دنیای سینما: نقد و بررسی فیلم Avengers: Age of Ultron
سال ۲۰۱۲ نخستین قسمت از سری فیلمهای «انتقامجویان» توسط مارول که «جاس ویدون» کارگردانی آن را بر عهده داشت در سینماهای سراسر جهان به اکران درآمد و در کنار بازخوردهای نسبتاً مثبت منتقدان توانست سود کلانی را وارد جیبهای سازندگانش کند و همانند رسم هالیوود باید منتظر نسخه دوم این سری میماندیم که بالاخره پس از سه سال انتظار این فیلم به سینماها آمد. این فیلم برخلاف آنچه فکر میکنید ضعفهای بسیار زیادی دارد که نمیتوان از آنها گذشت. ضعفهایی که نشان میدهد تنها هدف سازندگان خالی کردن جیب دوستداران سینما و البته طرفداران بوده است. ما در قسمت پنجم دنیای سینما قصد داریم به نقد و بررسی فیلم Avengers: Age of Ultron بپردازیم، پس با ما همراه باشید.
داستان درست پس از انتهای «کاپیتان آمریکایی: سرباز زمستانی» آغاز میشود، زمانی که انتقامجویان در حال نابودی گروه هیدرا هستند. پسازآن «تونی استارک» و «بروس بنر» سعی میکنند با ایجاد هوش مصنوعی بنام «التران» آن را همراه خودکرده تا بهنوعی در ایجاد صلح همراه آنها شود، اما … .
انتقامجویان: عصر التران فیلمی بهشدت ضعیف در بخش فیلمنامه است. در این فیلم شما با داستانی پیچیده و یا اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو نخواهید و درنهایت میتوان گفت داستان این قسمت حرفی برای گفتن ندارد، هرچند داشتن چنین این انتظاری از این سبک فیلمها بسیار اشتباه است، زیرا در این سبک فیلمها بیشتر شاهد توجه به ابرقهرمانان، جلوههای ویژه و مبارزات هستیم. اما در این قسمت به دلیل ازدیاد شخصیتها، بههیچوجه نمیتوان توجه خاصی بر روی آنها مشاهده کرد، هرچند در برخی موارد رفتارهای همیشگی «ثور» مانند غرور، تکبر و خودسریاش را شاهد هستیم، اما این موارد برای باقی شخصیتها بهجز «مرد آهنی» و برخی مواقع هم «کاپیتان آمریکایی» صدق نمیکند. در بخش شخصیتها هم میتوان به التران اشاره کرد، او هم بهنوعی نقطهضعف و هم بهنوعی نقطه قوت این بخش محسوب میشود، متأسفانه او بدون هیچ دلیل قانعکنندهای به دشمنی با انتقامجویان میپردازد اما در مقابل عکسالعملها و دیالوگهایش در طول فیلم بسیار عالی هستند. اگر نویسندگان وقت بیشتری بر روی این شخصیت میگذاشتند مطمئناً با یک شخصیت منفی بسیار فوقالعاده روبرو بودیم که میتوانست برای مدتها در ذهنها باقی بماند. در کنار این موارد میتوان به مشکلات دیگری نیز اشاره کرد، اتفاقاتی که بههیچوجه منطقی به نظر نمیرسند. در این قسمت در چند بخش فیلم شاهد درگیری میان اعضای انتقامجویان و عدم یکپارچگی آنها هستیم، برای مثال در بخشهای پایانی انتقامجویان به درگیری باهم میپردازند اما بهراحتی این درگیری پایان مییابد که بههیچوجه نمیتواند قابلدرک و عقلانی باشد. در کنار این نقاط ضعف اساسی که در داستان وجود دارد، میتوان به رابطه عاشقانه میان «ناتاشا» و «هالک» اشاره کرد که رابطهای معقول برای یک فیلم ابرقهرمانی است، نه چیزی بیشتر! پیشرفت بعدی که در بخش فیلمنامه شاهد هستیم، مرگ شخصیت «کوئیک سیلور» است که در پایان داستان بهخوبی توانسته بار غمانگیزی را وارد جریان داستان کند که تأثیرگذار است. همچنین باید اضافه کرد خوشبختانه بالاخره در این قسمت مقداری باشخصیت «کلینت بارتون» آشنا شدیم، شخصیتی که نخستین بار در فیلم «کاپیتان آمریکایی: نخستین انتقامجو» با او روبرو شدیم اما هرگز چیزی درباره گذشتهاش مشخص نشد.
بازیگران هم مانند گذشته همگی آنها در سطح قابل قبولی هستند، هرچند اکثر این بازیگران به دلیل ازدیاد بیشازحد شخصیتها نتوانستند خودی نشان دهند، اما برای مثال «رابرت داونی جونیور»، «کریس همسورث» در این بین نقش های خود را همانند گذشته بازی کنند و همان «مرد آهنی» و «ثور» همیشگی باشند. در کنار اینها «مارک روفالو» هم در بخشهای عاشقانه فیلم قابلقبول بوده و احساساتش را بهخوبی در بخشهای مختلف به نمایش گذاشته است. البته در بخش بازیگران ممکن است برخی مانند من با بازیگران دو نقش کوئیک سیلور و «واندا ماکسیموف» مشکلی داشته باشند. البته این دو در این فیلم توانستند بهخوبی از پس نقشهایشان برآیند اما ما این دو بازیگر را پیشتر بهعنوان زن و شوهر میشناختیم تا خواهر و برادر [فیلم گودزیلا]! درمجموع شما نباید از بازیگران انتظار بیشتری داشته باشید، از یک فیلم ابرقهرمانی چه انتظاری دارید، آنها در همان حد هستند!
اما یکی از بخشهایی که از نقاط قوت اولین قسمت اونجرز محسوب میشد، بخش اکشن و البته جلوههای ویژه عالی آن بود. متأسفانه در این قسمت شاید کیفیت جلوههای ویژه پیشرفت کرده باشد اما بههیچوجه مانند قسمت اول جذاب نیست. البته بخش اعظمی از زمان فیلم را مبارزات در شهرهای مختلف تشکیل میدهد، همانند آخرین قسمت از سری فیلمهای «تبدیل شوندگان» اما بههیچوجه سرگرمکننده و جذاب نیستند و بهنوعی باید گفت که کسالتآورند. همانند قسمت اول دیگر شاهد نبردهای هیجانی نخواهید بود، نبردهایی که آدرنالین خون را بهشدت افزایش میداد و درمجموع عالی بودند. البته دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، اصولاً دومین قسمت از هر فیلم با افت کیفی روبرو میشود اما نمیتوان این را درست دانست. زیرا این فیلم در بخش فیلمنامه پیشرفتهای بسیاری ازجمله وجود رابطه عاشقانه، پایان غمبار و یا پرداختن به اختلافات میان اعضا انتقامجویان داشته است که شاید بتوان گفت همین توجهات به بخش داستانی فیلم باعث شده است که سازندگان تمرکز درستی بر روی بخش مبارزات نداشته و درنتیجه چیزی را شاهد باشیم که نمیتواند راضیکننده باشد. درست همانند اتفاقاتی که برای تبدیل شوندگان رخ داد، علیرغم جلوههای ویژه فوقالعاده جذاب و عالی، اکشن و مبارزات فیلم در مقابل بسیار کسالتآور بودند.
درمجموع فیلم انتقامجویان: عصر التران در مقایسه با قسمت اول در بخش فیلمنامه پیشرفتهای بسیاری داشته که امیدوارکننده هستند اما در مقابل در بخش جلوههای ویژه و مبارزات با افت مواجه شده که میتواند برخی را از قسمتهای آینده این سری که مارول برنامه زیادی برای تولید آنها دارد، دلسرد کند. بااینحال اگر طرفدار سرسخت یکی از ابرقهرمانان باشید، مطمئناً این فیلم میتواند برای شما لذتبخش باشد!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
اتفاقا به نظر من مسخره ترین اتفاق داخل فیلم مرگ الکیِ “کوییک سیلور” بود. دلیلشم به احتمال زیاد این بود که چون کوییک سیلور توی فیلم بعدی مردان ایکس حضور داره دیگه اجازه حضورش توی یه فیلم دیگه از مارول رو ندادن.
اولتران هم تا اینجا فکر کنم بشه با جرات گفت بهترین نقش منفی توی دنیای سینمایی مارول بوده
به شخصه خیلى منتظر فیلم بودم و دقیقا روز اول فیلم رو دیدم و کلا از پولى که براى تماشاى سه بعدى فیلم داده بودم پشیمان شدم. کیفیت فیلم بسیار بد بود (مات و بد رنگ).، اولترون هیچ شباهتى به کتاب ها نداشت (و برعکس فیلم آخر ایکس من که از کتاب منبع بهتر بود این یکى ضدقهرمان افت محسوسى داشت) و بدتر از همه فیلم طراوت و شوخ طبعى فیلم اول رو با جدیت بیش از حد (کارى که توى سرباز زمستان جواب داده بود) و صحنه هاى عاشقانه کسالت بار عوض کرده بود. حجم تمرکز روى هاوک آى به نسبت قهرمانوهاى دیگه بسیار زیاد بود و به نظر مى رسید براى پایان دادن به رابطه هاوک آى و بلک ویدو بیش از اندازه موضوع رو کش دار کردن (حالا یه ناتاشا رومانوف ظریف داریم که مجرده و مى تونه با یه هالک خیلى غیر ظریف روتبط عاطفى داشته باشه). البته کوئیک سیلور هم در مقابل نسخه برایان سینگر هیچ حرفى براى گفتن نداشت.
گذشته از این ایرادها به شخصه عاشق اسکارلت ویچ شدم. حضور این شخصیت از اون غافلگیرى هاى فوق العاده بودکه اصلا منتظرش نبودى و فکر هم نمى کردى شخصیتى که جمعا دو نما ازش تو تریلر بود به این خوبى از آب دراومده باشه.
برعکس بعضى نظرات من فکر مى کنم کارگردانى فیلم خیلى خوب و روان بود زمان طولانى فیلم اصلا اذیت نمى کرد (فیلم آخر ترنسفومرز رو تقریبا از نیمه خواب بودم). مابقى نکات مثبت همون تکرار فرمول فیلم اول با دیالوگ هاى کمتر به یاد موندنى مى شه گفت و البته فکر کنم یه نظر طولانى تر همون هفته اکران فیلم توى بخش باکس آفیس سایت نوشتم که چیز بیشترى براى اضافه کردن بهش ندارم.
با تشکر از مقاله و نقد خوبتون و این سیستم فوق العاده امتیاز دادن که مشابهش رو تو سایت هاى خارجى هم ندیدم.
قبل از هر چیز ممنون و سپاس از سورنای عزیز، نفد فوق العاده خوبی بود و بنده هم با اکثر نکاتی که بهش اشاره کردید موافقم. همانطوری که در امتیازات باکس آفیس هم گفته بودم من شخصا زیاد اونجرزباز نیستم اما حتی اگر فرض را بر این بگیریم که به هیچ عنوان با قهرمانان این فیلم ارتباط برقرار نکرده باشید، به طور طبیعی بعد از تماشای قسمت اول فیلم باید که توقعات برای قسمت دوم بسیار بالا بره. بنابر این وقتی قسمت اول یک فیلم به موفقیت بالا و مهمتر از اون به فروش نجومی دست پیدا میکنه تمامی گروه سازنده به ویژه کارگردان باید تلاششون رو دوچندان کنند نه اینکه مثل این فیلم با تماشاگران و هواداران سری با پُررویی برخورد کنند، بنابر این ما هم در همچنین مواقعی باید با پُررویی بهش امتیاز بدیم و هیچ رحمی در امتیاز دادن نداشته باشیم…
باز هم تشکر از سورنای عزیز…
___________________________
( THE H8IGHTFUL EIGHT )
یکی از بهترین فیلم های کمیک چند سال اخیر . که اتفاقا مارول خوب تونست اتفاقات شخصیت های مختلف رو به هم دیگه ربط بده ( در فیلم ها) و دست آخر تو قسمت اول اونجرز بیاره.
من که از فیلم خیلی راضی بودم . هدف اول و آخر این فیلم ها هم همینه .. سرگرم کردن مخاطب.
تمام عوامل فیلم باید دست به دست هم بدن برای همین هدف.
فیلم از نسخه ی اولش بسیار پخته تر بود به نظرم و روی شخصیت ها بیشتر کار شده بود به خصوص هاک آی و هالک و بلک ویدو!
من که از الان منتظر کاپیتان آمریکا : جنگ داخلی هستم… که فکر کنم سوپرایز های زیاد جالبی داشته باشه ! و البته دو قسمت پایانی اونجرز!
**اسپویل**
برخلاف نظر برخی از دوستان مرگ کوییک سیلور بنظرم خیلیم خوب کار شده بود
بیشترین استفاده رو از شخصیت کردن و بعدشم یه مرگ خیلی خوب و تمیز کار شده
you didnt see that comin
صحنه ی مرگش بد نبود. منتهی بار احساسی کامل رو نداشت (چون اصلا فرصت پرداختن بهش پیدا نشده بود. اگه هاک آی بجاش میمرد خیلی احساسی تر میشد.)
افتضاح
این فیلم شبیه به فیلم ثور بود ، صرفا برای این ساخته شد که تغییرات داستانی ای که میخوان توش رو بدن.
فیلم نسبت به نسخه قبلی بشدت داغونه
از لحاظ داستانی بشدت ضعیف هستش
فیلم فقط جلوه ویژه بالیوودی تکراری حوصله سر بر و مضخرف است
قرار همه چیز ویران بشه طبق معمول با کلی جلوه ویژه تخریبی
تنها بخش جذاب فیلم درگیری هالک و آیرون من
و برداشته شدن پتک ثور هستش
همین مابقی فیلم بی ارزش نبینید چیزی از دست ندادید
قسمت قبلی تو بخش داستانی پر بار تر و بهتر بود
بازیگران همون بازی قسمت قبلی داشتند
حالا خوب یا بد ولی همون بازی داشتند
کارگردانی : صفر
داستان : صفر
توی کامنت بالا لحاظ نشده است اینجا لحاظ کردم
با تشکر از مقاله …. .. در حالی که با سرعت برابر با صوت میتونه از هر گلوله از جا خالی بده ولی اینجا انگار قصد خود کشی داشت . کوییک سیلور کاراکتر فوق العاده ایه و درواقع فلش دنیای ماروله نباید اینطوری راحت میکشتنش ….
فیلم در حد و اندازه ی سبک خودش و در رقابت با سایر هم سبک ها به شدت عالی و بی نقصه …
ولی با حرف شما در باره ی کسالت وار بودن مبارزات پایانی فیلم موافقم اما مبارزات اول فیلم بسیار زیبا طراحی شده بود … در کل هم مبارزات نشون میداد اونجرز کار گروهی بهتری پیدا کردند و هماهنگ تر شدند …
نباید خیلی روی این فیلم کلیک کرد و انتظار داستن داشت چون داستان اصلی انتقام جویان به دو نسخه آخر اون یعنی جنگ پایان نیافتنی ارتباط داره و دو نسخه اول فقط یه پل بین حوادثیه که منتهی میشه به نسخه های آخر …..
درباره ی داستان هم همونطور که اشاره کردین از یک فیلم با این همه قهرمان نباید انتظار یک داستان عالی داشت چون بیشتر جنبه اکشن داره ولی به نظر من مزخرف ترین بخش داستان مرگ کوییک سیلور بود . شخصیتی که همینطوری اومد و مرد
انتظار پیچش داستانی هم از چنین فیلم هایی واقعا نا به جاست . این جور چیزا بیشتر مختص فیلم های بتمنه …
حضور زیاد قهرمان ها هم بسیار عالیه و داره کم کم به اونجرز های اصلی نزدیک میشه . البته چند نفری هنوز نیستن مثلا اسپایدر من یا کاپیتان مارول . که احتمال میدم تو نسخه های بعدی باشن ….
درباره شخصیت پردازی ثور و ایرون من هم بگم که این دو نفر در کتاب ها هم همین شکلن و نویسنده نیومده خودش اونارو خلق کنه . اصن جذابیت اونا به همین غرور و تکبرشونه که بعضی وقتا باعث شوخی های جالبی در سریال میشه . عین همون قضیه چکش ثور و ….
در کل بهترین امید طرفداران کمیک هم سری اونجرزه چون بقیه قسمت های مارول سینماتیک یونیورس کلا داره به فنا میره ….
بازم مرسی از مقاله خوب و جمع بندیتون
کشته شدن کوییک سیلور دلیل کپی رایتی داشت.
حالا به هر دلیلی واقعا مضحک بود ….
خیلی میشد روی این شخصیت مانور داد
من فقط منتظر اسپایدرمن بودم و بس :lol: ولی انصافا می تونست داستان رو جذاب تر کنه