نقد فیلم Vice به‌سوی اسکار: نقد فیلم Vice
در ۱۳۹۷/۱۱/۲۳ , 21:00:53
ژانر زندگی‌نامه، درام، کمدی
کارگردان آدام مک‌کی
ستارگان کریستین بیل، امی آدامز، استیو کارل
رده‌بندی سنی R
مدت زمان 132 دقیقه

به‌سوی اسکار: نقد فیلم Vice

سلطنت یک شیطان بر تخت کاخ سفید

- میانگین امتیازات متاکریتیک
4 امتیاز دنیای بازی
ژانر زندگی‌نامه، درام، کمدی
کارگردان آدام مک‌کی
ستارگان کریستین بیل، امی آدامز، استیو کارل
رده‌بندی سنی R
مدت زمان 132 دقیقه
0
در ۱۳۹۷/۱۱/۲۳ , 21:00:53

فیلم Vice یکی دیگر از کاندیدهای بهترین فیلم اسکار است که هرگز به چیزی بیشتر از یک تجربه معمولی بدل نمی‌شود. در ادامه با نقد فیلم Vice همراه دنیای بازی باشید.

فیلم Vice (معاون) به کارگردانی و نویسندگی «آدام مک‌کی» (Adam McKay) زندگی‌نامه‌ای کسل‌کننده است که در بستری از یک روایت هوشمندانه قرار می‌گیرد. فیلم هرگز به لحظات دقیق و کاملی تبدیل نمی‌شود، اما به شکلی زیرکانه ضرب‌آهنگ دل‌نشینی دارد. Vice در سالن سینما چشمان مخاطب عام را خسته می‌کند و از یک نقطه به بعد کاملا کم‌اهمیت می‌شود. در عین حال برای مخاطب خاصی از افراد حاضر در سالن سینما تجربه جذاب و منحصر به فردی است. تجربه‌ای که فرم سینمایی ایده‌آل و سبک روایت جذابی دارد. با این حال در رابطه با فیلم Vice غیر آمریکایی‌ها هرگز مخاطب خاص نخواهند بود؛ چرا که دست‌پخت آدام مک‌کی بیشتر از هرچیزی برگه‌ای کم‌اهمیت از تاریخ آمریکا، دست کم برای غیر آمریکایی‌ها است. داستان فیلم شخصی‌تر از آن است که برای مخاطب عام مهم باشد.

با حضور نام‌های غیرمنتظره‌ای مانند Black Panther در لیست بهترین فیلم‌های سال، چندان هم بعید نبود که راه ورود برای فیلم‌های غیر ایده‌آلی نظیر Bohemian Rhapsody و Vice به لیست مذکور هموار باشد. یا به عبارت دیگر باید گفت که امسال اسکار سیاسی-اجتماعی‌تر از هر زمان دیگر و کم‌تر از جنس سینما است. به همین دلیل درخشش فیلم‌هایی نظیر Vice در بزرگ‌ترین جشنواره هنر هفتم کار چندان دشواری نبود. خصوصاً حالا که داوران جشنواره به فیلم‌های اقتباس شده از زندگی‌نامه تا این اندازه چراغ سبز نشان می‌دهند. چه بسا که فیلم Vice با در اختیار داشتن فیلم‌نامه‌ای فوق‌العاده سیاسی و شخصی، بزرگ‌ترین لقمه قابل هضم داوران شده و حالا احتمالاً یکی از بزرگ‌ترین مدعیان اسکار است. اما آیا فیلم Vice در جایگاه درستی قرار گرفته است؟

قطعا خیر. Vice که حالا کاندید بهترین فیلم سال و شاید یکی از بزرگ‌ترین مدعیان این لیست کذایی است، به طور کلی دست‌آورد قابل احترامیفیلم Vice بسیار شخصی‌تر و کم‌اهمیت‌تر از چیزی است که باید باشد شمرده می‌شود، اما هرگز به ایده‌آل‌های یک فیلم سینمایی حتی نزدیک هم نخواهد شد. فیلم Vice درست در همان موقعیتی قرار می‌گیرد که فیلمی نظیر Bohemian Rhapsody در آن قرار گرفته بود. پرداختن به موضوعاتی که برای مخاطب اهمیتی ندارد و در عین حال، فراموش کردن جزییاتی که یک فیلم بیوگرافی باید به آن بپردازد.

چنین فیلم‌هایی اگر می‌خواهند مسیر خودشان را از تبدیل شدن به یک مستند جدا کنند، می‌بایست وارد جزییات پنهانی از زندگی‌نامه‌ها شوند. خلاء را پر کنند. به دنبال صفحه‌ای باشند که برای مخاطب سفید بوده یا دست کم، بی‌توجه از کنار آن رد شده است. سریال The Terror نمونه‌ای از یک اتفاق واقعی است که نویسندگان آن تصمیم گرفته‌اند که خلاء را با مضامین علمی-تخیلی ترکیب کنند و این یک نمونه از خلاقیتی است که سازنده می‌تواند برای به تصویر کشیدن یک اتفاق تاریخی از آن استفاده کند. در خصوص فیلم Vice اما همه‌چیز یا به نمایش اتفاقات بدیهی تاریخ ختم می‌شود یا سر از ویژگی‌های شخصی «دیک چینی» در می‌آورد که اصلا برای مخاطب مهم نیست. یا حداقل وقتی که منظور، مخاطب غیر آمریکایی فیلم Vice باشد.

نقد فیلم Vice

داستان چنان‌چه پیش‌تر نیز به آن اشاره شد در رابطه با «دیک چینی»، شیطان بزرگ آمریکایی است. روند فیلم‌نامه منحصر به فرد طی می‌شود، اما صرفاً با چند فلش‌بک ساده بزرگ‌ترین دوره‌ای که باید به آن بپردازد را روایت می‌کند. او چه‌طور به قدرت می‌رسد؟ چطور سر از کاخ سفید در می‌آورد؟ چطور تبدیل به یک ابرقدرت آمریکایی می‌شود؟ این‌ها سوالاتی نیستند که فیلم Vice بخواهد به آن پاسخی بدهد. شایستگی او برای رسیدن به این مقام چیزی نیستضرب‌آهنگ فیلم Vice تقریبا شبیه به هیچ کدام از فیلم‌های بیوگرافی سال‌های اخیر نیست و طراوت و شادابی خاصی دارد. که به تصویر کشیده شود. مسیر تبدیل شدن او به یکی از بزرگ‌ترین سیاست‌مداران آمریکایی درست مثل سرنوشت هری‌ پاتر در ابتدای ورودش به مدرسه هاگوارتز جلوه می‌کند. کلاهی بر سر او می‌گذارند و دست سرنوشت او را تبدیل به معاون جرج بوش می‌کند. مخاطب برای باقی جزییات این داستان باید از قوه تخیلش کمک بگیرد. چون فیلم Vice بسیار شخصی‌تر و کم‌اهمیت‌تر از چیزی است که باید باشد.

دست‌آورد آدام مک‌کی در رابطه با جزییاتی است که مخاطبین آمریکایی فیلم Vice پیش‌تر از آن باخبر بوده‌اند و صرفاً تعبیر سینمایی آن را به رخ می‌کشد. با این حال آدام مک‌کی در روایت یک داستان، خلاقانه‌ و البته بیشتر هوشمندانه عمل کرده است. به جز فلش‌بک‌های غیر ضروری فیلم که با مضامین کمدی بیهوده‌ای ترکیب شده‌اند، روایت داستان سبک منحصر به فردی دارد. ضرب‌آهنگ فیلم Vice تقریبا شبیه به هیچ کدام از فیلم‌های بیوگرافی سال‌های اخیر نیست و طراوت و شادابی خاصی دارد. شاید این تنها دلیلی باشد که مخاطب اثر خیلی زود از تماشای آن خسته نشود. البته در این میان نقش‌آفرینی کریستین بیل نیز کمک شایانی به جذابیت آن کرده است.

کریستین بیل یکی از متفاوت‌ترین عملکردهای خود را در تاریخ بازیگری‌اش برای فیلم Vice به اجرا می‌گذارد. او ذات شخصیت دیک چینی را می‌شناسد و در به تصویر کشیدن یک شیطان ساکت فوق‌العاده عملکرد خوبی دارد. کریستین بیل برای بازی در این نقش مجبور به یک افزایش وزن چشم‌گیر شده است و این موضوع ظاهر او را حتی برای طرفدارانش غریبه کرده است. فیلم در رابطه با دیک چینی و متکی بر عملکرد کریستین بیل است. «استیو کارل»، «ایمیل آدامز» و «سم راکول» از جمله بازیگران فرعی فیلم Vice هستند که در حضور کریستین بیل به زحمت دیده می‌شوند؛ اگر چه عمل‌کرد آن‌ها هرگز ناامید کننده نیست، اما به مرز درخشندگی هم نزدیک نمی‌شود.

نقد فیلم Vice

فیلم Vice با قدرت از سبک روایت کلاسیک آثار مشابه فاصله گرفته است. در واقع اگر آن را یک پکیج از تصاویر سینمایی بدانیم، بسته‌بندی‌اش بسیار زیباتر از مابقی جلوه می‌کند. درست یا نادرست، Vice در رابطه با موقعیت‌های سیاسی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. دوربین به داخل شخصیت‌هایش نمی‌رود و بیشتر منظره‌ای که کاراکترها جزوی از آن هستند را فیلم‌برداری می‌کند. گاهی نیز به شکلی افراطی در میان سکانس‌ها جا به جا می‌شود.

فیلم Vice از لحاظ سبک روایت شباهت بسیار زیادی به دست‌پخت پیشین آدام مک‌کی با نام The Big Short دارد. نیمه ابتدایی آنبا وجود نقش‌آفرینی فوق العاده خوب بازیگران و درخشش کریستین بیل، داستان و فیلم‌نامه‌اش هرگز به تجربه‌ای لذت بخش برای تماشا کردن تبدیل نمی‌شود. در رابطه با ویژگی‌های شخصی دیک چینی است و نیمه انتهایی بیشتر تصویری از یک هیولا را به نمایش می‌گذارد. تصویری که در لا به لای گریم‌های سنگین کریستین بیل به خوبی بازتاب پیدا می‌کند. این بازیگر در به تصویر کشیدن یک ابرشرور آمریکایی حتی ذره‌ای شما را ناامید نخواهد کرد.

با وجود نقش‌آفرینی فوق العاده خوب بازیگران و درخشش کریستین بیل، داستان و فیلم‌نامه‌اش هرگز به تجربه‌ای لذت بخش برای تماشا کردن تبدیل نمی‌شود. این یک فیلم بیوگرافی است؛ قرار نیست که مضمون بزرگی را منتقل کند. اما اساسا نباید فراموش کرد که تماشای شرارت‌های شخصی مثل دیک چینی فقط وقتی به مرزهای جذابیت نزدیک می‌شود که پیچ و تاب‌هایی از جنس سینما در لا به لای سناریو پنهان شده باشد. در خصوص فیلم Vice این طور نیست و موقعیت‌ها بازگوکننده بسیاری از رویدادهای تاریخی هستند. رویدادهایی که اغلب از اهمیت بسیار پایینی برای مخاطب عام برخوردارند و جنبه‌های تاریخی و فاجعه‌بارشان چندان تاثیرگذار نیستند.

روایت یک سناریوی ساده در بهترین حالت باعث شده تا تماشای فیلم Vice حداقل برای گروهی از بینندگان جذاب باشد. اما این حقیقت که فیلم‌نامه از مضامین و محتوای فوق العاده ناچیزی بهره می‌برد خیلی زود به مخاطب ثابت خواهد شد. شاید آن‌قدر زود که بیننده در یک دوم میانی سالن سینما را ترک کند. فیلم Vice درست همان مسیری را می‌رود که دیگر رقیب اسکاری‌اش یعنی فیلم Bohemian Rhapsody رفته است و با این که روایت هوشمندانه‌تری دارد، تقریبا به همان گردابی فرو می‌رود که دیگر فیلم‌های بیوگرافی امسال فرو رفتند.

نقد فیلم Vice

جستجو در بیوگرافی دیک چینی با روایت آدام مک‌کی و بازی کریستین بیل موقعیتی نیست که به سادگی بتوان آن را به کسی پیشنهاد داد. فیلم Vice برای گروهی از بینندگانش می‌تواند کسل کننده، بی‌اهمیت و غیر ضروری باشد. به همان درستی که برای گروهی از بینندگان نیز جذاب و تماشایی جلوه می‌کند. در سالی که فیلم‌های مشابه زیادی با محوریت بیوگرافی اشخاص اکران شده است، پیشنهاد تماشای چنین فیلمی به ریسکش نمی‌ارزد. Vice به سادگی از bohemian rhapsody فیلم بهتری است اما از سویی دیگر موفقیت کوچک‌تری نسبت به First Man تلقی می‌شود. به‌ عنوان ساخته‌ای که با جاه‌طلبی غریبه است، فیلم Vice را چندان گزینه مناسبی برای تماشا کردن نمی‌دانم.

در یک جمع‌بندی کلی، Vice فیلم قابل احترامی است که تماشایش صرفا برای گروه خاصی از بینندگان جذابیت دارد. کریستین بیل در جایگاه یک بازی فوق العاده عمل می‌کند و احتمالا با متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی او در طول چند سال اخیر رو به رو هستیم. علاوه‌بر او، روایت داستان نیز از فرم سینمایی جالبی بهره می‌برد تا نکات مثبت فیلم به همین دو مورد خلاصه شود. در نیمه خالی لیوان سناریویی کم اهمیت، کمدی‌های غیر ضروری، کات‌های پرتعداد و فلش‌بک‌های آزاردهنده قرار می‌گیرند.

نکات مثبت

عملکرد بی‌نظیر کریستین بیل

نکات منفی

کمدی‌های غیرضروری

سناریوی کم‌اهمیت

فلش‌بک‌های آزاردهنده

امتیاز دنیای بازی 4 ناخوشایند
سجاد محمدی‌پور
سینما و تلویزیون

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر