دنیای سینما: نگاهی به فیلم Edward Scissorhands

«تیم برتون» بدون شک یکی از کارگردانان پرطرفدار صنعت سینما است که در اکثر فیلمهایش بازیگری همچون «جانی دپ» را بکار گرفته. هردوی آنها فراز و نشیبهای بسیاری در طول مدت فعالیتشان داشتهاند، چه فیلمهایی که با یکدیگر همکاری داشتهاند و چه آنهایی همکاری نداشتهاند. از جمله آثاری که هر دو در آنها حضور داشتهاند میتوان به فیلمهایی همچون «چارلی و کارخانه شکلاتسازی»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «سایههای تاریکی» و … اشاره کرد که درمجموع این دو در سبکهای مختلفی باهم همکاری داشتهاند. البته بسیاری معتقدند برخلاف اینکه جانی دپ از دید منتقدان بازیگر بسیار موفقی نبوده، او در نقشهایی بازی کرده است که بدون شک کسی نمیتوانست جز او به خوبی از پس آنها برآید، مانند «جک اسپارو» و … . اما فیلم «ادوارد دست قیچی» از اولین همکاریهای این دو بزرگ در صنعت سینما محسوب میشود که بسیاری معتقدند که بدون شک بهترین همکاری این دو هم بوده است، فیلمی که میتوان شاهد سبک خاص تیم برتون مخصوصاً در طراحی فضا و محیط بود. با تمام این توضیحات ما تصمیم گرفتیم تا بهنقد فیلم Edward Scissorhands بپردازیم.


داستان فیلم از زمانی آغاز میشود که یک مادربزرگ برای خواباندن نوهاش داستانی را تعریف میکند، داستانی که میتوان گفت دلیل بارش برف را روایت میکند. سپس فیلم به گذشته میرود زمانی که پگی (دایان ویست)، مسئول فروش یک شرکت لوازمآرایشی، مانند گذشته سعی درفروش محصولات به همسایگانش دارد اما ناموفق است. دراینبین ناگهان توجهش به قصری بر روی تپه در بیرون شهر جلب میشود که هیچوقت به آنجا نرفته، بنابراین تصمیم میگیرد تا به آن قصر برود. او در آنجا با انسانی روبرو میشود، انسانی عجیب (جانی دپ) که بجای دست، قیچی دارد. پس از ملاقات با ادوارد او را به خانهاش دعوت میکند و … .
فیلمنامه این فیلم درمجموع یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم محسوب میشود. داستان فیلم فضای فانتزی دارد که کمدی به کار گرفتهشده در آن میتواند برای بیننده سرگرمکننده باشد. البته داستان فیلم بر روی پیچشهای داستانی تمرکز ندارد اما این عدم تمرکز بدان صورت نیست که برای بیننده آزاردهنده باشد و او را از ادامه فیلم بازدارد. اما در کنار داستان جذاب باید به شخصیتهای آن اشاره کرد. درمجموع شخصیتپردازی کاراکترها بهدرستی صورت گرفته اما یکی از شخصیتها یعنی ادوارد چندین سطح از دیگران بالاتر است. آقای «وینسنت پرایس» که نقش مخترع را در این فیلم بر عهده داشته پیرامون شخصیت فوقالعاده جذاب ادوارد میگوید:«ادوارد همان برتون است» که البته جانی دپ هم نظر مشابهی با آقای پرایس داشته است. ادوارد شخصیتی تنها و دورافتاده از جامعه است که بهطور اتفاقی و البته ناگهانی با آن مواجه میشود و همین عدم آمادگی باعث میشود که هر کس به فکر سوءاستفاده از او باشد. شخصیت او در کنار بازی فوقالعاده جانی دپ با گذر زمان باعث ایجاد ارتباط خاصی میان بیننده و شخصیت ادوارد میشود. همانطور که گفته شد در طول فیلم ادوارد به شخصیت موردعلاقه بیننده بدل میشود اما در پایان و اتفاقاتی که در آن رخ میدهد، برخی را ناامید میکند. ادواردی که در طول فیلم هیچوقت قصد آزار و اذیت هیچ فردی را نداشته به قاتل «جیم» (مایکل آنتونی هال) بدل میشود که همین مسئله هر چه که نویسنده فیلم تلاش کرده تا ذهنیت پاکی را از شخصیت ادوارد در بیننده ایجاد کند بر باد میدهد که اگر این اتفاق رخ نمیداد بدون شک ادوارد دست قیچی میتوانست به یکی جذابترین شخصیتهای فانتزی سینما بدل شود که متأسفانه این اتفاق رخ نداد. همچنین در کنار این موارد مانند اکثر فیلمهای این سبک، رابطهی عاشقانهای هم در فیلم میان ادوارد و «کیم» (ویونا رایدر) گنجاندهشده است که همین عشق باعث اتفاقات پایانی فیلم میشود. عملکرد نویسنده در این بخش قابلقبول بوده و توانسته این رابطه عاشقانه را بهخوبی در داستان مطرح کند اما بههیچوجه نمیتواند تأثیر بسزایی بر روی بیننده بگذارد که البته از این فیلم چنین انتظاری هم نمیرود زیرا هدف داستان چیز دیگری است.


و اما بازیگران فیلم که در این بخش بدون شک جانی دپ یکی از بهترین نقشآفرینیهای دوران بازیگریاش را انجام داده است. او که در آن سالها به دلیل بازی در مجموعه تلویزیونی «خیابان جامپ شماره ۲۱» به محبوبیت زیادی رسیده بود برای این نقش انتخاب شد که البته افراد دیگری همچون «تام کروز»، «تام هنکس» و … در لیست انتخابی حضور داشتند که در پایان این نقش به دپ رسید. همانطور که گفته شد، شخصیتپردازی بسیار عالی ادوارد را باید بهپای برتون و البته «کارولین تامپسون» نوشت اما مسئلهای که حتی از دید من بااهمیتتر از عملکرد آنها بوده، نقشآفرینی جانی دپ بوده است که اگر اینطور نبود شخصیتپردازی عالی بدون نقشآفرینی آنطور که بایدوشاید نمیتوانست خودش را به معرض نمایش بگذارد. او بازی فوقالعادهای را از خودش بنمایش گذاشته است و بهوضوح میتوان حس تنهایی، غم و اندوه را در چهرهی ادوارد مشاهده کرد که این مسئله در برخی سکانسها به اوج خود میرسد. در کنار او باقی بازیگران هم نقشآفرینی قابل قبولی از خود بنمایش گذاشتهاند تا در مجموع بتوان این بخش را خوب تلقی کرد.


اما یکی از شاخصههای اصلی فیلمهای تیم برتون، سبک طراحی لباسها، شخصیتها و مکانهایی است که در فیلم بکار گرفته میشوند. پیرامون شخصیت فانتزی ادوارد به بحث پرداختیم پس او را کنار میگذاریم و میپردازیم به طراحی مکانها و لباسها. در همان لحظات آغازین فیلم یکی از مواردی که توجه شمارا به شکلی زیادی به خود جلب میکند، سبک طراحی بکار گرفتهشده برای لباسها و البته رنگهایی است که برای آنها استفادهشده که بههیچوجه نمیتوانید در میان آنها رنگ تیرهای را مشاهده کنید. این مسئله برای مکانها هم صدق میکند و طراحی بهطوری است که شما در همهجا تنها شاهد رنگهای شاد خواهید بود. همچنین در فیلم با شهری فانتزی روبرو خواهید شد که هر انسانی آرزوی زندگی در آن را دارد که چنین طراحیهایی تنها از برتون برمیآید که البته این موارد در فیلمهای بعدی برتون بیشتر بچشم میآید.
درمجموع فیلم ادوارد دست قیچی را میتوان بهترین همکاری دو بزرگ سینما، تیم برتون و جانی دپ، دانست. فیلمی با داستانی جذاب که در کنار لحظات عاشقانه و کمدی، تم فانتزی و البته نقشآفرینی فوقالعاده جانی دپ شمارا برای مدتی سرگرم خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
میخواید جنس زن رو بشناسید ؟
پس حتما این فیلم رو ببینید
یکی از خاص ترین تجربه های عمرم! همین و بس….
مرسی از نقد، راستش این یکی از فیلم های مورد علاقمه، یه جاهایی رو هم عقیده نیستم با شما. پایانبندیش جور دیگه ای میشد فیلم دلچسب بودنش از بین میرفت.(به نظرم)
بهتر نیست فیلم هایی که به روز هستند رو نقد کنید :۲۱: :۲۱: :۲۱: :۲۱: :۲۱:
نمیدونم شما این فیلم رو نگاه کردید یا خیر، اگه نگاه کرده باشید مطمئنا این فیلم رو لایق نقد کردن میدونستید. چون فیلم واقعا با ارزشیه!
خب چه اشکالی داره فیلم های خوب سینما،از اون اول اول تا این آخر!،نقد و معرفی بشن؟!

:۲۴: من عاشقشم :۱۸:
خیلی فیلم ها هست که دیده نشده ولی فیلم های عالی هستن-_-
من از آقای رضایی درخواست دارم Lovely Bones رو هم معرفی کنن
چشم، بررسی میشه اگه فرصت شد حتما نقد این فیلم رو سایت قرار میگیره…