خانه » سینما و تلویزیون بازگشت اقتصادی از روی تار عنکبوت | نقد و بررسی فیلم Spiderman-Homecoming × توسط علی محمودی در ۱۳۹۶/۰۶/۲۹ , 14:00:40 1 در نقد فیلم و شاید کلیتر، نقد هنر، نتیجه همواره احساس و درک فردی است و معمولا نظر نهایی منتقدان، نگرش اولیهی آنها به فیلم را نمایان میسازد؛ به این معنا که اکثریت آنها با عینکی از جنس همان حس ابتدایی تا انتها به فیلم نگاه میکنند. البته، گاهی مصالحی (بخوانید منافعی) را در نظر میگیرند و بر آرای خود تاثیر میدهند. بهنظر میرسد فیلم Spiderman-Homecoming (مرد عنکبوتی – بازگشت به خانه) از آن دسته فیلمهایی باشد که احساسات اولیهی متفاوتی در افراد به وجود میآورد. یکی از اصلیترین علتهای این تفاوت احساس این است که یک عده ای از بینندگان، این فیلم را با مجموعههای قبلی ساخته شده مقایسه میکنند و مابقی افراد به عنوان یک اثر جداگانه به آن مینگرند. جهت آشنایی بیشتر با این اثر هنری در ادامه با نقد و بررسی فیلم Spiderman-Homecoming (مرد عنکبوتی – بازگشت به خانه) با دنیای بازی همراه باشید. همه چیز به فوریهی ۲۰۱۵ برمیگردد، زمانی که دو شرکت Marvel Comics (مارول کامیکس) و Sony (سونی) به این نتیجه رسیدند که در حق ساخت مردعنکبوتی مشارکت کنند. حاصل این همکاری Spiderman-Homecoming (مرد عنکبوتی- بازگشت به خانه) نام نهاده شد. فیلم شانزدهم دنیای سینمایی مارول که در اوایل ژوییهی ۲۰۱۷ بهنمایش درآمد و با هزینهی ۱۷۵ میلیون دلاری در نمایش هشت هفتهای خود ۷۴۷ میلیون دلار فروش کرد و تا حد زیادی رضایت تهیهکنندگان را به دست آورد و موفق شد در سایت متاکریتیک از مجموع ۵۱ نقد، نمرهی قابل قبول ۷۳ را کسب کند. البته، برای نقد و بررسی کلی و همه جانبهی این مجموعه فیلم باید منتظر قسمتهای بعدی باشیم. قسمت بعدی این مجموعه ژوییهی ۲۰۱۹ اکران خواهد شد. توجه: این نقد و بررسی حاوی اسپویل (لوث شدن داستان) است. لذا اگر فیلم را تماشا نکردهاید، لطفا مطالعهی نقد و بررسی را به بعد از تماشای فیلم موکول کنید. بیایید به بررسی جوانب مختلف و جذاب این فیلم ابرقهرمانی بپردازیم. داستان فیلم در حقیقت ادامهی داستان فیلم Captain America: Civil War (کاپیتان آمریکا :جنگ داخلی) است که البته در آن چنین اتفاقی هم وعده داده شده بود. پس توصیه میکنیم ابتدا فیلم کاپیتان آمریکا :جنگ داخلی را مشاهده کنید و سپس به تماشای Spiderman-Homecoming (مرد عنکبوتی – بازگشت به خانه) بنشینید. از همان ابتدای فیلم، خیلی زود متوجه میشویم که «پیتر پارکر» (مردعنکبوتی) برخلاف اکثر شخصیتهای داستانهای ابرقهرمانی، نوجوانی است بیتجربه و البته باهوش و بااستعداد که در جست وجوی راه صحیح برای استفاده از تواناییهای خارقالعادهی خود تلاش میکند. پیتر پارکر حالا به دنبال این است که بداند کدام سبک زندگی مناسبترین شیوه برای یک قهرمان است تا در ابعاد مختلف زندگی او را موفق گرداند. فیلم از نظر شخصیتپردازی پیتر پارکر، بیشتر روی دو جنبهی اصلی زندگی او تاکید دارد؛ بخش اول به عنوان یک نوجوان دبیرستانی و بخش دوم به عنوان ابرقهرمانی به نام مردعنکبوتی. «تام هالند» در نقش پیتر پارکر بهخوبی از عهدهی بخش اول برمیآید و ما را با دنیای واقعی و باورپذیر یک نوجوان دبیرستانی و حاشیههای آن آشنا میسازد؛ ولی انگار برای بخش دوم باید منتظر قسمتهای بعدی باشیم تا شاید انتظاراتمان برآورده شود. در این فیلم پیتر پارکر به عنوان مردعنکبوتی بیشتر در جست وجوی هویت است و در این راه، آزمون و خطا میکند، گاهی خرابکاری میکند و فاجعه به بار میآورد و گاهی همچون یک ابرقهرمان شجاعانه افتخار آفرینی میکند. واضح است که پیتر پارکر، این نوجوان سرگردان، نیازمند راهنماییهای یک مربی راه بلد است که او را در مسیری درست برای پیشرفت در آینده قرار دهد. اینجاست که «مرد آهنی» وارد داستان میشود . «تونی استارک» (مرد آهنی) فردی خود ساخته، با اعتماد به نفس بالا و ثروتمند است که صاحب شرکت استارک است. البته، شایان توجه است که به اعتراف سازندگان فیلم، این شخصیت ابتدا به خاطر ملاحظات تبلیغاتی و منافع اقتصادی وارد فیلمنامه شد و با این حال شخصیتپردازی او با اهداف فیلم کاملا هماهنگ است که با بازی درخشان رابرت داونی جونیور به شکل قابل توجهی باورپذیر شده است. در نگاه اول برای طرفداران مردعنکبوتی خیلی ساده و قابل تحمل نیست که ابرقهرمانشان مطیع محض تونی استارک (مرد آهنی) باشد و تبدیل به دانش آموز او شود. با این وجود باید بپذیریم این پایان کار نیست و باید با صبوری منتظر قسمتهای بعدی باشیم که به احتمال زیاد شاهد خواهیم بود که در نهایت شاگرد از استاد فراتر خواهد رفت. البته، پیتر پارکر در انتهای فیلم با رد کردن پیشنهاد لباس جدید مردعنکبوتی که توسط تونی استارک ارائه شد توانست طرفداران خود را امیدوار کند که در قسمتهای بعدی شاهد شخصیتی مستقلتر و نزدیکتر به انتظار آنها خواهند بود. با رد این پیشنهاد پیتر میخواست به خود و دیگران ثابت کند قدرت او از وجودش سرچشمه میگیرد، نه صرفا از لباسی که بخواهد به واسطهی تکنولوژی و علم روز او را در رسیدن به اهدافاش یاری کند. در سینما و بهطور خاص سینمای ابرقهرمانیپتبلیغات، به ویژه تریلرهای فیلم نقش بسیار مهمی برای جذب تماشاگر و منافع اقتصادی وابسته به آن ایفا میکند که این فیلم هم از این قاعده مستثنی نیست. تریلرهای باکیفیت از نظر فنی و جذاب از لحاظ محتوایی برای این فیلم ساخته شدند که شدیدا مخاطب را به دیدن فیلم تحریک میکنند و پس از اکران نیز با کشاندن مشتاقان بسیاری به سالنهای سینما برای تماشای فیلم، اهداف اقتصادی سازندگان آن را کاملا برآورده کرد. البته، این تبلیغات بیش از حد جذاب و فراتر از فیلم، حس رضایت مخاطبان را از فیلم تا حد زیادی به چالش میکشد. این تریلرها انتظارات را بسیار بالا میبرد و مخاطب را به دیدن یک فیلم بینظیر نوید میدهد ولی افسوس که فیلم در برآوردن این انتظارات ناتوان است. البته، باید منتظر بمانیم تا تکههای بعدی این پازل چند قسمته هم در جای خود قرار گیرد تا بتوان نظری صحیحتر و قاطعتر ارائه کرد و شاید توجه به این نکته هم مفید باشد که این مجموعه از فیلمهای مردعنکبوتی به احتمال زیاد در داستان در قسمتهای مختلف دارای همبستگی بیشتری نسبت به مجموعههای قبل است و این تازه آغاز کار به حساب میآید. یکی از بدشانسیهای بزرگ این فیلم که بسیار حائز اهمیت به شمار میآید، این است که فیلمهای بسیار خوب و با کیفیتی با فاصلهای نسبتا کم از این فیلم اکران شدهاند و انتظارات مخاطبان فیلمهای ابرقهرمانی را دستخوش تغییرات جدی کردهاند. برای مثال از جدیدترین فیلمهای اکران شده در موضوع بحث میتوان به Wonder Woman (زن شگفت انگیز) اشاره کرد، با این وجود باز هم فیلم مردعنکبوتی توانسته به صورت نسبتا قابل قبولی رضایت مخاطبان و منتقدان را جلب کند. چالش بزرگ دیگری که پیش روی فیلم قرار دارد& ساختن یک موسیقی متن زیبا و جذاب برای قسمتهای بعدی است. تقریبا هیچ فیلمی را نمیتوان یافت که بدون داشتن موسیقی متن تاثیرگذار در زمره ی فیلم های برتر و جاودانه در ذهن مخاطب قرار گرفته باشد. موسیقی فیلم اثری کاملا معمولی ساختهی Michael Giacchino (مایکل جیاکینو) که در بخشیدن احساس، شور و حرارت به بینندگان فیلم، ابدا موفق نشان نمیدهد. صحنههای اکشن فیلم هم نسبتا خوب است ولی در بعضی صحنهها تکراری و قابل پیشبینی جلو میرود. امیدواریم با پیشرفت پیتر در جنبه های مختلف، در قسمتهای بعدی شاهد صحنههای اکشن جدیدتر و خلاقانهتر باشیم. بیایید کمی هم دربارهی شوخ طبعی و طنز ( در کلام و رفتار ) که یکی از ویژگیهای منحصر به فرد مردعنکبوتی است به بحث بپردازیم. در مجموعه فیلمهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» که در دو قسمت به اکران درآمد، شاهد بودیم که شوخیها باعث جذابیت فیلم و نشاندهندهی شخصیت با اعتماد بهنفس قهرمان داستان (پیتر پارکر ) شده بود؛ با این حال در اولین قسمت از مجموعه جدید فیلم مردعنکبوتی، شوخیها و طنزهای کلامی و حتی رفتاری به جز چند مورد معدود اصلا دلنشین نیست و به راحتی مخاطب را از فضای فیلم دور میکند و بیش از این که خندهدار باشد باعث سردرگمی میشود. به نظر نگارنده، این شوخطبعی شاید برای شخصیت مردعنکبوتی در مجموعههای قبل جذاب بود ولی با توجه به تغییرات اساسی در شخصیتپردازی پیتر پارکر شاید اصلا این حجم از شوخطبعی برای یک نوجوان دبیرستانی باورپذیر و منطقی نباشد و در مجموع شخصیت مردعنکبوتی در این قسمت با شوخیهای کلامی و رفتاری او ناهماهنگ است و نمیتواند طنزی جالب و قابل توجه نسبت به شخصیت خود ارائه دهد. در سینمای مدرن، بیشتر فیلمهای موفق در سبک ابرقهرمانی علاوه بر توجه ویژه به شخصیتپردازی نقشهای قهرمان و ضدقهرمان داستان، نقشهای فرعی را هم با دقت و ظرافت قابل توجهی طراحی میکنند و اینگونه، اثری فاخر ساخته میشود که به دلیل پرداخت خوب، باورپذیر جلوه میکند و در قلب مخاطبان برای خود جایگاهی ماندگار به دست میآورد؛ نکتهای که شاید فیلم Spiderman-Homecoming (مردعنکبوتی – بازگشت به خانه) به توفیق چندانی از این حیث دست نیافته باشد. قبل از اینکه تعدادی از شخصیتهای فیلم را به صورت مختصر باهم بررسی کنیم، توجه به این موضوع خالی از لطف نیست که در مجموع، برای شخصیت پردازیهای نقشهای مختلف، تلاشی ستودنی صورت گرفته تا شخصیتها رمزآلود و مبهم باقی بمانند. این رویکرد دو نتیجهی مثبت برای سازندگان فیلم به همراه دارد: اول این که دستشان برای قسمتهای بعدی بازتر است و میتوانند از بین چندین و چند ایدهی مختلف با درنظر گرفتن جنبههای گوناگون یکی را انتخاب کنند. دوم آن که مخاطب خود را بیشتر درگیر شخصیتها میکنند و او را به سمت حدس و پیشبینی برای آیندهی شخصیتها سوق میدهند. نمونهی بارز مورد دوم، شخصیتی به نام «آدریان تومز« (کرکس) است که گویا پس از اخراج از پروژهای در شرکت استارک حالا به دنبال انتقامجویی افتاده است. با اینکه او در حقیقت ضدقهرمان فیلم است ولی انگار شخصیت او در این فیلم کاملا منفی نیست و دارای جنبههای متفاوتی است که بینندگان را به تامل وا میدارد. به هرحال باید منتظر بمانیم تا ببینیم سازندگان در ادامه برای او چه برنامهای دارند. به عنوان نمونهای دیگر از همین موضوع، میتوان از «میشل»، هم مدرسهای پیتر نام برد که «زندایا» این نقش را به زیبایی ایفا میکند. دربارهی نزدیکان پیتر هم میتوان اشاره کرد که شخصیتپردازیها اکثرا از لحاظ عاطفی بسیار ضعیف و غیرقابل باور است و عملا حرفی برای گفتن ندارند. به اختصار به اشارهی نکاتی دربارهی نزدیکان پیتر میپردازیم: «ند لیدز» همکلاسی و دوست صمیمی پیتر که بعضی شوخیهای او بیشتر از شوخیهای خود پیتر به دل مینشیند. «لیز آلن» همکلاسی و معشوقهی پیتر که ابدا از عهدهی نقش بر نمیآید و یکی از مهمترین جنبههای زندگی پیتر به شکلی ناقص پرداخته میشود. البته، امیدوارکننده است که به احتمال زیاد در قسمت بعدی پیتر با شخص دیگری رابطه برقرار خواهد کرد حدس نگارنده میشل (زندایا) است. «مریسا تومه» بازیگر نقش «خاله می» (کسی که پیتر با او زندگی میکند)، در نگاه اول برای مخاطبان و حتی منتقدان بسیار جوانتر و جذابتر از آن است که بتواند نقشی احساسی همانند خالههای مسن ارائه دهد. به اعتقاد نگارنده، منتقدان و مخاطبان به علت رضایتی که از این قبیل نقشها در مجموعههای قبلی داشتهاند، انتظار دارند خاله می هم به همان شیوه و سیاق دلخواه آنان عمل کند؛ حال آنکه با نگاهی متفاوت باید بپذیریم میتوان از این انتخاب نوین، احساس رضایت داشت. خاله می به علت اینکه خود جوان است، به روزتر است، پیتر را بهتر درک میکند و میتواند همچون یک دوست، با شناخت دقیقتری از پیتر او را راهنمایی کند. همانطور که در صحنهی آخر فیلم مشاهده کردیم، فیلم در لحظهای به اتمام میرسد که او متوجه میشود پیتر مردعنکبوتی است و این نشان میدهد حتما در قسمت بعدی شاهد نقش کلیدی او برای هدایت پیتر در ابعاد مختلف زندگیاش خواهیم بود. درست است که این فیلم از نظر سینمایی چیزی فراتر از مجموعه فیلمهای قبلی مردعنکبوتی ارائه نمیدهد و فیلمی کاملا معمولی با اشتباهات فراوان است، اما باید بپذیریم دنیای تازهای را به ما نوید میدهد که شخصیتپردازی خوب پیتر پارکر، بازی خوب تام هالند (پیتر پارکر) و رابرت داونی جونیور ( تونی استارک) به آن جلوهای ویژه میبخشد. با وجود تمام انتقادات وارد شده به فیلم چه از نظر محتوایی و چه فنی، چه درست و چه نادرست، این اثر تمام تلاش خود را به کار میگیرد که ما را از دنیای همیشگی کلیشههای تکراری مردعنکبوتی رها سازد و ما را به جهانی جدید و متفاوت رهنمون کند، صرف نظر از اینکه تا چه حد به هدف خود نزدیک شده، این تلاش سزاوار تحسین است! نویسنده علی محمودی اونجرز سینما و تلویزیون 1 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه برای راه اندازی مجدد سری مردعنکبوتی کار بدی نبود. ویترین پیتر پارکر در تلاش است تا زندگی مردانه خود را با مرد عنکبوتی حل و فصل کند. عملکرد بازیگران واقعا خوب است و جان واتس واقعا با کارهای دبیرستانی کار خوبی انجام می دهد و داونی جونیور همچنان تونی استارک را به خوبی به عنوان مربی پیتر به تصویر می کشد. پیتر همچنین سعی در یادگیری چگونگی استفاده از قدرت خود دارد و تماشای آن لذت بخش هست. تنها مشکلات صحنه های اکشن ، حتی اگر پیتر تازه وارد ابرقهرمانان باشد، بهانه ای برای پرهیز از صحنه های اکشن نیست. جنگ داخلی برخی از اقدامات جالب Spiderman را به نمایش گذاشت ، اما در Homecoming این اقدام بسیار کمرنگ است. نبرد نهایی با کرکس بسیار دشوار و همچنین افتضاح بود. در کل باید یکسری اتفاقات میفتاد تا مارول بتواند دوباره مردعنکبوتی و دنیای انتقام جویان را سرپا کند و بنظرم موفق شد. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه برای راه اندازی مجدد سری مردعنکبوتی کار بدی نبود. ویترین پیتر پارکر در تلاش است تا زندگی مردانه خود را با مرد عنکبوتی حل و فصل کند. عملکرد بازیگران واقعا خوب است و جان واتس واقعا با کارهای دبیرستانی کار خوبی انجام می دهد و داونی جونیور همچنان تونی استارک را به خوبی به عنوان مربی پیتر به تصویر می کشد. پیتر همچنین سعی در یادگیری چگونگی استفاده از قدرت خود دارد و تماشای آن لذت بخش هست. تنها مشکلات صحنه های اکشن ، حتی اگر پیتر تازه وارد ابرقهرمانان باشد، بهانه ای برای پرهیز از صحنه های اکشن نیست. جنگ داخلی برخی از اقدامات جالب Spiderman را به نمایش گذاشت ، اما در Homecoming این اقدام بسیار کمرنگ است. نبرد نهایی با کرکس بسیار دشوار و همچنین افتضاح بود. در کل باید یکسری اتفاقات میفتاد تا مارول بتواند دوباره مردعنکبوتی و دنیای انتقام جویان را سرپا کند و بنظرم موفق شد. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید