به‌عنوان «روز اژدهایان» یا «روز آسمان‌های سیاه» یاد می‌شود.

[۹:۲۵]

پادشاه فرلدن، ماریک در دریا گم می‌شود. پسر ماریک، کیلان، به‌جای پدرش بر تخت‌ پادشاهی می‌نشیند. 

کیلان با «آنورا»، دختر یکی‌از دوستان پدرش، «لوگین مک‌تیر»(Loghain Mac Tir)، ازدواج می‌کند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)
  • «لوگین مک‌تیر» یکی‌از دوستان قدیمی و قابل‌ اعتماد ماریک بود که در نبرد شورشیان و اورلسیان برای بازپس‌گیری فرلدن، او را همراهی می‌کرد.

هم‌چنین دراین سال، نگهبانان خاکستری در فرلدن، اولین نشانه‌های وقوع یک بلایت را احساس کردند.

سال [۹:۲۸]

این بسته‌الحاقی، همانطورکه از نام‌اش پیداست، روایتگر گذشته‌ی لیلیانا، یکی از شخصیت‌های مهم سری بازی‌های Dragon Age، است. در این DLC، شما در نقش لیلیانا هستید و سرگذشت او قبل‌از وقایع DA: Origins را تجربه می‌کنید.

داستان پیشنهادی برای شما:

داستان کامل سری بازی The Division

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۰] اژدها

در داستان بازی عصر اژدها: ریشه‌ها، شما در نقش یک سرباز محافظ از فرلدن هستید و باید با موجودات تاریکی که آغازگر پنجمین بلایت دراین سال هستند، مبارزه‌کنید. شما به‌همراه یکی‌از فرمانده‌های خاکستری به‌نام «دانکِن»، به قلعه ویرانه‌ای درجنوب فرلدن می‌روید تا به پادشاه کیلان تیرین، لوگین مک‌تیر و ارتشی‌که برای مقابله‌با نژاد تاریکی جمع کرده‌اند، بپیوندید. اما برای عضویت دراین ارتش، باید با انجام ماموریت‌هایی خود را ثابت کنید.

در یکی‌از ماموریت‌ها، از شما و دو سرباز دیگر خواسته می‌شود تا به‌ مناطق زیرزمینی رفته و سه‌ بطری از خون موجودات تاریکی پرکرده و به اردوگاه بیاورید. دراین راه، با دو تن از جادوگران جنگل، «موریگان» و مادرش «فِلِمِث» آشنا می‌شوید. 

پس‌از انجام ماموریت و برگشتن‌به اردوگاه، دانکن می‌گوید که برای تبدیل‌شدن به یک محافظ خاکستری، باید خون درون بطری را بنوشید. اگر زنده‌ بمانید، بخشی‌از نیروی تاریکی‌‌ را جذب می‌کنید.

سرباز اول پس‌از خوردن خون، می‌میرد و همین باعث می‌شود تا سرباز دوم از این کار امتناع‌کند که درنتیجه، اعدام می‌شود. اما شما پس‌از خوردن آن، زنده‌ می‌مانید و نیروی جدیدی دریافت می‌کنید. حال شما وظیفه دارید تا به‌عنوان یک محافظ خاکستری، در تیداس قدم بگذارید و افراد جدیدی برای مقابله‌با تاریکی پیداکنید.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۳۰]

در این ماموریت، شما به یکی‌از قلعه‌های متروکه نگهبانان خاکستری فرستاده می‌شوید تا درمورد اتفاقات شیطانی که درآنجا درحال وقوع است، تحقیق‌ کنید.

بهترین دی‌ال‌سی‌های فرام‌سافتور

سال [۹:۳۰]

شما به گذرگاه سولچر می‌روید تا یک‌ عصای‌ جادویی برای کنترل «گولم‌ها»(غول‌های سنگی(Golem)) را ازیک تاجر بگیرید. گولمی که تاجر، عصای کنترل‌کردن او را به شما داده‌است، در مرکز روستای «هانلیث»، در جنوب‌غربی فرلدن قراردارد.

وقتی به‌ آنجا می‌رسید، موجودات تاریکی درحال حمله‌به روستا هستند. پس‌از جنگیدن با آن‌ها و عقب‌راندن‌شان، حال نوبت آن‌ است تا به‌ سراغ گولم بروید. اما وقتی به آنجا می‌رسید، می‌فهمیدکه کلمه جادویی‌ای که تاجر برای کنترل‌کردن گولم با عصا به شما گفته‌است، کار نمی‌کند.

پس‌از جستجو و پرسش در روستا، با شخصی آشنا می‌شوید که دخترش را گم‌کرده‌است. درآخر، پس‌از نجات‌دادن دخترش از دست شیاطین، او به‌عنوان تشکر، کلمه جادویی کنترل‌کردن گولم‌ را به شما می‌گوید.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

این سریال‌ کوتاه شامل پنج قسمت است که داستان آن، بر یک نگهبان خاکستری به‌نام «کریستف»(Kristoff) تمرکزدارد. داستان سریال بعداز بازی اصلی و قبل‌از بسته گسترش‌دهنده «بیداری» روایت می‌شود. در این سریال، کریستف درحال تحقیق درباره این‌است که چرا موجودات تاریکی بعداز پایان پنجمین بلایت، به تونل‌های زیرزمینی برنگشتند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۱] از تایم لاین سری بازی عصر اژدها

وقایع این بسته گسترش‌دهنده، شش ماه بعداز پایان بازی اصلی (DA: Origins) رخ می‌دهد. شما درنقش یک فرمانده خاکستری هستید که بعداز پایان جنگ، فرماندهی قلعه «Vigil’s keep» به‌ او واگذار شده‌است و علاوه‌بر فرماندهی در آن، باید گروه نگهبانان خاکستری خود را نیز احیا کند. اما چالش اصلی این‌است که موجودات تاریکی بعداز جنگ به مناطق زیرزمینی برنگشته‌اند. 

درحین انجام این ماموریت، با موجودات جدیدی از نژاد تاریکی آشنا می‌شوید که باید با آن‌ها دست‌وپنجه نرم‌کنید.

بزرگترین گیم نت‌های ایران

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۳۱] بعداز اتفاقات «بیداری»

به‌ درخواست یکی‌از دورف‌ها به‌نام «جریک دیس»(Jerrik Dace)، شما به یکی‌از شهرهای زیرزمینی دورف‌ها یعنی «اورزامار» دعوت می‌شوید. جریک از شما درخواست می‌کند تا به‌دنبال برادرش، «بروگان» بروید که برای پیداکردن شهر زیرزمینی «آمگرک» و دست‌یافتن به راز ساختن گولم‌ها، به راه‌های عمیق پاگذاشته است.

دست‌یافتن به‌ چنین دانشی، برای دورف‌های اورزامار قدرت و جایگاه ویژه‌ای به‌ ارمغان می‌آورد اما از آنجاییکه بروگان هنوز برنگشته، گمان می‌رودکه آن‌ها گم‌ شده‌باشند. شما به‌همراه جریک و چند تن دیگر از دورف‌های قابل اعتماد، به‌دنبال بروگان می‌روید تا پرده‌ از این راز بردارید.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۲]

داستان این بسته‌الحاقی، درباره یکی‌از جادوگران جنگل به‌نام «موریگان» است که در پنجمین نبرد بلایت، به محافظان کمک می‌کرد. اما او پس‌از پایان جنگ به‌طور کامل ناپدیدشد. براساس آخرین شایعات، او به‌سوی کوهستان‌های اورلیس قدم گذاشت. اما هیچ ردی از او باقی‌نمانده.

اما بعداز گذشت تقریبا یکسال از پایان جنگ، به‌گوش نگهبانان رسیده‌ که موریگان به فرلدن بازگشته و در جنگل‌های جنوبی منطقه دیده‌شده. شما نیز به‌آنجا می‌روید تا به‌ اتفاقی که برای موریگان افتاده و رازی‌ که درسینه دارد، پی‌ ببرید.

داستان دومین‌ قسمت بازی عصر اژدها، درباره «هاوک» (شخصیت‌اصلی بازی که کنترل آن‌ را دردست دارید.) است. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

داستان از زبان یک دورف به‌نام «واریک تتراس» روایت می‌شود. واریک به‌فرمان کاساندرا پانتاگاست، به کلیسای چنتری(Chantry: گروهی متشکل‌از اکثریت مردم که حکومت آن پایه مذهبی دارد.) آورده‌ شده تا با بازجویی‌از او، بفهمد که هاوک چگونه به «قهرمان کِرکوال» تبدیل‌شده و جنگی تمام‌عیار بین جادوگران و تمپلارها راه‌ انداخته‌است. واریک شروع می‌کند؛

سال [۹:۳۰] اژدها

در زمان بلایت پنجم، هاوک و خانواده‌اش از شهر محل زندگی‌شان «لادرینگ»، که بخاطر حمله موجودات تاریکی ویران شده، فرار می‌کنند. آن‌ها قصد رفتن‌ به شهر «کِرکوال» را دارند. اما درمیانه راه توسط گروهی‌از موجودات تاریکی محاصره می‌شوند و حین جنگیدن با آن‌ها، یکی‌از اعضای خانواده هاوک کشته می‌شود.

درآخر اعضای خانواده هاوک موفق می‌شوند تا به کرکوال برسند؛ شهری شلوغ در شمال که عموی هاوک در آنجا زندگی‌ می‌کند.

درکنار داستان کامل سری بازی Dragon Age بخوانید:

تاریخچه و داستان کامل بازی Resident Evil

بازی Resident Evil 9

سال‌ [۹:۳۱] در داستان بازی عصر اژدها ۲

یکسال‌از زمانی که خانواده هاوک به کرکوال رسیدند، می‌گذرد. آن‌ها هرکار عجیب و غریبی انجام می‌دهند تا بتوانند به‌ زندگی ادامه دهند. در این زمان است‌ که واریک تتراس، یکی‌از اعضای صنف بازرگانان در کرکوال، هاوک را ملاقات می‌کند.

برادر واریک، «بارتراند» پیشنهادی به هاوک می‌دهد که درشرایط فعلی‌ او، رد کردن آن غیرممکن است. آن‌ها قصد دارند تا باکمک هاوک، به مکانی در راه‌های عمیق بروند و گنج عظیمی را از آنجا خارج کنند. این مکان قبلا توسط دورف‌ها اداره می‌شد اما حالا توسط موجودات تاریکی تسخیر شده‌است.

درحین انجام کار، در زیرسطح زمین، بارتراند به‌ یک لیریوم(الماس) قرمز دست می‌زند که باعث می‌شود ذهن و کنترل خود را ازدست داده و به دیگر اعضای تیم خیانت کند که باعث می‌شود یکی‌از آن‌ها بمیرد.

سال [۹:۳۴]

سه‌ سال از آن ماموریت گذشته و خانواده هاوک پس‌از آن، دریک عمارت و در ناز و نعمت زندگی ‌می‌کنند. ویسکونتِ کرکوال از هاوک می‌خواهد تا درمورد موضوعی به‌او کمک کند.

گروه‌ کوچکی‌ از شبه‌جنگجویان انسان‌نما به‌نام «کوناری»(Qunari)، با کشتی شکسته‌شان در کرکوال ساکن هستند اما از قبول و اجرای قوانین کرکوال تا زمانی که اینجا هستند، طفره می‌روند و هرطور که دوست‌دارند زندگی می‌کنند. هاوک قبول می‌کند تا مشکل را حل کند اما همزمان‌با آن، به یک مشکل دیگر نیز بر می‌خورد.

پیداکردن یک قاتل سریالی که تنها، زن‌های شهر را هدف قرارداده است. مادر هاوک نیز، قربانی این قتل‌ها می‌شود. پس‌از جستجو و تحقیق درباره آن، مشخص می‌شودکه این‌ها کار یک جادوگر خون‌خواه(Blood Mage) است که همسر خودرا ازدست داده و قصددارد با کنارهم گذاشتن اعضای بدن زن‌های دیگر، او را احیا کند.

ازطرفی دیگر، دلیل عدم تمایل کوناری‌ها به ترک کرکوال هم مشخص می‌شود. یکی‌از همکاران واریک به‌نام ایزابلا، یکی‌از اشیا باارزش آن‌ها را دزدیده. کوناری‌ها نیز بدون آن اجازه بازگشت به کشورشان را ندارند. ایزابلا از کرکوال فرار می‌کند که درنتیجه، رهبر کوناری‌ها «آریشوک» فرمان حمله‌به کرکوال را می‌دهد و قصد دارند ویسکونت را اعدام کنند.

هاوک و گروهش موفق می‌شوند تا کوناری‌ها را شکست‌دهند و درپایان، هاوک لقب «قهرمان کرکوال» را دریافت می‌کند.

 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۷]

سه‌ سال دیگر گذشته و کرکوال حالا، زیرنظر تمپلارها و تحت فرمان شوالیه‌ای ظالم به‌نام «مردیث»، در حکومت‌نظامی به‌ سر می‌برد. هدف آن‌ها این‌است تا جادوگران کرکوال را، به‌دلیل استفاده کردن‌ از جادوی خونی، سرکوب کنند. مردیث، توسط یکی‌از افسونگرها به‌نام «اورسینو» در ملأعام مورد حمله قرار می‌گیرد و درنتیجه، باعث ایجاد تنش بین دوگروه می‌شود و هاوک ناچار است تا مداخله‌کند.

دراین میان، مخالفان مردیث یکی‌از عزیزان هاوک را می‌دزدند و اون مجبور می‌شود از درگیری دوری‌کند. مخالفان مردیث کلیسای کرکوال را منفجر می‌کنند که باعث کشته‌شدن روحانی‌اعظم می‌شود و همین‌ امر، آغازگر جنگی بین جادوگران و تمپلارها است.

اینجاست که هاوک باید یک جبهه‌ را انتخاب‌کند. اورسینو و مردیث هردو درپایان جنگ کشته می‌شوند اما هاوک، یا به‌عنوان قهرمانی برای جادوگران کرکوال را ترک می‌کند، یا به‌عنوان ویسکونتِ کرکوال انتخاب می‌شود.

معرفی انیمه‌های پاییز ۱۴۰۳

واریک در پایان داستان می‌گوید که همراهان هاوک از یکدیگر جداشدند و خودش نیز کرکوال را ترک‌کرد. تمام مناطق تیداس از اتفاقی‌که در کرکوال افتاد، الگو گرفته و شورش کرده‌اند. تمپلارها نیز برای مقابله با آن‌ها از کلیسا جدا شده‌اند.

کاساندرا، واریک را آزاد می‌کند و خودش نیز، به همراه لیلیانا و دیگر جستجوگران، به‌دنبال هاوک و محافظ می‌رود. زیرا اعتقاد دارد که اگرچه هاوک و محافظ ناپدید شده‌اند، اما این جنگ‌ها تنها به‌کمک آن‌ها خاتمه می‌یابند.

[۹:۳۳]

داستان درمورد یک سرباز کماندار کلیسا به‌نام «سباستین وِیل» است که به‌دنبال انتقام مرگ دردناک خانواده‌اش است. سباستین یکی‌از شخصیت‌هایی است که درمراحل بازی اصلی نیز با او برخورد می‌کنید.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

وقایع این بسته‌گسترش‌دهنده قبل‌از پایان بازی اصلی، یعنی پیش‌از سال [۹:۳۷] اتفاق می‌افتد. همانند داستان‌ بازی عصر اژدها ۲، واریک روایتگر این بسته‌گسترش‌دهنده است‌که درحین بازجویی اصلی، آن‌ را تعریف می‌کند. کاساندرا به واریک می‌گویدکه او، درمورد یکی‌از همراهان هاوک اطلاع‌ دارد که واریک درباره آن صحبت نکرده‌است. واریک تعریف می‌کند:

هاوک با یکی‌از همراهانش‌، به‌ یک «زندان تاریکی» در دل کوهستان متروکه «ویمارک»(Vimmark Mountains) می‌رود تا درمورد گروه جنایتکاری به‌نام «کارتا»، که خانواده هاوک را هدف قرار داده‌اند، تحقیق کند. هاوک متوجه می‌شود که یکی‌از موجودات قدرتمند تاریکی به‌نام «کوریفیوس»(Corypheus) در این زندان گرفتار شده‌است.

هم‌چنین هاوک متوجه می‌شود که کوریفیوس قدرت کنترل ذهن افراد، ازجمله نگهبانان خاکستری را دارد و ازهمین‌رو، درسال [۹:۰۰] این زندان توسط پدر هاوک با جادو مهروموم شده‌است. هاوک و گروهش نیز با ورود به آنجا، گیر می‌افتند. 

درآخر مشخص می‌شود که اعضای تیم کارتا، توسط کوریفیوس تسخیر شده‌اند و هدفشان این بوده‌ که فرزندان خانواده هاوک را به زندان بکشانند تا کوریفیوس با استفاده‌از خون آن‌ها، جادوی زندان را مهارکند. هاوک با پرس‌وجو از دو نگهبان خاکستری که در زندان بودند، می‌فهمد که تنها راه خارج شدن‌از آنجا، کشتن کوریفیوس است. 

هاوک، کوریفیوس را آزاد می‌کند و به‌کمک نگهبانان خاکستریِ داخل زندان، او را می‌کشد، اما کوریفیوس روح خود را به‌یکی‌از نگهبانان انتقال می‌دهد و از زندان خارج می‌شود. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سریال روایتگر داستان یک اِلف قاتل از قوم کوناری به‌نام «تالیس» است‌ که درپی یافتن یک جادوگرِ کوناری مرتد به‌نام «سارِباس» است. موفقیت در این ماموریت به‌قدری برای تالیس مهم‌است که او خطر اخراج‌شدن از کوناری درصورت شکست‌خوردن را، به جان خریده‌است. 

وقایع داستان بین سال‌های [۹:۳۱] تا [۹:۳۴] رخ می‌دهد. سارباس، که پیش‌تر به‌دست تمپلارها افتاده‌بود و او را در یک زندان‌مخفی نگه‌ می‌داشتند، موفق می‌شود که فرارکند. سارباس قصددارد تا با انجام یک مراسم شیطانی و خطرناک انتقام‌بگیرد و به‌ همین‌دلیل، تالیس باید جلوی او را بگیرد. 

تالیس متوجه می‌شود که به‌تنهایی قادر به‌انجام این ماموریت نیست. از همین‌رو به‌گروهی‌از تمپلارها که آن‌ها نیز به‌دنبال جادوگر هستند، می‌پیوندد تا باکمک یکدیگر، سارباس را متوقف‌کنند. 

پیشنهاد دنیای بازی برای شما:

بازی های ژاپنی: بهترین بازی ها با حال و هوای ژاپن

بازی های ژاپنی

بین سال‌های [۹:۳۱] تا [۹:۳۶]

در این بسته گسترش‌دهنده، هاوک و تالیس باهم ملاقات می‌کنند. تالیس برای پس‌گرفتن یک شی کمیاب و باارزش که درکاخ یکی‌از دوک‌های اورلیس قراردارد، از هاوک تقاضای کمک می‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۸] اژدها

داستان این کمیک بعداز جنگ کرکوال و ویرانی کلیسا اتفاق می‌افتد. در این کمیک که توسط شرکت بایوور (سازنده سری بازی‌ها) نوشته‌شده، پادشاه فرلدن شخصی به‌نام «آلیستر تیرین» است. آلیستر تیرین درحال جستجو و تحقیق درمورد پدرش، ماریک تیرین است. کسی‌که سال‌ها قبل در دریا گم‌شد. آلیستر در انجام این ماموریت، از واریک و دستیارش، ایزابلا کمک می‌گیرد. 

مدارکی‌که به‌دست می‌آورند، آن‌ها را به شهر «آنتیوا»(Antiva) می‌کشاند. محل پرورش قاتلان خطرناک. آن‌ها به زندانی‌ نفوذ می‌کنند که توسط یکی‌از گروه‌های قاتلین به‌نام «قبیله کلاغ‌ها» اداره می‌شود. زیرا طبق شایعات، ماریک در آنجا زندانی‌ است. اما در آنجا متوجه می‌شوند که ماریک سال‌ها قبل توسط جادوگری به‌اسم «هیولای مرداب تِلاری» آزاد شده‌است. 

آلیستر و گروهش به مرداب تلاری سفر می‌کنند و در آنجا، به جادوگری به‌نام «یاوانا» برمی‌خورند. کسی‌که خود را دختر فِلِمِث (یکی‌از جادوگران جنگل در فرلدن) معرفی می‌کند. یاوانا می‌گوید که ماریک سال‌ها پیش دربرابر فلمث تسلیم شده‌است و جادوگر نیز او را آزاد کرده‌است. یاوانا تاکید می‌کند که نسل‌ِخونی خانواده ماریک بسیار خاص است و رابطه‌ای با سرنوشت اژدهایان دارد. 

بررسی انیمه Uzumaki

به‌محض‌ اینکه آلیستر از قلمرو یاوانا خارج می‌شود، نیروهای آنتیوا به آن‌ها حمله می‌کنند و درنهایت، آلیستر را اسیر می‌کنند. رهبر نیروهای آنتیوا، شخصی به‌نام کلادیو، به آلیستر می‌گوید که او و گروهش‌ را فریب داده  تا به‌وسیله آن‌ها، پناهگاه یاوانا (جایی به‌اسم «بیشه ساکت») را پیداکند. اما هدف از این‌کار او معلوم نیست. 

درادامه، واریک و ایزابلا به اردوگاه قاتلان حمله می‌کنند تا پادشاه فرلدن را نجات‌دهند. طی این درگیری، کلادیو قبل‌از اینکه آلیستر بتواند از او درباره سرگذشت پدرش سوال بپرسد، توسط ایزابلا کشته می‌شود. یاوانا از جادوی‌ خود استفاده می‌کند تا روح کلادیو را احضارکند و از او درمورد کسی‌که پشت این جریانات است، بپرسد. کلادیو به‌ یک استاد از سرزمین «تِوینتِر» به‌نام «اورلیان تایتوس» اشاره می‌کند.

یاوانا افراد را به پناهگاه می‌برد و سپس، به آلیستر می‌گوید که او را همراهی‌کند. آن‌ها به غار بزرگی پر از تخم‌های کریستالی می‌روند. یاوانا به آلیستر می‌گوید که این مکان، محلی است‌ که بسیاری‌از اژدهایان برای خواب‌ زمستانی به‌ آنجا می‌آیند و این وظیفه یاوانا است تا از نژاد اژدها محافظت‌کند. به‌واسطه تلاش‌های یاوانا برای بیدار کردن آن‌ها، نسل اژدها از انقراض نجات‌ یافته و در عصر کنونی، به جمعیت پایداری رسیده‌است. 

یاوانا تلاش می‌کند تا آلیستر را متقاعدکند که آخرین اژدهای باقی‌مانده‌از نسل اژدهای بزرگ(The Great Dragons) را، به واسطه جادوی خون‌اش، بیدارکند. اما آلیستر با فروکردن شمشیرش در بدن یاوانا به درخواستش پاسخ می‌دهد. درپایان، آلیستر و همراهانش آنجا را ترک می‌کنند و برای ادامه ماموریتشان، راهی سرزمین تِوینتِر می‌شوند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۳۸]

این کمیک ادامه‌ دهنده کمیک قبلی (بیشه ساکت) است‌ که سفر آلیستر و گروهش‌ به تِوینتر را روایت می‌کند. در یکی‌از شهرهای توینتر به‌نام «ونتوس»، یک مهمانی برگزار شده‌ که بسیاری‌از اشراف‌زادگان و والامقامان، ازجمله اورلیان تایتوس، به‌آن دعوت شده‌اند. آلیستر و گروهش، با لباس‌مبدل وارد مهمانی می‌شوند.

در مهمانی، واریک یکی‌از دوستان‌ قدیمی خود، «میواریس تیلانی» را می‌بیند که یکی‌از استادان توینتر شده‌است. او، آلیستر و ایزابلا را به میواریس معرفی می‌کند. آلیستر از میواریس می‌خواهد که به‌محض ورود تایتوس، مهمانی را ترک‌کند تا به دردسر نیفتد. اما میواریس مخالفت می‌کند و می‌گوید که او، عاشق دردسر است. 

میواریس به آلیستر می‌گوید که تایتوس نه خانه‌ای دارد و نه خانواده‌ای. تنها چیزی‌ که دارد، اطلاعاتی‌است که هیچ‌کس آن‌ها را نمی‌داند. پس‌از ورود تایتوس به مهمانی، میواریس او را به آلیستر نشان می‌دهد. آلیستر نیز به‌سرعت درمقابل او ظاهر می‌شود و از او درباره پدرش می‌پرسد. این‌کار باعث می‌شودتا محافظان تایتوس درحالت آماده‌باش جنگی قراربگیرند. 

جنگی در می‌گیرد که در آن، آلیستر و همراهانش پیروز می‌شوند اما تایتوس موفق می‌شود فرارکند. آن‌ها از یکی‌از افراد تایتوس بازجوبی می‌کنند. اما تنها چیزی‌که او به آن‌ها می‌گوید، موقعیت مکانی جزیره‌ای به‌نام «سِهِرون» است. آلیستر و گروهش سواربر کشتی ایزابلا، به سوی جزیره سهرون حرکت می‌کنند. اما درمیانه راه، توسط دو کشتی کوناری محاصره‌ شده و اسیر می‌شوند. رهبر تیم کوناری‌ها، دختری به‌نام «راسان»، فرمان می‌دهد تا اسیران را به‌ یک اردوگاه جنگی به‌اسم «آکاز» ببرند. 

ایزابلا توسط راسان تحت‌ بازجویی قرار می‌گیرد. راسان از او درباره اسمش (ایزابلا) سوال می‌کند و ذکر می‌کند که مردمان او، اسم‌ها را با دقت کامل انتخاب می‌کنند. ایزابلا اعتراف می‌کند که اسمش‌ را اولین کاپیتانش به‌ او داده که به‌معنای «زیبای کوچک» است و کاپیتان برای تمسخر آن‌ را انتخاب‌ کرده‌است. راسان درباره سرگذشت کاپیتان سوال می‌پرسد که ایزابلا تعریف می‌کند که او را درحین یک بحث کشته‌است. 

راسان به پرسش سوالات خود ادامه می‌دهدکه باعث می‌شود ایزابلا عصابی شود. راسان درجواب چکی به‌ او می‌زند و سلولش‌ را ترک می‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

در آن طرف اردوگاه، واریک و آلیستر سه‌ هفته در یک سلول سپری می‌کنند و در این مدت هیچ‌ یک از نگهبانان کوناری با آن‌ها صحبت نکردند. واریک تعریف می‌کند که ایزابلا قبلا کتاب مقدس کوناری‌ها را دزدیده‌ بود که به‌ ایجاد جنگ در کرکوال ختم‌شد. درآخر کوناری‌ها کتاب‌شان را پس‌گرفتند اما رهبرشان، «آریشاک» در این درگیری کشته‌شد. 

در همین حین نگهبانی به‌ سمت آن‌ها می‌آید و می‌گوید آریشاک جدید می‌خواهد آن‌ها را ببیند. کمی‌ بعد آلیستر متوجه می‌شود که آریشاک جدید، شخصی به‌نام «اِستن» است‌ که در زمان نبرد بلایت در فرلدن، شانه‌به‌شانه آلیستر جنگیده‌بود. 

استن به آلیستر توصیه می‌کندکه ازرفتن به‌دنبال تایتوس دست بکشد، چراکه کاری احمقانه است. اما وقتی آلیستر می‌پرسد که چرا کوناری‌ها به‌دنبال تایتوس هستند، استن جواب نمی‌دهد و او را ترک می‌کند. آلیستر سعی‌ می‌کند تا اطلاعات بیشتری بگیرد، اما استن باخشم مشتی به‌ او می‌زند و او را عقب می‌راند. 

درکنار تایم لاین سری بازی Dragon Age بخوانید:

داستان کامل سری بازی Marvel’s Spider-Man

و اما ایزابلا، اطلاعات بیشتری‌ از زندگی‌اش بازگو می‌کند. او می‌گوید که مادرش یکی‌از اعضای کوناری بود که ایزابلا را در ازای دریافت پول، مجبور به‌ ازدواج کرد. اما بعداز مرگ شوهرش، ایزابلا درگیر برده‌داری و برده‌فروشی شد. بار اول‌ که کشتی برده‌ها را جابه‌جا می‌کرد، توسط کشتی‌های اورلسیان محاصره‌ شدند و از آنجاییکه برده‌داران را اعدام می‌کردند، ایزابلا دستور داد تا همه برده‌ها را در آب غرق کنند.

بار دوم‌ که می‌خواستند برده‌ها را جا‌به‌جا کنند، او تمامی برده‌ها را آزاد کرد که درنتیجه، بدهی بزرگی به‌ بار آورد. از این‌رو تصمیم می‌گیرد تا با قبول‌‌کردن کاری، کتاب مقدس کوناری‌ها را بدزدد. راسان تلاش می‌کند تا اسم واقعی ایزابلا را بفهمد اما او از گفتن اسمش امتناع می‌کند. درنتیجه راسان عصبانی می‌شود و به‌ او حمله می‌کند. 

درحین درگیری، ایزابلا موفق می‌شود تا چاقوی راسان را بدزدد و او را زخمی‌کند. با سروصدا‌های ایجاد‌شده، نگهبانان کوناری در سلول را بازکرده و وارد می‌شوند. ایزابلا موفق می‌شود تا از دست آن‌ها فرار‌کند. او خود را به سلول آلیستر و واریک می‌رساند و پس‌از آزادکردن آن‌ها، می‌گوید که فرارکنند. سپس خودش به‌ سمت سلول‌هایی می‌رود که خدمه کشتی‌اش آنجا زندانی هستند. اما قبل‌از اینکه بتواند آن‌ها را آزادکند، راسان سر می‌رسد. 

آلیستر و واریک درحال فرار هستند که استن سر راهشان سبز می‌شود. درگیری‌ای بین آن‌ها رخ می‌دهد و از آنجاییکه واریک نمی‌تواند در جنگیدن به آلیستر کمک‌کند، به‌جای‌ آن سربازان کوناری را متقاعد می‌کند که این یک نبرد تن‌به‌تن است و آن‌ها نباید به استن کمک‌کنند. 

ایزابلا درنهایت بر راسان چیره می‌شود و بر روی او قرارمی‌گیرد و چاقو را برای ضربه آخر آماده‌می‌کند. او می‌گوید که اسم من زمانی «نایشه»(Naishe) بود. سپس چاقو را بلندمی‌کند و بغل سر راسان به‌ زمین فرو‌ می‌کند و به‌ او می‌فهماند که قصد کشتنش را ندارد. در آن‌طرف اردوگاه، آلیستر نیز استن را شکست می‌دهد و به‌جای کشتن‌ او، بهش پیشنهاد همکاری برای مقابله‌با تایتوس را می‌دهد که استن نیز قبول‌می‌کند. 

استن به آلیستر می‌گوید که به‌خاطر خون‌اژدها که در رگ‌هایت جریان‌دارد، تایتوس دنبالت خواهد‌آمد. درپایان، همگی به‌سمت قلعه تایتوس در جزیره سِهِرون حرکت می‌کنند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۳۸]

این کمیک، سومین کمیک‌ از سری داستان‌های آلیستر تیرین است‌ که به‌ تحقیقات او درباره پدرش خاتمه می‌دهد. داستان این کمیک بعداز کمیک دوم، و با حمله آلیستر و کوناری‌ها به قلعه تایتوس شروع می‌شود. درحالی‌که آلیستر و ایزابلا به‌ همراه استن و راسان و سایر خدمه، درحال جنگیدن‌ با نیرو‌های تایتوس هستند، واریک راهی پیدا ‌می‌کند‌ که ازطریق‌ آن، به اعماق قلعه نفوذکند و به سیاهچاله‌ها راه یابد. در اعماق قلعه، او میواریس تیلانی را پیدا‌می‌کند که دزدیده‌ شده‌بود و در کنارش، پادشاه ماریک تیرین قراردارد. 

ماریک به‌ دستگاهی متصل‌ شده‌است که درحال تخلیه خون اوست و مشخص می‌شود که تایتوس، درپی استفاده‌از خون ماریک بوده تا به‌ جادوی «آتش اژدها» دست‌یابد. واریک پس‌از دیدن این‌ صحنه، وحشت‌زده می‌شود و محفظه دستگاه تخلیه خون را می‌شکند. درادامه، واریک و میواریس به‌محلی به‌نام Fade می‌روند تا همراهان گمشده‌شان را پیداکنند. 

بررسی بازی Silent Hill 2 [پرونده]

واریک و میواریس، ایزابلا را در رویایی پیدا می‌کنند که او در آن، به‌ گروه کوناری پیوسته‌است و ماریک و میواریس را به‌یاد نمی‌آورد. آن‌ها سعی می‌کنند تا ایزابلا را از توهم‌اش نجات‌دهند تا کنترل ذهنش‌ را پس بگیرد. اما در همین‌حین، اورلیان تایتوس ظاهر می‌شود و با احضارکردن شیاطین، به‌ آن سه حمله می‌کند. 

تایتوس فریاد می‌زند: «تصورکن. جادوگران رویاها را بازسازی می‌کنند و رویاها، واقیعت را. خدایان باستان. خدایان اژدها. ما باید به‌ آن‌ها تبدیل‌شویم.». آن سه‌ نفر فرار می‌کنند. 

حال نوبت‌ به واریک می‌رسد تا در رویایش غرق‌شود. دراین رویا، واریک به عشق‌گمشده‌اش می‌رسد اما می‌داند که این‌ها، همه توهم‌ است. پس آن‌ را رد می‌کند و به‌سراغ میواریس می‌رود که در رویای‌ خود، درکنار شوهر مرحوم‌اش است و یک زندگی مرفه دارد. میواریس نیز می‌داند که این، تنها یک توهم‌ است. اما دوست‌‌ ندارد که آن‌ را ترک‌کند. 

تا اینکه واریک به‌ او یادآوری ‌می‌کند که تایتوس، چه بلایی در سیاهچاله سرش آورده‌‌بود و او نیز، دست‌ از رویایش می‌کشد. آن‌ها سپس وارد رویای ماریک و آلیستر می‌شوند. جایی‌که ماریک پادشاه است‌ و آلیستر نیز درکنار اوست. درنهایت، آلیستر به‌همراه ایزابلا و واریک، اورلیان تایتوس را پیدا می‌کنند و با ارتشی‌از شیاطین‌ که تایتوس برای حفاظت‌ از خود آن‌ها را احضارکرده، مبارزه می‌کنند. 

درحالی‌که دوگروه باهم می‌جنگند، ماریک وارد می‌شود و با تایتوس درگیر می‌شود. تایتوس سعی می‌کند تا از قدرت جدیدش برعلیه ماریک استفاده‌کند اما در انجام این‌کار ناموفق‌ است. ماریک به‌ او می‌گوید که در رویای‌ من، تو نمی‌توانی آسیبی به‌ من بزنی، و سر تایتوس را قطع می‌کند. 

آلیستر و اعضای‌گروه تصمیم می‌گیرند تا Fade را ترک‌کنند اما ماریک از این‌کار امتناع می‌کند. ماریک می‌گوید: «تو پادشاه خوبی هستی. من هرچیزی‌ که می‌خواهم را در اینجا دارم. حتی کسانی‌که به‌آن‌ها اهمیت می‌دهم نیز اینجا هستند. کسانی‌که دیگر در دنیای واقعی حضور ندارند.» 

آلیستر او را متقاعد می‌کند که همراهش بازگردد و به‌کمک او، شانسی دوباره برای زندگی‌ کردن داشته‌باشد. درنهایت، همگی به‌ دنیای واقعی باز می‌گردند اما متوجه می‌شوند که جسم ماریک، در وضعیت بحرانی قراردارد و تنها راه باقی‌مانده این‌ است‌که او را از این مصیبت نجات‌ دهند. آلیستر دستگاه مکنده‌خون را به‌طور کامل نابود می‌کند و پدرش‌ را آزاد می‌کند. اما بعداز آن، بدن ماریک نابودشده و به گردوغبار تبدیل می‌شود. 

درپایان، هریک‌از اعضای گروه راه خود را می‌روند و آلیستر به فرلدن بازمی‌گردد. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

داستان بازی عصر اژدها درسال [۹:۴۰]

داستان این رمان درباره این‌ است که چگونه سه قبیله تمپلارها(Templars)، جستجوگران حقیقت(Seekers of the Truth) و حلقه مگی(Circle of Magi) (اجتماعی‌ مستقل‌از جادوگران) از کنترل خارج می‌شوند و جنگی تمام‌عیار با یکدیگر راه می‌اندازند. 

داستان در ابتدا، درباره درگیری‌های میان تمپلارها و جادوگران است. تمپلارها وظیفه‌دارند تا جادوگران‌ را تحت‌کنترل نگه‌دارند. اما جادوگران از این وضع راضی نیستند و در تلاشند‌ تا وضعیت‌ کنونی را تغییر داده و  به‌ استقلال برسند. 

وقتی درگیری‌ها به‌ اوج خود می‌رسند، گروه جستجوگران برای کنترل وضعیت به‌کمک تمپلارها می‌آیند تا جادوگران را سرکوب کنند. جادوگرهای تیداس نیز با یکدیگر متحد می‌شوند تا به‌مقابله‌ با آن‌ها بپردازند.

در دنیای بازی بخوانید:

فایده بازی های ویدیویی برای مغز

فایده بازی های ویدیویی برای مغز

سال [۹:۴۰]

امپراتور کنونی اورلیس، بانو «سِلین» دربین درگیری‌های تمپلارها و جادوگران قرار می‌گیرد. ازطرفی نیز، الف‌هایی‌ که زیر ظلم حکومت او هستند، شورش می‌کنند. برای برقراری آرامش در منطقه، سلین به هر روشی‌که می‌تواند، باید تاج‌وتخت خود را حفظ‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۴۱]

در این سال، «والیا»، یک اِلف جادوگر به‌همراه گروهی‌از جادوگرانِ «حلقه مگی» به‌ گروه نگهبانان خاکستری ملحق می‌شوند تا از نبرد جادوگران و تمپلارها در امان بمانند. زیرا باتوجه‌ به تنش‌های موجود در هردو قبیله، گروه نگهبانان تنها کسانی هستند که ماندن در کنار آن‌ها امن‌ است. 

به‌محض اینکه والیا به‌ مقر نگهبانان می‌رسد، از او می‌خواهند تا در کتابخانه قلعه، درمورد گزارشات سربازانی‌که پست خود را ترک‌ کرده‌اند و رفتار نامعقول آن‌ها‌، همین‌طور تاریخچه بلایت‌های قبلی، تحقیق کند. تحقیقات والیا درگزارشات بلایت چهارم، او را به‌ یک منبع رمزگذاری‌شده هدایت می‌کند که مکان آن در حاشیه یک‌ نقشه قدیمی خط ‌خورده‌است. 

هم‌چنین دراین تحقیقات، دفترچه خاطرات شخصی به‌نام «ایسیا» را به‌دست می‌آورد که یکی‌از آخرین نفراتی بوده‌ که می‌توانست سوار گریفون‌ها (موجودات پرنده غول‌پیکر با بدن شیر اما سر، بال و چنگال عقاب) شود و با آن‌ها پروازکند. دفترچه، خاطراتی‌ از خود ایسیا و همین‌طور، دلاوری‌های برادرش «گاراهل» را درسال‌های [۵:۱۲] تا [۵:۲۰] روایت می‌کند. 

درحین بلایت چهارم، نگهبانان نگهبانان خاکستریِ درحال دفاع‌ از شهر آنتیوا هستند. ایسیا مامور می‌شود تا برای این‌کار، مراسمی‌ را با آوردن گریفون‌ها انجام‌دهد که حین انجام این مراسم، این موجودات پرنده به‌ جنون کشیده می‌شوند. ایسیا که از این‌کار پشیمان شده، به‌طور مخفیانه به‌دنبال راهی می‌گردد تا تخم‌های گریفون‌ها را از جنون نجات‌دهد. 

پس‌از پاک‌سازی تخم‌های گریفون از آلودگی، ایسیا آن‌ها را با جادو به‌ منطقه‌ای در دور دست منتقل می‌کند و به‌ حالت تعلیق درمی‌آورد. به‌ امید اینکه نگهبانان آینده بهتر بتوانند از آن‌ها نگهداری‌کنند. 

والیا بعداز فهمیدن این موضوع، با گروهی‌از جادوگران به‌ آنجا می‌رود و تخم‌ها را به‌ زندگی بازمی‌گرداند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۴۱] تا [۹:۴۲] در تایم لاین سری بازی عصر اژدها

پس‌از اتفاقاتی‌که در عصراژدها ۲ رخ‌داد و موجب شروع درگیری‌بین جادوگران و تمپلارها شد، و هم‌چنین پس‌از توافق روحانی‌اعظم(‌Divine) و ملکه سلین برای مداخله درجنگ و تحت‌کنترل گرفتن وضعیت فعلی، گروهی تحت‌عنوان «گروه تحقیق» تشکیل‌شده تا درمورد بحران کنونی تحقیق‌کنند.

یک انفجار بزرگ درمحل برگزاری کنفرانس روحانی‌اعظم رخ می‌دهدکه باعث به‌وجود‌آمدن حفره‌ای می‌شودکه مانند دروازه‌ای بین واقعیت و Fade (دنیای خیالی) عمل می‌کند. این حفره به «شکاف»(The Breach) معروف‌اند. شخصیت‌اصلی بازی که یکی‌از محققان است، به‌طرز عجیبی تنها بازمانده انفجار است. اما بعداز آن‌که به‌هوش می‌آید، متوجه می‌شود که علامتی روی دستش ایجادشده‌که باآن می‌تواند شکاف‌ها را ببندد.

شخصیت هیچ خاطره‌ای از قبل ندارد و همه‌چیز را فراموش‌کرده‌است. اما طبق گفته شاهدان، یک زن مرموز اورا از Fade بیرون کشیده‌است. شخصیت‌اصلی بعدها لقب «منادی» را ازآن خود می‌کند. 

حال‌که چنتری(Chantry) (گروهی مذهبی که اکثریت تیداس‌را تشکیل‌داده‌اند و رهبرآن‌ها روحانی‌اعظم‌(Diven) است.) بدون رهبر مانده‌است، لیلیانا و کاساندرا آخرین فرمان روحانی را برای برپایی دوباره سازمان محققان(Inquisition) اجرا می‌کنند. 

درکنار این مطلب پیشنهاد می‌شود:

معرفی بهترین‌ بازی‌های سری Dragon Age

معرفی بهترین‌ بازی‌های سری Dragon Age

بعدازاینکه منادی شکاف را می‌بندد، یکی‌از روستاهای تیداس به‌نام هِیون(Haven) توسط کوریفیوس و نیروهایش موردحمله قرار می‌گیرد. کوریفیوس کسی بودکه شکاف را به‌وجود آورد. کوریفیوس به‌کمک یک اژدها موفق می‌شودتا دفاع هیون را درهم بشکند وسپس، درمقابل منادی قرار می‌گیرد. 

او به نشان روی‌دست منادی اشاره می‌کندو می‌گویدکه باآن می‌توان به‌صورت فیزیکی وارد Fade شد. کوریفیوس تلاش می‌کندتا به‌کمک یک گوی جادویی، نشان‌را ازدست منادی جداکند. اما منادی یک بهمن(آوالانچ) درست می‌کند و روستای هیون‌ و ارتش کوریفیوس‌را زیرآن مدفون می‌کند. 

سپس «سولاس» (یک جادوگر الف‌که درزمینه شکاف‌ها تخصص‌دارد.) بازماندگان‌را به قلعه‌ای متروکه به‌نام «Skyhold» می‌بردو آن‌جارا به مقر جدیدی برای تیم محققان تبدیل می‌کند. منادی نیز به‌عنوان رهبر این‌تیم، انتخاب می‌شودو لقب «محقق»(Inquisitor) را به‌دست می‌آورد. 

او به‌کمک «هاوک» (شخصیت‌اصلی عصراژدها ۲) درمورد ناپدیدشدن نگهبانان خاکستری تحقیق می‌کندو می‌فهمدکه کوریفیوس، نگهبانان‌را تسخیرکرده و قصددارد ارتشی‌از شیاطین بسازد. دربین جنگی‌که بین محقق و نگهبانان تسخیرشده درمی‌گیرد، محقق وارد Fade می‌شودو با جمع‌کردن خاطرات‌ خود، متوجه‌ می‌شودکه نشان دستش‌را درمحل برگزاری کنفرانس روحانی به‌دست‌آورده؛ درست زمانی‌که به‌طور تصادفی وارد جایی شده‌که کوریفیوس درحال انجام مراسم برروی روحانی‌اعظم بوده‌است. سپس باگوی برخورد می‌کندو نشان بردستش نقش می‌بندد. درآخر، به‌کمک هاوک یا یکی‌از نگهبانان، از Fade فرار‌می‌کند. 

محقق به مهمانی‌ای در «کاخ زمستان» می‌رودتا جنگ‌های داخلیِ اورلسیان را حل‌کند و ازآن‌ها کمک بگیرد. پس‌ازآن، موریگان (معاون ملکه) به‌عنوان رابط امپراتوری به تیم محققان می‌پیوندد. موریگان آن‌هارا به «معبد میتال» هدایت می‌کندتا درآنجا، از دستیابی کوریفیوس به آینه‌ای جادویی به‌نام  «اِلوویان»، که باآن می‌تواند وارد Fade شود، جلوگیری‌کنند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

درداخل معبد، محقق یا موریگان، قدرت  «چاه غم‌ها»(Well of Sorrows) را به‌دست می‌آورد. منبعی‌از انرژی جادویی الهه الف‌ها، «میتال». سپس معلوم می‌شودکه میتال، دراصل مادر موریگان، یعنی «فِلِمِث» است. هرکسی‌که از چاه غم‌ها بنوشد، دانش خدمتگزاران قبلی‌ میتال‌را دریافت می‌کند اما درعوض، به‌اراده میتال وابسته می‌شود. 

گروه به‌کمک آینه اِلوویان از حمله کوریفیوس فرار می‌کنند که باعث می‌شود آینه پشت‌سر آن‌ها شکسته شود. با دانشی‌که از میتال به‌دست آورده‌اند، متوجه می‌شوندکه تنها راه شکست‌دادن کوریفیوس، اژدهای اوست. کوریفیوس تلاش می‌کندتا شکاف را باری‌دیگر بازکند که درحین انجام این‌کار، محقق و موریگان بااو مقابله می‌کنند و پس‌از شکست‌دادن او و اژدهایش، شکاف را برای همیشه مهروموم می‌کنند. دراین پروسه، گوی جادویی که همراه کوریفیوس بود، به‌طرز غیرقابل بازگشتی شکسته می‌شود. 

گروه به قلعه Skyhold بازمی‌گردند تااین پیروزی‌را جشن بگیرند. اما سولاس بعداز برداشتن گوی، ناپدید می‌شود. سولاس به‌دیدن فلمث می‌رود. مشخص می‌شودکه او، یک موجود خداگونه و صاحب اصلی گوی است. سولاس اعتراف می‌کندکه به‌طور غیرمستقیم مسبب حوادث‌اخیر بوده‌است، زیرا برای بازکردن قفل گوی، به کوریفیوس اجازه‌داده تاآن را دردست داشته‌باشد. 

درپایان، سولاس به فلمث می‌گویدکه او یک «گرگ ترسناک»(Dread Wolf: کسی‌که به‌تنهایی سفر می‌کند و مشکلات‌را حل می‌کند.) است. سپس فلمث را به‌سنگ تبدیل می‌کند و به‌نظر می‌آیدکه قدرت میتال را جذب می‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۴۲]

پروفسور «برام کنریک» از دانشگاه اورلیس، نامه‌ای به محقق(منادی) می‌فرستد وبه‌او اطلاع می‌دهدکه سرنخ‌هایی درمورد شخصی به‌نام «آمِریدان» آخرین محقق دوران الهی(Divine Age) که به‌طرز عجیبی دراوایل آن‌ دوران ناپدیدشد [۱:۰۱]، پیداکرده‌است. برام ازاو برای تحقیقاتش کمک می‌خواهد و معتقداست‌که نتایج این جستجو، هم برای تحقیقات علمی وهم برای خود محقق، مفید خواهدبود. 

محقق اورا در منطقه «آبگیر یخ‌زده»(Frostback Basin) ملاقات می‌کند. این منطقه، محل زندگی دوگروه‌از قبیله‌ای به‌نام «آوار»(Avvar) است‌که پیشینه آن‌ها به‌دوران باستان بر‌می‌گردد. گروه اول، «اِستون بیر هولد»(Stone-Bear Hold) هستندکه با گروه محققان رابطه‌ای دوستانه دارند. اما گروه دوم، «آرواره‌های هاکون» هستندکه آن‌هارا دشمنان خود می‌دانند. 

درحین تحقیقات، محقق می‌فهمدکه آمریدان، به‌فرمان امپراطور «دراکون اول» به منطقه آبگیر یخ‌زده آمده‌تا جلوی تهاجم گروه آرواره‌های هاکونِ اصیل‌ به‌سرزمین‌های پست رابگیرد. این اتفاقات مربوط‌به زمانی بودکه اورلیس‌ها درحال دست‌و‌پنجه نرم‌کردن با بلایت دوم بودند و یک تهاجم دیگر ماننداین، می‌توانست ویران‌کننده باشد. 

داستان کامل سری بازی Dragon Age

هاکونیت‌ها (پیروان آرواره‌های هاکون) روح خدایشان، «هاکون وینترزبرث»(Hakkon Wintersbreath) را به‌یک اژدهای عظیم متصل‌کردند. آمریدان موفق‌شدتا هردوی آن‌هارا درزمان نگه‌دارد و بااین‌کار، اژدها را متوقف‌کند. اما هاکونیت‌های امروزی راهی پیدا کرده‌اندتا هاکون‌را به جسم دیگری منتقل‌کنند و هدف اجدادشان را برای حمله‌به سرزمین‌های پست ادامه دهند. 

محقق برای حمله‌به دژ هاکونیت‌ها، از قبلیه بیر استون هولد کمک می‌گیرد و بایکدیگر، به دژ وارد می‌شوند. محقق رودرروی رهبر هاکونیت‌ها، «گورد هاروفسِن» قرار می‌گیرد و موفق می‌شود قبل‌از اینکه او بتواند مراسم را به‌پایان برساند، اورا شکست‌دهد. اما اژدها آزاد می‌شود و فرار می‌کند. محقق به‌دنبال اژدها می‌رود و پس‌از کشتن او، هاکون وینترزبرث را بعداز قرن‌ها اسارت، آزاد می‌کند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۴۲]

بعداز نبردی‌ که درروستای هیون صورت‌گرفت، زمین‌لرزه‌هایی درمنطقه «سواحل طوفانی» شروع‌ شدند و تونل‌های معدن درحال ریزش هستندکه درنتیجه آن، تجارت لیریوم بین محققان و دورف‌های «اورزامار» به‌خطر افتاده‌است مسئله مهمتر این‌است‌که زمین‌لرزه‌ها کاهش نمی‌یابند. محقق برای حل این‌مشکل، بایک دورف به‌نام «والتا» و یک ستوان از گروه لژیون‌های مرده به‌نام «رِن» ملاقات می‌کند. 

والتا معتقد‌است‌که زمین‌لرزه‌ها کار یک تایتان است وبرای خاتمه‌دادن‌به این زمین‌لرزه‌ها، باید آن‌را پیداکنند. ازطرفی دیگر، رِن به‌وجود تایتان پشت این‌قضیه مشکوک‌است اما بااین‌حال، بازهم معتقداست‌که باید منبع زمین‌لرزه‌هارا پیداکنند. 

محقق و والتا همین‌طورکه به‌عمق تاریکی می‌روند، بیشتر با ماهیت تایتان‌ها آشنا می‌شوند. پس‌از آنکه آن‌دو به‌زیر جاده‌های عمیق می‌رسند، توسط گروه مرموزی به‌نام شا-بریتل(Sha-Brytol) مورد حمله قرار می‌گیرند. همین‌طورکه به‌عمق بیشتری‌از سرزمین‌های دشمن پا می‌گذارند، با شگفتی‌های بیشتری روبه‌رو می‌شوند؛ غاری بزرگ پراز لیریوم‌های خالص و دست‌نخورده، صدها فوت ارتفاع، دریایی متلاطم درزیرِ زمین و درنهایت، غاری بسیاربزرگ و سرسبز بااکوسیستم مخصوص خودش و یک تمدن تمام‌عیار. 

درطول سفر، والتا حکاکی‌های لیریومی‌ای پیدا‌ می‌کندکه شا-بریتل‌ها و تایتان‌هارا توصیف می‌کند. اما هنگامی‌که به غار سرسبز می‌رسند، هیچ نشانی‌از تایتان‌ها پیدا نمی‌کنند. محقق این موضوع‌را درنظر می‌گیردو ایده‌ای به‌سرش می‌زند. جاده‌های عمیق از زمانی‌که به عمق بیشتری رفته‌اندو با شا-بریتل‌ها مواجه‌شدند، احساس متفاوتی داشته‌است. احساسی ارگانیک؛ دلیل اینکه نمی‌توانند تایتان‌هارا پیدا‌کنند این‌است‌که آن‌ها دقیقا درون تایتان هستند. 

درآخر، والتا به محقق می‌گویدکه می‌خواهد مدتی‌را در تایتان بماند ودرباره آن اطلاعات کسب‌کند. 

هنگامی‌که محقق ازاو می‌پرسدکه چه‌چیزی به «شیپ‌ریت»(Shaperate: موسسه‌ای متعلق‌به دورف‌هاکه درآن هرنوع اطلاعاتی ازجمله تاریخ، زندگینامه، اطلاعات علمی و… درآن نوشته و جمع‌آوری می‌شود.) بگوید، والتا پاسخ می‌دهد: «به‌آن‌ها حقیقت را بگو. تو نمی‌دانی.»

محقق والتا را ترک می‌کند و بازمی‌گردد.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال‌های [۹:۴۱] تا [۹:۴۲] از تایم لاین سری بازی عصر اژدها

وقایع این‌کمیک قبل‌از داستان سری بازی عصر اژدها : «Inquisition» و درحین‌آن جریان‌دارد.  «تِسا» و «ماریوس» دو مزدور همکار هستندکه تخصص اصلی‌شان درکشتن جادوگران است؛ به‌ویژه جادوگران خونخواه(Blood Mage) که ازقدرت خود برای صدمه‌زدن‌به دیگران استفاده می‌کنند. آن‌ها برای مقابله‌با یک «ملفیکار»(maleficar: جادوگری‌که قوانین‌را زیر پا می‌گذارد و ازجادو‌های ممنوعه استفاده می‌کند.) درشهر «هِرکینیا» استخدام می‌شوند. 

درحالی‌که ماریوس باجادوگر و سپس، با موجودی‌که به‌آن تبدیل‌ می‌شود، مبارزه می‌کند تسا نیز گروگان جوانی به‌نام «باکینگهام» را آزاد می‌کند. روزبعد، تسا متوجه می‌شودکه کسی اورا تعقیب می‌کند. او به‌پیش ماریوس، که دریک مسافرخانه است، برمی‌گردد و موضوع‌را به‌او می‌گوید. درهمین‌حال، فردی‌که تسا را دنبال می‌کرد، مقابل آن‌ها می‌آید. الفی‌که خودرا «فلاویوس»، برده خدمتگزار استاد «ایلِنِوا» معرفی می‌کند وپیام اربابش‌را برای‌ آن‌ها آورده‌است. 

ایلِنِوا متوجه گروهی‌از جادوگران خونخواه شده‌است‌که برای انجام مراسمات جادوی خونی، ماهی یکبار بچه‌هارا قربانی می‌کنند واز ماریوس می‌خواهدکه آن گروه‌را متوقف‌کند. او قبول می‌کند. سپس به‌محلی‌که مراسمات درآنجا برگزار می‌شود می‌روند، اما هیچ ردی‌از بچه‌ها یا جادوگران خونخواه نمی‌یابند. درهمین‌حال،آن‌ها با فلاویس و هزاران نفر از سربازان تِوینتر مواجه‌می‌شوند. 

داستان کامل سری بازی Dragon Age

حتی «آرکون رادونیس» (آرکون به‌رهبر جادوگران سلطنتی در توینتر می‌گویند.) نیز آنجاست. رادونیس می‌خواهد ماریوس و تسا را استخدام‌کندتا اعضای یک فرقه به‌نام «وِناتوری» که می‌خواهند امپریوم باستانی را احیاکنند و یک تهدید برای حاکمیت رادونیس محسوب می‌شوند، بکشند. آن‌ها قبول می‌کنند اما تسا شک‌داردکه بعداز اتمام کار، رادونیس برای اینکه رد این قتل‌ها به‌او ختم نشود، آن دو را خواهدکشت. 

آن‌ها چهار هدف برای کشتن دارند که همه‌آن‌ها، رهبران قدرتمند وناتوری هستند. سه‌نفر ازآن‌ها کشته می‌شوند اما درحین کشتن رهبر چهارم، «کالپِرنیا»، ماریوس متوجه می‌شودکه او، معشوقه قدیمی اوست. درزمانی‌که هردوی آن‌ها برده بودند. 

تسا متوجه می‌شود و می‌فهمدکه ماریوس هرگز کالپرنیا را نمی‌کشدکه این‌موضوع، باعث خشمگین‌شدن آرکون خواهدشد. درحالی‌که تسا و ماریوس درباره شرایط پیش‌آمده بحث می‌کنند، کالپرنیا پیشنهاد می‌دهدکه می‌تواند به‌کمک وناتوری‌ها، آن‌هارا به‌صورت قاچاقی ازمنطقه خارج‌کند. 

طی چند‌ماه آینده، رادونیس چند گروه برای کشتن آن‌ها می‌فرستد. درحالی‌که آن‌ها آخرین نفرات قاتلان‌را که تا منطقه «آبگیر یخ‌زده» تعقیبشان کرده‌بودند می‌کشند، شکافی دربالای سرشان باز می‌شود. ماه‌ها پس‌از بازشدن شکاف، ماریوس و تسا به‌مبارزه‌با شیاطینی‌که از آن می‌آمدند، ادامه می‌دهند و درکنارش، به تخلیه مردم ازشهر نیز کمک می‌کردند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

آن‌ها در یک نبرد خطرناک با شیاطین که‌در یک مزرعه رخ‌می‌دهد، شکست می‌خورند و به‌یکی‌از روستاهای اطراف عقب‌نشینی می‌کنند. درآنجا، تسا باشخصی ملاقات می‌کندکه می‌گوید ازطرف تیم محققان وبرای استخدام تسا و ماریوس آمده‌است. 

به‌عنوان عضوی‌از محققان، تسا و ماریوس به‌ «بیابان هیسینگ» فرستاده می‌شوندتا باگروهی‌از وناتوری‌ها که درحال حفاری خرابه‌های آنجا هستند، مقابله کنند. اما می‌بینندکه به‌تنهایی قادر به شکست‌دادن آن‌ها نیستند. درنتیجه از یکی‌از محققان به‌نام «چارتر» درخواست نیروی‌پشتیبانی می‌کنند. به‌محض رسیدن پشتیبانی، ماریوس حواس وناتوری‌ها را پرت می‌کندو تسا موفق می‌شود به‌مقر آن‌ها نفوذکرده و اسرا را آزادکند. سپس محققان دیوار حفره‌را برسر نیروهای وناتوری تخریب می‌کنند و باقی‌مانده آن‌هارا نیز می‌کشند. 

تسا و ماریوس به قلعه Skyhold (مقر تیم محققان) برمی‌گردندو متوجه می‌شوندکه محقق و ارتشش آنجارا ترک‌کرده‌اند و به‌سمت «جنگل‌های آربور» رفته‌اند. تسا و ماریوس مدتی‌را به‌استراحت می‌پردازند اما ناگهان، صدای‌انفجار وحشتناکی‌را در دوردست‌ها می‌شنوند. آن‌دو ازمقر خارج می‌شوند و متوجه می‌شوندکه کوریفیوس، باری‌دیگر شکاف‌را دربالای شهر هِیون بازکرده‌است. 

محققان و تعدادی‌از افراد دیگر به‌ معبد «خاکسترهای مقدس» (جایی‌که شکاف درآنجا بازشده) می‌روند. چارتر توضیح می‌دهدکه آن‌ها باید راهی‌به ویرانه‌های معبد پیداکنند تا بتوانند به محقق رسیده‌و به‌او کمک کنند. گروه به‌درون معبد می‌روندو وقتی به ورودی یک غار می‌رسند، می‌بینندکخ غار از نیروهای شیطانی پرشده‌است. 

آن‌ها با هرسختی‌ای که هست، شیاطین‌را شکست می‌دهندو پس‌از خارج‌شدن‌از غار، خودرا به نیروهای محقق می‌رسانند. دراین زمان، به دو اژدها که‌ درآسمان بایکدیگر می‌جنگند، نگاه‌می‌کنندو ازاینکه توانستند به‌نجات دنیا کمک کنند‌، خشنود می‌شوند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۴۴]

در داستان کامل سری بازی Dragon Age «عهدشکن»، دوسال از شکست‌دادن کوریفیوس و بستن شکاف می‌گذرد. نگرانی‌ها درمورد قدرت محققین(Inquisition) افزایش یافته و محبوبیت آن‌ها کمتر شده. فرلدن درخواست منحل‌کردن این تیم‌را دارد و ازطرفی دیگر، اورلسیان‌ خواستار نظارت شدید برآن‌ها است. برای حل این موضوع، نمایندگان فرلدن، اورلیس و چنتری قصددارندتا شورایی در «کاخ زمستان» برگزار می‌کنند. 

درحین مذاکرات، جسد یک‌جنگجوی کوناری پیدا می‌شودو محقق‌را به‌جستجو درباره وجود اِلوویان (یک آینه جادویی) در کاخ وا می‌دارد. محقق متوجه توطئه‌ای ازجانب قبیله کوناری‌ها می‌شودکه سعی‌دارند بااستفاده‌از آینه‌های الوویان، به‌جنوب تیداس حمله‌کنند. 

مدارک حاکی ازآن است‌که یک مامور الف ازقبیله «گرگ ترسناک» درحال خراب‌کردن نقشه‌ کوناری‌ها است. درابن بین نشان دست محقق باری‌دیگر شروع‌به درخشیدن می‌کند. محققان با رهبر ارشد کوناری‌ها، «ویداسالا» مواجه می‌شوند. کسی‌که «سولاس» (یکی‌از محققان سابق‌که تیم را ترک‌کرد) را مسبب خراب‌کردن نقشه‌های کوناری می‌داندو معتقداست‌که هدف او، تحریک‌کردن تیم محققان برای مخالفت‌با کوناری است. 

پیشنهاد دنیای بازی

بهترین بازی های تفنگی بدون اینترنت اندروید

پس‌از سفر به‌وسیله الوویان‌ها و شکست‌دادن نیروهای کوناری‌، سولاس درمقابل محقق ظاهر می‌شود. سولاس اعتراف می‌کندکه او، گرگ ترسناک است‌که درگذشته، مرزی(Veil) بین دنیای‌واقعی‌ و جهان Fade ایجادکرده‌تا خدایان باستانی الف‌هارا، که ازقدرت خودشان سواستفاده‌ کرده‌بودند، زندانی کند. حالا ازاین‌کار پشیمان است، زیرا باعث سقوط نژاد الف‌ها شده‌و تصمیم‌دارد با نابودکردن این مرز، جهان الف‌هارا بازسازی کند. اما بااین‌کار احتمال‌داردکه جهان کنونی نابودشود. 

او هم‌چنین اعتراف می‌کندکه افراد نفوذی در تیم محققان قرارداده‌بود اما حالا آن افراد درحال آلوده‌شدن هستند. درادامه، سولاس دست محقق‌را قطع می‌کندتا جلوی کشته‌شدن او توسط نشان‌را بگیرد وسپس او را ترک می‌کند. 

بعداز این‌ جریان، شورایی تشکیل می‌شودکه درآن‌‌، محقق باید تصمیم‌ بگیردکه تیم محققان به‌کلی منحل‌شود یا آن‌را به سازمانی برای برقراری صلح زیرنظر روحانی‌اعظم تبدیل‌کند. درادامه، محقق تصمیم می‌گیردتا به‌دنبال متحدانی بگرددکه تحت‌تاثیر سولاس نیستندو به‌این منظور، تِوینتر را برروی نقشه علامت می‌زند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

تایم لاین سری بازی عصر اژدها درسال [۹:۴۴]

«سِر آرون هاوترن» و همراهِ اِلف‌اش «ویا»، به‌عنوان نمایندگان فرلدن، به «کِرکوال» می‌روندتا درمراسم ویسکونت جدید شهر، واریک تتراس شرکت‌کنندو تبریکات پادشاه آلیستر را به‌او برسانند. واریک شخصا به‌استقبال آن‌ها می‌رود و آن‌هارا به‌بهترین مهمانخانه شهر می‌برد. درحالی‌که سر آرون و واریک درحال تعریف‌کردن خاطراتشان برای یکدیگر هستند، ویا به‌بهانه آماده‌کردن اتاق آرون، آن‌هارا ترک می‌کند. اما به‌سرعت مهمانخانه‌را ترک می‌کندتا بایکی‌از تمپلارهای سابق به‌نام «سر نِوین فارامور» ملاقات کند. 

نِوین درپی این‌است‌ تا با‌توجه‌به استعدادهای ویا در دزدی، اورا استخدام‌کند. نوین از ویا می‌خواهدتا صندوقی حاوی رشوه‌ها را از قلعه «گالوز» بدزدد. او کلیدی که‌برای بازکردن قفل صندوق‌است، به ویا نشان می‌دهدو می‌گوید بعداز انجام کار، سود آن‌را باهم تقسیم می‌کنند.

ویا بدون آنکه نگهبانان متوجه شوند، وارد قلعه می‌شود و پس‌از دزدیدن صندوق، به مهمانخانه باز می‌گردد. درراه، واریک را می‌بیندکه به ویا می‌گوید: «من می‌دانم‌که تو چیزی فراتر از یک خدمتکار ساده هستی‌.» و او را تا مهمانی‌ای‌که سر آرون درآنجاست، همراهی می‌کند. 

ویا مدت زیادی در مهمانی نمی‌ماندو آنجارا ترک می‌کند، به محل‌ قرارشبا تمپلار می‌رود و کلیدرا از سر نوین می‌دزدد. درآخر، پول‌های صندوق‌‌را به‌ گروهی‌از الف‌های بی‌نوای منطقه می‌بخشد. درراه بازگشت، با چارتر (یکی‌از اعضای تیم محققان) مواجه می‌شود. چارتر به ویا می‌گویدکه از دزدی آگاه‌است. او به ویا می‌گویدکه می‌تواند از او دربرابر سر نوین حمایت‌کند اما درعوض، ویا باید به‌او کمک‌کند تا دونفر از محققانی که در «استارک هِیون» اسیر شده‌اند را نجات‌دهد. 

ویا درابتدا این پیشنهادرا رد می‌کند. ولی بعداز اینکه با نوین برخورد می‌کند و همین‌طور، بااعلام سر آرون که باید در جشن‌تولد «سباستین» در استارک هیون شرکت‌کنند، ویا درنهایت آن‌را قبول می‌کند. سر آرون و ویا به‌همراه واریک به استارک هیون می‌روند. ویا درآنجا موفق می‌شودتا دو محقق، «تسا» و «ماریوس» را نجات‌دهد. آن‌ها به ویا می‌گویندکه ماموریتشان، دزدیدن مدارک و یادداشت‌هایی درباره «لیریوم قرمز» از شاهزاده سباستین ویل است. اما اکنون مجروح شده‌اند و از ویا می‌خواهندتا این‌کار را انجام‌دهد. 

درکنار داستان سری بازی عصر اژدها بخوانید:

به روزرسانی بازی Lords of the Fallen به خاطره پلی استیشن ۵ پرو

به روزرسانی بازی Lords of the Fallen

همین‌که ویا به داخل کاخ برمی‌گردد، سربازان ناقوس هشدار را به‌صدا درمی‌آورند؛ زیرا متوجه فرار زندانی‌ها شده‌اند. یکی‌از افراد قلعه به‌نام «گرنجر» به‌سرعت ویا را متهم می‌کند، اما سر آرون به‌راحتی آن‌را نمی‌پذیرد. گرنجر می‌گوید‌که ویا، تمام مدت‌را در مهمانی حضور نداشته. اما قبل‌از اینکه شرایط بحرانی شود، گرنجر برای بازرسی فرا خوانده‌می‌شود. 

وناتوری‌ها به کاخ نفوذ کرده و به‌دنبال یادداشت‌هایی‌که درباره لیریوم قرمز است، می‌گردند. مشخص می‌شودکه پروفسور «مارکِت»، کسی‌که بعداز بحث‌کردن با سر آرون مهمانی‌را ترک کرد، با آن‌ها همکاری می‌کندو بخاطر دسترسی‌اش به جشن‌تولد سباستین، توسط یک مَگیستِر(استاد) استخدام شده‌است. مگیستر فرمان می‌دهدتا وناتوری‌ها از کشتن سربازان دست بردارند. زیرا قبل‌تر، مارکت با آرون بحث‌کرده تا به‌ظاهر، تقصیر را به‌گردن ویا بیندازد و کشتن سربازان زیاد باعث کمترشدن این اتهام به یک‌زن می‌شود. 

ویا موفق می‌شودتا زودتر از وناتوری‌ها به یادداشت‌ها دست بیابد. اما هنگام خروج‌از اتاق، توسط گرنجر گرفتار می‌شودکه اورا به‌کشتن سربازان متهم می‌کند. درمسیری‌که گرنجر ویا را به‌سوی زندان می‌برد، اورا بیهوش می‌کند وبا نشانه‌رفتن شمشیر به‌طرف ویا، ازاو می‌خواهدتا جریان را توضیح دهد. 

ویا شروع‌به اعتراف درمورد خودش می‌کند. بعداز تمام‌شدن صحبت‌هایش، آرون می‌گویدکه همیشه می‌دانسته ویا یک دزد است. هم‌چنین می‌دانسته‌که او، وسایل گران‌بها را ازکسانی‌که لیاقتش را ندارند، می‌دزدد و آن‌هارا به نیازمندان می‌دهد. اما او ازاین متعجب است‌که چرا ویا از سباستین دزدی کرده. شخصی‌که طبق گفته‌ها، حکومتی مهربان و سخاوتمند دارد. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

ویا می‌گویدکه این دزدی، ماموریت محققان بوده‌که او انجام داده. آرون ازاینکه می‌بیند ویا برای خود یک هدف پیداکرده، خوشحال می‌شود. درهمین‌حال، سر آرون و ویا توسط مارکت و افراد وناتوری موردحمله قرار ‌می‌گیرند. سر آرون به ویا می‌گویدکه با یادداشت‌ها، به محققان ملحق شودو برای خود، زندگی جدیدی آغازکند. 

آرون درمقابل نیرو‌های وناتوری می‌ایستد و باآن‌ها مبارزه می‌کند. مارکت نیز به‌دنبال ویا می‌رود تا یادداشت‌ها را بگیرد. اما ویا موفق می‌شود اورا بیهوش کند. پس‌از آنکه سر آرون ازپس وناتوری‌ها برمی‌آید، به‌سرعت نزد گرنجر رفته و خودرا تسلیم می‌کند. گرنجر برای جلوگیری‌از پیش آمدن مشکلات دیپلماتیک سعی‌داردتا تمام اتهامات را به‌گردن ویا بیندازد، اما سر آرون اعتراف می‌کندکه از دزدی‌های او خبر داشته‌و آن‌هارا تایید کرده‌است. درآخر از گرنجر می‌خواهدتا ویا را تبرئه‌کند و فرصت دوباره‌ای بهَاو بدهد. 

ویا که به‌صحبت‌های آن‌ها گوش‌ ‌می‌داد، خودرا تحویل می‌دهد. او می‌گویدکه به‌دستور سر آرون، دزد یادداشت‌ها، مارکت را دستگیر کرده، زیرا سر آرون به‌ نیت او مشکوک بوده‌و ویا را برای مراقبت‌از او مامور کرده. او اضافه می‌کندکه یادداشت‌ها قبلا توسط افراد مارکت دزدیده شده‌اند. هرچند گرنجر کاملا به داستان ویا مطمئن نیست، اما سباستین به‌او اعتماد می‌کندو ازآن‌ها قدردانی می‌کند. سر آرون قسم می‌خوردکه دزد یادداشت‌ها را هرجایی‌که برود، دنبال‌کند.

 آن‌دو قبل‌از آنکه مارکت بیدار شودو داستان‌شان را تکذیب‌کند، آنجارا ترک می‌کنند. سپس با چارتر و واریک ملاقات می‌کنند. طبق اطلاعات یادداشت‌ها، توینتر ممکن‌است لیریوم قرمز داشته‌باشد. از این‌رو ویا پیشنهاد می‌کندتا به توینتر برود و موضوع‌ را برای تیم محققان بررسی‌کند. اما وقتی می‌فهمدکه سر آرون قصددارد همراه‌او بیاید، متعجب می‌شود. 

آرون یادآوری می‌کندکه او قسم‌خورده هرجاکه دزد یادداشت‌ها برود، دنبالش برود. ویا قبول می‌کند اما قبل‌از شروع سفرشان، بطری‌های شراب آرون را درکنار جاده می‌اندازد. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۴۴] اژدها

وقایع سریال درشهر توینتر اتفاق می‌افتد و روایتگر داستان یک الف جوان به‌نام «میریام» است. میریام پس‌از برخوردبا دوست‌قدیمی‌اش «هیرا»، که عضو تیم محققان است، به آخرین ماموریتی‌که محققان برای هیرا درنظر کرفته‌اند، ملحق می‌شودتا یک شی عجیب و مرموز به‌نام «حلقه اینفینیتوس»(Circulum Infinitus) را بازیابی‌کند.به‌وسیله این شی، می‌توان مرده‌هارا به‌طورکامل به‌زندگی برگرداند.

یک مگیستر به‌نام «رِزارِن»(Rezaren) که درگذشته ارباب میریام بوده، برای تحقیق و فهمیدن راز حلقه اینفینیتوس، وارد «کاخ تابستان» می‌شود. میریام و گروهش‌نیز وارد کاخ شده و بعداز پرت‌کردن حواس نگهبانان کاخ، به‌خزانه معبد نفوذ می‌کنند. برای زنده‌ماندن، میریام و اعضای تیمش باید ازمیان شیاطین، مردگان متحرک و نیرو‌های جادویی‌ که برسرراهشان قرار می‌گیرند، عبورکنند.

 

بررسی بازی DARQ: Complete Edition

درحین فرار، ناگهان میریام با رزارن رودر‌رو می‌شود و بعداز فهمیدن راز شوکه‌کننده‌اش، برنامه فرارشان مختل می‌شود. شهر به‌حالت قفل‌شده درمی‌آید و نگهبانان درجستجوی دزدان هستند. هیرا دستگیر می‌شود و مورد بازجویی قرار می‌گیرد. به‌همین‌خاطر، میریام و گروه، برای آزادکردن او، به کاخ برمی‌گردند و با رزارن رو‌به‌رو می‌شوند.

میریام متوجه می‌شودکه رزارن، یک جادوگر خونخواه است و قصددارد بااستفاده‌از حلقه، یکی‌از دوستان قدیمی‌اش به‌نام «نِب»، که برادر میریام نیز بوده و در کودکی کشته‌شده، را به‌زندگی بازگرداند. رزارن می‌خواهد به‌هرقیمتی که شده، مراسم‌ احیا را انجام‌دهد. به‌همین منظور، به‌استفاده‌از جادوی سیاه روی می‌آورد. میریام و همراهانش باید تلاش‌کنند تا رزارن را متوقف‌کرده و آخرین ماموریت سازمان محققان را قبل‌از منحل‌شدن، با موفقیت به‌پایان برسانند.

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

[۹:۴۰] تا [۹:۴۴]

حدودسال‌های [۹:۴۰] تا [۹:۴۱]، «فِنریس» که اکنون بانام «روح آبی»(Blue Wraith) شناخته می‌شود، و همکار اِلف او «شیرالاس»، می‌خواهند الف‌های برده‌ای را که به املاک مگیستر «ننیالیوس» درجنگل‌های آرلاتان فرستاده شده‌اند، آزادکنند. شیرالاس فکر می‌کندکه ننیالیوس، می‌خواهد این برده‌ها را به‌عنوان «قاتلان جادوگر»(Magekiller) آموزش‌دهد. به‌همین دلیل داوطلب می‌شودتا خود را به‌عنوان برده‌ جا زده‌و آن آموزش‌ها را دریافت‌کند. اما فنریس این ایده‌را رد می‌کند. 

چهارسال بعد، پروفسور مارکِت ازشهر «کاراستس» (شهری‌در توینتر)، که به‌تازگی به‌دست کوناری‌‌ها افتاده، فرار می‌کند. او یک شی باارزش همراه‌خود داردکه ازطرف مگیستر «داناریوس» استخدام‌ شده‌بودتا آن‌را بیابد و رمزگشایی کند. 

گروهی متشکل‌از سر آرون، ویا، ماریوس و تسا با مارکت برخورد می‌کنندو برای کمک‌به او، با کوناری‌هایی که مارکت را تعقیب می‌کردند مبارزه می‌کنندتا مارکت بتواند شی‌ای که دزدیده‌بود و به لیریوم قرمز آغشته‌است را، به قلعه «کستلوم تِنِبریس» ببرد. 

کالیکس، فرانچسکا و اوتوم درحال تماشای درگیری هستند. درنهایت کالیکس، فرانچسکا را متقاعد می‌کندتا ازقدرتش استفاده‌کند. فرانچسکا نیز با یک جادوی مبتنی‌بر طبیعت باقی کوناری‌هارا درجا می‌کشد. پس‌از این درگیری، فرانچسکا ازآن‌ها جدا می‌شودتا به «فورت ویریدان» برود. ویا تصمیم می‌گیردتا به‌دنبال فرانچسکا برود، زیرا اعتقاددارد که برای ورود‌به کستلوم تِنِبریس، به قدرت‌او نیاز می‌باشد. 

سر آرون به ویا می‌گویدکه بهتراست اوتوم را نیز باخود ببرد، زیرا توانایی‌های ردیابی او به ویا و فرانچسکا کمک می‌کندتا بعدا به گروه ملحق‌شوند. پس‌از رسیدن‌به فورت ویریدان، فرانچسکا به‌دیدن یک  دوست‌خانوادگی می‌رود اما متوجه می‌شودکه پدرش، توسط «روح آبی» دزدیده شده‌است. فرانچسکا برای پیداکردن پدرش، از ویا و اوتوم کمک می‌خواهد. زیرا معتقداست علاوه‌بر توانایی‌های ردیابی اوتوم، وجود یک الف درتیم باعث می‌شودتا راحت‌تر با روح آبی صحبت‌کنند.

ویا که با روح آبی یک دوست‌مشترک دارد، از فرانچسکا می‌خواهدکه صحبت‌کردن را به‌او بسپارد و فرانچسکا نیز قبول می‌کند. جلوتر، وقتی جسد مردی‌را می‌بینندکه سوراخی در سینه‌اش وجوددارد، روح آبی ظاهر می‌شود و به‌آن‌ها می‌گویدکه آمدنشان یک اشتباه بزرگ بوده. فِنریس(روح آبی) به فرانچسکا حمله می‌کند، اما ویا به‌سرعت بین آن‌ها قرار می‌گیردو می‌گویدکه آن‌ها فقط برای صحبت‌کردن آمده‌اند. 

فرانچسکا از وضعیت پدرش می‌پرسد. پرسش‌او با جادوی قدرتمندی همراه‌است که ویا را به کناری پرتاب می‌کندو از بغل فنریس می‌گذرد. فنریس بعداز اینکه می‌بیند او ازجادوی طبیعت استفاده‌ می‌کند، می‌فهمدکه پدراو، شخصی به‌نام «اینویدوس» است. فنریس می‌گویدکه پدر فرانچسکا را دزدیده، امااگر این‌کار را کرده‌بود، قطعا اورا می‌کشت. زیرا اینویدوس آخرین وناتوری‌ای است‌که قدرت لیریوم قرمز را کاملا درک می‌کند. 

فنریس اضافه می‌کندکه همکار سابق‌اش، شیرالاس، پدر فرانچسکا را دزدیده. یکسال پس‌از اینکه آن‌دو، برده‌هایی‌که به ملک ننیالیوس فرستاده شده‌بودند را آزادکردند، شیرالاس خیانت‌کرده و با محموله دیگری‌از برده‌ها که به‌آنجا فرستاده می‌شدند، آنجا رفته. ننیالیوس بعداز فهمیدن انگیزه شیرالاس، اورا آموزش می‌دهدتا به قاتل جادوگر تبدیل‌شود و قول‌ می‌دهدکه ابتدا، روح اورا نابودکند. 

درکنار تایم لاین سری بازی Dragon Age بخوانید:

بررسی بازی Death Tales

بررسی بازی Death Tales

فنریس به‌آن‌ها می‌گویدکه به کمک یا هم‌گروهی نیاز نداردو آن‌ها را ترک می‌کند. اما آن‌ها به‌کمک اوتوم، فنریس‌را تعقیب می‌کنندو بعداز رسیدن‌به املاک ننیالیوس، جلوی فنریس‌را می‌گیرندتا به‌طورمستقیم حمله نکند. ویا اورا متقاعد می‌کندکه ابتدا مخفیانه وارد آنجا شوندو اطلاعات کسب‌کنند. 

آن‌ها متوجه می‌شوندکه کوناری‌ها، سربازان وناتوری را کشته و املاک ننیالیوس‌را تصرف کرده‌اند. درداخل، یک کوناری به‌نام «ویداسالا» درحال بازجویی‌از یک برده الف است. الف می‌گویدکه آن‌ها از اینویدوس بخاطر تخصص‌اش در لیریوم قرمز کمک می‌گرفتند. درادامه می‌گویدکه اربابان املاک را ترک‌کرده‌اند تا باکاروانی‌که از کاراستس می‌آیدو سلاحی جادویی‌که الف‌هارا به لیریوم آلوده می‌کند، ملاقات‌کنند. فنریس بعداز شنیدن این حرف، باعصبانیت فریاد می‌زند: «تابوت(سلاح) به‌طرز غیرقابل تعمیری شکسته‌شده‌است.» وبه کوناری‌ها حمله می‌کند. 

گروه سر آرون، که از کاراستس درحال دنبال‌کردن کاروان مارکت بودند، موفق می‌شوندتا در قرارملاقات او با ننیالیوس واردشوند. زیرا مارکت گمان می‌کندکه چون سر آرون و گروهش ازآن‌ها دربرابر کوناری‌ها محافظت‌کردند، احتمالا ازطرف ننیالیوس فرستاده‌شده‌اند و به‌همین خاطر، به‌حضور آن‌ها شک نمی‌کند. اما وقتی ننیالیوس به مارکت می‌گویدکه گروه آرون افراد او نیستند، مارکت تصمیم می‌گیردتا تابوت‌را آزمایش‌کند. او با یک لیریوم استاندارد برروی یک انسان استفاده می‌کند و اورا داخل تابوت می‌کند. زمانی‌که آرون به‌دنبال کاروان حرکت می‌کند، ناگهان یک موجود شبح‌مانند به‌آن‌ها حمله می‌کندکه درنهایت، منفجر می‌شود.

دراملاک ننیالیوس، ویداسالا بعداز کشتن الفی‌که ازاو بازجویی می‌کرد، فرار می‌کند. اما باقی کوناری‌ها توسط فنریس و فرانچسکا کشته می‌شوند. بعداز آزادکردن الف‌های برده، آن‌ها با پرس‌وجو از‌آن‌ها می‌فهمندکه کاروان و ننیالیوس قراراست در تِنِبریس باهم ملاقات‌کنند. سپس به‌کمک توانایی ردیابی اوتوم به آنجا می‌روند. 

درهمین‌حین، گروه سر آرون که درتلاشند تا کاروان مارکت را دنبال‌کنند، توسط کوناری‌ها مورد حمله قرار می‌گیرند. اما فنریس و گ وهش به‌موقع به آن‌ها می‌رسندو به‌آن‌ها کمک می‌کنند. بعداز اینکه ننیالیوس می‌فهمدکه کوناری‌ها حمله کرده‌اند، از تابوت استفاده می‌کندتا موجودات شبح‌مانند بیشتری بسازدو به‌سمت دشمنان بفرستد. اما ازآنجاکه سر آرون و گروهش عقب مانده‌اند تا با کوناری‌ها مقابله‌کنند، اجازه می‌دهدتا هردو گروه خودشان یکدیگررا از پا دربیاورند.

فرانچسکا به‌همراه فنریس به‌دنبال کاروان می‌روندتا پدرش را نجات‌دهند. او بااستفاده‌از جادو، پدرش‌را از کاروان درحال فرار بیرون می‌کشد. اما اینویدوس ازاین کار خوشحال نیست‌و به دخترش می‌گوید: «تو تنها فرصت من برای برگرداندن وناتوری‌ها و خانواده‌مون را ازم گرفتی.» و سپس به‌او حمله می‌کند. فنریس جلو می‌پرد تااز فرانچسکا محافظت‌کند. درنهایت، فرانچسکا مجبور می‌شود پدرش‌را برای نجات فنریس بکشد. 

بعداز نبرد، فنریس به‌گروه پیشنهاد می‌دهدتا آن‌ها را تا تنبریس همراهی‌کند. اما باید عجله‌کنند تا قبل‌از اینکه دست شیرالاس به تابوت برسد، آنجا باشند. و سپس به‌سمت تنبریس حرکت می‌کنند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

تایم لاین سری بازی Dragon Age درسال [۹:۴۵]

داستان این کمیک، مدتی بعداز کمیک قبلی روایت می‌شود. ننیالیوس، شیرالاس و مارکت، به قلعه کستلوم تنبریس وارد می‌شوندو «تراکتوس داناریوس» (فرزند نامشروع مگیستر داناریوس) به‌آن‌ها خوش‌آمد می‌گوید. ننیالیوس برنامه داردتا بااستفاده‌از تابوت داناریوس، شیرالاس را به لیریوم قرمز آلوده‌کند وسپس با شمشیری‌که از «لیریوم آیدِل»(Lyrium Idol: یک وسیله باستانی متعلق‌به دورف‌ها که از لیریوم قرمز ساخته‌شده.) ساخته‌شده، اورا مجهزکند. ننیالیوس براین باوراست‌که با این‌کار، شیرالاس به‌قدری قدرتمند می‌شودکه نه‌تنها می‌تواند کوناری‌هارا از توینتر خارج‌کند، بلکه می‌تواند تمامی سرزمین‌های سابق امپراطوری را پس بگیرد. 

ننیالیوس به‌سرعت تراکتوس‌را کنار می‌زندو اورا از قلعه‌خودش بیرون می‌اندازد. تراکتوس پس‌از اخراج‌شدن از قلعه، به «نِرومینان» (شهری در توینتر) می‌رود. گروه سر آرون در راه اورا می‌بینند. اما فنریس، ویا و اوتوم بااو دراتاقی‌که درمهمانخانه رزرو‌کرده، روبه‌رو می‌شوند. ازآنجابیکه تراکتوس، فنریس‌را به‌عنوان قاتل پدرش می‌شناسد، به‌او حمله می‌کند. اما فنریس دراین درگیری پیروز می‌شود و ازاو بازجویی می‌کند. 

خواندن این مطلب پیشنهاد می‌شود:

بررسی انیمه Why Does Nobody Remember Me in This World

پس‌از اینکه فنریس تراکتوس‌را شکنجه می‌کند، او اعتراف‌ می‌کندکه یک مسیرمخفی به‌قلعه وجودداردکه قفل آن از داخل باز می‌شود. هم‌چنین می‌گویدکه مراسم درهمان شب انجام می‌شود و فنریس و گروهش، نمی‌توانند به‌طورمستقیم و ازطریق پل اصلی به‌قلعه واردشوند. درهمین حال، کوناری‌ها به‌شهر حمله می‌کنند. فنریس و تیم به‌سرعت آنجارا ترک می‌کنندو تراکتوس‌را به‌حال خود رها می‌کنند. 

کوناری‌ها بعداز ورودبه شهر، تراکتوس‌را پیدا می‌کنند و بعداز شکنجه کردنش، آن‌ها نیز از مراسم و زمان اجرای آن در کستلوم تنبریس مطلع می‌شوند. کوناری‌ها تصمیم می‌گیرندتا مراسم‌را متوقف کرده و تمامی عوامل دخیل درآن‌را بکشند. تراکتوس موفق می‌شودتا با زخم‌هایی که دارد، فرارکند. اما کوناری‌ها به‌دنبالش نمی‌روند، زیرا گمان می‌کنندکه تو به‌قلعه بازمی‌گردد. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

باتوجه‌به هشدار تراکتوس که گفت عبوراز پل قلعه امکان‌پذیر نیست، ویا از استعداد آکروباتیک خود استفاده می‌کندو از زیرپل وارد قلعه می‌شود تا درب گذرگاه‌مخفی را برای گروه بازکند. درحین عبوراز گذرگاه، فنریس می‌گویدکه آن‌ها ازیک شمشیر آغشته‌به لیریوم قرمز استفاده می‌کنند. به تابوت نیز، با جادوی قدرتمندی مانند آتش حمله می‌شود. او اضافه می‌کندکه سرعت انجام مراسم بیشترشده و آن‌ها احتمالا، به بیش‌از یک جادوگر نیازدارند. 

گروه خودرا برای مبارزه‌با چندین جادوگر وناتوری آماده می‌کند. اما درعوض، بایک اژدهای عظیم(High Dragon) مواجه می‌شوندکه زنجیر شده‌است. سر آرون، فرانچسکا، ماریوس و تسا با ننیالیوس و وناتوری‌ها مقابله می‌کنند، درحالی‌‌که ویا، فنریس و اوتوم درتلاشندتا اژدها را آزادکنند. درهمین‌حین، کوناری‌ها نیز بیرون قلعه درحال آسیب‌زدن به در هستند. 

درسردرگمی، مارکت موفق می‌شودتا تابوت و سلاح‌را به‌وسیله لیریوم آیدل، به لیریوم قرمز آغشته‌کند. شیرالاس وارد تابوت می‌شودو ننیالیوس اژدهارا آزاد می‌کند و آتش‌اژدها را به سمت تابوت پرتاب می‌کند. کمی‌بعد، شیرالاس با نشانه‌هایی‌از لیریوم قرمز که برروی بدنش نقش بسته، بیرون می‌آید. 

فنریس تصمیم می‌گیردتا با کوناری‌ها توافق‌کند. به‌این‌صورت که در های قلعه‌را باز می‌کندو درعوض، بعداز پایان جنگ کوناری‌ها باید اجازه خروج به‌آن‌ها بدهند. به‌کمک کوناری‌ها، فنریس، سر آرون، فرانچسکا و اوتوم با شیرالاس مبارزه می‌کنند درحالی‌که ماریوس، تسا و ویا ننیالیوس درگیر هستند. ویا موفق می‌شودتا ننیالیوس‌را درحالی‌که با ماریوس می‌جنگد، بکشد. اما نشانه‌های لیریوم روی بدن شیرالاس، اورا آسیب‌ناپذیر کرده‌است. 

مارکت بادیدن قدرت عظیم روح آبی، تغییر عقیده می‌دهدو به‌آن‌ها می‌گویدکه اگر سلاح لیریومی‌را از شیرالاس جداکنند، قدرت بهبوددهندگی‌اش را ازدست می‌دهد. سر آرون دریک نبرد تن‌به‌تن، دست‌های را قطع می‌کند اما قبل‌از آن، شیرالاس شمشیررا در سینه‌اش فرو می‌کند. سر آرون درحالی‌که شمشیر هنوز دربدنش است، خودش‌را از لبه به‌پایین می‌اندازدتا سلاح از شیرالاس جدا شود. سپس فنریس باضربه پایانی، سر شیرالاس‌را ازبدنش جدا می‌کند. 

ویا، فرانچسکا را متقاعد می‌کندتا بگذارد اژدها پروازکند و برود. درعوض ازاو می‌خواهدتا به‌کمک قدرت‌اش،تابوت را دراعماق زمین دفن‌کند. ویا به‌سرعت به‌سوی آرون می‌رودتا درلحظات پایانی کنارش باشد. سر آرون نامه‌ای به ویا می‌دهدکه آن‌را برای پادشاه آلیستر نوشته‌و ازاو خواسته‌تا ویا را به‌یک شوالیه تبدیل‌کند. 

درپایان، مارکت‌که مخفیانه لیریوم آیدل را برداشته و فرارکرده‌بود، با تراکتوس برخورد می‌کند. درحالی‌که تراکتوس به تهدیدکردن مارکت به‌مرگ، لیریوم آیدل را ازاو می‌گیردو می‌رود، سولاس اورا به‌وسیله یک اِلوویان (آینه جادویی) تماشا می‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

داستان بازی عصر اژدها درسال‌های [۹:۴۴] تا [۹:۴۵]

این کتاب شامل ۱۵ داستان‌کوتاه ازشخصیت‌های جدیدو هم‌چنین شخصیت‌های قدیمی است‌که وقایع تیداس‌را درسال‌های [۹:۴۴/۴۵] روایت می‌کند. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)

سال [۹:۵۲] اژدها

داستان این کمیک، وقایع مدتی‌ قبل‌از داستان بازی عصر اژدها «The Veilguard» را روایت می‌کند. واریک تتریس و «لِیس هاردینگ» (ازاعضای محققان) ازطرف چارتر و محقق مامور می‌شودتا سولاس‌را پیداکنند و برای این ماموریت، به واریک دستور می‌دهندتا گروه کوچکی تشکیل‌دهد.

واریک و هاردینگ درابتدا به‌سمت جاده‌های عمیق می‌روند. زیرا شایعاتی درباره ربوده‌شدن چندنفر درآنجا وجوددارد. هنگامی‌که زیرِ زمین هستند، با دونفر از نگهبانان خاکستری رو‌به‌رو می‌شوندکه آن‌ها نیز، به‌خاطر ناپدیدشدن دو نگهبان دیگر درآنجا تحقیق می‌کنند. بعداز پیدا اجساد آن‌ها، توسط دشمنان مارمولکی(Deepstalker) و یک اوگر (Ogre: غول زیرزمینی از نژاد تاریکی) مورد حمله قرار می‌گیرند. مشخص می‌شودکه اوگر، مسبب آدم‌ربایی‌های اخیر بوده‌است. بعداز گذشتن‌از آن‌ها و پیشروی در جاده‌های عمیق، آن‌ها مخفی‌گاه سولاس‌را پیدا می‌کنند. با جستجو درآنجا، یک نامه پیدا می‌کنندکه بانو «کریسانتیوس»، سولاس‌را به خانه‌اش در ویرانتیوم(Vyrantium) دعوت کرده‌است. 

همین‌که از مخفی‌گاه خارج می‌شوند، جسد یک Deepstalker را پیدا می‌کنندکه توسط دوتیغه کشته شده‌است. همین موضوع باعث می‌شودتا متوجه شوند توسط وناتوری‌ها تحت‌تعقیب هستند. پس‌از ترک جاده‌های عمیق، به‌سمت ویرانتیوم به‌راه می‌افتند. ویرانتیوم توسط ارتش «آنتام» (نام ارتش کوناری‌ها به‌فرمان آریشاک) محاصره شده‌است. به‌همین‌دلیل، واریک و هاردینگ ازطریق فاضلاب به‌شهر وارد می‌شوند.

وقتی به‌خانه بانو کریسانتیوس می‌رسند، می‌بینندکه سولاس اورا به‌سنگ تبدیل‌کرده. قبل‌از اینکه بتوانند بررسی بیشتری انجام‌دهند‌، با دونفر از گروه «کلاغ‌ها»ی آنتیوا برخورد می‌کنندکه برای کشتن کریسانتیوس آمده‌بودند. آن‌ها به‌واریک می‌گویندکه کریسانتیوس،یک جاسوس حرفه‌ای بوده‌که برای وناتوری‌ کار می‌کرده. با پرس‌وجو کردن‌از خدمتکار کریسانتیوس، معلوم می‌شودکه هدف سولاس و وناتوری‌ها، دستیابی به‌سنگ «کروسیوس» است. یک سنگ جادویی متعلق‌به الف‌ها که طبق گفته‌ها، قدرت نابودکردن توینتر را دارد و درحال‌حاضر، در جنگل «آرلاتان» مخفی شده‌است. 

آموزش پیشنهادی دنیای بازی

راهنمای قدم به قدم بازی Ghost of Tsushima

راهنمای قدم به قدم بازی Ghost of Tsushima

درهمین‌حین، پادشاه کریسانتیوس و وناتوری‌ها به‌آن‌ها حمله می‌کنند. آن‌ها‌از عمارت فرار می‌کنند اما وناتوری‌ها هنوزهم درتعقیب آن‌ها هستند. واریک و هاردینگ به‌سمت جنگل آرلاتان می‌روند. درحالی‌که آن‌دو قاتل، به‌اردوگاه‌شان بر می‌گردندتا گروه کلاغ‌ها را از برنامه حمله وناتوری‌ها به توینتر مطلع‌کنند. 

واریک و هاردینگ موفق می‌شوندتا جنگل خطرناک‌و جادویی‌را پشت‌سر بگذارند، اما وقتی به‌محل سنگ می‌رسند، می‌بینندکه سولاس پیش‌از آن‌ها، به‌آنجا آمده‌و سنگ‌را برداشته‌است. سولاس یادداشتی برای واریک به‌جا گذاشته‌که درآن نوشته: «سنگ هرگز درخطر افتادن به‌دست وناتوری‌ها نبوده‌است.» 

پس‌از آن، واریک و هاردینگ به‌سمت شهر «مینراتوس»، پایتخت توینتر می‌روندو درآنجا، بایک کارآگاه خصوصی به‌نام «نیو گالوس» ملاقات‌ می‌کنند. گالوس به‌آن‌ها می‌گویدکه طبق شنیده‌هایش، سولاس اشیا جادویی‌و گران‌بها(Artifact) در سرتاسر شهر را دزدیده‌است، به مکان‌های وناتوری‌ها حمله کرده‌و الف‌هایی‌که برده وناتوری بودندرا آزادکرده‌است. آن‌ها بعضی‌از الف‌های آزادشده‌را دستگیر کردندتا اطلاعات بیشتری به‌دست آورند، اما تنها چیزی‌که فهمیدند این‌بودکه وناتوری درحال کمین‌کردن برای بازپس‌گیری برده‌هایشان است. 

بین ادامه‌دادن به تعقیب سولاس و کمک‌کردن به برده‌های آزادشده، واریک و هاردینگ دومی‌را انتخاب می‌کنند. بعداز شکست‌دادن کمین‌های وناتوری،آن‌دو نیو و گروهی‌ به‌نام «اژدهایان سایه» را ترک می‌کنندتا به برده‌ها کمک‌کنند که آزادبمانند. واریک نتیجه می‌گیردکه سولاس، آن‌هارا به‌خوبی می‌شناسد و طرزفکر آن‌ها را می‌داند. پس برای اینکه شانس پیداکردن سولاس‌را داشته‌باشند، باید به‌دنبال کسی بگردند‌که سولاس اورا نمی‌شناسد. 

بازی درگون ایج (Dragon Age), شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts), شرکت بایوور (Bioware)
سولاس (Solas)

تایم لاین سری بازی عصر اژدها درسال [۹:۵۲]

داستان این قسمت از بازی، حدود ۱۰ سال پس‌از DA:Inquisition و بسته‌الحاقی Trespasser رخ می‌دهد. سولاس مراسمات لازم برای نابودکردن پرده(Veil) بین جهان واقعی و دنیای Fade را شروع کرده‌‌است. اما برداشتن این پرده باعث می‌شودتا شیاطین به‌دنیای واقعی پا بگذارندو آن‌را به‌نابودی بکشند. اعضای تیم محققان(Inquisition) شخص جدیدی‌را استخدام کرده‌است که سولاس هیچ‌وقت فکرش‌را نمی‌کرد. 

داستان کامل بازی Final Fantasy VII

شما دربازی کنترل شخصی به‌نام «روک»(Rook) را داریدو باید سولاس‌را قبل‌از اینکه مراسم خودرا به‌پایان برساند، متوقف‌کنید. 

این‌‌بود داستان کامل سری بازی Dragon Age که در وبسایت دنیای بازی مطالعه‌کردید. دراین مقاله سعی‌ کردیم‌ تا تایم لاین سری بازی عصر اژدها را به‌صورت کامل توضیح‌ دهیم‌ تا بیشتر با جهان آن آشنا شوید.

نظر شما درمورد این بازی چیست؟ اگر نکته‌ای می‌شناسیدکه دراین مقاله به‌آن اشاره نشده‌ است، خوشحال می‌شویم آن‌ را در قسمت نظرات باما درمیان بگذارید.

میعاد درویش

A tired gamer

بازی درگون ایج (Dragon Age)شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts)شرکت بایوور (Bioware)
تاریخچه و داستان بازی ها

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر