مقاله ای برای این نویسنده یافت نشد!
بررسی دقیق و درستی کردید. به خصوص از تحلیل دیالوگ جان و بریک لذت بردم که بخش مهمی از فلسفه کلی این داستان هست. ولی راجع به کشدار بودن یا جابجایی بین گروه جنگجو و وینترفل موافق نیستم، چنانکه متوسط رنک رضایت بیننده های این اپیزود هم طی این چند ساعت بالا بوده. یکی از مسائلی که آثار حماسی فانتزی ادبی که به صورت سینمایی تبدیل میشن با اون مواجهن، مشکل انتقال حجم عظیمی از جزییات به اپیزودهای با مدت ناکافی هست. همونطور که قبلا برای مجموعه ارباب حلقه ها و هابیت و حتی هری پاتر هم مخاطبهایی که کتابها رو نخونده بودند و پسزمینه روانی، حماسی یا تاریخی حوادث رو نمیدونستن، مجبور بودن کلیت داستان رو تماما از فیلم برداشت و تحلیل کنن. خود نویسنده "نغمه یخ و آتش" جورج مارتین هم بارها به این مشکل اشاره کرده. محور داستان همونطور که شما تاکید کردید مفهوم سلحشوری، ایمان، وفاداری و مقاومت در برابر ستم در بعد اجتماعی و نیروهای سری طبیعت، شوالیه گری و افسانه های قومی مرکز و شمال اروپا در بعد ژانر "خیالی برین" یا High Fantasy است. در کل داستان کتاب، رنجی که یک خانواده اشرافی جنگجو ولی سنتی از شمال که پیوندهای روحی و جسمی مستقیم با طبیعت و رابطه عاطفی عمیق با سردارها و سربازها و مردم منطقه تحت حکومتشون دارند از سیستمهای پر از امکانات مالی و جنگی و با استراتژی های پیچیده و معمولا غیرصادقانه مورد تاکید نویسنده است. مطلب برای گفتن زیاده و بیش از این قصد ندارم وقت شما رو بگیرم ولی بعضی از سکانسهای طولانی یا تکراری به ویژه در دیالوگها و اکتشافات و جنگهای شمال ریشه در کتابها دارن، چرا که بخش از بزرگی از طرفدارهای سنتی و قدیمی سریال قبلا یا همزمان کتابها رو هم مطالعه کردن.