Box Office: ترنسفورمرز ۴ پادشاه فعلی ۲۰۱۴

bijan joker توسط bijan joker
در ۱۳۹۳/۰۴/۱۱ , 21:00:50
default image

باری دیگر با جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های آخر هفته‌ی سینماهای آمریکای شمالی در خدمتتان هستیم و امیدواریم که تا کنون به غیر از حذف “تیم ملی” خودمان، تیم مورد علاقتون از جام جهانی فوتبال حذف نشده باشد. در این هفته تنها فیلم تازه اکران شده‌ی جدول که توانست خود را در بین ۱۰ عنوان پر فروش اثبات کند و در کنار نمرات و نقدهای ناجور منتقدان رکوردهای فوق العاده‌ای را جا‌به‌جا کند قسمت چهارم سری فیلم “ترنسفورمرز” با نام کامل Transformers: Age of Extinction بود که موفق شد اولین فیلم سال ۲۰۱۴ باشد که در هفته نخست از مرز ۱۰۰ میلیون دلار عبور کرده است.
جدول Box Office این هفته به این شرح است:

۱- Transformers: Age of Extinction – $100,038,390 – $100,038,390
۲- ۲۲ Jump Street – $15,842,375 – $140,279,267
۳- How to Train Your Dragon 2 – $13,237,697 – $121,952,229
۴- Think Like a Man Too – $10,316,397 – $48,084,757
۵- Maleficent – $8,376,674 – $202,010,064
۶- Jersey Boys – $7,712,264 – $27,444,750
۷- Edge of Tomorrow – $5,404,290 – $84,348,922
۸- The Fault in our Stars – $5,130,777 – $109,875,795
۹- X-Men: Days of Future Past – $3,321,427 – $223,414,899
۱۰- Chef – $1,657,391 – $19,413,442

Michael Bay, باکس آفیس (Box Office)

فیلم شماره اول جدول: Transformers: Age of Extinction
ژانر: اکشن/ماجرایی/تخیلی – زمان: ۲ ساعت و ۴۵ دقیقه – درجه بندی: PG-13 – هزینه ساخت: ۲۱۰ میلیون
کارگردان: Michael Bay/ بازیگران: Mark Wahlberg و Nicola Peltz و Jack Reynor و Stanley Tucci و Kelsey Grammer و Sophia Myles
خلاصه داستان: داستان این فیلم چهار سال بعد از اتفاقات قسمت قبلی و نبرد عظیم شیکاگو
روایت می‌شود، بعد از به وقوع پیوستن آن نبرد عظیم که باعث خرابی فراوان شهر شده بود اکنون تمامی گروه اتوبات‌ها که ناجی انسانها بودند توسط سازمانهای CIA و شکارچیان اتوبات‌ها تحت تعقیب هستند، از طرفی قهرمان جدید ماجرا به نام Cade Yeager (والبرگ) به همراه دختر جوانش با بدست گرفتن کامیونی قراضه قصد سفر دارد تا بتواند به تنهایی مشکلات فرزندش را به نوعی پشت سر بگذارد، اما بعد از مدتی کاشف به عمل می‌آید که آن کامیون اوراقی همان Optimus Prime خودمان است! که اکنون با یاری این پدر دختر باید از دست این گروه بی‌رحم نجات پیدا کند اما با پیدا شدن سر و کله دیگر اتوبات‌های مشهور سری و حمله‌ی گروهی رباتهای غول آسا به زمین که قصد نابودی همه چیز را دارند اینبار هم اُپتیموس پرایم و دوستان هستند که باعث نجات یافتن انسانها می‌شوند.
+ فروش هفته اول این فیلم که تا به اینجا بهترین فروش سال را به همراه داشته نسبت به سه قسمت گذشته بعد از فروش قسمت دوم فیلم (۱۰۹ میلیون) در جایگاه دوم قرار گرفت (قسمت اول و سوم به ترتیب فروش هفته آغازین ۷۰ و ۹۷ میلیونی را به ثبت رسانده بودند)، این در حالیست که هزینه ساخت “عصر انقراض” ۲۱۰ میلیون و قسمتهای قبلی به ترتیب ۱۵۰، ۲۰۰ و ۱۹۵ میلیون بودند. همانطور که در جریان هستید در این فیلم دیگر خبری از بازیگرانی چون Shia LaBeouf و Megan Fox و Rosie Huntington-Whiteley نیست و اینبار Mark Wahlberg به تنهایی بار ستارگان اصلی فیلم را به دوش می‌کشد که گفته می‌شود در این فیلم زحمت زیادی کشیده و به روش تام کروز-وار ۹۰% بدلکاری‌های فیلم توسط خودش انجام شده است. این سری فیلم همیشه آمادگی کاملی برای قرار گیری به عنوان سیبل منتقدان قرار داشت اما اینبار شرایط بسیار اضظراری‌تر از قبل است به شکلی که مجله مشهور Rolling Stone به مرکز سیبل زد و امتیاز صفر را به قسمت چهارم فیلم وارد کرده است. شاید برای هواداران سری “ترنسفورمرز” جالب باشد که در ابتدا قرار بود Dwayne ‘The Rock’ Johnson نقش اصلی قسمت چهارم را داشته باشد که به دلیل حضور در فیلم “هرکول” این نقش به Mark Wahlberg رسید. با وجود اینکه تمامی سه قسمت قبلی بیش از ۲ ساعت و نیم زمان داشتند اما قسمت چهارم طولانی‌ترین قسمت این سری است و کارگردان صاحب سبک این فیلم اعلام کرده است که هر چقدر که “عصر انقراض” از کلیت داستانی کمتر و ضعیفتری برخوردار است اما در کنارش پر از سکانسهای اکشن ناب و جلوه‌های ویژه‌ی جدید و انرژیک است و حتی کاراکترهای ثابت این سری در این قسمت از اسلحه‌های تازه و تجهیزات ظریف و جذاب‌تری استفاده خواهند کرد، تازه در این قسمت اتو-دایناسور هم داریم! لازم به ذکر است که “عصر انقراض” با کنار زدن “سیاره میمونها” (محصول سال ۲۰۰۱) تبدیل به بهترین فروش هفته آغازین دیگر فیلمهای مارک والبرگ شده است.

فروش جهانی چهار فیلم Transformers 4 و How to Train Your Dragon 2 و Maleficent و X-Men:6 تا به امروز به ترتیب ۳۱۲ و ۲۳۰ و ۵۸۷ و ۷۱۴ میلیون دلار گزارش شده است.


68 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. تشکر بردیا جان.
    من که به شدت منتظر How to Train Your Dragon 2 و Transformers: Age of Extinction.
    ———
    تو این مدتی که فعال نبوم تو سایت فیلم خیلی زیادی دیدم اگه بنویسم یه تومار میشه.ایشالا از دفعه بعد مینویسم. :D
    بهترین فیلمی که این مدت دیدم ۸mile هست.همون فیلم Eminem که واقن فیلم عالی بود و از این که این همه مدت ندیده بودمش خیلی احساس خاک بر سری کردم.
    Captain America The First Avenger دیدم که اونم فیلم خوبی بود.
    الانم میشینم Rio2 رو ببینم. :D
    تشکر.

    ۰۰
  2. مرسی آقا بردیا.
    فیلم بدرد بخور که ندیدیم . به جز چندتا “مقوا” که ارزش نقد و نمره دادن هم نداره :lol:

    دیگه شیره آپتیموس و رفقا را هم کشیدن . این قسمت هم که ظاهرا از همه قسمت ها ضعیف تر بوده
    به نظر من بهترین قسمت این مجموعه, همون نسخه اول فیلم بود که فضای جدی تر و تاریک تری داشت . این نسخه های اخیر فانتزی تر شده (مخصوصا با حضور یکسری روبات مضحک که اصلا با فضای قسمت اول همخونی ندارن)

    ۰۰
  3. se7en
    به نظر من فیلم فوق العاده ای بود البته یکی از مشکلات فیلم پایان فیلم بود که خیلی سریع تمام شد یعنی سرعت داستان فیلم تا اواسط فیلم اوج می گیرد و در پایان هم یک اوج بسیار زیاد و ناگهانی دارد به نظر من اگر قاتل کمی بیش تر شخصیت پردازی داشت می توانست بهتر باشد البته وجود مورگان فریمن و بردپیت در کنار هم بسیار جالب و لذت بخش بود چون هر دو بازیگر جزو بهترین های سینما هستند ( نظر شخصی)
    در کل :۹۵

    ۰۰
    1. kevin spacey هم تو این فیلم فوق العاده بود(عجب صدایی داره) . هرچند که فقط اواخر فیلم حضور داشت . خیلی منتظرم ببینم تو Advanced Warfare دوستان Sledgehammer چه جوری از صدا و چهرش استفاده کردن .

      اما یه مورد, مگه نباید ۷ تا قتل(مجازات) اتفاق می افتاد؟! (با توجه به ۷ گناه کبیره) اما تا جایی که من یادم میاد ۶ تا قتل اتفاق افتاد و قتل مربوط به گناه “خشم” را ندیدیم.(شایدم دارم اشتباه میکنم :-? )
      البته شاید عصبانیت”میلز”(برد پیت) در آخر فیلم ربطی به این موضوع داشته باشه !!

      ۰۰
    2. اسپویل
      در اخر فیلم می بینیم که قاتل زن میلز را می کشد و میلز هم عصبانی می شود به همین دلیل ویلیام به برد گفت این کارو نکن چون اگر می کشتش ۷ قتل اتفاق می افتاد و در نهایت هم …..

      ۰۰
    3. اسپویل
      /
      /
      نه دیگه گناه قاتل(کوین اسپیسی) “حسادت” بود(خودشم میگه:ظاهرا گناه من حسادت بود ) که به دست “میلز” کشته میشه. که میشه ۶ تا مجازات!!!

      ۰۰
    4. اسپویل کل داستان

      اولیش همان ادم چاقه بود (شکم پرستی)
      دومیش همان وکیله بود(طمع)
      سومیش همان ادمی بود که یک سال روی تخت خوابیده بود بدون هیچ غذایی (تنبلی)
      چهارمیش هم همان زنه بود که ………….(ش ه وت )
      پنجمیش هم همان زنه بود که صورتش با باند پیچیده شده بود (غرور)
      ششمیش هم زنه میلز بود (حسادت)
      هفتمیش هم هم خود قاتل (خشم)

      ۰۰
    5. به قول عادل فردوسی پور:اجازه میدین من قانع نشم :))
      داداش الان مسئله اینه که هر کدوم از این شخصیت ها به دلیل گناهی که انجام دادن باید مجازات بشن . در حالی که زن میلر گناهی انجام نداده و در نتیجه اون قتل جز مجازات ها نیست
      “حسادت” هم گناه “قاتل”(کوین اسپیسی) به حساب میاد و در نتیجه اون هم مجازات میشه (توسط میلر کشته میشه).
      فقط گناه خشم باقی موند . که میلر در آخر فیلم این گناه را مرتکب میشه (آخر فیلم قاتل به میلز میگه : عصبانی شو و…).اما ما مجازات گناه خشم را ندیدیم .
      نمیدونم منظورم را تونستم برسونم یا نه ؟!

      ۰۰
    6. زن میلز گناهی نداشته اگر یادتان باشد قاتل در اخر فیلم می گوید من به زندگی قشنگ تو و خانومت حسودی می کنم این در اصل گناه قاتل بوده و قتل هفتم هم گناه میلز حساب می شود
      اصولا وقتی ادم خشمگین می شود که یک اتفاق بدی بیافتد و مانند این می باشد ادم اول مجازات شود و بعد خشمگین شود وقتی قاتل در پایان فیلم می گوید که زنش را کشته و همین طور بچه درون شکمش مانند مجازات می باشد

      ۰۰
    7. تنها اشکال پایان فیلم این بود که باید میلز هم مانند بقیه در مجازاتش کشته می شد ولی این اتفاق نیفتاد ولی در عوض حتی قاتل مجازات خودش را هم در نظر گرفته بود و این واقعا برای من جالب بود

      ۰۰
  4. the hunger games: catching fire
    اسپویلی نداره!
    فیلم خیلی خوبی هست. اول از همه ایده و داستانش خوب و متفاوته و تکراری نیست. ایده مبارزه با ظلم حاکم بر کشور. داستان در قسمتی از امریکای اینده رخ میده که کشور به ۱۲ منطقه فقیر تقسیم شده و پایتخت هم بسیار مرفه هست. مسابقات عطش هم هر ساله برگزار میشه که از هر منطقه ۲ نفر رو میارن تا توی مسابقات شرکت کنن.

    ۰۰
  5. GOT 4
    این فصل رو نسبت به فصلای دیگه یه جورایی بیشتر دوست داشتم ولی بعضی موقع ها روند احمقانه ی سری های قبلی رو پیش می گیره اسپویل مثلا اون قسمتی که گروه وحشی ها از بین می ره دقیقا چه دلیلی داره که اون ارتش (اسم طرفو یادم نیست) بیاد و به کلاغ ها کمک کنه ؟! شاید یه دلیلی داره که تو قسمت بعد معلوم می شه اما تا الان یه چیز سر هم بندی شده هست

    تا قبل این فصل فکر می کردم صد در صد کالیسی پادشاه می شه اما الان کاملا نا امید شدم همون اژدها ها بلای جونش خواهند شد
    Batman Year one
    داستان خیلی قوی داشت ولی از سبک گرافیکی هیچ کدوم از این سری انیمیشن ها خوشم نیومد

    ۰۰
    1. اخه دنریس مگه مرد هستش که پادشاه بشه! :))
      “استنیس میاد و ارتش منس ریدر رو شکست میده”. دلیلش اینه که توی اپیزود اخر فصل سوم سر داووس نامه ای که نایت واچ فرستاده رو به استنیس میده و میگه یه اتفاقایی تو شمال داره میفته. نامه رو به لیدی ملیساندرا میدن و اونم میندازه تو اتیش و میگه جنگ پادشاهان تو هفت اقلیم هیچ معنایی نداره و مرگ روی دیوار رژه میره! ( نمیدونم چرا همه جاش یادم مونده!)
      حالا چطوری تونستن بدون اینکه از دیوار رد بشن برن به شمال واقعی؟! از طریق دریا و همون کشتیهایی که خریدن مستقیم از سمت شمال شرق وارد شمال شدن.
      البته اخرش که ملیساندرا از اونور اتیش به جان اسنو نگاه میکنه معلوم میشه که ملیساندرا توی اتیش جان اسنو رو دیده. این یعنی چی؟ یعنی اینکه جان اسنو یه چیز مهمی داره و یه شخص مهمیه!

      ۰۰
    2. :|
      باور می کنی هیچی نفهمیدم :lol: کل سریالو تو چن هفته دیدم این سریال هم از بس اسمو نامو نشون داره اصن تو ذهن آدم نمی مونه :|

      ۰۰
  6. تشکر از شما. بعد از مدت ها از یه تیتر ساده استفاده کردید!
    ===========================
    ((اسپویل))
    Breaking Bad
    بالاخره تموم شد و این والتر لعنتی…
    انصافا خیلی از این والتر بدم میومد.
    از گاس خوشم میومد که مرد. جسی رو هم دوست می داشتیم که فرار کرد راحت شد
    اون اسکایلر احمق هم کاش می مرد راحت می شدیم
    غم انگیزترین مرگ هم ماله هنک و استیو گومز بود
    اواخر سریال یه مقدار خسته کننده شده بود ولی در کل سریال خوبی بود
    نمره : ۹
    ===============
    Game Of Thrones
    Season 1 & 2
    بالاخره کتاب رو ول کردم رفتم سر وقت سریال!
    یه قسمت هایی از کتاب رو کلا توی سریال استفاده نکردن! البته خیلی بلند نیستن و بیشتر توی دیالوگ ها خلاصه میشن یا بعضی جا ها رو هم یه کم تغییر دادن اما سریال هم مثل کتاب ها فوق العاده هست…
    نمره تا اینجا ۱۰

    ۰۰
    1. کل سریال بریکینگ بد رو تو دو روز وسط سال تحصیلی نگاه کردم.
      خیلی سریال عالی بود.
      فقط کاش هنک و والتر نمیمردن و به جاشون دو تا خواهر میمردن.

      ۰۰
    2. چه جوری ۵ تا فصل رو توی ۲ روز دیدی!!؟؟؟!!!
      آره از اون ۲ تا خواهر بدم میومد اما ۲ برابر اون از والتر متنفر بودم!

      ۰۰
    3. در مورد اسکایلر موافقم خیلی شخصیت رو اعصابی بود اما والتر ظرفیت همزات پنداری بالایی برای من داشت

      ۰۰
    4. سجاد بی خیال انصافا از شخصیت والتر بدت میومد!!!؟؟؟
      به نظر منکه یکی بهترین شخصیت هایی هست که من یکی تا حالا دیدم!!!

      ۰۰
    5. بله یکی از بهترین شخصیت پردازی ها رو داره
      به خاطر همینه که از یه شخصیت دوست داشتنی تبدیل شد به شخصیتی که ازش متنفر بشم.این موفقیت نویسنده رو نشون میده
      اما من از اول فصل ۴ از تک تک حرکات این آدم متنفر شدم. شخصیتی که فکر می کرد چون اون قدر باهوش بوده که گاس رو بکشه اون قدر هم قدرتمند و باهوش هست که بتونه مثل گاس باشه.
      اساسا از فصل ۴ والتر تبدیل میشه به یه آدم حسود و طماع که برای کار هایی که انجام میده دائم به خودش دروغ می گه و در توهم قدرت و هوش به سر می بره
      در حالی که پله پله داشت خودش رو نابود می کرد…

      ۰۰
    6. یه واقعیتی هست که اگه ادم توی کار خلاف بیوفته هیچ وقت نمیتونه ازش دربیاد این سریال هم بیانگر هموین واقعیت هست!
      والتر واقعا شخصیت بدبختی بود و ذره ذره فیلم هم داشت این بدبختیش رو نشون میداد کسی که فقط برای بدست اووردن پول زندگی خانوادش بعد از مرگش دست به این کار زده وارد یه بازیایی پیچیده ای شد که با وجود باهوشیش با انجام هر کاری خودش رو بیشتر غرق میکرد!
      به نظر من دلیلی برای متنفر بودن وجود نداره چون وارد راهی شده بود که واقعا هیچ راه برگشتی نداشت و فقط باید ادامه میداد.
      برای مثال هر کاری کرد که نظر جسی رو به خودش جلب کنه ولی با هر کارش جسی بیشتر ازش متنفر میشد.

      ۰۰
    7. به خاطر این ازش بدم میومد که تمام تصمیماتی که می گرفت اشتباه بود
      برای مثال شما هم فقط به جسی دروغ می گفت
      اینقدر سعی کرد با دروغ جسی رو به سمت خودش برگردونه که اعتماد جسی کاملا از بین رفت
      برای این ازش بدم میومد چون می تونست با تصمیمات درست توی همون زمینه ی خلاف آدم موفقی بشه و اشخاصی که دوست داره رو هم کنار خودش نگه داره
      اما همش تصمیمات غلط می گرفت و کار رو خراب می کرد…
      از همون موقع که برای گاس آشپزی می کرد طمع زیادش باعث شد به این وضع بیوفته
      وگرنه اگه کمی صبر می کرد خیلی آروم و بدون دردسر به اون چیزی که می خواست می رسید.و هم جسی و هم اعضای خانواده اش رو هم کنار خودش نگه داره و دستش هم به خون هیچ کس آلوده نمی شد. اگه صبر می کرد هیچ وقت باعث کشته شدن گیل نمی شد و پلیس هم نمی تونست ردی از اونها بدست بیاره
      همون طور که گفتم سرمنشا همه ی بدبختی هاش وقتی بود که به خاطر طمع و بدبینی تصمیم گرفت گاس رو دور بزنه

      ۰۰
    8. اولین نفری هستی که میبینم از شخصیت والتر متنفر شه…
      والتر هرچقدرم آدم بدی بشه و همینطور مغرور و قاتل ولی اینقدر شخصیت پردازی درستی داره که بیننده هیچوقت احساس تنفر بهش دست نمیده چون از اول با این شخصیت زندگی میکنه….

      اینکه شما متنفری ازش مشکل خودته..نویسنده هم هرگز نمیخواست که شما از والتر متنفر بشی چون اگر میخواست ۲قسمت آخر اینقدر والتر رو درمونده و بی کَس و تنها نشون نمیداد ;)

      ۰۰
    9. من دارم می گم شخصیت پردازی عالی داشت و نویسنده کاملا موفق بود توی این زمینه
      برای این که اول سریال دوستش داشتم اما به طوری چرخید (و البته کاملا بر اساس منطق) که احساس تنفر از اون در من به وجود اومد
      نگفتم که بده که ازش متنفر شدم
      دلیل تنفرم اینه که خیلی منفی شد! کاملا سیاه! (به غیر از قسمت آخر)
      باز هم می گم از نظر من این موفقیت کامل نویسنده رو می رسونه

      ۰۰
    1. چون یه اکشن ابکیه. به همین سادگی. نه اینکه من ازش بدم بیاد اتفاقا یه باز که دیدم خوشم اومد ولی داستان خاصی نداره که تو یاد ادم بمونه. منتقدا با فیلمای مشابه هم پدرکشتگی دارن.
      توی فیلم اونقدر اغراق هست که ادم احساس میکنه به شعورش داره توهین میشه! البته از صحنه های اکشن و عظیمش نمیشه گذشت.

      ۰۰
    2. مثلا Avengers خیلی پر محتوی بود که اینقدر تحویلش گرفتن؟!
      اینقدری که بره توی لیست ۲۵۰ تا فیلم برتر و از Rotten Tomatoes هم ۹۲ ؟؟؟!!!
      اگه بحث جلوه های ویژه و صحنه های اکشن هم وسط باشه فقط مبارزه آپتمس پرایم با دیسپتیکان ها توی Transformers 2 به اندازه ی کل فیلم Avengers بود…
      مساله اینه که منتقدین کلا فازی هستن
      یهو فازشون می گیره و می گن Avengers قرار بوده با جلوه های ویژه و اکشن مخاطب رو به سینما بکشونه و آدرنالین رو بالا ببره و چون موفق بوده پس فیلم خوبیه
      از اون طرف سر Transformers تصمیم می گیرن داستان رو موشکافی کنن و از کوچکترین ایرادات شخصیت پردازی هم نگذرن!
      موضع منتقدین برای فیلم هایی مثل Prisoners و Nebraska ثابته
      به طور مشخص تمام ویژگی های فیلم رو بررسی می کنن
      اما برای فیلم هایی که قراره فقط اکشن و جلوه های ویژه باشن موضع خودشون رو مشخص نمی کنن…

      ۰۰
    3. قضیه ی اونجرز با ترانسفورمرز فرق داره. اونجرز در ضمینه داستانی که میخواست ارائه بده موفق عمل کرد جلوه های ویژه اش هم حتما باید ۳D مشاهده بشه تا بشه مقایسه کرد به هر حال. ترانسفورمرز توی سری فیلمهاش زیاد به شخصیت پردازی سم میپردازه حتی توی سه دیگه به مرز خسته کنندگی میرسید سر صحنه های دیالوگاش. اونجرز اولا یه اقتباس موفق از روی کمیک روی سینما بود چون اینهمه شخصیت یه اشتباه کوچیک میتونست فیلمو نابود کنه ولی کارگردانی این فیلم واقعا عالی بود بزرگترین منتقدا هم نظم و کاری که ویدون کرد رو تحسین کردند هم داستان پر نماد گرایی بود اگه دقت نکردین شما رو فقط ارجاع میدم به صحنه ی اسکن چشم و میزی که اون مردو روش میخوابونه (رو میز چی میبینید؟) و شالی که روی گردن لوکیه (شبیه شال سید ها!!!!) و لباس مخصوصش که از ساختمون میاد بیرون کامل سبزه (یه جورایی در اس.لام به عنوان رنگ خیر) یکی از صحنه های پیچیده ی فیلم در زمینه نماد گراییه اگه از اول تا اخر فیلم رو بدون تفکر پوچ بودن فیلم ببینید نماد گرایی های دیگری هم میبینید که نشون دهنده قدرت نویسنده ی فیلمه (من از این احمقایی نیستم که از فیلما چرت و پرت میکشن بیرون به عنوان نماد و اونو زد دی.نی میدونن اما دستان فیلم واقعا نماد گرایی داشت)
      به هر حال فیلم بین بعضی ها پوچ و بی محتوا خونده میشه که کاملا درست نیست وقتی اکشن یه فیلم سرگرم کننده است نیایم رو داستانش فکر کنم.
      پ.ن: قرار نیست فقط از فیلمای بتمن تعریف کنیم اونا تنها فیلمای خوب سینما نیستند! شوالیه ی تاریکی شاهکاره (چند وقت پیش جاس ویدون هم اونو پدرخوانده ی فیلم های ابرقهرمانی خوند) اما به این معنی نیست فیلمی که بتمن نباشه یا ازش بیشتر فروش کنه یا اکشن تر باشه اش.غال و بدردنخوره.
      با تشکر از وقت شما :mrgreen:

      ۰۰
    4. خب اخه این دلیل نمیشه که الان کلی فیلم دیگه هم هست که اونا هم فقط جلوه های ویژه خلاصه میشن ولی حداقل نمره هایی متوسطی میگیرن ولی کلا منتقد ها با این سری لجن!!!

      ۰۰
    1. مرسی‌ فیلم مناسبتی! فقط یه نکته که فضای ….eternal sunshine سورئال نیست، رئاالیسم جادویه
      kamyab
      the double life of veronica

      ۰۰
    2. تو اکثریت نقد های مطرح از سورئال بودن فیلم نام برده اند .
      همون طوری که دیوید بوردول تو تعریفش از فرم فیلم میگه گویی الگویی بر روی تمامی فیلم ها وجود دارد . درخشش ابدی هم ابدا از این قاعده مستثنی نیست . فیلم بر پایه ی رئال درست شده ولی عناصر سورئال بسیار زیادی که در فیلم های بسیاری ( از قبیل جان مالکویچ بودن ) استفاده شده ، دال بر سورئال بودن فیلم هستش .
      تو تحلیل نئوفرمالیستی هم بین سورئال و انواع مختلف اش ، تمایز قائل نمیشوند . بنابراین نمیشه گفت فیلم رئالیسم جادویی هست .
      در ضمن جهت اطلاع شما ! هیچوقت از رئال جادویی به عنوان سبک فیلم یاد نشده .
      برگرفته شده از ویکیپدیا : (( Magical realism is not an officially recognized film category ))

      ۰۰
    3. اول اینکه فیلم رو تو ژانر رئال یا سورئال قرار ندادم چه برسه به ساب ژانر مجیکال رئالیسم. فضای فیلم تابعیت میکنه و ویژگی‌‌های رئاالیسم جادوئی رو داره، جمله منتقدی که خودت گذاشتی‌:
      “فیلم بر پایه ی رئال درست شده ولی عناصر سورئال بسیار زیادی که در فیلم های بسیاری ( از قبیل جان مالکویچ بودن ) استفاده شده”
      تعریف رئالیسم جادویی بالاتر از این؟
      رئالیسم جادویی چیه؟ فضایی کاملا رئال با تک و توک مورد غیر قابل باور (اینجا shift delete کردن حافظه) که به دلیل نوع روایت اون هم واقعی‌ و قابل قبول به نظر میاد
      فرقش با سورئال چیه؟ با یه مثال: هری پاتر رو قراره تماشاچی ببینه از رخداد ها، علت‌ها و معلول‌های غیر واقعیش به شگفت بیاد، همینطور LOTR و غیره، یعنی‌ با سورئال یا خرق عادت طرفیم
      اما رئالیسم جادویی تمرکز پیرنگ نمایش عجایب و شگفتی‌ها و نظم بینشون تو جهان جدید و قوانین جدید نیست، دنیا همین دنیاست (مثل eternal sunshine) و پیکره پیرنگ هم کاملا رئاله (اینجا ع شق بین زن و مرد) و تو این مورد حتا ویژگی‌‌های بیشتری از رئالیسم جادویی قابل مشاهدست، مثل گنگی، سوال برانگیز بودن غیر واقعیت ها که شاید نتیجه توهم باشن و …
      و نکته آخر اینکه نئو فرمالیست‌ها یا حتا بعضی‌ فرمالیست‌ها شاید سورئال رو تمیز ندن، اما مساله اینجاست که رئالیسم جادوی ابدا نوی از سورئال نیست بلکه نوعی از رئالیسمه

      ۰۰
    4. در ابتدا باید بگم تعریف شما از رئالیسم جادویی تا حدودی درسته ولی شما رئالیسم جادوئی رو کمی با فراواقعیت ( که بونوئل برای اولین بار بین این دو تمایز قائل شد ) مخلوط کردید .
      فضای واقعی + رخدادهای غیرطبیعی = فراوقاعیت
      فرمولی که خود بونوئل تو فیلم های مختلفش ( که به وضوح در فیلم-نمای سگ های آندلشی ) میشه پیدا کرد .
      ” روالیسم جادویی صرفا یک تکنیک نیست ، بلکه بر نوعی باور نسبت به واقعی مبتنی است ”
      بلی ، بنده هم با حرف شما در مورد این که رئالیسم جادویی از رئال بر گرفته شده موافقم ، ولی واقعا مرز مشخصی میان این دو وجود ندارد . یعنی در رئال مجیکال ، واقعیت و تخیل با هم درمی آمیزند . ولی بر طبق این تعریف ، دو سبک – زیرسبک سای فای و رئالیسم مجیکال یکی میشوند . چیزی که رئالیسم مجیکال را از سای فای متفاوت میکنه ، تفاوت در شیوه ی القا کردن ، فهماندن و یا رساندن پیام به مخاطبه .
      به نقل از ایزابل آلنده : زن به آسمان صعود کرده گزاره ای علمی – تخیلی است زیرا صعود انسان به آسمان امری خارق العاده و غیر محتمل است . اما اگر بگوییم زن پوشیده در شمدی ابریشمی که شعله ای اندک از آن ساطع بود به اسمان صعود کرده . این رئالیسم جادویی است ، زیرا با تصویری ملموس ، آنچه را خارق العاده است تا حدودی قابل قبول جلوه میدهد ، هر چند که توضیح نویسنده غیر منطقی و عجیب است
      بنابر این اگر بخواهیم این مطلب را با درخشش مقایسه کنیم مواجه میشویم که کافمن نه تنها سعی داشت که آن را قابل باور جلوه بده ، بلکه ( همانطوری که خودت هم گفتی ) سعی داشت که همه چیز را گنگ نشان بدهد . حتی موقعی که کری به داخل ذهن و خاطراتش نفوذ کرده بود برای ما غیر ملموس بود . مرد بزرگی که با همان صورت به شکل بچگی اش در امده ، دکتر بدون صورت و از این قبیل .
      همچنین طی فیلم ، به مخاطب القا نمیشود که این وقایع بسیار عجیب و غیر قابل باور است ! بلکه این امر را بسیار طبیعی جلوه میدهد . به طوری که بسیار انسان ها این عمل را انجام داده و بسیاری هم انجام میدهند .

      ۰۰
    5. قسمت دوم کامنتت چون دقیقا حرف منه و همونطور که گفتم ویژگی‌‌های رئالیسم جادویی بحثی‌ توش ندارم
      اما در مورد فرا واقعیت، فرا واقعیت تناقضی با رئالیسم و سورئالیسم و رئالیسم جادویی نداره، یعنی‌ تو هر کدوم از این سه‌ تا امکان رخ دادنش هست، به زبون ساده فرا واقعیت همون تو-هم خودمونه، هذ یان گویی و هیلوسینیشن تو حالت تب، نش ئگی، چتی یا حتا حواس پرتی حتا اگر واقعا رخ بده میشه فرا واقعیت، یعنی‌ چیزی که از شکل گرفتنش مطمئن نیسیتم. حالا تو آرت هم وقتی‌ یه نقاش یا فیلم ساز تو رو به شک بندازه که این واقعیه؟ میشه فرا واقعیت.
      حالا این داستان عیناً تو رئالیسم جادویی کاربرد داره. اما نه بی‌ در و پیکر، چون همونطور که گفتی‌ همه مرزها در یده میشن، مثلا آخر فیلم بفهمیم هری پاتر در اثر مصرف مخد-ر تموم اون جریانات رو دیده، یا اصلا خواب بوده، خیر رئالیسم جادویی اینجور نیست، تو-همش از این نوع نیست، اصول و ثابت‌هایی‌ داریم که از اونا و واقعی‌ بودنشون مطمئنیم، مثلا رئالسیم جادویی هیچ موقع در مکان جادویی رخ نمیده، همیشه محیط اطراف همین محیط اطراف خودمونه و فقط یکی‌ دو تا پدیده قوانینش با قوانین دنیای ما فرق دارن.
      حالا چرا عموما نیاز نمایش فرا واقعیت هست؟ چون گنگی رو پدید بیاره، چرا؟ چون مرز بین واقعیت و خیال کم رنگتر بشه. چرا؟ چون خرق عادت قابل باور به نظر بیاد و همینطور برو بالا تا برسی‌ به این اصل که اول گفتم: ریلسیم جادویی خلق شده تا بشه از عجایب غیر قابل باور تو یه پلات کاملا قابل باور استفاده بشه
      یه مثال کمدی خیلی‌ خوب هم که همه دیدین یادم اومد، همونی که توش یک روز مجدد برای شخصیت اصلی‌ تکرار میشد.
      big daddy
      نفرمایین، فیملو یه بار ببینی‌ اینها همه دستت میاد

      ۰۰
  7. با تشکر از بردیا جان :wink:
    تو این لیست بیشتر از همه منتظر فیلم های ( بدن ترتیب )
    Jersey Boys
    Maleficent
    How to Train Your Dragon 2
    هستم
    ترانسفورمرز هم که پرونده اش باید بسته بشه !
    ————————————————————————————————————
    زندگی دوگانه ورونیکا
    ۱۰/۱۰
    به مناسبت تولد حضرت کیشلوفسکی ، نتونستم طاقت بیارم و یک فیلم از زندگی پربار ایشون رو نبینم .
    ————————————————————————————————————
    درخشش ابدی ذهن بی الایش
    ۱۰/۱۰
    چند روز پیش با یکی از دوستان درباره چارلی کافمن بحث داشتیم ، هوس کردم فیلم رو دوباره ببینم !
    فقط شخصی مثل کافمن میتونه داستان کلیشه ای و ساده ای مثل رابطه بین دو عاشق را با سورئال در هم بیامیزه و با استفاده از المان ها سای-فای فیلمی به این زیبایی بسازه که وقتی مخاطب پایانش رو ببینه ، در شوک کامل فرو بره .
    ————————————————————————————————————در کل حس و حال فیلم جدید دیدن نیست !

    ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر