ندای کنسول خسته: قسمت دوم
اندک مدتی از کودکی خود را با میراث گذشتگانمان ” ATARI 2600 ” سرگرم بودیم و همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرفت. مصداق عینی قانون بقای انرژی را میشد در ATARI 2600 یافت . ” این کنسول نه مشخص بود از کی به ارث رسیده و از کجا آمده و نه از بین میرفت، بلکه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد ! ” جدا هیچ یک از ما درست به یاد نداریم این غول سیاه از کجا و توسط چه کسی وارد خانه هایمان شده بود. از هر کس هم که سوال میکردیم میگفت پدرم این را به من داد و گفت تو نیز این را به فرزندت بده ! کم کم وارد دوران دبستان میشدیم که اقوام فرنگ رفته هنگام بازگشت سوغاتی های جالب انگیزی با خود می آوردند. در برخی این سوغاتی ها یک جعبه بزرگ با با نقش یک کنسول جدید بر آن یافت میشد. حس کنجکاوی کودکانه ما باعث میشد که هر چه سریع تر سر از راز این جعبه ها و آن زیبای درونش در بیاوریم. اندک مدتی نگذشت که کاشف به عمل آمدیم و متوجه شدیم که آن چیزی که در آن جعبه قرار دارد رویای گیمی چند سال آینده ما است و با جدیت مثال زدنی سعی در خلق حماسه و در پی مجاب کردن پدر و مادر خود برای خرید یک دانه از این خوشگل ها بودیم. درآن زمان گیمر ها سه دسته بودند ! مرفهان بی درد که این کنسول را دی دی برای تولد ، بدون هیچ دغدغه و شرط و شروطی اساعه برای فرزند خود میخرید ، قشر متوسط و کارمند جامعه که با گذاشتن شرط معدل ۲۱ از ۲۰ ! و ۳۶۵ روز کمک بی وقفه به مادر این کنسول را میخریدند و درآخر قشر وسیع و پر جمعیت آسیب پذیر جامعه که این کنسول را هرگز تجربه نکردند مگر در کلوب ها و یا ساعت ها خیرده شدن با بازی کردن فرزندان دو قشر دیگر ! بهر حال هر کودکی که در آن زمان میداسنت گیم و کنسول چیست به هر نحوی که شده یک دانه از این کنسول ها را تهیه میکرد و داستان درست ار لظحه باز کردن آن جعبه ( کارتن ! ) آغاز میشد. یک جعبه بزرگ قرمز یا آبی یا مشکی مشبک رنگ که بر روی برخی از آن ها نام کمپانی سگا و عبارت Genesis نوشته شده بود و بر روی برخی ها یک عبارت Core ! درون جعبه دو عدد یونولیت محافظ قرار داشت که در بین آن ها خود کنسول و یک دسته شبیه بومرنگ بتمن وجود داشت. خب بنا به تجربه چند سال کار با آتاری ۲۶۰۰ تقریبا فهمیده بودیم که چطوری این کنسول را میشود راه انداخت ولی باز هم دستان گرم و مهربان پدر بود که به کمکمان می آمدد تا هر چه سریع تر این لعنتی ! را راه بیندازیم ، فیش کابل های صدا و تصویر را در پشت تلویزیون قرار داده و آداپتور AC/DC کنسول را به برق زده و کانکتور آن را به پشت کنسول زده و آن کارتریج بازی سونیک را درون محفظه کارتریج قرارداده و تلویزیون را بر روی ورودی AV قرار میدادیم و این بود شروع نسل چهارم گیمینگ ما. پس از یک الی دو هفته تمرین در خانه و بازی کردن سونیک و مورتال کامبت ۳ برای خودمان حرفه ای میشدیم و یک راست برای کل کل و بازی های شرطی روانه کلوپ ها میشدیم. بچه های نسل سوخته دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ به خوبی جو آن کلوپ ها را به یاد دارند و همه چیز خوب و مثبت و مودب پیش میرفت تا اینکه یکی از طرفین جر زنی کرده یا شکست سختی میخورد ! و بقیه ماجرا به دعوا ،فحاشی و یا روز های آتی موکول میشد. برای همین گاهی اوقات پدر و مادر بنا به صلاح دید خود یک همکار Co-op از بر و بچه های همسایه برایمان انتخاب میکردند تا ماهم درون خانه به کل کل و رقابت بپردازیم.
حال با خواندن این مقدمه کاملا نوستالوژیک ذهن شما را برای معرفی کامل این کنسول آماده کرده ایم و زین پس به بررسی دقیق و سخت افزاری این کنسول خوش ساخت میپردازیم
Sega Genesis
کمپانی خوش نام و بزرگ Sega در راستای ورود به نسل چهارم کنسول های بازی در سال ۱۹۸۸ کنسول Sega Genesis را ابتدا با نام Mega Drive در ژاپن و سپس در سال ۱۹۸۹ در شمال آمریکا و سپس اروپا عرضه کرد. این کنسول با نام Genesis در آمریکا شناخته میشد چرا که کمپانی سگا قادر نبود حقوق نام گذاری مگا درایو را در آمریکا تامین کند و در آنجا با نام جنسیس شناخته میشود. این کنسول اولین سخت افزار از نسل خو دبود که قابلیت اجرای بازی های دستگاهای گذشته این کمپانی را در صورت نصب بودن افزونه اجرا بازی ها داشت و توانست فروش فوق العاده خوبی در اروپا و آمریکای شمالی بکند. این کنسول با وسایل جانبی نظیر Sega Mega CD و Sega 32X عرضه شد که قابلیت اجرای دیسک های نوری و معماری ۳۲ بیتی اولیه را به ان اضافه می نمود. در اصل معماری این کنسول در بدو تولید ۱۶ بیتی بود و سپس با عرضه پنل ۳۲ بیتی که کنسول بر روی آن نصب میشد ( ایرانی ها سالیان سال حسرت این دستگاه را خوردند و عده ای کمی توانستند از نزدیک تجربه اش کنند ) ارتقا یافت.
محتوای برخی از بازی ها مانند Mortal Kombat و سانسور ها کمپانی سگا را مجاب به استفاده از اولین سیسم رتبه دهی بازی های ویدویی کرد که متقاعب آن نیتندو نیز مجبور به عضویت در ESRB کرد. ویژگی های سخت افزاری و حمایت بی نظیر سازندگان fist party – Third party از این کنسول باعث شد تا سگا جنسیس به محبوبیت فوق العاده ای نزد فن بوی ها و گیمر های آن زمان دست پیدا کند و روند استفاده از بازی های این کنسول تا به امروز نیز ادامه دارد و در شبکه های اکس باکس لایو و شبکه آنلاین پلی استیشن مورد استفاده قرار میگرد. همچنین امولاتور هایی برای اجرای بازی های این کنسول در بازار موجود است که طرفدارن قدیمیی که کنسول خود را در دسترس ندارند موفق به اجرا بازی ها بر روی پلتفرم های دیگه میکند. اگر چه سگا جنسیس در اروپا و برزیل موفقیت های بسیاری بدست آورد و لی با ظهور کنسول های نسل بعد نیتندو و موفقیت این رقیب ژاپنی کم کم رو به افول رفت و در نهایت بازار را تقدیم به رقیب کرد. هایائو ناکایاما مدیر عامل وقت کمپانی سگا توانست با توسعه معماری ۱۶ بیتی این کنسول به ۳۲ بیت و همچین تغییر نام آن به مگا درایو ( مگا برگرفته از قدرت پردازشی چیپست قدرتمند موتورولا ۶۸۰۰۰ و درایو به معنای سرعت فوق العاده برنامه نویسی C ) این کنسول را وارد خانه ها بکند.
رقابت :
سگا به کمک جنسیس و معمادری ۱۶ بیتی مبتنی بر رایانه های شخصی آن زمان توانست کنسول ۸ بیتی NEC را کنار زند و از سوی مجله فامیتسو ستایش شود ولی در رقابت با سوپر نیتندو کمی به مشکل برخورد و برای در دست گرفتن بازار امکانات فوق العاده را در اختیار مشتریان خود قرار داد. امکاناتی از قبیل راه اندازی شبکه انلاین و کتابخانه بازی ها و سیتم پاسخ آ نلاین مگا درایو و همچنین ارائه سخت افزار های جانبی متعدد.ولی با این وجود کمپانی رقیب یعنی نیتندو تعداد لایسنس بیشتری از اسامی ورزشکاران بازی های ورزشی و رزمی را در اختیار داشت و همچنین تعداد بیشتری از عناوین انحصاری را برای خود کنار گذشته بود. برای همین این عامل در فروش کنسول سگا جنسیس تاثیر مستقیم گذاشت.
سخن افزار :
- پردازنده ها
این کنسول مبتنی بر پردازشگر ۱۶-۳۲ بیتی موتورولا ۶۸۰۰۰ با فرکانس ۷.۷۶ مگاهرتزی ( (MC68HC000,CMOS version ) و تراشه کمکی Zilog Z80 ۸-bit با فرکانس ۳.۵۸ مگاهرتز است که کلیه پردازش های اصلی توسط این دو واحد انجام میشود. برای پردازش های تصویری از چیپ ست Yamaha YM7101 استفاده شده است که در مگا درایوها فول استفاده می شد.
- حافظه
این کنسول کجهز به واحد حافظه تفیکیک پذیر میباشد که متشکل از ۳ بخش کلی میباشد و یک بخش فرعی میباشد.
- ۶۴ کیلوبایت برای پردازنده ۶۸۰۰۰ موتورولا
- ۶۴ کیلوبایت حافظه برای بخش ویدئو
- ۸ کیلو بایت برای پردازنده Z80
- یک عدد ROM ۱Kx16 برای صفحه نمایش
- پالت نمایش
۵۱۲ رنگ طبیعی یا ۱۵۳۶ ( سایه / برجسته )
- رنگ های صفحه نمایش
۶۴ ( نرمال ) یا ۱۸۳ ( سایه / برجسته )
- ماکزمیم خطوط روی صفحه نمایش
۸۰ ( ۳۲۰ پیکسل صفحه نمایش عریض ) یا ۶۴ ( ۲۵۶ پیکسل صفحه نمایش عریض )
- رزلوشن های قابل پشتیانی
۲۵۶×۲۲۴, ۲۵۶×۴۴۸, ۳۲۰×۲۲۴, ۳۲۰×۴۴۸, (PAL and NTSC)
۲۵۶×۲۴۰, ۲۵۶×۴۸۰, ۳۲۰×۲۴۰, ۳۲۰×۴۸۰ (PAL only), 256×۱۹۲ (SMS games only)
- چیپ ست صدا
در این کنسول ۲ چیپ ست صدا استفاده شده که همگی کارکرد مشابه ولی نحوه برنامه ریزی جدا داشتند.
- Yamaha YM2612 5 channel FM and 1 channel FM/PCM
- Texas Instruments SN76489 4 channel PSG ( که یک ژانراتور تولید صدای قابل برنامه نویسی میباشد )
بازی ها :
در کلی این کنسول طیف وسیعی از بازی های مختلف انحصاری یا غیر انحصاری را پشتیبانی میکرد و عناوینی همچون Sonic the Hedgehog 1 & 2 و Aladdin به ترتیب با ۱۵ ، ۶ و ۴ میلیون نسخه پر فروش ترین بازی های این کنسول محسوب میشوند.
در ایران بازی های مورتال کمبت، Streets of Rage ، Golden Axe ، فوتبال ، Retro Rewind ، Rambo و Sunset Riders و شینوبی طرفدارن بیشماری داشتند.
وداع مرد خسته :
سرانجام در سال ۱۹۹۷ کمپانی سگا تولید این کنسول را متوقف کرد و تا سال ۲۰۰۲ هم این دستگاه فروش میرفت و در این مدت تواسنت بطور تخمینی حدود ۳۷.۴ الی ۴۱.۹ میلیون دستگاه بفروشد و سپس باز نشسته شد.
خدا حافظ کابوی خسته
روزبه سامانی
:(( :((
خاطـــــــــــــــــــــــرات :((
تو این کنسول بیشتر از همه از سونیک ، شینوبی ولوک خوش شانس لذت بردم.هفته ای یه بار هم که یه دسته بازی میخریدیم!
ممنون روزبه خان.
================================
میلاد از $PC :((
عکس ها عالین خیلی نوستالوژیک :((
متن هم که دیگه دوستان از خجالتش در اومد =D
سگا فقط اونو گذاشت کنار ولی به جاش چیزی نیاورد
ای خدااااااا!یادش بخیر
من اولین کنسولم سگا بود(۳۲ بیت اما)
بنده با افتخار اعلام میکنم تمام بازیهای معرفی شده و معروف این کنسول رو بازی کردم
هنوز یادم نمیره اولین باری که روشنش کردم و خود کنسول به صورت معجزه آسایی(برای من اون موقع)سونیک رو اجرا کرد!چه گرافیکی چه آهنگهای!من زندگی کردم با سونیک!
شورش در شهر(بنظر من که بهترینش ۳ بود اما آهنگهای یکش شاهکارن)
سند باد با گرافیک خفنش!انگار داشتی کاتون میدیدی!
اون ماشین بازی سخته!واقعا هم سخت بود و من یه روز طول کشید تا یاد بگیرم چجوری راش بندازم و یادمه اینقدر دکمه گاز رو فشار دادم انگشتم و دکمه اش به فنا رفت!
تبر طلایی که هم سخت بود هم یکم ترسناک!ولی خیلی حال میداد با اون آهنگ هشدار دهنده!
اون تفنگیه وسترنه!البته من با اون مکزیکیه میرفتم چون اسلحه اش قوی بود و من فکر میکردم دست این یکی سشواره!وای وای اون مرحله آخر با اون آهنگ خفنه اش!خیلی رمانتیک و حماسی و اون غول آخرش که اولش تقریبا راحت میکشتیش ولی تا نزدیک میشدی از جاش بلند میشد و یه ذره آهنی از زیر لباسش مینداخت بیرون و میخندید(منم که کف کرده بودم خراب!)تازه از اون موقع نینجا میشد و……
آقا واقعا خسته نباشی مقاله عالی و خلاصه خوبی بود
جالبه که همین چیپ ست پیشرفته صدای سگا اجازه داد که این آهنگهای شاهکار ساخته بشه
جنگ خلیج هم باحال بود.
the lost vikings
لاکپشتای نینجا هم باحال بود
aladdin
castle of illusion MICKEY MOUSE
PICK TRACY
the flintstones
مونوالکر مایکلو که نگو
فیفا ۹۸ هم خوب بود
یادم میاد تو بازی وسترنه مرحله سومش بود فکر کنم که باید یه سرخپوست رو میکشتی من چقدر با آهنگ اون مرحله حال میکردم همیشه اینو بازی میکردم جو گیر میشدم بعد یه تفنگ اسباب بازی بر میداشتم میرفتم دشمن های فرضی (
) رو میکشتم .
——————————————————————–
من همیشه اون کابویه رو میگرفتم .
الان موهای تنم اینطوری شده |||||||||||||||||||||
خدا ازت نگذره، بغض گلوم رو گرفت … :sad:
خاطره ها ……
چقدر با برادرم سر اون چاقه تو کابوی دعوا می کردیم
کنسول خاطره ها !
……. :sad: ……… :((
من با این کنسول زندگی کردم و بخش اعظمی از خاطراتم با این دستگاه خاطره ساز عجین شده….
همه ی بازی های این پست و ده ها بازی دیگه ساعتها ما رو پای تی وی نگه می داشت و هر ۳۰ دقیقه یک بار دستم رو رو آداپتور می ذاشتم ببینم داغ شده یا نه و وقتی که داغ می شد آداپتور رو در می اوردم و می ذاشتم تو فریزر یخچال تا خنک شه!
تقریبا هر دو هفته یک بار هم باید یک دسته ی جدید می گرفتم!
با تشکر…..ولی حداقل می گذاشتید ۴۸ ساعت با مقاله ی قبلی فاصله می داشت!
آره علی جان
من یه هفته در میون میرفتم دسته میخریدم!
من اینقدر رفته بودم تو کفه این آدابتورش که از بالای پشت بون انداختم پایین تا ببینم چی توشه نمیذاره ما راحت بازی کنیم!
:-D وای علی گفتی. این اداپتور باسه خودش داستانی بود. ماله من که با هزار تا سیم و با صلوات کار میکرد. ای روزگار……..
آخخ ……… چه دورانی بود
هیچ وقت یادم نمیره یه بار داشتم شینوبی بازی میکردم وسط یکی از غولهای اولش دسته به فنا رفت :-|
یعنی تو عمرم انقدر ضربه روحی نخورده بودم
_____________________________________
بابا این آداپتورش هم راه داشت !!!
ما دور تا دورش رو کیسه فریزر پر از یخ میذاشتیم ساعت ها بازی میکردیم
شینوبی بازی خیلی جالبی بود من همیشه از غول های این بازی میترسیدم .
(کیسه فریزر پر از یخ چه حرکت جالبی ! من که میذاشتمش تو یخچال)
آخ آخ من یه بار یه دسته خریدم رو دکمه های حرکتش یه اهرم بود نمیدونستم چطوری باید باهاش کارکنم وقتی هم که کار کردن رو با اهرمه یاد گرقتم دستم رو که از رو اهرم برمیداشتم به طرز وحشتناکی شستم درد میگرفت .
دقیقا منم هر وقت آداپتورم داغ میشد میذاشتمش تو یخچال .
یادش بخیر
من تو این بازیا یه Sonic the Hedgehog رو گوشی بازی کردم و واقعا ازش لذت بردم
ممنون از اقا روزبه بابت مطلب
یادش بخیر سونیک و شورش در شهر و تایتو رو زیاد بازی میکردیم البته بتمن هم سهم به سزایی داشت حسابی خاطراتم زنده شد چه دورانی بود
Street of rage, sunset riders, SHINOBI … :X
کسی میتونه این اسم ها رو فراموش کنه؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دمت گرم آقا روزبه،داری با این سری مقالت با روح و روانمون بازی میکنی :*
واقعا ناراحتم که سگا کنسول ساختن رو کنار گذاشت.تشکر بابت مقاله خوبتون