نقد فیلم Warcraft؛ خیزش، سلطه و نزول یک حماسه!
اصولا فیلمهایی که با اقتباس از عناوین پرافتخار صنعت بازیهای کامپیوتری تولید میشوند آثاری هستند که به شدت در کانون توجه مخاطبان، تماشاگران و خصوصا هواداران بازیها قرار میگیرند؛ بنابراین تولید یک محصول قابل و پسندیده، بیشک نیازمند حساسیتها و وسواسهای کاری بالایی است. حساسیت هایی که لزوم بکارگیری و تاثیر آنها مستلزم توجه و جدیت بالایی است.
اقتباس پرهزینهی سینمایی «وارکرفت»، داستان اورکهای غولپیکری را تعریف میکند که در پی نابودی محل زندگیشان، با خیال به تصرف درآوردن زمینهای پادشاهی تحت سکونت انسان، به دنیایی جدید وارد میشوند. «گولدان» (دنیل وو) اورک کهنسالی است که رهبری جمعیت عظیم اورک ها را برعهده دارد. هجوم اورکهایی که با هدف تصرف و غارت و به واسطهی دروازهی جادویی «گولدان» به دنیای انسان ها وارد میشوند، اولین تصویر از روایت آغازی ترین نقطهی داستان است.«دوراتان» (توبی کیبل) نام اورک شرافتمندی است که پس از ورود به دنیای جدید، حضور «گولدان» و تصمیماتش را بهعنوان تهدیدی برای مردم قبیلهاش میبیند. اندیشهی مخالف «دوراتان» تا زمان رویارویی با انسانها مخفی میماند.
«دوراتان» (توبی کیبل) نام اورک شرافتمندی است که پس از ورود به دنیای جدید، حضور «گولدان» و تصمیماتش را بهعنوان تهدیدی برای مردم قبیلهاش میبیند. اندیشهی مخالف «دوراتان» تا زمان رویارویی با انسانها مخفی میماند. در جبههی انسانها و در سرزمین پادشاهی، یکی از فرماندهان قلمرو به نام «لوتار» (تراویس فیمل)، جادوگری به نام «مدیو» (بن فاستر) و شخص پادشاه (دومینک کوپر) بعنوان محافظان سرزمین پادشاهی به مخاطب معرفی میشوند.
«گارونا» (پائولا پیتون) بردهی دورگهای است که در اولین درگیری انسانها و اورکها به اسارت پادشاه در میآید. دورگهی اورک، پادشاه و جادوگران را از هدف «گولدان» و لشگر عظیم اورکها آگاه میکند. در سمت دیگر ماجرا، شرافت بیش از حد «اوراتان»، وی را در کنار «گارونا» به متحدینی برای انسانها تبدیل میکند. بر این اساس مواضع دو طرف کاملا مشخص شده و بدین ترتیب نبرد بزرگ انسان در برابر نژاد وحشی اورک آغاز میشود.
داستان فیلم در همان ابتدای کار، دو طرف را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و با تشریح کلیت ماجرا، به جزئیات کماهمیت گوشه کنارههای فیلم میپردازد. درواقع فیلم پر است از فرعیات گیجکنندهای که داستان را از مسیر اصلی منحرف میسازد. انحراف از مسیر اصلی ماجرا در کنار بازگشتهای فیلمنامه به این روند متاسفانه بیش از آنکه به عنوان عنصری برای پربار شدن داستان استفاده شود، به ابزاری برای ایجاد تکلف آزار دهندهی داستانی و در سمت دیگر، سردرگمی تماشاگر در فهم و درک قصهی فیلم را به دنبال دارد.
کلیت داستان وارکرفت ساده است؛ با این وجود عدم پیوستگی شیوهی روایت ماجرا، درک کامل داستان را برای مخاطب تا حدودی مشکل میسازد. دیگر نکتهی آزار دهندهی فیلمنامه، توانایی کشش پایین و عدم جذابیت مسیر مستقیم داستانی است؛ بدین صورت که تماشاگر عمومیِ فیلم، در یک خط داستانی بیعمق، به صورت شناور با جریان فیلم پیش میرود و این درحالی است که حضور هیچ رویداد یا اتفاق جذاب خاصی در فیلم احساس نمیشود. تلاشهای کارگردان و نویسنده، تنها به چند مورد پرشهای داستانی کوتاه و انحرافات غیرمنتظرهی فیلمنامه ختم میشود. گویی سازندگان هم از پوچی داستان آگاهند اما همچنان در تلاشند تا با ارائهی یک داستان به ظاهر پیچیده و جذاب، مخاطب را راضی نگهدارند.
قابل توجه ترین بخش فیلم، بخش شیرین جلوههای ویژه است. جلوههای ویژهی بصری فیلم در سطح کیفی فوقالعاده بالایی به نمایش درمیآیند. در فیلم هزاران نمای جلوههای بصری و گرافیکی وجود دارد؛ وارکرفت از این جهت مسلما یکی از دقیقترین و بهترین آثار ژانر فانتزی تخیلی است با اینحال، شیوهی استفاده و به کارگیری از جلوهها چنان که انتظار میرفت هیجانانگیز و دلچسب نیست. افراط در به کارگیری جلوههای ویژه گاهی نماهای فیلم را در قالب یک اثر تماما انیمیشنی به مخاطب تقدیم میکند.
فیلم در همان ابتدا، مخاطب را در دنیایی شگفت انگیز و پر رنگ و لعاب، در میان مکانها و شخصیتهای عجیب دنیای وارکرفت به حال خود رها میکند. تصویر این دنیا در ابتدا جذاب و هیجان انگیز است اما رفته رفته به جهانی اشباع از جلوههای ویژهی کهنه و نخنما تبدیل میشود.
در وارکرفت همه چیز غیر واقعی و مصنوعی به نظر میرسد؛ با این حال درک مخاطب از یک دنیای تخیلی با المانهای رئال به سختی صورت میگیرد. جلوههای ویژه در وارکرفت از نظر فنی و سطح کیفی ساخت عالی هستند؛ اما متاسفانه ظرافت و زیبایی کار در بخش فنی به طرز شدیدی قربانی اشتباهات و زیاده رویهای کارگردان «دانکن جونز» میشود. با این حال در تمام قابها کارگردان همچنان سعی دارد تا با تزریق جلوههای گرافیکی سنگین، هیجان و پیوستگی نداشتهی فیلم را حفظ کند.
اکشن و تحرکات فیلم برخلاف نقصهای آزاردهندهی داستانی و افراط در جلوههای ویژه، هیجان آور و با نشاط است. تماشای اورکهای وحشیِ جنگجو با عضلات درشت و بدنهای ورزیده درحالیکه با سلاح های رعبانگیز و مرگبار به طرف انسانها حملهور میشوند، از معدود بخشهای دلپذیر کار است.
اکشن فیلم به صورت مقطعی و تنها در چند سکانس معدود به اوج میرسد با این حال تماشای وارکرفت حداقل در سکانسهای اکشن و پرجنب و جوش جذاب به نظر میرسد. اکشن وارکرفت جذاب است اما به سبب حضور فیلم در ردهبندی آثار مناسب نوجوان (PG-13)، صحنه های اکشن به هیچ وجه پتانسیل لازم برای به وجد آوردن مخاطبان و تماشاگران بزرگسال را در خود ندارند.
وارکرفت نامی شناخته شده و محترم در دنیای بازیهای کامپیوتری است، با این وجود بهنظر میرسد در دنیای سینما چنان که تصور میشد چیز خاصی برای ارائه دادن ندارد و در یک نگاه کلی، فیلم نوجوانانهی پر ایراد و اشکالی است که لذت بردن از آن در مقایسه با چیزی که انتظار میرفت کمی سختتر است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
واقعا فیلمی چرتی بود
انصافا شخصیت پردازی و بازی اون زنه که عکسشم هست حال بهم زن بود . بحث خاطرات و نوستالژی خود وارکرافت جدا ولی به عنوان یه فیلم ، این یه توهین بود
من فیلم رو دیدم واقعا عالی بود ممنون از نقد
من که با تمام وجود لذت بردم از فیلم
البته دقیقا این نقد که انجام شده موافقم خیلی دقیق نقد کردین عیول
ولی این فیلم واسه کسایی مثه من که با وارکرفت در ۱۴ سال پیش زندگی میکردن بی نهایت شیرین بود
ولی انصافا خیلی میتونست بهتر باشه
به قول منتقد محترم واقعا فیلم انیمیشنی بود و حالت رئال نداشت زیاد
انشالله در نسخه های بعدیش رعایت کنن سازندگان
مرسی بابت نقد فوق العاده
به نظرم جلوه های کامپیوتری باید خیلی قوی تر می بود. قبول دارم طراحی اورک ها باکیفیت بود ( به جز گولدان که مصنوعی به نظر می رسید ). اما به جز اورک ها بقیه ی جلوه ها واقعا مصنوعی بودن. اگر به طراحی شیردال و همینطور بال زدنش نگاهی بندازیم، یا به طراحی متوسط ساختمون ها دقت کنیم، می بینیم که فیلم در جلوه های ویژه حرف چندانی برای گفتن نداره ( مقایسه کنید با عقاب ها و اسماگ و ترول ها در فیلم هابیت که حتی مربوط به چهار سال پیش بود ). بازی پاتون هم که واقعا بد بود به جای گارونا؛ اون اخم مصنوعی که از اول تا آخر فیلم هم روی صورتش بود ( که به حساب قرار بود نشون بده این شخصیت زجر کشیدست ) نه تنها کمکی به بازیش نکرده بود، بلکه کاملا نابودش کرده بود. شخصیت های فیلم هم که به نظرم فقط دوراتان یک کمی بهتر از بقیه پردازش شده بود و آدم باهاش هم ذات پنداری میکرد. یکی از چیزایی که به روایت لطمه زده بود، کم بودن زمان فیلمه. این فیلم حداقل به سی چهل دقیقه ی بیشتر نیاز داشت تا بهتر بیننده رو با دنیاش آشنا کنه و از سرعت روایتش کم کنه. نه اینکه اینجوری بیاد یکدفه نشون بده مدیو تبدیل به آدم بدی شد و اورگریم هم با گولدان روی هم ریختن و…. خلاصه که این فیلم چوب روایت نادرست و عجله ای و جلوه های ویژشو خورد و یک آش شلغم شوربا به بیننده ها تحویل داد.
باسه من که ۲۷ گیگ اب خورد دانلود ۳D و fullHD و وقتی نظرات رو میخونم دل سرد میشم.
ببینید یاد بگیریم که به عنوان هایی که از یک بازی ساخته میشن به چشم یک فیلم با ذهنیت های خارج از ذهنیت خود از بازی نگاه کنیم .
دوستانی که میگن بده ایا به چشم فیلم بازی وارکرافت به این فیلم نگاه میکنند یا فیلمی در دنیای وارکرافت ؟
حالا باز باید خودم بشینم ببینم چی به چیه ، به هر حال ممنون بابت نقد .
از کاپیتان امریکا خیلی بهتر بود
دیالوگا تو فیلم که مثل این بود که انگار فیلمو برا بچه ها ساختن تازه خب داستانشم همونطور که گفته شد برای کسی که زیاد از warcraft نمیدونه خیلی پیچیدس
همه ی این فیلم ها میخوان کاری کنن تا به پای ارباب حلقه ها برسن ولی نمیتونن،نظر من که اینه
اصلا قابل مقایسه نیست عرباب حلقه ها یه اثر هنریه تا یه فیلم تمام محیط ها و اتمسفر شخصیت ها و نژاد ها و چهره ها که در داستان اومده توسط یه نویسنده بزرگ به عنوان یه رمان نوشته شده نه یه فیلمنامه برای یه بازی و یا فیلم
تو چی میگی آخه ارباب حلقه ها هه به نظرم بهترین فیلم جهان وارکرافت
من به شخصه از دیدن فیلم لذت بردم کاری هم به منتقدین ندارم :lol:
اسم فیلم مشخصه wow برای طرفدارای این سری که یکیش خودم بودم ارضا کننده بودش و بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی هستم مطمین هستم با توجه به سیرداستانی قسمت های بعدی فوق العاده خواهند بود
بنظرم اون دو قسمت دیگم باید دید بعد نظر داد البته همین قسمت اول تو ذوق ادم میزنه ولی شاید اون دو قسمت دیگه کامل کننده داستان و اکشن خون خونریزی داشته باشه