خانه » سینما و تلویزیون انسان در برابر طبیعت! | نقد و بررسی فیلم «آلفا» × توسط امیرحسین صفری در ۱۳۹۷/۰۸/۲۷ , 20:16:55 0 آلفا از آن دست آثاری است که در لفافهی کنشهای انسان در برابر طبیعت، موج عظیمی از احساس و عواطف انسانی را در دل میل بینهایت آدمی به بقا عرضه میکند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم «آلفا» همراه دنیای بازی شوید. فیلم درحالیکه اروپای ۲۰۰۰ سال پیش را بهتصویر میکشد، روایتگر ماجرای قبلیهای از انسانهای نخستین است. در زندگیهای نخستین، منطقی است که طبیعتِ زندگی پسرانِ رؤسای قبایل از حفظ شأن پدری و وراثت رهبری قبیله خارج نباشد. از این رو، فیلم موضوعی را برمیگزیند که شاید در نگاه کلی، خیلی نو آورانه نباشد؛ اما بهوسیلهی آن در تمام طول فیلم، بار عاطفی، روانی و نهایتاً تلاشهای بهظاهر غیر منطقیِ شخصیت اصلی را با قدرت تحت کنترل قرار میدهد. آلفا آثری الهام بخش است که دامنهی اتفاقات آن در مفاهیم قابل تأمل و پرشمار انسانی خلاصه میشوند. چیزی که مقداری بیشاز سایر فاکتورهای تأثیرگذار و تعیینکنندهی فیلم بهنظرِ مخاطب میرسد، انسجام تحسینبرانگیز جریان روایت است. آلفا عملاً در دو بخشبندی کلی قرار میگیرد. بخش ابتدایی که بهطور مشخصی رنگ و بوی فراهم آوردن پیشزمینهها و شالودهی اصلی فیلم را به خود گرفته و بخش دومی که به اصلِ رسالت فیلمنامه، شخصیتها و البته فضاها میپردازد. «کدا» (Keda) شخصیت اصلی فیلم و تنها فرزند رئیس قبیله است. ویژگیهای روانی و جسمی او در بخش ابتدایی ذرهذره به بیننده شناسانده میشود. فیلم آلفا تا حد زیادی منطق رواییاش را مدیون این قسمت از جریان روایت است. در ادامه فیلم اینگونه تعریف میکند: کدا حدوداً به سنی رسیده که موظف است در کنار پدرش به کسب تجارب قبیلهداری (که البته بخش عظیمی از آن را عوامل روانی و تربیّت شخصیت رهبر شکل میدهد) بپردازد. با این زمینه در سفری که بههمراه تعدادی از مردان قبیله برای شکار سالانه (قبایل نخستین غالباً یک مرتبه در هر سال بهصورت دستهجمعی به شکار حیوانات سنگین میپرداختند) راهی دشتها میشود. در حین شکار آسیب دیده و در هرصورت از افراد قبیله جدا میماند. کدا حالا خود را در موقعیتی مییابد که فرسنگها از محل زندگیاش دور است. او که از همان ابتدا بهعنوان یک جوان کمتجربه و فاقد خوی وحشیِ انسانهای نخستین به تماشاگر معرفی شده، حالا راه درازی تا محل سکونت قبیلهاش در پیش دارد. مسیری که خطرات آن در بخش ابتداییِ فیلم، با جزئیات برای مخاطب تعریف میشود. بار روانی و جنبههای الهام بخش فیلم از این به بعد است که به تدریج به بیننده عرضه میشوند. بخش عمدهی این مفاهیم از رابطهی کدا با گرگی که پیشتر به او حمله کرده بود ناشی میشود. روابط متقابل آن دو از زمانی قوّت میگیرد که شخصیت کدا تصمیم به درمان گرگ وحشیای میگیرد که در جریان حمله به خودش زخمی شده است! از این لحظه بهبعد فیلم به ظاهر چیز زیادی برای ارائه دادن ندارد. ریتم فیلم تا حد زیادی رو به کندی میگراید. با این وجود، فیلمنامهی حسابشدهی آلفا با قدرت ریتمِ ضربانِ جذابیت و کشش ماجرا را حفظ میکند و این اساساً جز از رابطهی دلنشینِ گرگ زخمی با مرد جوان که هردو حالا عملاً برای بقا تلاش میکنند، ناشی نمیشود. پیوند گرگ زخمی (که در ادامه آلفا نامیده میشود) با شخصیت کدا، ساختار کلی فیلمنامه و در ادامهی آن جنبههای تاثیرگذار و الهام بخش روایت را سبب میگردد. سیر تکاملی ارتباط متقابل گرگ و شخصیت اصلی به آهستگی به نقطهای میگراید که آلفا نهایتاً در قامت یک شخصیت نسبتاً رسا در کنار کدا جریان روایت را شکل میدهد. با این وجود، فیلم مشخصاً به شخصیت اصلی و ارادهی بیاندازهاش برای بازگشت به قبیله تمرکز میکند. در میانههای ماجرا اما نکته خوشایندی که وجود دارد، توقف روندی است که بهنظر به فرسودگی گراییده است. فیالواقع یکی از مثبتترین وجوه فیلمنامه همین است؛ تلاش برای توقف جریانی که به کسلکنندگی میل کرده و نهایتاً خلق موقعیتهای جدیدی که ضربان جذابیّت و گیرایی را در تعادل نگهمیدارند. اما خارج از مباحث روانی، عاطفی و مفاهیم ارزشمندی که صراحتاً بهدست فیلمنامه ارائه میگردند، آلفا در فضاسازیها و جلوههای بصری هم تا حد زیادی حساب شده عمل میکند. با اینکه تعدد لوکیشنها و بهدنبال آن تزریق عناصر جدید به فضاها چندان فاکتور تاثیرگذار و تعیینکنندهای نیست، در فیلم آلفا اما تلاش کارگردان تماماً بر پایهی هدایت جریان داستان بهسمت عناصر و موقعیتهای متمایزی است که به سبب آن، موج عظیمی از گوناگونیهای بکر، خوشایند و ماجراجویانه به مخاطب عرضه میشود. آلفا فیلم الهامبخش و تاثیرگذاری است که با کمک فضاهای نوآورانه، عملکرد فنی متقاعدکننده و هنرنمایی قابل قبول شخصیتها درکنار جریانی که پیوسته گیراییاش را حفظ کرده و فیالواقع روی اندک نکات ضعف و حتی سایر نقاط قوت فیلم هم سرپوش میگذارد، به اثری تماشایی بدل میشود که اگر تحت انتظارات غیر منطقی ژانری قرار نگیرد، قطعاً مخاطب را تا حد زیادی ارضا میکند. نویسنده امیرحسین صفری دبیر دپارتمان فیلم و تلویزیون در رسانه دنیای بازی | نویسنده، مترجم و تحلیلگر سینما و تئاتر | علاقهمند به بازیهای ویدئویی | طراح گرافیک شرکت سونی (Sony) سینما و تلویزیون دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.