خانه » سینما و تلویزیون
بنا به تجربهی شخصیای که از سالهای متمادی انیمه دیدن به صورت فصلی دارم، باید بگویم همیشه این فصل بهار است که با درآمدن شکوفههای گیلاس، ژاپن بهترین انیمههای سالاش را بیرون میدهد و در یک فصل همه را شوکه میکند. ظاهرا این بار اما ترتیب بازی عوض شده و واقعا پارگی لایه اوزون، افزایش دمای جو و ذوب شدن یخهای قطب همگی دست به دست هم دادهاند تا گرمای انیمههای فصل بهار امسال سه ماه جلوتر، در فصل سرد زمستان همه جا را شعلهور کند و فصلی پر از شگفتی، پر از انیمههای خوب برای هر سلیقه و هر مخاطبی برای ارائه داشته باشد. مقدمه کوتاه، برای معرفی و بررسی انیمههای زمستان ۲۰۱۹/۱۳۹۷ در آخرین مقالات با دنیای بازی همراه باشید.
برای شفافسازی روند بررسی انیمههای فصلی، اول حتماً نگاهی به انیمههایی که از پاییز ادامه داشتهاند و وضعیت فعلیشان میاندازیم و سپس به انیمههای تازه شروع شده میرویم. بنا به عقیدهای که دارم، نمرهی عددی دادن به انیمه و یک سریال ۱۳ الی ۲۵ قسمتی آن چنان خوشایند نیست و مفهوم اعداد بین فرد به فرد تغییر میکند برای همین از فرمت مدال استفاده میکنم. از مدال زباله (بله مدال زباله برای کارهایی که به هیچ وجه ارزشی ندارند) تا مدال پلاتینوم، بنا به نظر شخصی و جمع آوری نظر قالب بر جامعهی انیمهبازها را قرار است به ترتیب به انیمههای شروع شده در این فصل اهدا کنیم و در نهایت نتیجهگیری کلیای نیز پیرامون کل فصل انجام میدهیم و نگاه خیلی گذرایی به فصل بعد میاندازیم.
Jojo’s Bizarre Adventure: Vento Aureo
ادامهی ماجرای جیورنو جیووارنا و گروهی که به آن میپیوندد، Passione در زمستان به همان منوال فصل قبل پیش رفت. گروه هنوز درگیر ماموریت رییس برای محافظت از دخترش، تریش، است و باید با کاربران استند کارکشتهی گروه خیانتکاران مافیا درگیر شوند و از جان تریش، دختر رییس محافظت کنند. هرچند آخر این فصل، در همین هفتهای که این مطلب را مینویسم تمام معادلات داستان به هم ریخته و اگر بخواهم بنا به آن چه در مانگا اتفاق افتاده پیشبینی کنم، فصل پنجم جوجو در بهار امسال در قسمت پایانی از یک سوم خود قرار است به چیزی به شدت متفاوتتر، سنگین و پیچیدهتر و خشنتر از چیزی که همین الان هست تبدیل شود. مثل همیشه برای بهار خود را آماده پردهی نهایی پارت جدید جوجو کنید. چرا که هیچ چیز در صنعت انیمهی فعلی، خفنتر از پردهی نهایی و نبرد با شخصیت منفی اصلی در جوجو نیست!
Tensei shitara Slime Datta Ken
به طور خلاصه، اسلایم در ادامهی فصل پیشین خود، پیگیر داستان ریمورو، اسلایم لجن مانند کوچک و دوست داشتنی و شخصیت اصلی داستان است، که هنوز دارد با نژادهای مختلف هیولاهایی که پیدا میکند تمدنی عجیب و غریب را توسعه میدهد که مرحله به مرحله پیشرفتاش هنوز نیز لذت بخش است. هرچند این فصل، اسلایم کمدی و لحظات آرام بیشتری را نسبت به آن چه فصل قبل در چنته داشت ارایه داد و نبردهای حماسی و لحظات آنچنانی کمتری داشت، اما در عوض در ایجاد یک ساختار قدرتمند برای ادامهی داستان به شدت موفق عمل کرده و داستان را دارد به سوی نقطه اوجی میبرد که پایان خوبی برای این فصل داشته باشد، و خب نمیتوان به ادامهی این انیمه اشاره کرد و یادی از شخصیت Milim نکرد. لحظات بامزه، مبارزات عجیب و غریب و پیشروی کمی خارج از عرف اسلایم، قطعا یکی از بهترین مواردی است که نیمهی دوم این فصل در زمستان به ما ارایه داد.
Toaru Majutsu no Index III
با وجود پیشروی داستان و بهتر شدن در برخی دپارتمانها که طبیعی و قابل انتظار است، هنوز این دنباله به خاطر اشتباهات عظیم کارگردانی و تهیهکنندگی از حیث پرداخت و توسعهی روند داستانی و شخصیتها، ثابت میکند که چرا اقتباس از لایتناولها کار سختی است و خراب کردن آنها، هر چقدر که منبع اقتباسشان خارقالعاده باشد دور از انتظار نیست. بعضی اوقات همین اقتباسهاست که باعث میشود به کارهایی مثل Suzumiya Haruhi no Yuuutsu و OreGairu نگاه کنم و نفس راحتی بکشم که اقتباس استودیوهای آنها، از لایتناولهای به شدت سنگین و دیالوگ محورشان به این خوبی و دقت صورت گرفته است.
Sword Art Online III Alicization
شروع طوفانی فصل جدید سورد آرت آنلاین، آنچنان ادامهای به قدرت شروعاش نداشت و در ابتدای زمستان داشت به همان چاهی میافتاد که دو فصل قبلتر از خودش افتاده بودند. ولی داستان از نقطهای به بعد شروع به اوج گرفتن کرد و حالا در نقطهای قرار دارد که از دوستداران مجموعه گرفته تا کسانی که همیشه نسبت به مجموعه با بیمهری نگاه میکردند، از داستان فعلی لذت میبرند. قصهی کیریتو و یوجین دارد از حیث هیجان و پشتوانهی عظیمی که دارد به بهترین داستانی تبدیل میشود که کل مجموعه سورد آرت آنلاین برای گفتن داشته و این اتفاق به شدت مثبتی است.
در ادامهی پاییز، زمستان دنبالهی دو انیمهی Kaze ga Tsuyoku Fuiteitu و Hinomaruzomou را در سبک ورزشی به همراه خود داشت. انیمههایی که از ابتدا جدا از کیفیت ثابت و به شدت خوبشان به علت کانپستهای نه چندان معروف و محبوب در جامعهی انیمه، بینها آن چنان به محبوبیت انیمههای ورزشیای که میدانیم و میشناسیمشان نرسیدند. ولی حداقل هنوز تجربهای به شدت لذتبخش پیرامون رشتههای ورزشی خود ارایه میدهند و با بسته شدن پروندهی این انیمهها، به سراغ خود هدیههای زمستان میرویم. طبیعتا پوشش تمام انیمههای فصل توسط من ممکن نیست. بنابراین ممکن است برخی انیمههایی که در این فصل تماشا کردهاید و دوست داشتهاید در لیست من نباشد، و خب لیست من آن چنان مبتنی بر امتیازات قالب بر سایتهای مرجع مثل My Anime List نیست.
Manaria Friends
انیمهی Manaria Friends دقیقا همان دوز مورد نیاز برای فن سرویس و خب دوستان یوری پسند است. اتفاق افتادن وقایع این انیمه در دنیای Shingeki no Bahamut خیلی ایدهی خوبی به من در مورد فضای داستانی داد. هر چند برخلاف سری اصلی انیمهها، داستان در این انیمه فرعی به هیچ وجه سریع و طوفانی پیش نمیرود و خیلی خوب و با حوصله و “جذاب” به داستان و اتفاقاتی که برای دو شخصیت اصلیاش میافتد در آکادمی میستریا دامن میزند. باید دید آیا در انتها وقایع این سری فرعی در وقایع اصلی مجموعه دخیل هستند یا خیر، در غیر این صورت با ندیدن این کار چیزی را از دست ندادهاید.
Date A Live III
این انیمه نیاز به توضیح آن چنان ندارد. اگر از طرفداران دو فصل قبل بودهاید، باید فصل جدید این انیمهی هارم نسبتا معروف نیز با سلیقه تان جور در بیاید. در غیر این صورت اگر مثل من بودهاید و انیمه در فصلهای قبلی شما را جذب نکرده مطمئن باشید فصل سوم چیز خاصی برای برگرداندن شما به این مجموعه ندارد.
Kakegurui XX
ترکیب فنسرویسهای عجیب و غریب با کانسپت قماربازی چیزی بود که Kakegurui پارسال سعی کرد تا خیل عظیمی را با داستان و روند عجیباش به سمت خود بکشاند. اما آیا موفق بود؟ بله. آیا انیمه خوبی هم بود؟ به طور کلی خیر. درک نسبتا خوبی از بازیهای ریسکی و مخصوصا آشنایی با مجموعه کایجی، ایدهی خوبی به شما میدهد که چقدر این انیمه مشکل داشته. فصل دوم از لحاظ داستانی بهتر شده تا حدودی ولی باز جا پای جای میراث فصل قبل میگذارد و مشکل تکراری شدن روند فصل اول را حتی حادتر میکند.
Watashi ni Tenshi ga Maiorita!
انیمههای برش زندگیهای خوشگل و رنگ و لعاب دار یا سرنوشتشان به انیمههایی دچار میشوند که اسمشان را اصلاً در این لیست نمیبینید یا مثل واتاتن به یکی از خوشمزههای فصل تبدیل میشوند. هر چند خلاصه عجیب و غریباش ممکن است شما را تا حدودی زده کند. ولی مطمئن باشید واتاتن انیمه شیرین و بامزهای است که حسابی با سبک هنری، انیمیشن و شخصیتهای بامزهاش و سناریوهای جالباش قرار است بخندید.
Tate no Yuusha no Nariagari
تاتهنویوشا یا آن گونه که من دوست دارم صدایش بزنم «پهلوون سپری» جزو موجسواران موج قدرتمند انیمههای دنیاهای موازی یا به اصطلاح «ایسکای» به حساب میآید. پهلوون سپری سناریوی خود را خیلی خوب شروع میکند. قهرمان خوشبین و مهربانی که به محض احضار شدن به یک دنیای موازی تحت خیانت، ظلم، تهمت و بیمهری افراد دنیای جدید قرار میگیرد. این که این موضوع باعث میشود نائوفومی، شخصیت اصلی قصه، علیرغم خوشقلبی و مهربانیاش شخصیتی بیرحمتر، منفی بافتر و خودگیرتر باشد کمک میکند تا بهترین جلوههای داستانی انیمه را داشته باشیم. در بقیه موارد اما انیمه آن چنان حرکت فوقالعادهای را پیاده نمیکند تا بتوان آن را خاص و منحصر به فرد به حساب آورد. علی رغم کیفیت خوب ساخت، پهلوون سپری به غیر از یکی دو مورد خاص چیز خیلی خاص و جدیدی برای ارائه ندارد ولی در تنها ارائه دادن تجربهی انیمهی ایسکای خوب، به شدت موفق عمل کرده است.
Domestic na Kanojo
تماشای انیمههای درام با روابط در هم پیچیده حسابی لذتبخش است. سناریوهای فوقعجیبی که دارند، میتوانند حسابی ذهن شما را به کار بگیرند و هیجان شما را برای پیشروی روابط حفظ کنند. Domestic na Kanojo دقیقا این شکل انیمهای است. مثلث عشقی عجیب و غریب بین هینا و رویی و ناتسوو نیروی محرکهی عجیبی دارد و داستان خوشبختانه به روشهای عجیب و غریب دست از سر این سه بر نمیدارد. البته از طرفی این وقایع عجیب و غریب و سناریوی نه چندان طبیعی داستان ممکن است به ذائقه بسیاری نسازد که قابل درک است.
Doukyonin wa Hiza, Tokidoki, Atama no Ue
انیمههای برش از زندگی حتی مجبور نیستند قصهی دختر کوچولوهای بامزه باشند تا رنگارنگ و بامزه ظاهر شوند. My Roommate is a Cat یا همان «هم اتاقی من یک گربه است» نمونه یک انیمه برش از زندگی است که به راحتی با یک برش ساده از زندگی یک نویسنده با یک گربه حسابی سناریوهای بامزه و دلگرمکننده میسازد. اگر علاقهای به گربهها دارید چرا دست دست میکنید این فصل یکی از بهترین انیمههای مرتبط با این موجودات نازنین را داشتیم.
Dororo
دورورو سناریوی وحشیانه و خشنی دارد و با داستان پسری شروع میشود که ۴۴ عضو بدنش به شیاطین اهدا شدهاند و حالا فقط زنده است تا در همسفری با کودک دیگری به نام دورورو تک تک اعضای بدنش را از شیاطین پس بگیرد و داستان این کانسپت و سناریوی خشن را با قصههای عامیانهتر و دردناک، پیرامون ژاپن فئودال جلو میبرد. ایدهای که زادهی ذهن پدر و خدای مانگاها، «اوسامو تزوکا» نزدیک به ۵۰ سال پیش بوده و دومین اقتباس انیمهای آن بعد از نزدیک به ۵۰ سال حال در حال پخش است. یکی از “باید نگاه کنید”های این فصل که یک تنه، بار انیمههای تاریک و بزرگسال این فصل را به دوش میکشد. اولین اقتباس انیمهای این اثر در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، در سال ۲۰۰۷ نیز فیلم سینمایی نیز بر اساس مانگا عرضه شد که این انیمه را بدل به سومین اقتباس از این مانگای قدیمی و ارزشمند میکند.
The Promised Neverland
بعد از Death Note، میتوان با قاطعیت گفت نشریهی «شونن جامپ» دیگر اثری که تا این حد بنایش بر پایهی مبارزات ذهنی و توطئههای بر روی هم انباشته شده باشد، نداشته و The Promised Neverland یکی از بهترین نمونههای این سبک انیمههای شونن است. خشن، رمز آلود و پر از معماهای مغزبترکونی که بین شخصیتهای آن رد و بدل میشود. اگر کمی روند انیمه متعادلتر بود شاید میرفت کنار انیمههای پلاتینوم این فصل چون واقعا لیاقتاش را دارد. نبرد بر سر آزادی بین بچههای آسایشگاه و مادر ایسابلا از آن قصههایی است که حسابی زمستان را داغ کرد.
Boogiepop wa Warawanai
اقتباس جدید رمان افسانهای ژاپنیای با همین نام، که البته متاسفانه به خاطر طرز روایت عجیب خود در سه قسمت اول آن چنان مورد استقبال قرار نگرفت. این موضوع آن چنان مهم نیست. اگر دنبال داستانهای پیچیده و مغزبترکان هستید احتمالا چیزی بهتر از Boogiepop wa Warawanai در این فصل پیدا نمیکنید. دوبلهها کمی بیحس و کارگردانی انیمه بعضی جاها گیج کننده است ولی داستان رمز آلود و پر پیچ و خم آن حسابی برای پر کردن سوراخها و ضعفهای دیگر انیمه کافی است.
Gotoubun no Hanayome
وقتی از یک انیمه هارم خوب حرف میزنم به صورت اصولی منظورم همچین چیزی است. پنج قلوهای ناکانو و دردسرهایی که پشت هم برای فوتارو به وجود میآورند در ترکیب با داستانهای ریز بامزه و در نتیجه روابطی که میان این شخصیتهای ایجاد میشود، نیروی هلدهندهی یک هارم خوب هستند. طراحی شخصیتهای دوست داشتنی و پیش زمینهی داستانی مناسب نیز مزید بر علت میشود که قصه پنج قلوهای مو قرمز این فصل به راحتی به یکی از بهترین انیمههای هارم سال تبدیل شود.
Mob Psycho 100 II
فصل دوم موب سایکو و کلا هر دو فصل آن هر چیزی است که یک اقتباس از یک مانگای اکشن باید داشته باشد. رنگارنگ با صداهای خفن، انیمیشنهایی که هر قسمت دهان شما را باز میگذارد و طراحی شخصیتهایی که هرگز از یادتان نخواهد رفت. استدیوی Bones از اساتید اقتباسهای دقیق این مدلی است. آنها انیمهای تحویل مخاطب میدهند که حسابی زنده و پرتحرک است و در عین حال روح مانگا را تمام و کمال در خود حفظ میکند. جدای از این موارد قصه پر بزن و بکوب شیگئو و ریگن از آن قصههایی است که گذشتن از آن حسابی سخت است.
Kaguya-sama wa Kokurasetai: Tensai-tachi no Renai Zunousen
اگر انیمه کمدی و طنز خوب اجرا شود امکان ندارد جزو بهترینهای زمان پخش خود نشود. آن قدر نمونه در این زمینه داریم که حد ندارد. نبرد عشقولانهی کاگویا ساما و رئیس شورای دانش آموزی، شینومیا آن چنان خنده دار و پر از صحنهها و سکانسهای به یاد ماندنی است که درجا یادتان میرود که انیمهها برای ماندگار شدن نیاز به داستانهای فلسفی سنگین و این چنینی و آن چنانی دارند. کاگویا ساما هر چند فرم سادهای دارد و به راحتی دست تان میآید که چگونه انیمه به جلو میرود ولی به حدی این فرم ساده خوب پیاده شده که ارزش انیمه برای شخصی مثل من که ارزش بسیار زیادی برای مانگا قائلم بیشتر است و این فقط از دستان A-1 Pictures بر میآید. استدیویی که در نقش زدن انیمههای کمدی-عاشقانه رودست ندارد.
برای من زمستان تا حدودی عذاب دهنده بود حقیقتا. دلیلاش کاملا با فصلهای دیگر فرق دارد. انیمههایی بود که میخواستم حتما ببینمشان و نتوانستم و وقت نشد و… . و این موضوع عذاب دهنده است. مثل این است که فیلمی که در باکس آفیس در حال رکورد ترکاندن است را در اوج گرمای مخاطبانش نتوانی ببینی و بعدا با خودت تنهایی نسخهی ویدوی خانگیاش را ببینی، بیشک لذتاش نصف خواهد شد. فصل زمستان ۲۰۱۹ بدونشک یکی از بهترین زمستانهایی است که انیمه در چند سال اخیر به خود دیده است. تغییر سبک و سیاق انتشار انیمهها و از آن طرف میوه دادن دانه به دانه مانگاها و لایتناولهایی که از سال ۲۰۱۴ به بعد شروع به انتشار کردهاند، باعث شده رونق انیمهها از سال ۲۰۱۸ به بعد جهش عجیب دیگری داشته باشد. کمی عادت کردن به این موضوع به عنوان مخاطب قدیمیتر، کمی سخت است ولی در کل این که انیمههای فصلی بیشتر و بیشتر مورد بحث هستند برایم دلنشین است و دوست دارم این روند ادامهدار باشد.
فصل بهار را در پیش داریم. پیش بینی من از همین حال مشخص است و فکر نمیکنم بهار ۲۰۱۹ در حد زمستان خود ظاهر شود. از میان عناوینی که از نقطه صفر شروع میکنند به غیر از Isekai Quarter که کراساوری بین شخصیتهای انیمههای ایسکای محبوبمان است و Kimetsu no Yaiba مورد دیگری را نمیتوان پیدا کرد. از طرفی اما ادامهی One Punch-Man و Bungou Stray Dogs و Shingeki no Kyojin را در بهار داریم که حسابی فصل را به جلو میکشند. البته وضعیت اقتباسی فصل دوم مرد تک مشتی واقعا خطرناک است و امکان ناامید شدن طرفداران فصل اول از روی واکنشهای نسبت به تریلر منتشر شده به شدت بالاست. بازسازی Fruits Basket در عوض اما یکی از بهترین نکات بهار است که احتمالا افراد زیادی را از ایام قدیم به خود جلب کند و با توجه به موارد منتشر شده ظاهرا با بازسازی خیلی خوبی طرفیم. به غیر از این موارد یک سری انیمههای بینام نشان هستند که باید منتظر ماند و دید آیا ما را سورپرایز میکنند، یا در موج دیگر انیمههای فصل به راحتی گم میشوند.
یک نینتندو فن تنها یک ایندی فن تنها یک انیمه/مانگا فن تنها
1 دیدگاه ثبت شده است
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
یه جمع بندی بسیار خوب بر انیمههای زمستان گذشته