خانه » سینما و تلویزیون آزادی، اسارت، امنیت | نقد فیلم «اسنودن» × توسط امیرحسین صفری در ۱۳۹۵/۰۹/۱۰ , 22:00:29 1 «ادوارد اسنودن» (Edward Snowden)، افشاگر جاسوسیهای آژانس امنیت ملی ایالات متحده، اعلام کرد این سازمان از شهروندان آمریکایی بیش از شهروندان خارجی جاسوسی میکند. -ما مردم خودمان را بیش از هر کس دیگری در جهان تحت نظر داریم… تقریباً سه سال پیش، اسنودن در اقدامی قهرمانانه، با افشای حجم وسیعی از اطلاعات محرمانهی آژانس امنیت ملی آمریکا توجه بسیاری از دولتهای جهان را به خود جلب کرد. از همپیمان تا دشمن، همه بر معرکهی جذابِ اسنودن تمرکز کردند. با این حال رسانهها و ملل، پس از گذشت چند سال، بازار افشاگریِ مامورِ جوان قصه را به تدریج از یاد بردند و بهدنبال آن ماجرا را کمرنگتر و به نوعی خالی از شور و هیاهوی گذشته زیر نظر داشتند؛ با ادامهی این روند، جنجال اسنودن تا حد زیادی فروکش کرد و به دنبال آن از کل ماجرا، یک سناریوی سیاسیِ غیرسینمایی نصیبِ سینمای انتقادیِ «الیور استون» (Oliver Stone) شد. او از معدود کارگردانانی است که با ساخت بیوگرافیهای سیاسی، انتقادات، دیدگاهها و نظریات خود را تصویر و غالباً به مردم و دولت آمریکا تحمیل میکند. الیور استون به واسطهی کارگردانی مجموعه فیلمهایی که با محوریت جنگ ویتنام ساخته شده بود، به شهرت رسید و تاکنون دو بار موفق به دریافت جایزهی اسکار شده است. همچنان که استون همواره از الگوی تقریباً ثابتِ چپ گرایی در کارگردانیهایش پیروی میکند، اسنودن نیز یک اثر محافظه کارانه، هدایت شده و سیاسی است. فیلم «اسنودن» (Snowden) با آنکه از لحاظ شیوهی روایی و درام مشکل خاصی ندارد و در این زمینه به نوعی یک فیلم متمکن به شمار میرود، از جهات دیگر اما پر است از عیب و نقص و مشکل! روایتِ ماجرایی جانبدارانه براساس واقعیتِ زندگیِ افشاگرِ جوانِ آمریکایی، بزرگترین عامل ضعف و فرسودگی تنهی فیلمنامه و درام کار است. اسنودن یک بیوگرافی کنترل شده و جهتدار است. در فیلم شخصیتِ حقیقیِ ادوارد اسنودن به عنوان یک میهنپرست سرسخت به مخاطب معرفی میشود. اتفاقات و واکنشهای جریان داستان، فیلم را در جهت کمرنگ کردن استایل وطن دوستانهی اسنودن به سمت افشاگریِ انتهای ماجرا هدایت میکند. زندگیِ سینماییِ اسنودن با عضویت در ارتش آمریکا آغاز میشود. لحظات ابتدایی فیلم که منحصر به حضور اسنودن در ارتش است، شخصیت او را درقالب سربازی به شدت دست و پا چلفتی، ناتوان و خامدست به تماشاگر معرفی میکند. اسنودن برای تمریناتِ طاقت فرسای نظامی شخصیتی بس ناکارآمد است؛ در جریان این تمرینات او صدمه میبیند و به دنبال معافیت از حضور در ارتش، تصمیم میگیرد تا بهعنوان یک سرباز میهندوست در راستای امنیت و آزادی کشورش، به آژانس امنیت ملی ایالات متحده بپیوندد و به اسارت جاسوسیترین و فوقِ سریترین سازمان امنیتی دنیا درآید. از این لحظه به بعد، فیلم به تدریج سعی میکند تا استعدادهای ادواردِ دست و پا چلفتی را در حیطهی کامپیوتر و نرمافزار برای تماشاگر آشکار کند. روند و پروسهی پیوستن ادوارد به سازمان، با کوچکترین جزییات مصاحبات و گزینشها برای تماشاگر به تصویر کشیده میشود. تعریف جزئیِ تمام شخصیتها، حالات و افشای استایل کاری و خدماتی سازمان، همه عواملی هستند که همراه با جذب مخاطب، نسبت به آنچه که رخ میدهد اعتماد کامل وی را بدست میآورند. الیور استون و همکاران نویسندهاش بدون تزریق حتی اندکی تحریف و بزرگنمایی، در بخش جلب اعتماد عالی عمل میکنند. پس از ورود اسنودن به سی.آی.ای، فیلم او را در موقعیتی متفاوت قرار میدهد. درواقع خود اسنودن هم از شرایطی که در آن زمانش را سپری میکند، درک درستی ندارد و در همان دورهی دانش آموزی با یک استارت عالی، به همراه ترفیع و دریافت چند پست امنیتیِ مهم، موجبات بدبختی و آشفتگیاش را هم فراهم میکند. از آنجا که داستان زندگی اسنودن چندان چیز خاصی برای سینمایی شدن ندارد، فیلم موازی با ماجرای سیاسیِ ادوارد، یک درام پررنگ درست و حسابی را هم به دنبال خود میکشاند. تاثیر احساسات اسنودن فقط به موجب حضور شخصیتی بهعنوان نامزد ادوارد به تماشاگر منتقل میشود! در هر حال اسنودن رفته رفته به عمق امنیت سازمان میرسد و بهتدریج، راحتیِ وجدان و اعصابش را از دست میدهد. تمام عوامل وابسته به شخصیت، از زمانی که اسنودن دیگر راحت نیست، مشکلدار و آشفته میشوند. مشکلات جدی اسنودن در زمینهی رابطهی عاشقانهاش پس از گذشت مدتی، دوستدخترش را از زندگی با او بیزار میکند. حتی مقطعی در فیلم، او از همه طرف به حال خود رها میشود و غرق در بدبختیهای کاریِ سازمان و رابطهی عاطفیاش، سختترین دشواریهای روحی و معنوی را تحمل میکند. فضای سرد، پراسترس و غمانگیز فیلم در این لحظات به شدت ملموس و تاثیر گذار است. به دنبال جنجالی که در سال ۲۰۱۳ در جریان افشاگریهای اسنودن به پا شد، بسیاری از منتقدان و کارشناسان سیاسی، او را مزدور و حتا عامل نفوذی معرفی کردند. علیرغم نظرات این دسته اما افراد سرشناس بسیاری اقدام اسنودن را به فالِ نیک گرفتند و افشاگری او را با تفسیرِ دفاع از آزادی و احترام به دموکراسی ارزشمند شمردند. با این حال چیزی که به وضوح از فیلم دریافت میشود، جبههی شفاف و ضد آمریکایی استون علیهِ سازمانهای امنیتی کشور در دفاع از شهروندان آمریکایی است. علیرغم انتقادهای بسیاری که بر شخصیت اسنودن وارد است، استون او را به عنوان قهرمانی شجاع به تصویر میکشد و از سمتی که او به ماجرا نگاه میکند، هیچ خیانتی متوجه امنیت ملی آمریکا نیست. در حقیقت کارگردان، فیلم را در حیطهی باورهایش مهار و از وجه وطنفروشانهی عمل اسنودن، به کل چشمپوشی میکند. از جهتی که فیلمساز به ماجرا نگاه میکند، مخاطب به خوبی تواناییهای امنیتی آمریکا را در جاسوسی از مردم دنیا و شهروندانش درک میکند و درمییابد که یک سازمان امنیتی تا چه حد میتواند بر زندگی یک فرد عادی نظارت داشته باشد! آغاز فیلم با انتهای حقیقی اسنودن همراه است. یعنی جایی که ادوارد برای انتشار اطلاعات امنیتی آمریکا به صورت مخفیانه چند خبرنگار و فیلمبردار را فراخوانده است. اتفاقاتی که بر اسنودن گذشته است، در قالب فلشبکهایی با روایت خودِ اسنودن به تصور در میآید و در تمام طول فیلم، سکانسهای افشاگری بهوسیله این فلشبکهای داستانی توجیه میشوند. در هرحال فیلم به مرور و با روندی که در پیش میگیرد، افکار تماشاگر را با اسنودن همراه میکند. به گونهای که مخاطب به درک کاملی از عوامل بروز این فاشاگریِ بزرگ دست پیداکرده و با گناهکار پنداشتن تمامی دستاندر کارانِ امنیت آمریکا و سران سازمان، به اسنودن بابت این کار حق میدهد. بازی شگفتانگیز «ژوزِف گوردون» (Joseph Gordon) در استایل بیتفاوت اسنودن از عالیترین جنبههای فیلم است. انعطاف بازی گوردون در تمامی حالات تحسین برانگیز است. فرم صحبت کردنِ بیعاطفه و بیحالِ او نمونهی سینمایی اسنودن را به شدت ماهرانه هدایت میکند. با این حال فیلمِ اسنودن تا به امروز از جهات بسیاری مورد نقد و حتا حمله قرار گرفته است و چنان که مشخص است، تاثیر گذاریِ فیلم واکنشهای بسیاری را در میان مقامات امنیتیِ ایالات متحده بهدنبال داشته است؛ حتا چندی از مقامات سابق دولتی و امنیتی آمریکا، فیلم را مضحک و به دور از واقعیت توصیف کردهاند! با این وجود فیلم، نه یک اثر به یاد ماندنی یا قوی، بلکه روایتی به نسبت جذاب و کنترل شده از زندگی ادوارد اسنودن و انتقادی بر سبک نظارتی سازمانهایِ امنیتیِ آمریکا است. در بدترین حالت اما اسنودن سفری پر استرس اما جذاب به درون «سی.آی.ای»، «ان.اس.ای» و بند و بساط امنیت آمریکاست که در کنار یک درام ایدهآل، اطلاعاتی فراتر از اخبار بیستوسیِ خودمان در اختیار تماشاگر قرار میدهد. ادوارد اسنودن پس از چند دوره تعقیب و گریزِ شدید، توانست از دولت روسیه پناهندگی موقت دریافت کند و پا به خاک روسیه بگذارد. او هماکنون همراه نامزدش در روسیه زندگی میکند. نویسنده امیرحسین صفری دبیر دپارتمان فیلم و تلویزیون در رسانه دنیای بازی | نویسنده، مترجم و تحلیلگر سینما و تئاتر | علاقهمند به بازیهای ویدئویی | طراح گرافیک سینما و تلویزیون 1 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. ما که هنوز منتظر افشاگری های مجدد اسنودن هستیم :lol: :lol: :lol: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید