در مسیر سقوط | نقد و بررسی «عصر یخبندان : دوره‌ی برخورد»

در ۱۳۹۵/۰۸/۱۳ , 14:00:39

حدود ۱۴ سال از ساخت اولین قسمت انیمیشن «عصر یخبندان» (Ice Age) می‌گذرد. از سال ۲۰۰۲ تا امروز اتفاقات زیادی در عصر یخبندان رخ داده است و ما هر از چند گاهی این اتفاقات را در قالب فیلم‌هایی با حضور شخصیت‌های دوست‌داشتنی و نوستالژیک زندگی‌مان تماشا کرده‌ایم. عصر یخبندان همیشه غرق در آشوب و تهدید بوده است. از فاجعه‌ی ذوب یخ‌های کره‌ی زمین گرفته تا انقراض دایناسور‌ها و رانش قاره‌ای و حالا شهاب سنگ و فضا، شخصیت‌های عصر یخبندان همیشه در مضیقه‌یِ ماجراجویی و نجات زندگی خود و بشریت بوده‌اند.

فاجعه!

سال ۲۰۰۲ اولین قسمتِ عصر یخبندان اکران شد. به دنبال آن سه نسخه‌ی بعدی نیز در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ منتشر شدند. جز قسمت اخیر، چندان سیر نزولی خاصی درمجموعه‌ی عصر یخبندان مشاهده نمی‌شود. با این حال شخصیت‌ها، فضا و شرایط در طول این سال‌ها هم‌چنان جذابیت و نشاط خود را حفظ کرده‌اند.

با معرفی پنجمین قسمتِ این سری و مشخص شدن موضوع و اساس انیمیشن، خِیل عظیمی از مخاطبان، بازگشت فیلم به جذابیت‌های ریشه‌ای کار را بسیار امیدوارنه تشریح می‌کردند؛ تنوع موضوعی جدید انیمیشن هم درفضای عصر یخبندان به‌نظر نو و جذاب می‌آمد. در هر حال انیمیشن اکران شد و چیزی که میلیون‌ها مخاطب سینما مشاهده کردند، دقیقا در تضاد با چیزی بود که انتظار می‌رفت و حالا به‌طرز غیرقابل باوری قابل توجیه است که بگوییم عصر یخبندان: دوره‌ی برخورد، امروز به عنوان ضعیف‌ترین و شرم‌آورترین انیمیشن از سری عصر یخبندان شناخته می‌شود. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید.

پس ازفجایع ذوب، انقراض و رانش قاره‌ای، ایده‌ی ساخت قسمت جدید بر مبنای شهاب‌سنگ و فضا به نظر متنوع و جدید می‌آید. اما چنان‌که اشاره شد، بدترین استفاده‌ی روایی از داستان انیمیشن صورت می‌گیرد. شخصیت‌ها درفضایی کاملا جدید و در جوی به‌ظاهر متنوع، قرار است بار دیگر ناجی زمین شوند و این در عصر یخبندانِ ۲۰۱۶، در قالب تلاشی برای انحراف یک شهاب‌سنگ بزرگ به تصویر کشیده می‌شود. «اسکرات» (Scrat) سنجاب کَنِه‌ای است که از اولین قسمت تا کنون در پی علاقه‌ی شدید و بی حد و اندازه‌اش به یک بلوط کوچک، در ناخواسته‌ترین و احمقانه‌ترین حالاتِ ممکن، جدی ترین اتفاقات را در جهت نابودی نسل بشر رقم می‌زند؛ به‌صورتی که در قسمت‌های پیشین، عامل اصلی رانش قاره‌ها، ورود به دنیای دایناسورها و ذوب تمام یخ‌های کره‌ی زمین، تنها اعمال احمقانه و بامزه‌ی اسکرات در پی حفظ بلوط دوست داشتنی‌اش بود.

c4
و باز هم «اسکرات»…

اسکرات، بلوط، منظومه‌ی شمسی!

داستان و پایه‌ی دوره‌ی برخورد، میلیون‌ها کیلومتر دورتر از خانواده‌ی همیشگیِ عصر یخبندان آغاز می‌شود. یعنی جایی که باز هم اسکرات در پی حفظ بلوط عزیزش سر از سفینه‌ای درمیان یخ‌ها درمی‌آورد. سفینه به حرکت در می‌آید و اسکرات به فضا پرتاب می‌شود. سنجابِ بدبختِ داستان اکنون در خارج از جو زمین، در فضا حضور دارد. احمقانه‌های وی در منظومه‌ی شمسی هم ادامه پیدا می‌کنند؛ تا جایی که در اتفاقی‌ترین و احمقانه‌‌ترین حالت ممکن، شهاب‌سنگی عظیم را روانه‌ی سیاره‌ی زمین می‌کند. در طرف دیگر ماجرا اما اوضاع آرام است. «پیچز» (Keke Palmer / Peaches) دختر «منفرد» (Ray Romano / Manfred) و «الی» (Queen Latifah / Ellie) به سن ازدواج رسیده و قرار است با ماموتی به‌نام «جولیان» (Adam DeVine / Julian) ازدواج کند. به این ترتیب پس از مادربزرگ «سید» (John Leguizamo / Sid) و دوست‌دخترِ «دیگو» (Denis Leary / Diego) این بار جولیان به‌واسطه‌ی داستان عاشقانه‌ی پیچز به جمع دوستانه و صمیمی منفرد و دوستانش وارد می‌شود. از طرفی سازندگان با گریزی به دنیای ژوراسیک دراعماق زمین، شخصیت «باک» (Simon Pegg / Buck) را نیز به داستان وارد می‌کنند.

2c
«باک» بیش از هر چیزی در عصر یخبندان انرژی بخش است.

باک برای اولین‌بار در جریان ماجرای انقراض به عصر یخبندان وارد شد. با این حال شهاب‌سنگی عظیم هر لحظه به زمین نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و منفرد جان خانواده و دوستانش در خطر می‌بیند. با این پیش زمینه، منفرد برای یافتن راهی در جهت نجات خانواده و دوستانش، ماجراجویی پرخطری را با کمک باک آغاز می‌کند!

شهاب‌سنگ به زمین برخورد می‌کند و منفرد و همه‌ی اهالی می‌میرند و عصر یخبندان: دوره‌ی برخورد به آخرین عصر یخبندان تاریخ سینما تبدیل می‌شود! قطعا بیننده‌ی فیلم چنین تصوری از پایان کار نخواهد داشت و این هم قطعا آخرین عصر یخبندانی نیست که می‌بینیم؛ پس تمرکز و انرژی انیمیشن صرف عاملی می‌شود که از همان ابتدای کار دورنمایی به شدت مشخص، روشن و قابل پیش‌بینی دارد.

یک ماجرای کودک پسند…

انیمیشن در رده‌ی سنی کودک به تولید رسیده و منطقی است که احمقانه و فانتزی باشد؛ عصر یخبندان اثری منحصر به کودکان است و بزرگسالان هیچ سهمی از داستان و ماجرای انیمیشن ندارند. در کودکانه‌ترین آثار «دیزنی» (Disney) و پیکسار (Pixar)، انیمیشن، منطق روایی کار را درطیف سنی بزرگسال هم می‌گنجاند اما در عصر یخبندان فیلم برخلاف چیزی که در قسمت‌های قبلی می‌دیدیم این‌گونه نیست. برای کودکان داستانی قابل فهم و به دور از پیچیدگی دارد و پر است از چیزهای رنگارنگی که هر کودکی را به وجد می‌آورد. برای بزرگسالان اما چیزی نیست جز یک داستان بی منطق و بی شیله پیله‌ی خواب آور! با این وجود انیمیشن اندک مفاهیمی از شجاعت، مبارزه با فرهنگ‌های غلط ازدواج و استقلال را به مخاطب ارائه می‌کند.

c3
ماجراجویی…

همراه شو تا با هم لذت ببریم!

داستانی که در عصر یخبندان روایت می‌شود، کلی، ساده و بی‌آلایش است. اصل ماجرا را روایت می‌کند و جز چند عنصر به اصطلاح دمِ دستیِ کهنه که اهمیتی هم ندارند، فرعیات خاصی در خود ندارد. گویی سازندگان هم می‌دانند که نحوه استفاده از چنین پتانسیلی در عصر یخبندان را به فاجعه‌ای در تاریخ این مجموعه تبدیل کرده‌اند اما همچنان تلاش می‌کنند و از دیالوگ‌ها گرفته تا فضا و شخصیت‌های ناگهانی، همه چیز را به صورت پیوسته به سمت مخاطب شلیک می‌کنند اما این عصر یخبندان هم‌چنان به دور از جذابیت است.

ماجراجویی‌های حساب شده و طرح‌‌های سرگرم کننده‌ی داستانی و حفظ سطح کیفی شخصیت‌ها چیزی بود که از گذشته تا کنون به عنوان نقاط قوت در عصریخبندان به‌شمار می‌آمد. ماجراجویی‌های جذابی که مخاطب را شناور در جریان فیلم با شخصیت‌ها همراه می‌کردند.

دوره‌ی برخورد به زور ماجراجویی ایجاد می‌کند. فیلم هم‌همه به پا می‌کند که آهای مخاطب قرار است شهاب‌سنگ به زمین بخورد؛ با شخصیت‌های‌مان همراه شو تا با هم لذت ببریم! ماجراجویی، سطحی، صاف و روان است؛ چالش ندارد پس هیجان خاصی هم ندارد و حتی از معدود عناصری که پیش از این در عصر یخبندان دیده بودیم هم خبری نیست! تنها خطر جدی، شهاب‌سنگی است که اسکراتِ احمق روانه‌ی زمین کرده است.

c5
دوره‌ی برخورد در یک نگاه!!

از ماجرا و داستان که بگذریم، در بخش تنوع باز هم به بن‌بست خواهیم خورد. دور نمای دوره‌ی برخورد شدیدا متنوع است با این حال این تنوع در حالات خفیفی تنها به اسکرات تعلق دارد. اصل ماجرا در محیط و فضای همیشگی عصرِ یخ رها می‌شود و اوج خلاقیت فیلم در پایانی‌ترین لحظات تنها ختم می‌شود به محیط کودکانه و رنگارنگی که شخصیت‌ها را به یک‌باره در تنوعی به نسبت جذاب قرار می‌دهد. جالب است! تنه‌ی ماجراجویی تنوع ندارد در عوض نقطه‌ی انتهای ماجرا متنوع است! باک، منی، سید و همراهان‌شان در مسیر ماجرایی که رخ داده و در راه تلاش برای منحرف کردن شهاب‌سنگ خانمان‌سوزِ داستان، در نیمه‌ی پایانی کار به مکانی می‌رسند که در عین تنوع و جذابیت نوآوری ندارد. فضایی رنگارنگ و بانشاط که صدها آرزو وخیال را در افکار کودکان بر می‌نشاند. بارسیدن ماجرا به این نقطه، به نسبتِ تنوع و فضای جدیدِ انیمیشن، شخصیت‌های جدیدی نیز به عصر یخبندان وارد می‌شوند.

1c
عشق حقیقی!

شاخص‌ترین شخصیتی که به داستان وارد می‌شود یکی از هم‌نوعان سید است که به عنوان معشوق و عشق حقیقی شخصیت سید به مخاطب معرفی می‌شود. سایر کاراکتر‌های جدید هم به واسطه‌ی تایم نه چندان زیادِ همراهی بامخاطب، خیلی قابل لمس از آب درنمی‌آیند. شوخی‌های کلامی و دیالوگ‌های نویسندگان هم تحت تاثیر فضای این روز‌هایِ زندگیِ مردم در چند مورد خاص فضاهای مجازی و تکنولوژی را هدف قرار می‌دهد؛ با این وجود اصلاً اثرگذار نیست. دیالوگ‌ها در معدود حالاتی، کمدی‌هایِ خفیفی ارائه می‌کنند. گذشته از این مباحث؛ کیفیت بصری تولید انیمیشن طبق استاندارد‌ها و فاکتورهای رقابتی این روزهای بازار انیمیشن‌سازی، در عصر یخبندان چشم‌نواز و جذاب است.

عصر یخبندان برای همیشه…

درحالت کلی انیمیشن عصریخبندان هم‌چنان انیمیشنی ماندگار است و با اینکه پنجمین حضورش در این مجموعه از فجایع شدید بازار انیمیشن‌های امسال به حساب می‌آید، اما هنوز هم نوستالژیکی گرم و صمیمی است. پس از این فاجعه، عصریخبندان‌های بعدی هرچقدر هم که بدتر و بی‌مزه‌تر شوند، بازهم خاطره‌انگیز هستند و همین کافی است تا ما هم‌چنان در شور تولیدِ عناوینِ بعدیِ این سری انیمیشن، منتظر بمانیم!


7 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. ضعیف ترین عصر یخبندان در کل سری و شاید یکی از ضعیف ترین و چرت ترین انیمیشن های سال بدون شک…در رتبه بعدش هم کونگ فو پاندا ۳ قرار میگیره!
    قسمت اول و سوم این کارتون واقعا خوب بود ولی در کل بعد قسمت اول دیگه افتضاح شد!

    ۲۱
  2. ممنون بابت نقد.
    متاسفانه عصر یخبندان از نسخه ی سوم روند نزولی به خودش گرفت و هنوزم عنوان ضعیف و بی محتوای قبلی رو یادم نرفته بود که این یکی هم ناامیدم کرد. شماره ی جدید هم متاسفانه بدتر از قبلی است.
    داستان تکراری اسکرات تنها نشانه ی کوچکی از جذابیت های قبلی خود دارند و کاراکتر پردازی هم کاملا به افول رفته و با کم شدن نقش کاراکتر اصلی پرداخت سطحی ای که پیرامون کاراکتر جدید شده هم مانع از ایجاد ارتباط میشه. البته از جذابیت شخصیت باک نمیشه گذشت. فیلمنامه هم نیازی نیست بهش اشاره کنم چون که به تمام معنا ناامید کننده بود. درسته که انیمیشن برای کودکان ساخته شده و دنیای کودکان بسیار پر محبت و کم توقعه ولی دلیل نمیشه از این همه ضعف این اثر گذشت کنیم.
    عصر یخبندان داستان رفاقت سه دوست بامزه و وفادار بود ولی گسترده شدن بیش از حد و ضعف فیلمنامه نویسی باعث گم شدن اون حس رفاقت و آن کمدی احمقانه ی بامزه در این منجلاب شد.

    ۴۰
  3. اقای صفری نقدی که نوشتین رو قبول ندارم اول از همه باید قبول کنیم این انیمیشن بیشتر برای بچه ها ساخته شده که محتوایی فان و سرگرم کننده داشته باشه اگرم فیلمنامش ضعیف بود قرار نبوده که مخاطباش منتقدین اسکار باشن که جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی رو بهش بدن هر سری فیلمی یه سری مخاطب داره مثل هری پاتر که قشر جوونا و نوجوونا بیشتر بودن و این نسخه در این زمینه خوب عمل کرده شخصیتای جالب و بامزه جو و اتمسفر فان و گرافیک انیمیشن هم مثل نسخه های قبل عالی بود از همچین عنوانی نباید انتظار داستان عمیقی داشت

    ۳۱
  4. عصر یخبندان از قسمت دوم افتش رو شروع کرد نسخه به نسخه بیشتر به اعماق چاهی که حرکت رو در ان شروع کرده بود نزدیک و نزدیک تر میشد که مثل اینکه بالاخره در این قسمت پنجم، به این هدف دست پیدا کرده.
    با این اوصفاف در قسمت های بعدی قرار است حرکت در زیر زمین و بسوی نابودی مطلق را در پیش بگیرند…
    تشکر هم از اقای صفری بابت نقد خوبشون ;)

    ۵۱

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر