دنیای سینما: نقد و بررسی فیلم Mission: Impossible – Rogue Nation

سری فیلم‌های جاسوسی یکی از سبک‌های موردعلاقه نسل‌های مختلف بوده‌ که بارزترین نمونه آن را می‌توان سری «جیمز باند» دانست، سری که این روزها به اکران جدیدترین قسمت از آن نزدیک می‌شویم. در کنار این سری محبوب که ویژگی‌های خاص خود را دارد، در طی این دو سال فیلم‌های زیادی از این سبک در سینما به اکران درآمده‌ که همگی آن‌ها موفق بوده‌اند؛ برای مثال می‌توان به فیلم‌های «کینگزمن» و «مردی از آنکل» اشاره کرد. حال هم نوبت به سری فیلم‌های پرطرفدار «مأموریت غیرممکن» رسیده است که باگذشت چهار سال از اکران قسمت قبل که توسط کارگردان مشهور، برد بیرد، ساخته‌شده بود، این بار نوبت به قسمت پنجم رسیده که بر اساس پیش‌بینی‌ها توانست به موفقیت‌های زیادی در گیشه دست یابد. حال برای نقد و بررسی فیلم Mission: Impossible – Rogue Nation با دنیای بازی همراه باشید.

پس از رخ دادن چندین جنایت بین‌المللی شخصیت اصلی این سری، ایتن هانت (تام کروز)، سعی در یافتن سازمانی که پشت این اتفاقات قرارگرفته دارد. اما در همین بین یک مأمور بلندپایه سیا، آلن هانلی (آلک بالدوین)، با تشکیل دادگاهی سعی در انحلال سازمان مأموریت‌های غیرممکن می‌کند که به نتیجه هم می‌رسد و در پی آن تمامی افراد گروه باید در سیا به همکاری‌شان ادامه دهند اما ایتن که برخلاف نظر هانلی معتقد است چنین سازمانی وجود دارد با سرپیچی از دستورات شروع به تجسس برای یافتن آن‌ها می‌کند.

بدون شک یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی که سازندگان فیلم در آن عالی عمل کرده‌اند، فیلم‌نامه آن بوده است. از همان بخش‌های آغازین اتفاقات غیرمنتظره و البته غیرقابل‌پیش‌بینی خودنمایی می‌کنند، به‌طوری‌که پیش‌بینی چند دقیقه جلوتر کار بسیار سختی است. همین مسئله کشش لازمه را ایجاد می‌کند؛ نکته جالب این‌جا است که این اتفاقات غیرمنتظره تنها به بخش‌های اولیه فیلم ختم نمی‌شوند و در تمامی بخش‌های فیلم این اتفاقات انتظار شما را می‌کشند. همچنین مسائل طنزی که در فیلم بکار گرفته شده است هم از چنین شرایطی برخوردار هستند به‌طوری‌که در تمامی بخش‌های فیلم شاهد آن‌ها هستیم. همچنین باید گفت که خوشبختانه این طنزها در اکثر موارد موفق عمل کرده و می‌توانند در کنار سکانس‌های اکشن و دلهره‌آور خنده‌آور باشند. اما پیرامون شخصیت زن جدیدی اضافه‌شده در فیلم که السا (ربکا فرگوسن) نام دارد، باید گفت او بیش از اینکه در فیلم مانند دختران جیمز باند باشد که تنها نقشی برای افزایش جذابیت فیلم دارند، به‌نوعی یکی از نقشی‌های اصلی را ایفا می‌کند. نقش او طوری است که بسیاری از اتفاقات فیلم بر پایه‌ی خیانت یا همراهی او نسبت به ایتن رخ می‌دهد که باید گفت فیلم بخش زیادی از جذابیت داستانی‌اش را مدیون شخصیت السا است؛ هرچند این شخصیت آن‌قدر در طول فیلم تغییر موضع می‌دهد که باعث گیج شدن بیننده می‌شود، به‌طوری‌که این سؤال به وجود می‌آید که واقعاً او طرف کدام سازمان یا شخصیت است. در کنار این شخصیت باید به شخصیت منفی این داستان لین (شان هریس) هم اشاره کرد که خود او نیز جذابیت‌های زیادی دارد. در بخش‌های آغازین فیلم هیچ اطلاعاتی از او به بیننده ارائه نمی‌شود و همین مسئله باعث به وجود آمدن سؤالات مختلف پیرامون شخصیت او می‌شود که البته باید نقش آفرینی هریس را هم به این بخش اضافه کرد که به باورپذیری این شخصیت کمک بسیاری کرده است؛ هر چند پایان‌بندی فیلم کمی ناامیدکننده بوده، زیرا دستگیری فردی به این باهوشی که در طول فیلم با او روبرو می‌شویم مطمئناً به همین سادگی‌ها نیست که در پایان به نمایش گذاشته شده است. در کنار این‌ها، دیگر شخصیت‌های فیلم نیز به‌خوبی پرداخت‌شده‌اند و نمی‌توان مشکلی در آن‌ها پیدا کرد.

تام کروز که در روزهای نخست بازیگری‌اش با فیلم «تاپ‌گان» توانست به موفقیت‌های زیادی در این صنعت دست یابد، برای بازی در نقش اصلی در این سری انتخاب شد. او در این قسمت بهتر از هر زمان دیگری در این سری به نقش‌آفرینی پرداخته که دلیل آن کاملاً مشخص است. او در طی این نوزده سال به‌خوبی توانسته با شخصیت ایتن ارتباط برقرار کند که باعث تأثیر مثبت درنتیجه کارش شده است. دیگر بازیگران فیلم که در کنار او در نقشه‌های مثبت قرار می‌گیرند، مانند سیمون پگ، جرمی رینر و وین ریمز در بخش‌های اکشن و طنز به‌خوبی گذشته از پس وظیفه‌شان برآمده‌اند، مخصوصاً سیمون پگ که نقش مهم‌تری را نسبت به ریمر و ریمز در این قسمت ایفا کرده است. در کنار این بازیگران قدیمی، دو بازیگر جدید یعنی ربکا فرگوسن و شان هریس به لیست بازیگران فیلم افزوده‌شده‌اند که بدون شک بخش زیادی از موفقیت فیلم را باید به‌پای نقش‌آفرینی این دو بازیگر نوشت، مخصوصاً هریس که به‌خوبی توانسته نقش یک شخصیت منفی و البته مخوف را ایفا کند. دیگر بازیگر اضافه به فیلم هم آلک بالدوین است، او هم در فیلم قابل قبول بوده و توانسته نقش یک مامور دولتی را به خوبی ایفا کند.

قبل از پرداختن به بخش اکشن و مبارزت فیلم، باید گفت ما در حال حاضر در سینمایی قرار داریم که اکثر فیلم‌ها به تبلیغات گوشی‌های iOS و اندروید می‌پردازند اما در این فیلم نه‌تنها شاهد تبلیغ این گوشی‌ها نیستیم، بلکه به وضوح می‌توان تبلیغ ویندوزفون را مشاهده کرد. همچنین در سکانسی بنجی در حال تجربه هیلو ۵: نگهبانان است که می‌تواند برای بازی‌کنندگان جذاب باشد.

یک فیلم اکشن جاسوسی به چه چیزهایی نیاز دارد؟ لوکیشن‌های فراوان؟ تعقیب و گریز؟ مبارزات تن‌به‌تن؟ این فیلم هر آن چه که فیلمی در این سبک نیاز داشته باشد را در خودش دارد. تعداد لوکیشن‌های فیلم بالا هستند، کازابلانکا، پاریس، لندن و … که برخی از آن‌ها زمان بسیار کوتاهی از فیلم را شامل می‌شوند به طوری که اجازه خودنمایی به آن‌ها داده نمی‌شود. همان‌طور که گفته‌شده فیلم اکشن هیجان‌انگیز و البته نفس‌گیری دارد، از پریدن بر روی یک هواپیمای در حال پرواز که تام کروز آن را تنها با یک بند انجام داده است تا شنا در داخل یک محوطه بسته که یکی از سکانس‌های هیجان‌انگیز فیلم محسوب می‌شود، سکانسی که اگر ایتن نمی‌توانست به‌خوبی از پس مأموریتش برآید، پنجی یک فرد مرده محسوب می‌شد؛ این سکانس یکی از سکان‌هایی است که به خوبی می‌تواند حس دلهره را در مخاطب ایجاد کند، هرچند دیگر سکانس‌های فیلم هم جذابیت کافی را دارند. در کنار آن فیلم شامل تعقیب و گریزهای مختلفی می‌شود که به‌خوبی توانسته‌اند حس هیجان را به مخاطب منتقل کنند. نکته جالب این است که حتی در سکانس‌هایی از فیلم که هیجان در اوج خودش قرار دارد، طنزهایی قرارگرفته که جذابیت خاصی را به فیلم افزوده است. از بخش اکشن فیلم هم که بگذریم، جو کرامر به‌خوبی توانسته از پس وظیفه‌اش برآید، موسیقی بکار گرفته‌شده در فیلم که درمجموع همان تم قدیمی را حفظ کرده و جذابیت سکانس‌های اکشن را هم دوچندان کرده است.

درمجموع فیلم مأموریت غیرممکن: ملت سرکش یک فیلم اکشن جاسوسی است که با داستانی جذاب و سراسر اتفاقات غیرمنتظره در کنار بازیگرانی فوق‌العاده و اکشن و مبارزاتی تمام‌عیار می‌تواند به‌خوبی طرفداران سبک جاسوسی را قبل از مشاهده قسمت جدید سری جیمز باند راضی کند، بنابراین اگر از طرفداران این سبک فیلم‌ها هستید، این فیلم را به‌هیچ‌وجه از دست ندهید.