باکس آفیس ۱۷۹: دِدپول غرق در پول!
هفتهای دیگر از راه رسید و باری دیگر با جدول پرفروشترین فیلمهای آخر هفتهی سینماهای آمریکای شمالی در خدمتتان هستیم. در این هفته سه فیلم تازه اکران شده Zoolander 2 و How to Be Single و Deadpool توانستند خود را در بین ۱۰ عنوان پرفروش اثبات کنند، که از این بین فیلم کمدی/ابرقهرمانی “دِدپول” حسابی خوش درخشید و با ثبت چند رکورد ارزشمند با اقتدار در صدر جدول قرار گرفت.
جدول Box Office این هفته به این شرح است:
۱- Deadpool – $132,434,639 – $132,434,639
۲- Kung Fu Panda 3 – $19,755,738 – $94,018,125
۳- How to Be Single – $17,878,911 – $17,878,911
۴- Zoolander 2 – $13,841,146 – $13,841,146
۵- The Revenant – $6,525,668 – $158,790,267
۶- Hail, Caesar! – $6,395,545 – $21,160,515
۷- Star Wars: The Force Awakens – $6,159,276 – $914,804,240
۸- The Choice – $5,220,939 – $13,230,490
۹- Ride Along 2 – $4,458,420 – $82,989,655
۱۰- The Boy (2016) – $3,140,355 – $31,005,942
فیلم شماره اول جدول: Deadpool
ژانر: اکشن/کمدی/ماجرایی – زمان: ۱ ساعت و ۴۸ دقیقه – درجه بندی: R – هزینه ساخت: ۵۸ میلیون
کارگردان: Tim Miller/ بازیگران: Ryan Reynolds و Morena Baccarin و T.J. Miller و Ed Skrein و Brianna Hildebrand و Gina Carano
در جدیدترین اثر سینمایی مارول با ابرقهرمان متفاوتی بنام دِدپول آشنا میشویم که گذشتهی جالبی دارد. Wade Wilson (رینولدز) که قبل از این عضو اسبق نیروهای عملیات ویژه بوده بعد از اینکه متوجه میشود که دچار یک غدهی سرطانی شده انگیزهی زندگی کردن را از دست میدهد. کمی بعد گروهی ناشناس به Wade پیشنهاد میدهند که اگر وی بدنش را در اختیار آزمایشات آنها قرار دهد این گروه میتواند بیماریاش را از بین ببرند، پس موافقت Wade و انجام عملیاتی روی بدنش این مبارز با بیماری مربوطهاش خداحافظی میکند، اما در عوض به چهرهی نامتعارف جدیدش سلام میگوید. Wade همچنین بعد از انجام این عملیات نیروهای ماوراییِ تازهای بدست میآورد که در ادامه تصمیم میگیرد این قابلیتها را با یک نقاب متفاوت و زبان نیشدارش ترکیب کند تا با خلق ابرقهرمانی بنام دِدپول دمار از روزگار کسانی که زندگیِ طبیعیاش را گرفتند در بیاورد.
فیلم دِدپول که با بودجهی ۵۸ میلیونی ساخته شده موفق شد در اولین هفتهی اکران حسابی پول به جیب بزند و رکورد پرفروشترین آخر هفتهی عناوین با درجهی R را با فروش فوق العادهی ۱۳۲ میلیونی بشکند، تا قبل از این رکورد در دستان فیلم The Matrix Reloaded بود که در سال ۲۰۰۳ فروش آخر هفتهی آغازین ۹۱ میلیونی را به ثبت رسانده بود. همانطور که متوجه شدید دِدپول اولین فیلم با درجه مثبت ۱۸ سال است که در اولین هفتهی اکران از مرز ۱۰۰ میلیون دلار گذر کرده است. همچنین این فیلم که در فروش خارج از آمریکا نیز بسیار قوی ظاهر شده است موفق شده لقب پرفروشترین فیلم تازهوارد تاریخ در فصل زمستان را نیز از آن خود کند (رکورد قبلی در دست فیلم American Sniper با فروش ۸۹ میلیونی بود).
رایان رینولدز قبل از این در فیلم ابرقهرمانی Green Lantern ظاهر شده و اتفاقا با یک شکست بزرگ در فیلمهای ابرقهرمانی مواجه شده بود تا اینکه بعد از گذشت ۵ سال از اکران آن فیلم با حضور در فیلم Deadpool نشان داد که همانقدر که در فیلم قبلی نامناسب بوده است اینبار مناسبترین انتخاب برای چنین فیلمی بوده است. البته رینولدر قبل از این در فیلم X-Men Origins: Wolverine نقش دِدپول را مزه مزه کرده بود! با وجود اینکه رینولدز تا بحال در چهار فیلم ابرقهرمانی حضور داشته (دو فیلم نامبرده به اضافه Blade: Trinity و R.I.P.D.) اما اعلام کرده به غیر از ادامههای دِدپول مایل نیست در هیچ فیلم ابرقهرمانیِ دیگری که از کتابهای مصور گرفته شدهاند بازی کند.
این فیلم درست ۲۵ سال بعد از خلق این شخصیت وارد سالنهای سینما شد.
فیلم شماره سوم جدول: How to Be Single
ژانر: کمدی/رمانتیک – زمان: ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه – درجه بندی: R – هزینه ساخت: ۳۸ میلیون
کارگردان: Christian Ditter/ بازیگران: Dakota Johnson و Rebel Wilson و Leslie Mann و Alison Brie و Anders Holm
در فیلم “چگونه مجرد بمانیم” با زنی بنام Alice (جانسون) آشنا میشویم که بتازگی متوجه خیانت نامزدش میشود. از همین رو Alice با نقل مکان به نیویورک عزمش را جزم میکند تا با همکاری دوست احمقتر از خودش، زندگیِ مجردی و انتقامجویانهاش را با مردان گوناگون به افتخاراتش اضافه کند.
فیلم شماره چهارم جدول: Zoolander 2
ژانر: کمدی – زمان: ۱ ساعت و ۴۲ دقیقه – درجه بندی: PG-13 – هزینه ساخت: ۵۰ میلیون
کارگردان: Ben Stiller/ بازیگران: Ben Stiller و Owen Wilson و Penelope Cruz و Will Ferrell و Olivia Munn و Susan Sarandon و Benedict Cumberbatch و با حضور افتخاری Milla Jovovich و Ariana Grande و Demi Lovato و Katy Perry و Justin Bieber و Kiefer Sutherland و John Malkovich و Tommy Hilfiger و Sting
۱۵ سال بعد از قسمت نخست این فیلم کمدی اینبار باز هم شاهد بازگشت دو مدل دست و پا چلفتی و دوست داشتنی هستیم. Derek (استیلر) و Hansel (ویلسون) بعد از سالها که از دوران اوج مدل بودنشان میگذرد هر دو در شرایط نامساعد و افسردگی به سر میبرند تا اینکه یک مامور مخفی بنام Valentina (کروز) تلاش میکند با تشکیل گروهی سه نفره با این دو مدل، دست قاتلی که به تازگی به جانِ سوپراستاران جوان افتاده است را رو کند.
____________________
اما از آنجایی که قرار نیست جدول و عناوین تازهوارد هفتهی گذشته را به همین راحتی فراموش کنیم با هم به سراغ جدول هفتهی قبل میرویم. در این هفته نیز سه فیلم تازه اکران شده Pride and Prejudice and Zombies و The Choice و Hail, Caesar! توانستند خود را در بین ۱۰ عنوان پرفروش اثبات کنند، با این حال در این هفته باز هم قسمت سوم انیمیشن “پاندای کونگ فوکار” موفق شد در مقام اول جدول قرار بگیرد. از مهمترین اتفاقات این هفته در کنار اکران تازهترین ساختهی برادران کوئن که اثری پرستاره و جذاب بنظر میرسد، میتوان به رکورد تازهی “جنگ ستارگان” اشاره کرد. این فیلم در هفتهی گذشته موفق شد بعد از “آواتار” و “تایتانیک” سومین فیلمی باشد که در سطح جهانی از مرز فروش ۲ میلیاردی عبور کرده است.
جدول Box Office هفتهی گذشته به این شرح است:
۱- Kung Fu Panda 3 – $21,242,181 – $69,293,138
۲- Hail, Caesar! – $11,355,225 – $11,355,225
۳- Star Wars: The Force Awakens – $6,973,316 – $906,044,785
۴- The Revenant – $6,939,795 – $149,543,198
۵- The Choice – $6,050,443 – $6,050,443
۶- Pride and Prejudice and Zombies – $5,324,240 – $5,324,240
۷- The Finest Hours – $4,826,239 – $18,491,899
۸- Ride Along 2 – $4,560,715 – $77,247,545
۹- The Boy (2016) – $4,083,822 – $26,881,506
۱۰- Dirty Grandpa – $4,040,023 – $29,379,776
فیلم شماره دوم جدول: Hail, Caesar!
ژانر: کمدی/معمایی – زمان: ۱ ساعت و ۴۶ دقیقه – درجه بندی: PG-13 – هزینه ساخت: ۲۲ میلیون
کارگردانان: Ethan Coen و Joel Coen/ بازیگران: Josh Brolin و George Clooney و Ralph Fiennes و Scarlett Johansson و Tilda Swinton و Alden Ehrenreich و Channing Tatum و Jonah Hill و Christopher Lambert
در فیلم “درود بر سزار!” با یک دلال حرفهای بنام Eddie Mannix (برولین) آشنا میشویم که در دههی ۵۰ میلادی برای کمپانی فیلمسازیِ Capitol Pictures کار میکند و مسئولیت رفع مشکلات ریز و درشت این کمپانی را بر عهده دارد. اما مشکل اصلی زمانی آغاز میشود که در روز فیلمبرداری یکی از بزرکترین پروژههای این کمپانی که فیلمی تاریخی در مورد سزار است بازیگر اصلی که Baird Whitlock (کلونی) نام دارد ربوده میشود و گروهی که این بازیگر را گروگان میگیرند از گروه تولید فیلم در ازای آزاد کردن این بازیگر درخواست ۱۰۰ هزار دلار پول نقد میکنند. اینجاست که Eddie به شکل جدی وارد ماجرا میشود، ماجرایی که قرار است به این راحتیها در فضای فیلمسازی دههی ۵۰ هالیوود خاتمه پیدا نکند.
برادر کوئن که به نوعی با ساخت فیلمهایشان پای ثابت مراسم جوایز مهم سینمایی هستند امسال بعد از سه سال از آخرین فیلمشان (Inside Llewyn Davis) با گروه بازیگری درجه یک به سینما بازگشتند اما اینبار چند ماه دیرتر به سینما بازگشتند چرا که مهلت اکران فیلمها در فصل جوایزِ پایان سال به اتمام رسید! (هر چند که این فیلم به عنوان فیلم افتتاحیهجشنوارهی برلین انتخاب شد). یکی از نکات جالبی که پیرامون “درود بر سزار” شنیده میشود مربوط به رویارویی جاش برولین و جرج کلونی است، گفته شده در این فیلم بنا به کاراکترهایی که این دو ستاره ایفاگرشان هستند کلونی بارها و بارها توسط برولین سیلی میخورد و در بعضی جاها از آنجایی که سیلیهای برولین کاملا واقعی و قاعدتا محکم نیز بودهاند کلونی واکنشهای حقیقی و متفاوتی از خود بروز میداده (که قعلا از این واکنشها بیخبر هستیم!) و جالبتر اینکه برادران کارگردان تصمیم گرفتهاند که واکنشهای کلونی را در قبال دریافت سیلیها در نسخهی نهایی فیلم نگاه دارند.
دوربینی که برای فیلمبرداری این اثر دیدنی از آن استفاده شده همان دوربینی است که کوئنها در فیلم True Grit ازش استفاده کرده بودند، یعنی دوربین کلاسیک ۳۵ میلیمتریای که در دههی ۵۰ میلادی در هالیوود مورد استفاده قرار داده میشد. کوئنها در این فیلم از بازیگرِ سینمای کلاسیک بنام Norman Lloyd استفاده کردند که نزدیک به ۱۰۲ سال سن دارد! همچنین باید گفت جرج کلونی برای چهارمین بار (بعد از فیلمهای O Brother, Where Art Thou? و Intolerable Cruelty و Burn After Reading) و جاش برولین برای سومین بار (بعد از فیلمهای No Country for Old Men و True Grit) در مقابل دوربین کوئنها قرار گرفتند.
فیلم شماره پنجم جدول: The Choice
ژانر: درام/رمانتیک – زمان: ۱ ساعت و ۵۱ دقیقه – درجه بندی: PG-13 – هزینه ساخت: ۱۰ میلیون
کارگردان: Ross Katz/ بازیگران: Benjamin Walker و Teresa Palmer و Alexandra Daddario و Maggie Grace و Tom Wilkinson
ماجرای این فیلم رمانتیک و عاشقانه در رابطه با دو جوان با نامهای Travis (والکر) و Gabby (پالمر) است که برای اولین بار در همسایگی هم و در خانهای ساحلی با یکدیگر آشنا میشوند و بعد از آن سعی میکنند با حذف تمامی موانع سر راهشان این آشنایی را به رابطهای عمیقتر تبدیل کنند.
در ابتدا قرار بود که پسر کلینت ایستوود یعنی اسکات ایستوود در نقش اصلی این فیلم بازی کند اما در آخر وی دیگر فیلم رمانتیک/عاشقانهی سال یعنی The Longest Ride را برگزید که چندی پیش اکران شد.
فیلم شماره ششم جدول: Pride and Prejudice and Zombies
ژانر: اکشن/ترسناک/رمانتیک – زمان: ۱ ساعت و ۴۷ دقیقه – درجه بندی: PG-13 – هزینه ساخت: ۲۸ میلیون
کارگردان: Burr Steers/ بازیگران: Lily James و Sam Riley و Jack Huston و Douglas Booth و Bella Heathcote و Ellie Bamber
اگر اهل خواندن رمانهای کلاسیک باشید قطعا با کتابی بنام “غرور و تعصب” نوشتهی “جین آستین” آشنایی دارید، اکنون سازندگان فیلمِ پیشرو (که خود برگرفته از رمانی معاثر ساخته شده) با اضافه کردن زامبیها به این داستان عاشقانه گویا سعی در جذب مخاطبان عام سینما و دفع چروک از آستینِ هواداران جین آستین داشتهاند! در این فیلم شاهد هستیم که در قرن ۱۹ میلادی در انگلستان پنج خواهر خوانوادهی Bennet زیر فشار هستند تا بدون هیچ علاقهای با مردان ثروتمند ازدواج کنند. از طرفی ویروسی در سطح شهر پخش شده که مردم را به زامبی تبدیل میکند، از آنجایی که در این فیلم خواهران Bennet چند واحد از دروس عملی زامبی کشی را به خوبی پاس کردهاند! دور ازدواج زورکی را خط کشیده و پاشنههایشان را برای مقابله با ارتش زامبیها آماده میکنند.
لیستی که در ادامه خواهید دید اسامی بازیگرانی است که برای ایفای نقش اصلی فیلم یعنی الیزابت بِنت انتخاب شده بودند: Natalie Portman و Scarlett Johansson و Anne Hathaway و Emma Stone و Mia Wasikowska و Rooney Mara و Mila Kunis و Lily Collins، که در آخر این نقش به Lily James (سیندرلای تازهی سینما) رسید. همچنین در ابتدا قرار بود که David O. Russell بروی صندلی کارگردانی این اثر بشیند که بد یا خوشبختانه اینطور نشد اما Natalie Portman به عنوان یکی از تهیهکنندگان اصلی پروژه باقی ماند. در آخر باید گفت که اگر رمان و وقایع اصلی “غرور و تعصب” را نادیده بگیریم این فیلم میتواند برای بسیاری به ویژه گیمران اثری تماشایی و جذاب بنظر برسد.
فروش جهانی چهار فیلم Deadpool و Kung Fu Panda 3 و The Revenant و Star Wars VII تا به امروز به ترتیب ۳۲۵ و ۲۶۶ و ۳۶۵ و ۲,۰۲۹ میلیون دلار گزارش شده است.
**پوستر هفته**
از آنجایی که قسمت هفتم سری فیلم محبوب “جنگ ستارگان” در این هفته حسابی هوادارانش را خوشحال کرد و وارد باشگاه سهنفرهی دو میلیاردیها! شد تصمیم گرفتیم که در این هفته چهار پوستر جذاب و پساانتشاری از پرفروشترین فیلم تاریخ سینماهای آمریکا برایتان تهیه کنیم و به نوعی در این جشن شریک باشیم.
.
.
.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مثل همیشه ممنون و سپاس از لطف و انرژی مثبت تک تک رفقا… مرسی از همه…
_________________________________
STREET FIGHTER V -– Press Start
پوسترایی که گذاشتین خیلی زیبان. یه دنیا تشکر :۱۵:
ممنون از پایه ثابت دنیای بازی و پست دوست داشتنی همیشگی…
———————————————-
Game Of Thrones Season 5
همچنان برترین سریال تاریخ!پرخرج،عظیم,کامل و بی مانند!
با زیاد شدن حجم اتفاقات داستان و همچنان ده قسمت یک ساعتی موندن سریال طبیعتا یهویی بودن همه چیز انقدر نمایان میشه ولی باز هم کارشون قابل تقدیره!
قسمت دورن و مارهای شنی و دورن مارتل و… واقعا بد و ضعیف شده بود کاملا برعکس دیوار که با انحرافاتش نسبت به کتاب(که کاملا مسئله ش حل شده و دیگه مطمئنا کوچکترین شباهتی بین کتاب و سریال نخواهد بود)عالی بود!واقعا وصله ناجور سریال دورن بود و من موندم ته دورن سازی D&D همینه یا حوصله نداشتن! :۱۲:
درجه:خیلی خوب
——————————————–
FRIENDS
والا تماشا کردن ده فصل پشت سر هم مرد میخواد!
بدون شک برترین سیت کام تاریخ و یکی از بهترین سریال های تلویزیونی ساخته شده تا به حال…
واقعا آدم با((دوستان))زندگی میکنه!چه حسی داشتن افرادی که واقعا ۱۰ سال فرندز دیدن و باهاش بزرگ شدن!
خبر بسیار خوب امسال هم FRIENDS REUNION هست که صد در صد عالی میشه!
درجه:شاهکار
——————————————–
بردیا جان تشکر فراوان و خسته نباشید بابت این باکس آفیس های دوست داشتنی!!
پوستر ها تو حلقم!!
_____________________
Into The Badlands Season 1
سریال تازه وارد AMC که جزو اولویت های خود شبکه هم هست.
دنیای اورجینال سریال خیلی خیلی خیلی پتانسیل داره و واقعا خاص و جذابه. اما متاسفانه تو فصل اول این جذابیت به داستان و شخصیت ها سرایت نمیکنه. شخصیت پردازی خوبی تو سریال صورت نگرفته و تو بهترین حالت فقط «سانی» و «کویین» تو ذهن باقی می مونن. چند خط داستانی با هم جلو میرن که هیچکدوم به کمال نمیرسن. پایان فصل هم با سوال ها و ابهاماتی که جلوی مخاطب میذاره خیلی رو اعصاب میره. ولی از طرفی اگه این ابهامات به درستی تو فصل ۲ رفع بشن و داستان هم پیشرفت داشته باشه، بدون شک فصل ۲ یک فصل درجه یک از نوع سریالی میشه.
اما نکته قوت سریال، اول صحنه های اکشنش که محور سریال هم بر پایه اکشن های رزمی هست که با وجود طراحان خبره و همچنین «دنیل وو» تو نقش «سانی» این بخش تقریبا نقص نداره و کاملا لذت بخشه. دوم پروداکشنش که واقعا براش زحمت کشیده شده و نتیجه ش هم بسیار دیدنیه. مناظر و لوکیشن هایی که تو کمتر سریالی پیدا میشن و واقعا زیبان. خشونت هم سریال هم بالاست (از دردویل هم بالاتر) که به شخصه برای من خیلی دلنشینه. بازی ها در حد خودشون خوبن و به نظرم مشکلی ندارن.
Opening Theme سریال هم کار «مایک شینودا» هست که ماه شده لامصب! ماه!!
خلاصه که اگه دنبال شخصیت های خفن و داستان عمیق می گردید به هیچ وجه نزدیکش نشید! ولی برای کسایی که دوست دارن یه دنیای تازه و فانتزی تو سریالا ببینن و همچنین اکشن دوست هستن انتخاب خیلی خوبیه.
فصل دومش هم به شدت پتانسیل اینو داره که به یکی از بهترین سریالای ممکن تبدیل بشه.
تشکر از اقا بردیا با پوسترای ویران کننده اش :۱۵:
@@@@@@@
Macbeth
فیلم بغیر از یک ایراد کوچک،که جلوتر ذکرش خواهم کرد،سراسر نما و بازی و دیالوگای فوق العاده بود.اینکه از داستان نسبتا کوتاه و جمع و جور مکبث،همچین فیلم بلند و زیبایی رو در بیارن،اونم با صحنه های نبرد واقعا خوش ساخت و خلاقانه و رنگ بندی های محسور کننده،واقعا کار بزرگی کردند.
مصلما موضوع کلی داستان به خودی خود بسیار جذابه،به اوج رسیدن یک فرد،طمع گرفتنش و فدا کردن همه چیز در راه این طمع نابود شدنی،حتی شرف و بهترین همراهت،و دست و پنجه نرم کردن با حس خورد کننده عذاب وجدان و در اخر سر خم کردن زیر این فشار و تسلیم جنون شدن.
در انتها هم که دوباره به خودت برگشتی و تونستی از دنیای سراسر توهم و عذاب و ترست رهایی پیدا کنی،دیگه چه سود…همه چیز از دست رفت.نه،همه چیز از ابتدا از دست رفته بود.و نقش اصلی هم کاملا به این موضوع واقف بود.با گرفتن یک تصمیم که چرخ زمانه رو به سوی کاملا متفاوتی سوق میداد،همه چیز از دست رفت و دوباره شروع به نوشته شدن کرد.
کلیت داستان اصلی مکبث همینه.جزییات چندان زیادی نداره و بیشتر روی شخصیت اصلی و تصمیم و سقوطش متمرکز شده که نه تنها هیچ ایرادی نداره،بلکه برای همین هم هست که تا این اندازه این نمایشنامه مورد سپاس و تمجید واقع شده.بدلیل پرداخت فوق العاده حال و اوضاع مکبث و بانوش.
ولی این داستان نسبتا کوتاه که بیشتر روی کلیت سواره و واقعا هم برای یه نمایشنامه نوشته و پرداخته شده،در سینما برای برای ایجاد کشش به اندازه کافی،برای ایجاد یه جذابیت ناگسستنی که بیننده رو مجاب بکنه ۲ ساعت پای این شخصیت و جنونش وقت صرف کنه و شاهد سرانجام مکبث باشه،به اندازه کافی،کافی!!نیست.و نویسنده و کارگدان هم با اگاهی کامل بر این موضوع،عنصر نبرد رو به فیلم اضافه کردند.در کل فیلم،فقط دو نبرد بزرگ داریم،و همون دو نبرد،هم مدت زمان قابل توجهی دارند،و هم از نظر کارگردانی و پرداخت،واقعا عالی کار شدند.و این امر،نشون دهنده کنترل کامل کارگردان بر روی اثره و اینکه میدونه دقیقا داره چیکار میکنه باید چیکار بکنه تا اثر رو از یه نمایشنامه زیبا،به یه فیلم سینمایی زیبا بدل بکنه.
دیالوگا و بازی ها فوق العادند.فسبندر از همیشه بیشتر میدرخشه(امیدوارم که برنده اسکار امسال خودش باشه.با توجه به تریلرایی که از جابز دنی بویل دیدم،بازیش در انجا هم فوق العادست و لایق تحسین)،ماریون کوتیلارد چه در ابتدای فیلم که اسیر افسردگی و گمگشتگیه و مشوق مکبث میشه برای قتل پادشاه،و چه در نیمه دوم فیلم که تازه متوجه عمق گمراهی و خرابی راهی که درش قدم گذاشت،فوق العاده بازی کرده.صحنه های دو نفره اش با فسبندر عالی کار شده و فقط دلتون میخواد که بیشتر و بیشتر این دو نفر رو با هم تنها ببینید تا سیل میمک ها و دیالوگای محشر روانه بشه :۱۵:
موسیقی بینظیره.واقعا تصور موزیکی بغیر از اینچیزی که در فیلم دیدیم،متناسب با حال و هوای فیلم و صحنه های مختلف،دشواره.فیلم هایی رو که از موسیقی متنشون استفاده کاملا زنده ای میکنند خیلی دوست دارم.این قبیل فیلم ها،موسیقی فقط یه افزونه برای زیباتر شدن صحنه نیست،خودش یکی از بازیگران و اجزای صحنه است و کیفیتش تضمین کننده کیفیت نهاییست.مکبث در استفاده از موسیقی به این صورت،نه تمام و کمال،ولی در بعضی صحنه ها استفاده کرده و چه لحظاتی هستند اون لحظات حاضر در فیلم :۱۵:
کمترین ایرادای به کارگردانی و نماها وارد نیست.اوج کار رو هم میشه در صحنه های تکی مکبث در خلوت خودش و در صحنه نبرد دید،اسلو موشن های پیوسته،کات،دود سرخ و اغراق که حاکی از وضیعت خراب روان مکبثه.همه چیز عالیست.
داستان…،همونطور که بالاتر ذکر کردم،دراوردن یه فیلم ۲ ساعت از یه داستان زیبا ولی کوتاه،کار ساده ای نیست،مصالح نسبتا امادند،ولی باید بدرستی و دقت تمام کنار هم قرار بگیرند تا نتیجه کامل حاصل بشه.و نویسنده و کارگردان،چه در پرداختن به موضوع کلی داستان و چه افزودن صحنه های مبارزه زیبا،موفق عمل کردند و همین موفقیت باعث میشه که متاسفانه یه ایراد به کار وارد بشه.تیمی که تا اینقدر خوب عمل کردند،واقعا حیفه که در یه موضوع مقداری از خودشون ضعف نشون دادند و جای خالی یک چیز رو در فیلم باقی بگذارند.و این یک چیز!!،در میزان پرداخت به شخصیتاست.
در نقد چند هفته پیشم برای فیلم The Assassin هوشیا عو شین گفتم که تفهیم خاصی در روابط ایجاد نمیشه و این به عهده خود بینندست که این روابط رو ایجاد کنه و سر از ارتباطات در بیاره.و این موضوع،گواهی بر اینه که پرداخت چندانی هم به شخصیتا داده نشده و شناخت چندانی از کاراکترا بدست نخواهیم اورد.که تمام این موضوعات،طبیعتا باید باعث افت فیلم و داستانش بشوند،درصورتی که همین موضوع،با دقت و هوشمندی و هدف مند بودن کارگردان،به یکی از نقاط قوت عجیبش بدل گشته که تجربه تماشای فیلم رو بیش از پیش زیبا و خواستنی میکنه.
ولی این موضوع،در مورد،مکبث به این گونه نیست.ما شناخت کافی رو از شخصیتا بدست می اوریم،ولی کافی نیست.میتونست بیشتر باشه،چرا؟چون نویسنده و کارگردان قصد دارند یه اثر سینمایی پر کشش بسازند و وقتی به ایده های خوبی مثل نبرد میرسند،واقعا حیفه که به شخصیتا بیشتر از این بها داده نشد.میشد در فیلم به رابطه مکبث با دست راستش بیشتر پرداخت،تا عمق گناه و عذاب وجدان شخصیت بیشتر برای بیننده نمود پیدا کنه.میشد به رابطه مکبث با همسرش در گذشته و قبل از تمامی این اتفاقات پرداخت تا ما تصمیمات کاراکترا رو بیشتر درک کنیم و متوجه خرابی حالشون بهتر بشویم.میشد چند صحنه کوتاه بین مکبث و وزیر ایجاد کرد تا تاثیر گذاری نبرد پایانی بیش از این حرفا بشه و نکته اصلی اینجاست که تمام این کارا رو میشد در ۲۰ دقیقه انجام داد.فقط ۲۰ دقیقه و انقدر تاثیر.واقعا حیف.و حتی خود مکبث،جدا از پرداخت زیبای جنونش،جای کار بیشتر هم داشت.مدت زمان فیلم ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه بود.بنطر من که تا دو ساعت ۲۰ دقیقه هم میشد فیلم رو کشوند و روی این موضوعاتی که ذکر کردم بیشتر کار کرد.البته شاید مقداری دچار افت سرعت در روایت میشد،ولی اون پایان بندی خوش ساختی که فیلم داشت،هرگونه افت ریتمی رو جبران میکرد.
خلاصه،با اثر بسیار زیبا و خوش ساختی طرفیم.در طول تماشا یک لحظه یقه شما رو رها نمیکنه و تا صحنه خونین رنگ پایانی،شما رو همراه با از عرش به فرش رسیدن مکبث میکنه.فقط ای کاش مقداری زمان بیشتر برای پرداخت شخصیتا و روابطشون صرف میشد.
وای کشتی منو با پوستر ها . ممنون
این هفته یه سری به آرشیو قدیمی زدم .
Troy
واقعا نمی دونم چطوری بگم چقدر از دوباره دیدن این فیلم لذت بردم . پیشنهاد می کنم شما هم دوباره ببینید.
Transformers Age of Extinction
به غیر از قسمت اول ، قسمت های بعدی چیز خاصی واسه گفتن نداشتن . عصر انقراض هم همین طور . فقط یکم دلم واسه الکی ترکوندن صحنه تنگ شده بود همین .
Pirates of the Caribbean 1
جک اسپارو ، کاپتان بارباسو ، الیزابت و ویل و صد البته آقای گیبز دوست داشتنی . واقع این فیلم دوست دارم . تو بهترین دوران زندگیم دیدمش . دوباره دیدنش واسم مثل ورق زدن دفتر خاطراته .
Fullmetal Alchemist Brotherhood E01
این انیمه واقعا یه چیز خاصه . همه چیزش فوق العده . داستان ،شخصیت ها ، موسیقی ، آدم بد های خفن . هیچ چیز کم نداره
بشدت به اونایی که ندیدین پیشنهاد می کنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بردیا جان دستت درد نکه فقط من گفتم دیگه پست رفت واسه هفته بعد ، ببینم داری خودتی با SF خفه می کنی نه :۲۴:
ممنون رفیق… حق دارید شرمنده که پست این هفته هم باز افتاد برای جمعه (به هر حال جمعه ساعت ۲۱:۰۰ برای باکس آفیس پنالتی بحساب میاد که اگه بگذره دیگه باید بره برای هفتهی بعد)، از اونجایی که هفته گذشته به دلیل جشنواره فیلم فجر نتونستم وقت کنم که باکس آفیس رو تهیه کنم این هفته با وجود کسالتی که داشتم هر طور که بود پست رو برای رفقایی چون شما تهیه کردم…
در مورد “مبارزان خیابانی” هم که نه آقا، حالا تا بازی بیاد و قیمتش ثابت و مقرون به صرفه بشه و بتونیم تهیه و تدارک ببینیمش خیلی وقت مونده!!!…
خلاصه بازم ممنون از شما و دیگر رفقا که لطف داشتید و با امتیازاتتون همیشه پشت “باکس آفیس” ایستادید…
_________________________________
STREET FIGHTER V -– Press Start
خوب ممنون از بردیای عزیز که باز هم زحمت این پست رو کشیدن :۱۵: :۱۵: :۱۵:
این هفته تونستم انیمیشن دایناسور خوب رو ببینم که برخلاف آثر قبلی پیکسار از لحاظ داستانی و شخصیت پردازی حرفی برای گفتن نداشت اما چیزی که واقعا منو بخودش جذب کرد، طراحی سکانس و منظره ها بود که بعضی موقعها واقعا فرقی بین انیمیشن و واقعیت وجود نداشت . مخصوصا دوتا سکانس ناراحت کننده که اشکمو در آوردن.
سکانسهای خوب بعلاوه زمان ۹۰ دقیقه ای دلایلی هستن که برخلاف داستان کلیشه ایش ارزش یه بار دیدنو دارهه
۷/۱۰
ببخشید که هیچ ربطی به پست نداره ولی کسی میدونه که چجوری میشه با دسته Street Fighter V رو بازی کرد ؟؟
بعدِ چندین ماه انتظار نااُمیدم کرد با این کنترلِ مسخره اش
از x360ce_x64 استفاده کن