آدرنالین با دوز بالا!
Uncut Gems درواقع رویکرد به بلوغ رسیده برادران سفدی (Josh & Benny Safdie) پس از فیلم تحسینبرانگیز «اوقات خوش» (Good Time) است. در اوقات خوش کاملاً مشخص است که هدف برادران سفدی اجازه ندادن به مخاطب برای دوری چند لحظهای از پرده است؛ قصهاش را با بالاترین دوز استرس و التهاب آغاز میکند و دکوپاژ عالی، فیلمبرداری و موسیقی ارضاکننده چشمهای مخاطب را برای دنبال کردن اوضاع شخصیت گرد میکند و با آمدن پوزخندی غیرقابلکنترل، مخاطب را به مرحلهای میرساند که به سینمای رئالیسم و نئورئالیسم ایمان بیاورد.
Uncut Gems درصد التهاب موجود در قصهاش از اوقات خوش بیشتر است؛ هرگز بدین قاعده متکی نبودهام که التهاب را یک واژه تماماً منفی بدانم. التهاب همان چیزی است که در حین تماشای «ویلپش» (Whiplash) دیمیزن شیزل احساس میکنیم و از آن لذت میبریم و همان چیزی است که در حین آثار پر جنبوجوش «رابرت آلتمن» (Robert Altman) بهعنوان یک نکته کلیدی از آن یاد میکنیم. برادران سفدی برای نشان دادن اوج التهاب، قصهی یک آدم نگونبخت در پوستهی یک آدم ثروتمند در نیوریوک را شرح میدهند. آدمی که تا خرخره در قرض و بدهی است و دلبسته یک به اشیا گرانبها که باور دارد میتواند زندگی بحرانزدهاش را نجات دهد. قرار گرفتن هوارد رتنر در یکی از خطرناکترین آزمایشهای پزشکی – کونولوسکوپی – کاملاً از همان ابتدا پروتاگونیست را در وضعیتی بحرانزده نشان میدهد. این وضعیت بحران با آمدن آدمهای اجیرشده از طرف باجناغش – آرنو و آمدن یک مشتری درستوحسابی (کوین گارنت بسکتبالیست در نقش کوین گارنت بسکتبالیست!) که دوست ندارد دستخالی او را از مغازه طلا و جواهرفروشیاش بیرون کند، چند برابر میشود و دستپاچگی و جو زدگی کاملاً واقعی رتنر به لطف بازی بینظیر سندلر بهوضوح برای مخاطب نمایان میشود. این التهاب و استرس با نشان دادن عادت بد رتنر (قمار و شرطبندی) به بالاترین نقطه اوجش میرسد و دیوانگی و زدن به سیم آخر شخصیت بهمراتب احساس میشود. خوبی قصه این است که خود شخصیت هم به دیوانگی، جو گیر بودن و خودستا بودنش پی میبرد و این یک نکته خوب برای تصویر کشیدن یک شخصیت نئورئالیسم و شاید یک قهرمان درجه یک است که برادران سفدی در نهتنها در نگارش قصه، بلکه در قاببندی و تصویربرداری هم چشم از کارهای دیوانهوار رتنر برنمیدارند.
پولدارها هم دردسر دارند!
در هیاهوی سینمای ضد ترامپ و هالیوودیسم تقلبی که Joker و «بامشل» (Bombshell) و «روزی روزگاری از هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) از آن خارج میشود، Uncut Gems جبههای بیطرف میگیرد و همانند اثر شرقی «انگل» (Parasite) نقد اجتماعی بر نظام سرمایهداری دارد. البته جنس نقد برادران سفدی شبیه به یک قلقلک است که نه خیلی عریان نمایان میشود و نه بیاحساس. طبقه ثروتمند هم همانند طبقه متوسط و فقیر، مشکلاتی دارند و مخاطب به واقعیترین شکل ممکن، مشکلات و دردسرهای رتنر را میبیند. شاید بهترین عبارت پس از تماشای فیلم این باشد که اگر پولدار شدیم، وضعیتمان مثل رتنر پیش نرود.
بازگشت بی نظیر
لذیذترین و شاید تکرارشوندهترین بخش هر قسمت از نقدهای منتقدان آن ور آبی مربوط به تعریف و تمجید از بازی سندلر باشد. موافق هستم و این بهترین هنرنمایی سندلر است. البته نقش فاعل کارگردان در بازی گرفتن از بازیگر، نقش بسزایی دارد و برادران سفدی هم این کار را به نحو احسن انجام دادند. اگر موتور مهارتهای بازیگری رابرت پتینسون با اوقات خوش شروع شد، سندلر میتواند تمام تصمیمات فاجعهآمیز گذشتهاش را فراموش کند و فیلمنامههایی را انتخاب کند که میتواند استعداد واقعی او را به نمایش بگذارد.
بازی سندلر جدی است ولی همچنان طنازیهایش دیده میشود. شاید اگر طنازیهایش در هنگام صحبت با مدیر حراج و رفتارهای تحریک پذیرش در مقابل طلبکارها نبود، سندلر به همان آدم خشک و دست و پا بسته فیلم مضحک «مردان، زنان و بچهها» (Men,Women and Children) تبدیل میشد. ترکیب طنازیهای بلامنازع او و قدرت دیالوگ گویی بالایش برای حفظ التهاب فضا، سندلر را به یک ستاره تبدیل میکند. بازگشت سندلر برایم تداعیگر بازگشت مایکل کیتون از یک خواب خفته است و دوست دارم که سندلر همانند کیتون در معرض ستایش قرار بگیرد.
پایان بندی معادلات را برهم میزند.
شاید هرچه از سطح اضطرابآمیز فوقالعاده ۳۰ دقیقه پایانی فیلم بگویم کم باشد ولی این ۳۰ دقیقه همانند بازی فینال جام جهانی میماند که با یک گل ناگهانی تکلیف قهرمانش مشخص میشود. برادران سفدی برای نشان دادن کلایمکس قصه، تمام متریال لازم برای ارضای این وابسته به کار میبرند؛ یک مسابقه ورزشی، چند آدم تشنه به خون که مانند حیوانات درنده منتظر تنها یک فرصت برای تیکه پاره کردن طعمه خود هستند، یک کیف پر از پول که برای قمار قرار میگیرد که ممکن است تبدیل به مبلغی بالاتر یا پوچ شود و یک شخصیت که خودش هیجان دارد و نمیداند چطور کنترلش کند. کنترل تمام این متریال ها توسط برادران سفدی فوقالعاده است و از همه مهمتر سرزنده. موسیقی شبه علمی تخیلی با چاشنی الکترونیک و فیلمبرداری داریوش خنجی، این پویایی و سرزندگی را چند برابر میکند. کاملاً خودتان پس از دیدن این حجم از اضطراب آماده کنید، ممکن است به یک «خدای من» ساده و حتی به یک شوک فرو بردگی مطلق منتهی گردد.
نتیجه گیری
Uncut Gems یک فیلم همه فنحریف است و مجاب نمیدهد که مخاطب به هر بهانهای جذب این فضای ملتهب گونه داستان نشود. فیلم برنده باید همینگونه باشد و الماسهای تراش نخورده یک برنده است که ساختهشدنش نیاز به یک انرژی پرآشوب دارد، همانند تک دیالوگ برجسته رتنر در فیلم؛ «من اینطوری برنده می شم!»
.
یه نقد کوچولویی خدمت دوستان مترجم و منتقد داشتم به عنوان کسی که بیست ساله با زبان سر و کله میزنه و ده ساله مخاطب دی بازیه و اونم اینه که دوستان نه تنها دقت عمل و نظر کافی رو ندارن حتی اونقدر برای مخاطبی که میخواد وقت بذاره و مقاله رو بخونه و برای خود مقاله ارزش قایل نیستن که حداقل دابل چک کنن ببینن چنتا غلط ویرایشی و نگارشی تو مقالشونه یا چنتا اشتباه تایپی دارن و اونا رو بکشن از مقاله بیرون !
ادم میمونه نقد و جهان بینی منتقد و باور کنه یا تعداد غلطاشو !
و خواهشا موقع ترجمه کردن اگر نمی دونین از یکی که بیشتر میدونه بپرسین ! ( البته سو تفاهم نشه تو این مقاله غلط تو ترجمه ندیدم ولی تو مقالات دیگه در حد سردرد دیدم ! )
ممنون از نظرتون
هر کاری بی نقص نیست اما نباید بذاریم تا این گفته بهونه ای برای ارائه ی مطالب بی کیفیت باشه، بنابراین سعی میکنیم تا حدد ممکن متنی عاری از هرگونه عیب و غلط املایی و نگارشی منتشر کنیم. اگر موردی از چشم نویسنده دور مونده حتما اطلاع بدید تا رفع بشه؛ هر چی نباشه پشت ما به شما گرمه
مطالبی که تحت عنوان «نقد» یا «بررسی» هستن تماما تالیفی اند و از منبع دیگه ای ترجمه نشدن. در صورت ترجمه تمام یا بخشی از مطالب حتما در مطلب ذکر میشه و منبع هم آورده میشه.
موفق و پیروز باشید
اینکه کامنت خودم هم غلط داشت رو فاکتور بگیریم البته!
در هر جهت ممنون از کامنت شما ولی ای کاش کامنت/توصیه تان در همان مقاله ای ذکر می گردید که آن ایرادهای نگارشی و املایی از دید شما وجود داشت نه در این مقاله که به گفته ی جنابعالی غلطی وجود ندارد! دقتی که جنابعالی نکردید این است که این نقد یا همان بررسی فیلم است و هرگز ترجمه شده جای دیگری نیست. خواهشمندم پیرامون فیلم نظر بدهید. ارادتمند