نبرد ابدی خیر و شر
خانه » سینما و تلویزیون
انیمه Yasuke معجونی از ژانرها و زیرژانرهای گوناگون است اما نخستین همکاری ماپا و نتفلیکس چقدر موفق بوده؟ با دنیای بازی و نقد و بررسی انیمه Yasuke همراه باشید.
از همان روزی که انسان پا به این جهان گذاشت، تلاش میکرد که مفاهیم و معانی را برای خود دستهبندی کند. کم کم مفاهیمی همانند زشتی، زیبایی، تاریکی، روشنایی، خیر و شر در ذهن ما شروع به پیدایش میکنند. نکتهای که غالب اوقات از یادها میرود، مطلق نبودن خیر و شر است. در جهانی که میلیاردها انسان در آن سکونت دارد، چگونه و با چه قطعیتی میتوان ماهیت دقیق خیر و شر را تعیین کرد؟ چطور میتوانیم لقب بهترین و بدترین را با چنین نگرشهای ضد و نقیضی به چیزی نسبت دهیم؟
انیمه «یاسوکه» در هستهی داستانی خود بیتدبیر است. یاسوکه استفادهای نامنسجم از ژانرها و زیرژانرها دارد. البته که انیمه Yasuke در آغاز راه اثر محترمی به شمار میآید، اما مجموعهای از تصمیمات اشتباه به سقوط منتهی میشود. یاسوکه که ریشه در تاریخ واقعی ژاپن دارد، یک سامورایی آفریقاییتبار که برای امپراتوری ژاپن میجنگید. حال استودیوی ژاپنی MAPPA که وظیفهی ساخت انیمه Jujutsu Kaisen و فصل پایانی Attack on Titan را برعهده داشته است، با همکاری نتفلیکس به سراغ این ایدهی ترکیبی آمده است.
این یاسوکه (این کلمه به معنی «شخصی سیاه» است که در این جا استعارهای از «سیاه پوست» است.) «یاسان» نام دارد. یاسان به عنوان یک پروتاگونیست گذشتهی قابل توجهی دارد. او که سالها مورد تحقیر و تمسخر عدهای از ژاپنیها قرار گرفته، تبدیل به یک سامورایی حقیقی و دلاور میشود. سالها بعد در پی اتفاقاتی یاسان در انزوای مطلق به سر میبرد، اما او باری دیگر فرصت نجات سرزمین تابان را به دست میآورد.
یاسوکه در پایهگذاری قطعات داستانی تا نیمهی راه عملکرد قابل قبولی دارد، اما به یکباره فرو میریزد. استودیوی ماپا میخواهد حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. به همین علت دست به هر کاری میزند تا خطوط داستانی بیشتری در صفحه نمایش حضور داشته باشند. از یک نیروی شیطانی که به استریوتایپترین شکل ممکن به دنبال فتح جهان است تا حضور یک ربات در قرن شانزدهم که بسیار احمقانه به نظر میرسد. روند کیفی انیمه یاسوکه به گونهی عجیبی پیش میرود. انگار نیمهی نخست و پایانی، دو محصول جداگانه باشند. انیمه Yasuke با چشماندازهایی درخشان و موقعیتهایی مرموز آغاز میشود. شخصیتهایی ملموس و جذاب دارد. اکشنهای شایستهای به مخاطب تقدیم میکند. موسیقی و روایت بصری، ترکیب جالبی خلق کرده است. همه چیز نوید یک اثر متفاوت و برازندهی ساموراییمحور را میدهند، اما نیمهی دوم قربانی شتابزدگی نویسندگان و کارگردان شده است.
مطلب پیشنهادی: بهترین انیمههای سریالی تاریخ
یاسوکه داستان سرراست و سادهای دارد، اما سازندگانش سعی میکنند لقمه را تا حد ممکن دور سر بپیچانند و با ژانرهای گوناگون بازی به راه بیندازند. این بازی بچگانه گریبانگیر انیمه در نیمهی دوم آن شده است. از طرفی نتفلیکس نتوانسته به اندازه کافی سرمایه تزریق کند و پس از چند قسمت میتوان شاهد افت اجرایی و بصری وقایع انیمه بود.
در بررسی داستان انیمه Yasuke باید گفت که یاسوکهی قصه وظیفه دارد که دختری با نیروهای ماورایی (به نام «ساکی») را به مقصدی امن برساند و او را درمان کند. در نتیجه مخاطب میتواند انتظار یک شیمی تنگاتنگ از این انیمه داشته باشد، اما انیمه به همان شیمی ناپختهی رابطهی یاسان و ساکی بسنده میکند. پیوند ساکی و یاسان به عنوان الگویی پدرانه یا فرشتهی نجات به راحتی میتوانست جایگاه انیمه Yasuke را بالا ببرد، اما نویسندگان به قدری بزدل هستند که چنین فرصت و خاستگاهی را از دست میدهند. البته که در مدیومهای گوناگون شاهد برقراری دقیق و تاثیرگذار چنین روابطی بودهایم. به طور مثال بازی the Last of Us نمونهای میخکوبکننده از این شیمی ظریف و دوستداشتنی در یک سفر پرفراز و نشیب است.
با نقد و بررسی انیمه Yasuke در مییابیم که بزرگترین مشکل این انیمه، نگرش و تفکر سازندگانش نسبت به ماهیت خیر و شر است. خیر و شرها ماهیتی نسبی دارند و مطلق نیستند. برخی اوقات ممکن است انسان در برخورد با شرایطی مشابه، برچسبهای بهترین و بدترین را به دیوار جامعه بزنند. با این حال باید به تفاوت دیدگاه شخصی و اجتماعی توجه کرد. ماهیت خیر و شر از هر موجود تا موجودی دیگر قابل تغییر است، پس چرا باید این امر را نادیده گرفت؟ یاسوکه با تمام سنگهایی که در مسیر خود پرتاب میکند، در تلاش است که محصولی متفاوت (برای مخاطبان غربی) باشد. البته که مشخص است چنین فرمولی جواب نمیدهد، ولی برای سه اپیزود از انیمه ترکیب سرگرمکنندهای ظاهر میشود.
آهنگهای اورجینال هیپ-هاپی به سکانسهای اکشن شور و نشاط خاصی بخشیدهاند. هرچند صداگذاریهای یاسوکه تعریف چندانی ندارند و برای اثری که نتفلیکس تهیه و پخش میکند، رضایتبخش نیست.
انیمه یاسوکه از ارائهی کامل هر جنبهای از مضامین خود واهمه دارد. یک بزدل که ایدهی اولیه را به درستی جایگذاری میکند، اما از فروریختن قطعات بعدی میترسد و از شکل گرفتن میراث خود جلوگیری میکند. حتی اگر Yasuke روی یاسان تمرکز میکرد، خروجی به مراتب بهتری داشت و دیگر این افت ناامیدکننده اپیزودیک را تماشا نمیکردیم.
حقیقت ماجرا این است که انیمه یاسوکه حتی در ردهبندی سنی بزرگسال خود هم عاجز میشود و هیچ کاری از دستش برنمیآید که «بزرگسال» جلوه کند. خشونت به ظاهر بزرگسالانهاش در بهترین حالت برای مخاطبان ۱۳ ساله طراحی شده است. یاسوکه حتی هیجان درخور یک انیمه بزرگسالانه ندارد.
در دنیای بازی بخوانید: معرفی انیمههای جدید
در جمعبندی نقد و بررسی انیمه Yasuke، این محصول را میتوان به عنوان یک محصول شکستخورده از جانب ماپا و نتفلیکس حساب کرد. نتفلیکسی که روزانه به لیست انیمههای ارجینالش میافزاید، ولی انیمههای موفقش به تعداد انگشتان دست نمیرسد. یاسوکه به دنبال کیفیت نیست و حتی کمیت خود را هم پایمال میکند. اثری کلیشهای، گولزننده و یکبارمصرف که بهتر است همان بودجهی اندک هم برایش صرف نمیشد.
در نهایت نمیتوان انیمه یاسوکه را به مخاطب خاصی پیشنهاد کرد، چه بسا آثار بسیار ارزشمندتری در جهان انیمهها و انیمیشنها وجود دارد. تمرکز تجاری نتفلیکس بر آثار انیمیشنی میتواند به ضرر انیمیشنسازها و مخاطبان جهانیاش تمام شود؛ تمرکزی که خلاقیت و هنر را از ریشه نابود میکند.
این بود بررسی انیمه Yasuke. نظر شما همراهان همیشگی دنیای بازی دربارهی انیمه یاسوکه چیست؟
"I Was Living A Lie... I Was Broken. But Somewhere Along The Way, I Started Changing."
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.