و نمایش همچنان ادامه دارد؛ نقد Diablo III: Ultimate Evil Edition

نمایش ادامه دارد…  *

کمتر کسی است که نام دیابلو را نشنیده باشد.بسیاری از دوستداران بازی های ویدیویی ها تا کنون نسخه های قبلی این عنوان را بازی نکرده اند بلکه فقط اسم و آوازه ی آن به گوش آن ها رسیده است. این سری بازی های خوش ساخت در واقع پدر سبک نقش آفرینی های مدرن ۲ دهه اخیر است اولین دیابلو ۳ قرار بود در سال ۲۰۰۰ ساخته شود.البته بازی که آن سال قرار بود عرضه شود یک نقش افرینی صرفا با محتوای چند نفره بود .اما بیلیزارد از نوع پیش روی کارا ها راضی نبود و عرضه ی آن را به تاریخی دیگر موکول کرد .درسال ۲۰۰۶ کا ر بر روی دیابلو جدید دوباره اغاز شد . بازی که اکنون مشاهده می کنیم حاصل چند بار دور ریختن ایدها توسط سازنده یعنی “تیم۳” بوده است.

بعد از انتشار نسخه ی سوم دیابلو در سال ۲۰۱۲ نظرها به شدت نسبت به بازی متفاوت بود.برخی آن را یک باز آفرینی مدرن و موفق و بعضی دیگر بازی را خیانت بزرگی به هواداران قدیمی می دانستند.البته این تنها حاشیه ی این بازی نبود. نیاز به اتصال به اینترنت در طول بازی و مشکلات در اتصال به سرور در روزهای اول خیلی ها را نا امید کرد.

سرانجام سازندگان تصمیم گرفتند که پس از ۱۵ سال غیبت دیابلو بر روی کنسول ها نسخه ی ویژه ای از آن را برای کنسول های نسل هشتمی منتشر کنند

که در نقد زیر به بررسی نسخه ی نسل هشتمی بازی می پردازیم

سنگ، شیطان، جادوگر*

داستان بازی مانند همه ی عناوین بیلیزارد پر محتوا و بسیار عظیم است . داستان از موجودی به نام آنو که از بطن یک مروارید سفید که حاصل تمام خوبی ها وبدی هاست. شروع می شود. او تصمیم گرفت تا نیمه بدی خود را از بین ببرد اما این اشتباه جبران ناپذیر تعادل نیکی و شر را از بین می برد و باعث مستقل شدن نیروی شر می شود ر طول بازی شخصیت های زیادی از جمله دیابلو,مفیستو,بیل,آرمودن,بلیال,دکارد کین و لیا را خواهیم دید.که همه ی آن ها ریشه در باور های کهن مرم شرق اروپا دارند.

متن فوق هسته ی اصلی و اولیه داستان بازی را نشان می دهد. روایت بازی نیز به سبک قصه گویی در قرون وسطا در اروپا است که نمونه آن را در بعضی از آثار مستقل سینمای قاره ی سبز دیده ایم..در این سبک قصه گویی داستان های واقعی با مقدار زیادی افسانه مخلوط می شود.

شاید در نگاه اول این گونه جلوه کند که وجود مقدار زیادی شخصیت اصلی در بازی جالب نباشد و سازندگان نتوانسته باشند تا آن ها را به خوبی پردازش کنند اما این فرضیه کاملا غلط است. تمام شخصیت های بسیار کامل و عالی پردازش شذه اند.طوری که آن را حتی در نقش آفرینی های کلاسیکی به داستان بسیار وفادار هستند هم مشاهده نکرده ایم.

برای مثال توجه ی شما را به شخصیت پردازی یکی از عناصر اصلی داستان یعنی دیابلو جلب می کنم که توسط خود بازی بیان می شود:

او قدرت مند ترین ومکارترین و مهم ترین شخصیت در طول این سری است. او می خواهد زمین را خانه ی شیاطین کرده و انسان ها را راهی جهنم کند.شخصیت او  یک منفی محض است. اساس اصلی داستان بازی را تشکیل می دهد. مشکلاتی که خدای وحشت به وجود می آورد باعث مش ود تا دختری به نام لیا که توسط دکاردکین آموزش دیده است.جای این استاد پیر را پرکرده و قدم به قدم قهرمان بازی را همراهی می کند.

شخصیت لیا نیز بسیار عالی است و طول بازی بسیار عمق می گیرد به طوری که بازی کننده با آن رابطه ی احساسی برفرار کرده و با مشکلات او درغمگین شده و با پیروزی او خود را در نهایت شادی می بیند.

. پس از اینکه قهرمان اصلی بازی شر شیاطین را از روی زمین پاک می کند و روح آنها را در یک سنگ مخصوص زندانی می کند،  در این نسخه از بازی که دارای محتوای جدیدی نسبت به سال ۲۰۱۲ است  به سمت  آسمان حرکت می کند. او  قصد دزدیدن سنگ هایی را دارد که که توسط ارواح آسمان تسخیر شده.

همین عامل سبب می شود تا بازی در خدمت داستان باشد.یعنی قصه ی اصلی بازی تنها دلیلی برای بخش گیم پلی آن نیست بلکه خود می تواند مخاطب را برای بازی کردن تشویق کند

می توان فهمید ک بیلیزارد مانند همیشه در اسطوره سرایی موفق بوده و حتی دنبال کردن محتوای اضافی داستانی که به نسخه ی نسل هشتم بازی هم اضافه شده باز هم جذاب است.

یاغی

دیابلو۳ از لحاط کلی در گیم پلی شباهت زیادی به نسخه های پیشین دارد و در عین حال بسیار با گذشته متفاوت است.غیر از قابلیت ها و ویژگی های بسیار زیاد و بی شمار که در همه ی نسخه های این سری وجو داشته .بزرگ ترین تفاوت دیابلو۳ در این بسته ی الحاقی جدید  با نسخه ی قبل ؛ سیستم نقش آفرینی جدید آن است که با بازی های پیشین و بازی های امروزی بسیار تفاوت دارد.شاید این تفاوت در ابتدا در ذوق مخاطب بزند به طوری که اعتراض بسیاری از طرفداران بازی را بر انگیخته است.این سیستم آزادی عمل شخصیت انتخابی را کم می کند.این بخش دیابلو تنها بخشی است که نسبت به نسخه های پیشین این بازی ساده تر شده است. که شاید بتوان از ان به عنوان نقطه ضعف اصلی بازی نام برد.البته دلیل این کار جذب مخاطب های بیشتربه این بازی و این سبک بوده که البته در آن بیلیزارد بسسیار موفق عمل کرده و رکورد های جدیدی از فروش بازی های نقش آفرینی با دوربین ایزومتریک در کنسول ها داشته است.

در سیستم جدید بازی کننده با هر بار ارتقای سطح یک مهارت جدید به طور خودکار بدست می آورد.اگر نسخه های قبلی را بازی کرده باشید میدانید که در بازی جواهراتی وجود دارد که با اضافه کردن آن به بعضی وسایل می توان آن را ارتقا داد.”ران استون”ها سنگ های جادویی هستند که می توان مهارت را با آن خود را پیش از پیش قدرت مند تر کرد . این سنگ ها در دوسطح طبقه بندی شده اند:نوع و کیفیت.نوع تغییراتی که سنگ ها به وجود می آورد.البته برای دسترسی زود تر به قدرت های بیشتر باید پول واقعی خرج کنید ..

ساختار مبارزات تا حد زیادی عوض شده است و سازنده ها تا جایی که تواسته اند تلاش کرده اند که از هر نوع وقفه در بازی بکاهند.شاید این تغییر در ابتدا برای طرفداران قدیمی جالب به نظر نرسد اما پس از مدتی گیمر به آن عادت خواهد کرد و لذت بخش بودن این بخش را درک می کند. به طوری که برای سر راست کردن مبارزات در بازی چند ویژگی جدید به آن اضافه شده است.برای مثال گوی سلامتی که پس از نابود کردن دشمنان باقی می ماند که بازی کننده با برداشت آن می تواند سلامتی خود را احیا کند.

شاید مهم ترین نکته مثبت در “دیابلو ۳” بیشتر شدن وسایل جانبی و زره ها باشد.تنوع سلاح ها و زره ها در بازی آنقدر بالاست که حتی اگر تمام دنیای بازی را بگردید به تمامی آن ها دسترسی نخواهید داشت.عمل قوی کردن شخصیت بازی بسیار اعتیاد آور است که دلیل آن تاثیر به سزای آپگرید های شخصیتتان در نحوه ی لذت بردن ازبازی است که در کلاس های مختلفی طبقه بندی می شود.

لیست تغییرات درجه ی سختی در محتوای اضافه ی جدید به شرح زیر است:

• Normal: No bonuses, due to being the default difficulty.
• Hard: +75% Experience, +75% Gold Find
• Expert: +100% Experience, +100% Gold Find
• Master: +200% Experience, +200% Gold Find
• Torment I: +300% Experience, +300% Gold Find
• Torment II: +400% Experience, +400% Gold Find
• Torment III: +550% Experience, +550% Gold Find
• Torment IV: +800% Experience, +800% Gold Find
• Torment V: +1150% Experience, +1150% Gold Find
• Torment VI: +1600% Experience, +1600% Gold Find

یکی از مواردی که در این بازی حتما باید به آن اشاره کرد نقشه ی آن است.نقشه در این نسخه نسبت به قسمت های قبل و همچنین بازی های مشابه کاملا تحول یافته است.در نسخه های قبل نقشه به صورت کوچکی در پایین صفحه نمایش قرار می گرفت اما در دیابلو ۳ بازی باز فقط با توقف در بازی می تواند نقشه ی کلی را باز کند.دلیل این کار این است که شخص در هنگام بازی توجه بیشتری نسبت به محیط داشته باشد.

مهم ترین نقش در ایجاد گیم پلی تقریبا بی نقصی که در این بازی شاهد هستیم موجود کلاس های کاملا متنوع و جدا از هم است.

در دیابلو ۳ پنج کلاس وجود داشت:

.برای مثال شکارچی شیاطین یک کلاس ویژه ی منحصر به فرد است که با محتوای اضافی بازی در نسخه های نسل هشتم نوع کاربری آن نسبت به گذشته تغییر کرده است. شکارچی می تواند از ۲ زاویه ی دوربین به طور جداگانه استفاده کند که در بازی های با دوربین ایزو متریک پدیده ی جدیدی است .علاوه بر شکار این کلاس توانیی های دیگری همچون کار گذاشتن تله و استفاده از جادو های سیاه را به دنبال دارد .هر کلاس در این بازی چنین وضعیت منحصر به فردی را داراست .در این بسته ی الحاقی جدید که هم برای رایانه های شخصی و هم برای کنسول ها منتشر شده کلاس دیگری نحت عنوان crusader به بازی اضافه شده است تا تعداد کلاس های دیابلو به عدد شش برسد.

نکته جالب در انتخاب کلاس ها این است که شما میتوانید زن یا مرد بودن خود را مشخص کنید که طراحی هر کدام از جنسیت های کلاس ها نیز فوق العاده هستند و ویژگی مربوط به خود را دارند.

تطبیق کنترل بازی با دسته ی کنسول هم تقریبا موفقیت آمیز بوده.البته اگر عادت به تجربه ی عناوین نقش آفرینی بر روی کامپیوتر های شخصی دارید.این موضوع در ابتدا شما را کمی آزار می دهد.اما با گذشته زمان به کنترل بازی عادت کرده می توانید ازآن لذت ببرید.البته باز هم به دلیل محدودیت های کنترلر نمی توانید به تجربه کاملی همچون رایانه های شخصی برسید.اما نیاز به آنلاین نبودن و اضافه شدن محتوای جدیدی(به صورت پچ) در باز هایزمانی مختلف و اضافه کردن به ماموریت ها تحت نام greater rifts درنسخه نسل هشتم  می تواند این کمبود را جبران کند.

در مواردی از آن چه که در بالا درباره ی بخش گیم پلی ذکر کرده ام این است که بازی توانسته است با حفظ نسبی بسیاری از الگو های نسخه ی پیشین و همچنین اضافه کردن بخش های زیادی در گیم پلی و وجود بخش co op توانسته  عنوانی منحصر به فرد را پدید. البته در مواردی نیز ریسک سازندگان مانند بخش پیچیدگی بیش از حد وسایل و زره ها و جواب نداده و کنترل بازی بر روی کنسول هم نیاز به عادت کردن دارد.

نقد Diablo III: Ultimate Evil Edition

شیطان زیبا

بخش طراحی هنری و گرافیک بازی تا حدودی از بی اشتباهی چیزی را برای نوشتن باقی نمی گذارد.جلوه های سه بعدی بسیار زیبا پردزاش شده اند.محیط های دلنشین و همچنین تنوع بسیار بالا در محیط بازی و همچنین پردازش خوب محیط از جمله نکات مثبت این بخش است.

دلیل آن که شاهد چنین صحنه هایی در بازی هستیم این است که موتور سه بعدی که برای ساخت این بازی بهره گرفته شده است بسیار پیشرفته است. این موتور نه تنها اجازه تنوع بیش از حد گرافیکی را به بازی داده است بلکه فیزیک را نیز به آن اضافه کرده است و جلوه های ویژ های بسیار دیدنی را پدید آورده است. برای مثال در یکی از صحنه های بازی باد حاصل از ضربه های مبارز پردهای اطراف او را تکان می داد!.فیزیک در این بازی تنها جنبه ی بصری ندارد و نقش اساسی را در این بازی ایفا می کند. برای مثال می توان از در برخی از نقاط بازی که قابل تخریب است میتوان از از راه های جدیدی حاصل از تخریب محیط عبور کرد.

یکی دیگر از نکات مثبت این بخش استفاده از جلوی زیبا ی شبیه به نقاشی آبرنگ است.این نکته انقدر به طراحی بازی عمق بخشیده است که هر صحنه از بازی را می توان برگی از دفتری پر از نقاشی های زیبا دانست.البته اگر بخواهیم کمی سختگیری کنیم می توان به باگ های نسبتا کم بازی اشاره کرد که در یک عنوان به این موردی طبیعی است.البته همین مقدار کم باگ ها نیز تقریباْ در نسخه ی کنسولی به خصوص نسل هشتم رفع شده است.

آوای شیاطین

موسیقی و پردازش صدا نیز بسیار عالی ساخته شده است. آهنگ ساز اصلی این سری و سری دنیای وارکرافت یعنی آقای راسل برواو که سابقه ی آهنگسازی انمیشن های بتمن را نیز در کارنامه دارد بسیار موفقیت آمویز بوده طوری که در طول بازی شاهد نواخته شدن ترانه های بسیار حماسی و متناسب با جو بازی هستیم.موسیقی در دیابلو ۳ گاهی در لباس ترس و اوقاتی در لباس هیجان خود نمایی می کند.نام آوا های زیادی نیز در بازی قابل مشهاده اند برای مثالی گاهی که در محل هایی شبیه به جنگل قرار داریم صدای حیوانات به صورت بسیار زیبایی به گوش می رسد یا حتی صدای زیبا آبی که ضرافت فراوان بر روی سنگی خشک می ریزد.البته به وجود آمدن صحنه هایی با تم شاد شاید بر خلاف جو کلی بازی باشد که شاید به مذاق بعضی خوش نیاید.

ابن بخش به خاطر این به موفقیت بالایی رسیده است که سازندگان سعی کرده اند که موسیقی بازی را بر اساس تم و اتفاقاتی که مراحل به وجود می آید ر ابه طور خوب در کنار هم قرار بدهند که این نیز در نوع خود بی نظیر است.

در کل این بخش هم مانند قسمت های قبل توانسته ااست وظیه ی خود را بخوبی انجام دهد. به طوری که تلاش طولانی سازندگان در این زمینه باعث شده است تا قسمت آوای بازی مانند سایر بخش ها دلیلی برای جذب مخاطب باشد.

پیروزی شیطان

در پایان تنها می توانم بگویم که سازندگان تواسته اند پاسخ خواسته های هوداران و بیلیزارد را به طور کامل بدهند به طوری که تقریبا در همه ی بخش های بازی موفق بوده اند.این بازی به طور قطعی رفته تا یکی از بزرگ ترین های هنر هشتم شود اما در این بین کژطبعی بازی کنند های امروزی که فقط به بازی های ساده عادت کرده اند می تواند راه را ناهموار تر از قبل کند.البته از مهم ترین نکات منفی می توان به حذف Auction House در نسخه های کنسولی اشاره کرد که ممکن است عده ی زیادی را آزرده خاطر کند.

بنابراین اگر در نسل قبل و دلیل نیاز مبرم به اتصال آنلاین یا علاقه نداشتن به سبک نقش آفرینی ایزومتریک  سراغ آخرین قسمت از دیابلو نرفته اید .بیلزارد شما را به نمایشبسیار بزرگی برای ورود به یکی از اصیل ترین سبک های بازی های ویدویی دعوت کرده است.نمایشی که تا ابد ادامه ندارد*

نقد Diablo III: Ultimate Evil Edition

شایان کرمی

نمره:۹.۵

پانوشت:

۱)*تیتر بازی اشاره ای به ترانه ی show must go on از گروه Queen است.

۲)*بخش اعظمی از داستان بازی مربوط به کمیک های این عنوان است که به سبک نویسنده ی بریتانیایی سی اس لوئیس نوشته شده است

۳)* تا ابد ادامه نداشتن نمایش به این معنا است که سبک نقش آفرینی ایزومتریک در مرور زمان به مانند سبک اشاره و کلیک در حال از بین رفتن است.