تصور آینده برای دوقلوهای عالم هنر
شاید تا به حال بارها نام هنر هشتم به گوشتان خورده باشد. هنری که بسیاری از فعالیتهای هنری عصر جدید، داعیه دار نام آن برای خود هستند، از انیمیشنها گرفته تا بازیها. اما همهی ما گیمرها بدون شک اعتقاد داریم که اگر هنری علاوه بر هنرهای هفت گانه وجود داشته باشد، آن هنر چیزی نیست جز بازی.
همانطور که میدانید در تقسیم بندی هنرها، سیر صعودی رعایت میشود. یعنی هر چه از هنر اول به سمت هنر هفتم میرویم، شاخصهها و اثراتی از هنرهای قبلی در میان هنرهای بعدی مشاهده میکنیم. از این رو، بازیهای رایانهای به عنوان هنر هشتم، استفاده زیادی از هنرهای پیشین خود کرده و حضور آنها در بازیهای رایانهای لازمهای جدی محسوب میشود.
اما در میان هنرهای هفتگانه، هنری که بیشترین تأثیر را بر روی هنر هشتم بر جای گذاشته، سینماست. این دو هنر امروزه به حدی به یکدیگر نزدیک شدهاند که گاهی مشخص کردن مرزی بین آنها، دشوار است. هر چه بیشتر به جزئیات این دو هنر توجه کنیم، متوجه شباهتهای بیشتری در بین آنها میشویم، تا جایی که میتوان گفت این دو هنر، دو قلو هستند.
به دلیل همین شباهت بسیار زیاد، بسیاری از علاقه مندان دنیای سینما، علاقه فراوانی به دنیای بازیها دارند و همچنین بسیاری از گیمرها، دلدادهی دنیای سینما نیز هستند.
همین شباهتها و علاقهمندیها باعث شده تا هر روز، این دو هنر بیشتر از یکدیگر تأثیر بگیرند و بیشتر با هم تعامل برقرار کنند. نمونههای این تأثیرات و تشابهات بسیارند.
به طور مثال، با همه گیر شدن بازیها و افزایش چشمگیر مخاطبان بازیها به خاطر باورپذیری و تأثیر گذاری آنها، سیر استفاده از دوربینهای روی دست، فیلم برداری به صورت اول شخص و سوم شخص، به شدت افزایش یافت و آثاری موفق نیز بوسیلهی این تأثیرات خلق شد.
همچنین بازی سازان با تأثیر از سینما و اصول فیلمبرداری و طراحی محیط و صحنه، دست به سینمایی کردن بازیها زدند که سیر کیفی و میزان فروش بازیها را دستخوش تغییرات بسیار مثبتی نمود.
به علاوه بازی سازان به خاطر علاقه مفرط گیمرها به دنیای سینما، دست به ساخت عناوینی سینمایی با استفاده از سری بازی های محبوب دنیای بازیها زدند که جز چند استثناء، نتایج قابل قبولی را در بر نداشتند. این موضوع بالعکس نیز اتفاق افتاد و بسیاری از سازندگان عناوین پرفروش سینمایی، دست به ساخت بازی هایی برای مخاطبان فیلمهای خود زدند که این مورد هم جز چند استثناء به آثار قابل توجهی منجر نشد.
اما با این وجود حضور هر یک از این دو هنر در هنر دیگر، موفقیت مالی و سرمایه زیادی را به سوی هنر مقصد سرازیر کرد. فیلمهای ساخته شده بر مبنای بازیها، از فروش نسبتاً بالایی بهرهمند شدند و بازیهای ساخته شده برای عناوین سینمایی نیز فروشی قابل توجه داشتند.
اما این تعاملها به همین نکات خلاصه نمیشود. در سالهای اخیر با پیشرفت قابل توجه بازیهای رایانهای در جنبههای بصری، هنرمندان و سرمایه گذاران بسیاری از صنعت سینما به این صنعت وارد شدند و اقدام به همکاری کردند. حضور کمپانیهای بزرگ فیلم سازی و صنعتی نظیر سونی، برادران وارنر و حتی ابرغول نرم افزاری جهان، مایکروسافت، از تأثیرات پیشرفت روز افزون دنیای بازیها بود.
همچنین بسیاری از هنرمندان شاخص هالیوود نیز به همکاری در هنر هشتم روی آوردند. حضور کارگردانان بزرگی نظیر استیون اسپیلبرگ و گیلرمو دل تورو، نویسندهای مشهور همچون دیوید گویر و همچنین آهنگ سازانی نظیر هانس زیمر، لورن بالف، رامین جوادی و آلفردو سانتائولالا و بازیگرانی ازجمله سم ورتینگتون، استیون بار، میشل رودریگز، اما استون، مارک میر، مارتین شین، تریشا هلفر و الن پیج در دنیای بازیها، گوشهای دیگر از این تعامل هاست.
فناوری های مشترک بسیار زیادی نیز در میان بازیها و فیلمها وجود دارد که با پیشرفت این فناوری در هر یک از این دو عرصه، این پیشرفت در عرصهی دیگر نیز ظاهر میشود. از جملهی این فناوریها میتوان به موشن کپچر، CGI و جلوههای ویژه اشاره کرد که تأثیر بسیار بالایی در باور پذیری هر دو هنر داشته اند. موتورهای بازیسازی قوی همچون کرای انجین نیز، این توانایی را دارند که به خدمت سینما درآیند و جلوههای ویژهی خارق العادهای را رقم بزنند.
پس از استفادهی عمده از فناوری موشن کپچر در سری فیلمهای ارباب حلقهها و نتیجه رضایت بخش آن، بسیاری از فیلم سازان و بازیسازان به این روش برای ساخت شخصیتهای غیر حقیقی در فیلمها و شبیه سازی حرکات صورت و بدن در بازیها روی آوردند. همچنین استفاده از افکتهای تصویری پولیش شده در بازیهای رایانهای و باور پذیری بسیار بالای آن، جلوههای ویژه در صنعت فیلم سازی به مرحله ای جدید وارد شد.
از دیگر زمینههای راه یافته از دنیای بازیها به دنیای سینما، CGI است که اولین بار در بازیها مورد استفاده قرار گرفت و به کمک این فناوری، شبیه سازی بسیار عظیم و دقیقی از محیط بیرونی در بازیها صورت گرفت که پس از آن فیلم سازان نیز با استفاده از این فناوری بسیار پر هزینه، آثار عظیم و قابل توجهی را با محیطهایی که بسیاری از آنها تنها زادهی این فناوری بودند، خلق کردند.
تعامل این دو صنعت روزانه افزایش مییابد. فیلمها و مستندهای با ارزشی به افتخار بازیها ساخته میشود و بازیهای پرهزینه و قابل توجهی با سبک سینمایی، عناوینی نظیر باران شدید، ماوراء و مردگان متحرک.
آینده تعامل این دو صنعت بسیار مبهم است. شاید در آیندهای نزدیک نتوان مرزی بین هواداران دنیای بازیها و دنیای سینما تعیین نمود و شاید روزی برسد که کارگردانهای خلاق و بزرگ هالیوود، صنعت بازی را به چشمی جدیتر نگاه کرده و قدم به ساخت بازیهایی با خلاقیت بسیار و تحولهای عظیم، بگذارند.
پس … به امید آینده!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بحث نداره…. مهم اینه که بازی واسه سرگرم شدنه، اگه بازیای ایشون سرگرمت نمیکنه دلیل بر این نمیشه بیاید بگید بازیساز نیست و یا خیانت کار و ……
من دوست دارم این بحث دیوید کیج رو بیشتر باز کنیم. اما باید یه فرصت خیلی مبسوط و درست حسابی براش پیش بیاد. یه چیزی در حد مناظره. الان دو دیدگاه کاملا محترم داریم که یکی میگه بازیه یکی میگه نیست، که هر دو طرفدارانی دارند، اما هرجا بحث کردیم تبدیل به ترول و مسخره بازی شده و یا ادامه پیدا نکرده. باید یه برنامه ای برای این اتفاق خیلی خوب که تو سایت ما داره میفته ترتیب بدیم، که بالاخره یک تغییر عقیدهای در یک گروه ایجاد بشه.
من نظرم رو در مورد کیج و ساختههاش قبلا گفتم و به تفصیل هم در موردش صحبت کردم، الان اینجا نمیخوام با پیش اومدن یه سری ترول بیجا فضای مطلب خوب عادل رو خراب کنم، ولی بالاخره باید یه گفتمان حسابی در موردش بکنیم. و قضیه هم به نظر من باید خیلی ریشهای تر از این که الان معمولا طرفدارای دو دیدگاه با هم کل کل عامیانه میکنند بررسی بشه. در نتیجه الان اینجا میخوام یه موافقتی بگیرم از چند تا از دوستان، که چند روزی طی مکاتباتی دیدگاه هایی رو به هم دیگه ارجاع بدیم، و بعد به صورت بحثهای پی در پی ادامش بدیم تا به نتیجهای برسیم … بعد اون ها رو توی سایت منتشر کنیم.
این اتفاق اگه بیفته تو سایت خیلی بحث علمی-فنی خوبی خواهد شد.
موافقم. به نظرم اگه امکانش باشه که انجمن بحث و تبادل و نظر در کنار دو انجمن سایت در حال حاضر ایجاد بشه یا اگه امکانش نیست ، یه تاپیک مخصوص به بحث راجع به این موضوع گذاشته بشه و نتیجه ی مبسوطش به صورت یک تاپیک جدا گانه ، با جمع بندی تمامی نظرات ارائه بشه.
من موافقم و همه جوره پشت دیوید افسانه ای هستم و به صورت کاملا فنی و هنری از اعجوبه بودن این فرد خواهم گفت
منم موافقم….
دوستان برای داشتن یه مقدمه از بحث حتما دیدگاههایی که من و حامد عزیز در پست جنجالی “دیوید کیج: دنبالهها خلاقیت را از بین میبرند” رو مطالعه کنید.
بیشتر اون نوع دیدگاه ها مد نظرم هست.
———-
ضمنا اگر قرار شد پستی منتشر بشه حتما کسانی که میخوام توی مناظره و بحث شرکت کنند رو انتخاب میکنیم.
و قطعا رضا جزو اون ها نخواهد بود.
خوشم میاد خوب میترسی از وجود من در بحث
از آشوب میترسم رضا, آشوب!
سعید اگه تونستی یه ترول از من تو این چند وقته تو پستی پیدا کنی حق با توست ولی اگه نتونستی پیدا کنی واگذارت میکنم به بچه ها ی سایت
در ضمن تو اون پست جنجالی اشکال از من نبود از یه جای دیگه بود که اسمش با س شروع میشه چیکار کنم بچه ها انگار منتظر یکی بود شروع کنه که یهو بغض همه ترکید
——————————–
Where there is no justice there is no joy
من که وظیفمه به خاطر لذتی که از HR بردم از دیوید کیج دفاع کنم…
لحظه لحظه این بازی(نگید فیلم لطفا!!) برای من ارتباط پذیر بود،مثه خیلی از بازیها و خوشحال میشم اگه بدونم چرا نسبت به این بازی جبهه های مخالف گرفته میشه…
یادم رفت بگم خود دیوید کیج هم حق نداره بگه ساخته هاش شبیه فیلمه
خوب ساخته هاش شبیه چیه؟! بازی های کیج تقریبا یک مشخصه ی اصلی داره که اونم این هست:یک فیلم سینمایی تماشا میکنید.در اون به شما اجازه داده میشه تا انتخاب های بسیار محدودی انجام بدید و تاثیر محدودی در اتفاقات بذارید.این انتخاب هارو هم جناب کیج در دل بازی نگنجونده به نظرم.اینکه در باران شدید اتفاقی در اثر یک اشتباه در دکمه زنی میوفته که دیگه انتخاب محدود هم نمیشه بهش گفت یجورایی.بازی های کیج در اصل یک بازی نیستند…(امیدوارم در ادامه پستی که قرار است در این مورد گذاشته بشه باعث یک بحث عالی بشه که همه سود ببرند و به اطلاعاتشون اضافه بشه…) خوشرنگترین…
__________________________
فرزام خان قشنگترین رنگ به شما رسیده
یک بازی با المان ها و روایت سینمایی(روی قسمت بازیش تاکید دارم )…
شما به هیچ عنوان نمیتونید داخل یک فیلم تاثیرگدار باشید و یا خودتون رو به طور کامل به جای شخصیت اصلیش قرار بدید و داستانو به همون سمتی که میخواید ببرید،من که سراغ ندارم…
اکثر انتخابهایی هم که ممکنه توی اون موقعیت شخص تو ذهنش بیاد تو بازی گنجونده شده و در ضمن شما خودتون گفتید”بازی های کیج در اصل یک بازی نیستند” ولی در اصل بازیهای دیوید کیج بازی هستن اما نه یه بازی که ما انتظارشو داریم که شکل متفاوت تری داره…
_____________________
بابت رنگش کلی ذوق زده شدم…
اتفاقا بدترین رنگ بهش رسیده :)) رنگ سینا(makarov)به نظرم خوش رنگ تر بود B-) در مورد بازی هم هومن بازی رو انجام ندادی بگو ندادم بازیش جوری هست که انتخابات و دکمه زنیهات بسیارم تاثیر گذاره و اینجوری نیست که زیاد تاثیر نداشته باشه کل سرنوشت بازی رو تغییر میتونی بدی :) یکبارم اشتباه بزنی نیست ۱۰بار بهت فرصت میده برای هر اتفاق تا جبرانش کنی:))
اشکان تو هم از اون دسته فن های سونی هستیا!اتفاقا انجام دادم و بازیرو چندبار هم به اتمام رسوندم خوشبختانه :D(سوال داشتی بیا پیش خودم.سر جورنی هم به هرکی میرسیدی از این حرفها میزدی :lol: )
انتخاب ها هم محدود به صحنات دکمه زنی هستند و در اصل انتخاب و راه با اشتباهت تو صحنه ی دکمه زنی رقم میخوره و نه چیز دیگه ای!پس اینطوری آگاهی کمی نسبت به انتخابی که میخوای انجام بدی بهت میده و من میگم محدودت کرده!(میدونم همه ی شخصیت هارو میشه به راحتی از بین برد!!!)
_____________________________
۱۰بار هم اجازه درست کردن نمیده!تو همون سکانس دکمه زنی چندتا اشتباه کنی تنبیه خوبی برات در نظر گرفته شده.(حالت های مختلف پیش میاد.)
رنگ هم وقتی من میگم بهتره یعنی بهتره.خیلی هم زیباست…
با تمام وجود منتظر این بحث هستم! دلایل منطقی واستون ردیف کردم!!
والله اگه داستان ترول کردن توی اون پست که شعر همچی آروم معلوم شد چه کسی شخصیت ها رو مسخره می کنه
به نظرم آقای دیوید کیج هدفش از بازی ساختن اینه که اتفاق زیر رخ نده:
پدر خطاب به پسرش (در حال بازی..): پسر پاشو برو نان بخر “این بچه بازی هارو بذار کنار”……
البته به تنهایی کار سختی در پیش داره…..
د.ق داره بدترین خیانت رو به صنعت گیم می کنه ! حذف گیم پلی و …
دیگر باقیش بماند که برای بحث نفسی در سینه نمانده !
اسماعیل به خدا اگه بدونی این دیوید کیج افسانه ای چه اعجوبه ایه هیچ موقع این الفاظ به ذهنتم خطور نمیکنه
خواهشا یک ذره درباره استعدادهای دنیا تحقیق کنین بعد بهش لقب بدین
:roll:
گیم را به سوی نابودی خواهند کشاند
دلایلش بماند برای بحث آتی
مقاله جالبی بود ممنون
ممنون سهیل جان.
به به با تشکر از عادل عزیز ! بسیار از قلمت خوشم آمد
پیشنهاد می شود یک ساب دامین برای بخش فیلم و سریال ایجاد شود
متشکرم دوست عزیز.
بابا ایول ، دمت گرم عاقا عادل ! خیلی خوب بود دستت درد نکنه :* :X
ممنون علی جان.
تشکر از مقاله مفیدتون…..
اسم بازیگران رو آوردی من به دنبال یک بازیگر که سالها قبل با صنعت بازی تعامل داشت رو پیدا نکردم یعنی آقای ژان رنو واسه اونیمشا ۳ که جزء پیشگامان بود….
بازم ممنون
اون اسم ها رو من اضافه کردم، ژان رنو رو موافقم. در کنارش میشه به ژان-کلود ون دام هم اشاره کرد که کلا بازی مورتال کامبت ایدهی ایشون بوده!
ممنونم دوست عزیز.
دقیقا همینطور هست.خیلی کم پیش میاد کسی از بازی کردن لذت ببره ولی با فیلم ارتباط برقرار نکنه و یا بلعکس :-?همانطور که تو متن هم گفته شد فناوریهایی مث موشن کپچر و CGI و…باعث شدن این دو غول به هم نزدیک و نزدیک تر بشن و خیلی ها رو از عالم سینما به این سمت بکشونه.
مقاله بسیار خوب و مفیدی بود عادل جان :X
ممنون از نظر لطفتون.
سینما و بازی هیچوقت یکی نمیشن چون ذاتشون متفاوته.سینما کاملا انفعالی و صنعت بازی کاملا اینتر اکتیو.البته این جدا بودن به نفع هر دو صنعته.
البته اینکه در بازی ها از تکنیک های سینمایی برای روایت داستان استفاده می کنن خیلی خوبه ولی ذات فعال و اینتر اکتیو بازی های گزینه های بیشتری از سینما در اختیار بازیسازها قرار میده مثل پایان های متفاوت که فقط تو بازی ها وجود داره.
هیچ جای متن گفته نشده که یکی میشن.
اووووووووووووووووف عجب مقاله ای بود! =D واقعا متچکرم :X فقط یه جاییش واسه من سوال پیش اومده! شما گفتی عناوینی که از روی بازی ساخته میشوند و بالعکس استثناهایی هم دارند! میشه حداقل یکی از فیلم هایی رو که از روی بازی ساخته شده اند و موفق بودند رو نام ببری!! آخه من تا حالا چیزی ندیدم
راستش من هم تا حالا ندیدم ! :-?
من شخصا دو عنوان سایلنت هیل و هیتمن رو در سینما فیلمهای نسبتا خوبی میدونم.
به شخصه فیلم مورتال کامبت رو نسبت به این دو تا بهتر و جذابتر میدونم.
به شخصه فیلم شاهزاده ایرانی رو از این ۳تا بهتر میدونم :)) هرچند تو خوبیهای سایلنت هیلم هیچ شکی نیست B-)
شاهزاده ایرانی ؟! :-?
بله شاهزاده ایرانی . خیلی قشنگ بود ! محصول سال ۲۰۱۰
دقیقا …… سایلنت هیل بسیار جالب از در آمد (البته ۵۰ درصدش بخاطر استاد یامائوکا بود)….
البته هنوز نتنونستم Revelation 3D رو ببینم.
نبین که کار خراب میشه!
سعید جدا ؟ :((
شماره اول که خوب بود!
بله تو نسخه ی دوم کارگردان و نویسنده ها عوض شدن متسافنه :evil:
فیلم رزیدنت اویل رو ببینید تا حالتون از سینما به هم بخوره!
به نظر من هم سایلنت هیل خوب بود.
batman arkham city :-?
هر چقدر خواستم جلو خودمو بگیرم ، نپرسم ، نشد ! الآن منظورت چی بود ؟! :-/
منم میخوام بدونم واقعا منظورش چی بود عایا ؟!!!
:-?
ممنون دوست عزیز.
با تشکر فراوان از نویسنده بابت این مطلب پربار . :wink:
واسه ی من که به شخصه سینما در درجه ی اوله …….. تازه بعدش هم موسیقیه ………. بعدش بازی های ویدیویی ! :)
منم مثه توام با یه تغییر کوچیک : اول موسیقی ، دوم فیلم و سوم گیم !
آیا در این سایت گیم کسی هست که سرگرمی اصلیش گیم باشه؟؟؟!!!!!!!!!!!!
x-( x-( x-(
:O :O :O
:-x :-x :-x
من از هرکی پرسیدم اینجا سینما رو به گیم ترجیح میده!!!!
حال آدمو میگیردا..اه اه
خیلی ها بنا به شرایطی که دارن نمیتونن گیم رو سرگرمی اول خودشون قرار بدن . ببین مثلا من از خُدامه بشینم چند ساعت در روز فقط و فقط بازی کنم وکسی هیچی بهم نگه (تاکید میکنم ، هیچی بهم نگه) . ولی به نظرت میشه ؟ تا دو ساعت از بازیت میگذره اعضای خونواده ات شروع میکنن به گیر دادن ، که پاشو برو فلان کارو بکن (حالا دلیلی هم ندارن هان ! فقط میخوان بلندت کنن از جات) ، یا بهت میگن مگه تو درس و مشق نداری ! حالا خودت حساب کن ! حالا یکی که خیلی به بازی علاقه داره و بیشتر وقتشو درخارج از منزلش میگذرونه ، چطور میتونه اون اندازه ای که دوست داره به بازی کردنِ بازیِ مورد علاقه اش (نه انگری بِردز تو گوشیش) بپردازه ! ولی با این حالت ، راحت میتونه همه جا به موسیقی گوش بده و حتی در محیط کارش به دیدن فیلم مشغول بشه . همچنین یکی دیگه از دلایلش اینه که اطرافیانت هم بیشتر به فیلم و میوسیقی علاقه دارن تا به گیم . این رو هم درنظر بگیر که بیشتر والدین ما به سبک سنتی به تکنولوژی نگاه میکنن و به جای اینکه به کسب اطلاعات مفید وکارآمد در مورد این فناوری ها فکر کنن ، بیشتر به آثار مخربش فکر میکنن . بنابراین همین باعث میشه که اولین سرگرمی یه فرد تو سن وسال های ما نتونه اون چیزی رو که بیشتر دوست داره رو (گیم) ، سرگرمی اولش قرار بده . :wink:
لطفا کامنت رو تایید کنید با تشکر !
خوب بهتر است به شیوه ی من عمل کنی
من خانواده را مجبور به گیم بازی کردم ، الان مادر گرامی حتی بیشتر از من بازی می کند
کافیست دلایلی مانند تسکین اعصاب ، تقویت بدن ( دلیل خرید کینکت :mrgreen: ) و …
من که هرکار کردم نشد !
واقعا؟
ینی از معدود کسایی هستیم که گیم رو به سینما و موسیقی ترجیح میدیم؟ :-|
اونم تو این سایت
victor hogo
من هستم!
من اول و آخرم در دنیای گیم خلاصه میشه!
سرگرمی اصلیم هم گیم است!
برای تفنن فیلم میبینم!
بعضی بازی ها کاری با آدم میکنن که سکانس آخر فیلم خوب بد زشت یا صحنه مرگ لئون فیلم حرفه ای یا حتی قهقه زدن جوکر فیلم نولان با آدم نمیکنه!
درود بر تو :X
آخیش!!!…خیالم راحت شد تنها نیستم تو این سایت یکی هم مثل من هست که بهترین سرگرمیش گیم باشه
قربون شما!
من هستم!
ممنونم!