حدود ۱۳ سال پیش برای اولین بار با انیمیشن سریالی Clone Wars «کلون وارز» سفرم به دنیای بی کران کهکشان خیلی خیلی دور اغاز شد. سفری طولانی و لذت بخش که هنوز هم ادامه دارد. دنیای استار وارز جدا از نبردهای جذاب با Lightsaber «لایت سیبر» و اکشن خاص خود، نوع جدیدی از خیر و شر را به تصویر میکشد. دنیایی که در آن حکومت Jedi «جدای» یا Sith «سیث» برای بسیاری اهمیتی ندارد و وضعیت بسیاری تغییری نمیکند. اما جدا از این مسائل، سری استار وارز همیشه بار معنوی خاص خود را دارا بوده و حتی نبردهای این سری فقط به برخورد دو لایت سیبر با یکدیگر خلاصه نشده و چیزهای بسیار بیشتری پشت پرده نیز داشته است. اما در سال ۲۰۱۲ زمانی که دیزنی Lucasfilm «لوکاس فیلم» را با ۴ میلیارد دلار خرید، همه چیز عوض شد. در ادامه با دنیای بازی و بررسی فیلم Star Wars: The Rise Of Skywalker همراه باشید؛ تا ببینیم دیزنی و آبرامز با استار وارز (Star Wars) چه کار کردند.
بسیاری از طرفداران استار وارز (Star Wars) از این موضوع بسیار خوشحال بودند. زیرا دیزنی برای گسترش استار وارز برنامههای زیادی داشت. اولین برنامه دیزنی ساخت سهگانه جدید برای ادامه دادن داستان اسکایواکر بود. اما آنچنان نمیتوان نام اسکایواکر را روی این سهگانه گذاشت. در Force Awakens «نیرو برمیخیرد» فقط چند ثانیه لوک را در سکانس آخر دیدیم و شاهد اشارات کمی هم به فیلمهای قبلی بودیم. در The Last Jedi «آخرین جدای» اوضاع کمی بهتر بود. اما یکی از مشکلات آخرین جدای نبود یک نبرد با لایت سیبر بود. اما از دو فیلم قبلی که عبور کنیم. به آخرین فیلم از سهگانه و پایان حماسه اسکایواکر میرسیم. فیلمی که وعده چیزهای زیادی را میداد و عملا مهمترین فیلم سری بود.
بررسی فیلم Star Wars: The Rise Of Skywalker | از پتانسیل بالای شوالههای رن استفاده نشده است
تیشه به ریشه
اولین موضوعی که با تماشای فیلم به ذهن بیننده میرسد ریتم تند فیلم است. این تندی در روایت داستان ضربه بزرگی را به فیلم زده است. جی جی آبرامز (J.J. Abrams) کارگردان فیلم همه چیز را در ۲ ساعت و ۱۲ دقیقه فشرده کرده است. این موضوع باعث شده تا روایت بی نظم و به دور از انسجام را در فیلم شاهد باشیم. موضوع دیگر بازشگت Palpatine «پالپاتین» است. فیلم در پرداختن به پالپاتین و بازشگت او بسیار بد عمل میکند. حتی توضیحی در نحوه بازگشت و دوباره زنده شدن او نمیدهد. پرداخت و عمق شخصیت پالپاتین که بزرگترین شخصیت منفی در فیلم است؛ در حد و اندازه شخصیتهای فرعی بوده و بسیار ضعیف است. این ضعف در شخصیت پردازی باعث شده ضربه بزرگی به فیلم مخصوصا در سکانسهای پایانی بزند.
اما آخرین فیلم جی جی آبرامز مشکلات دیگری نیز در خود دارد. از جمله این مشکلات نقص کردن Chosen One بودن آناکین اسکایواکر است. طبق این پیشگویی یک نفر با نابودی فرقه سیثها تعادل را به Force باز میگرداند. آبرامز در خیزش اسکارواکر سعی در انکار آناکین اسکایواکر، مهمترین شخصیت سری به عنوان شخص برگزیده است. کارگردان و نویسنده فیلم سعی در تغییر جزئیات این موضوع داشته و میخواهد بگوید که دو نفر میتوانند Chosen One باشند. اما به کلمه One و فیلمهای قبلی خصوصا قسمت سوم توجهی نداشته و صرفا خواسته تا برداشت و نسخه مخصوص خودش را در فیلم اضافه کند.
از این اشکالات کمی فاصله بگیریم. فیلم خیزش اسکایواکر در سکانسهای اکشن بسیار هیجان انگیز و فوق العاده عمل کرده است. سکانسهای اکشن با کارگردانی و جلوههای ویژه باعث شده تا کمی از مشکلات داستان فیلم را فراموش کنیم. حقیقتا جلوههای ویژه فیلم را نباید از قلم انداخت. بدون هیچ شکی جلوههای فیلم خیزش اسکایواکر در نوع خود بهترین است. این جلوهها مخصوصا در نبردهای تن به تن و سکانسهای پایانی قدرت خود را به نمایش میگذارند.
حماسهای دیگر از ویلیامز
موسیقیهای استار وارز همیشه شاهکار بودند. جان ویلیامز افسانهای همانند فیلمهای گذشته سری، قطعات موسیقی بی نظیری را خلق کرده است. موسیقیهای فیلم از همان فرمول همیشگی استفاده کرده و حضور بسیار قدرتمندی را به ویژه در دقایق پایانی دارد. اما حتی جان ویلیامز هم نتوانسته تا ضعفهای دیگر فیلم را پوشش دهد. پرداخت بد شخصیتها مخصوصا شخصیت اصلی یعنی ری (با بازی دیزی ردلی) و بی احساس بودن او یکی دیگر از مشکلات آخرین فیلم جی جی آبرامز است. در نقطه مقابل اما Kylo Ren «کایلو رن» ساختار بهتری را در شخصیت پردازی داشته و آدام درایور نیز عملکرد بسیار خوبی را به اجرا گذاشته است. پیاده سازی شخصیتهای دیگر مانند Poe Dameron «پو دمرون»، FN-2187 «فین» و حتی Princess Leia «پرنسس لیا» هم به دلیل فشرده سازی و عجله کارگردان پایینتر از حد انتظار هستند. البته در سکانسهایی که لیا حضور دارد؛ به دلیل مرگ کری فیشر بازیگر این شخصیت، از دخترش و فوتیجهای قسمت هفتم برای بازسازی چهره او استفاده شده است.
مارول یا استار وارز؟
مشکلات فیلم همچنان ادامه دارد. سیاستهای دیزنی مشکل بعدی است. دیزنی سعی کرده تا فرمول فیلمهای مارول در سهگانه جدید استفاده کند. این موضوع در آخرین فیلم سهگانه به اوج خود رسیده است. به حدی که خیزش اسکای واکر را به جای سری استار وارز، باید در فیلمهای MCU دسته بندی کرد. این سیاستها ضربه بزرگی به فیلم زده و مشکلاتی مانند اشکالات داستانی را پدید آورده است. همچنین طرفداران به این موضوع و مدت زمان فیلم واکنشهای منفی زیادی را وارد کردهاند. زمان فیلم ۲ ساعت و ۱۲ دقیقه (بدون تیتراژ پایانی) است. اما با توجه به پلات و موضوعات دیگر، در بهترین حالت به ۲ ساعت بیشتر نیاز دارد. یکی از راه حلهای مشکل تقسیم فیلم به دو قسمت بود. کاری که در هری پاتر با یادگاران مرگ (Deathly Hallows) به خوبی انجام داده شد اما در استار وارز خبری از چیزهای این چنینی نبوده و بسیاری از سوالات با سرعت جواب داده میشوند. در نتیجه پیچش داستانی و جذابیتی در داستان وجود ندارد. سوالاتی مانند چگونگی تشکیل محفل یکم (First Order) و بازشگت پالپاتین یا بی مقدمه و با بی حوصلگی جواب داده میشوند و یا بدون هیچ دلیل و منطقی در فیلم گنجانده میشوند.
خیزش اسکای واکر را باید به دو قسمت یک ساعت و ده دقیقهای تقسیم کرد. در نیمه اول همه چیز سریع و بی منطق اتفاق میافتد. سکانسهای اکشن معمولی بوده و تدوین فاجعه است اما در نیمه دوم همه چیز فرق میکند. تدوین و جلوههای ویژه یکه تازی میکند. سکانسهای اکشن هیجان انگیز هستند و منطق بیشتری را شاهد هستیم. از لحاظ داستانی نیز با ریتم بهتر و منطقیتری رو به رو هستیم. پایان بندی فیلم نیز راضی کننده است. اما همه چیز میتوانست بسیار بهتر باشد. بازگشت پالپاتین یا چیزهای دیگر ایرادی ندارند اما فقط در صورتی که درست و منطقی باشد، نه مانند چیزی که نام استار وارز را یدک کشیده و قصد استفاده از نمادهای نوستالژیک به عنوان راه نجات را دارد. راهی که فقط یک بار در سکانس مربوط به ستاره مرگ (Death Star) جواب داده و در دیگر موارد چیزی جز شکست نبوده است. قبل از اکران شاهد مانور ویژه روی دوئل با لایت سیبر در فیلم بودیم. حتی گفته شده بود که از نبرد حماسی و خارق العاده قسمت سوم که طولانیترین دوئل تاریخ سینما است؛ بهتر خواهد بود. به راحتی میتوان گفت که دوئلها در چنین سطحی نیستند اما همچنان شاهد دوئلهای بسیار خوبی هستیم.
حماسه به پایان میرسد
فیلم Star Wars: The Rise Of Skywalker یک فیلم اکشن خوب است. اما به هیچ عنوان یک استار وارز نیست. فیلمی که میخواست داستانی که بیش از ۴۰ سال عمر دارد را تمام کند اما فقط پایانی معمولی برای سهگانه دیزنی بود. خیزش اسکایواکر بدون شک بدترین فیلم استار وارز و حماسه اسکایواکر است. فیلم ارزش یک بار دیدن را دارد اما به هیچ عنوان در حد و اندازه ساختههای جورج لوکاس نیست. زیرا سرشار از شتاب زدگی، سیاستهای غلط و مشکلات داستانی است.
این قسمت از استار وارز جدا از اینکه اصلا یک «star wars» نبود، حتی فیلم خوبی هم نبود. گاهی واقعا تحمل می کردم که بعضی از سکانس ها زودتر تموم بشه. چقدر خوب بودند سه گانه اول.
چه کرد هالیوودیسم با فرنچایز.
یه زمانی طرفدارای استار وارز به لوکاس برای ساخت سه گانه پیش درآمد انتقاد داشتن و کلی بد و بی راه به عوامل فیلم می گفتند. نمی دونستن چه چیز در انتظاره
از جی جی آبرامز بعید بود که چنین کار ضعیفی رو تحویل بده. با اینکه از طرفدارای سرسخت دنیای جنگ ستارگان نیستم ولی باید بگم که خیزش استاروالکر توهینی بود به این مجموعه.
خطر اسپویل:
پایانی بشدت ضعیف که به معنای واقعی یکی از پرابهت ترین شخصیت های شرور دنیای سینما رو به طرز افتضاح و بچه گانه ای نابود کرد.
استاد همون بهتر که با جلوه های ویژه و Lens Flareاش بازی کنه! :)
بدترین فیلم سری همینه. کلا دیزنی تنها فیلم خوبی که از استار وارز ساخته روگ وان بوده. استار وارز واقعی یعنی کلون وارز اونم از قسمت ۲۰ فصل دوم