انیمه My Hero Academia یکی از خاصترین و ماندگارترین انیمههای چند سال اخیر است که در سراسر دنیا طرفداران بیشماری پیدا کرده است. مای هیرو آکادمی، سنگبنای فرهنگ انیمه مدرن است که تنه به تنه کمیکهای آمریکایی میزند. اثری که راه و رسم قهرمانی را نشان میدهد و مارا با مبارزات و ماجراجوییهای شکفانگیز شخصیتها سرگرم میکند. در ادامه با نقد و بررسی فصل هفتم انیمه My Hero Academia همراه تیم انیمه دنیای بازی باشید.
فهرست محتوا
انیمه My Hero Academia: مای هیرو از ابتدا تا به امروز
«چی میشد اگه مردان ایکس (X-Men) تبدیل به بچه دبیرستانیهای ژاپنی میشدند؟» به احتمال بسیار زیاد ایده اولیه ساخت انیمه My Hero Academia با این جمله شروع شد.
در دنیای این انیمه، ۸۰ درصد جمعیت کره زمین دارای قدرتهای فراطبیعی هستند. قدرتهای مثل نامرئی شدن، صحبت با حیوانات و یا قدرتهای عجیبتر مثل تبدیل عرق دست به نیترو گلیسیرین و یا استفاده همزمان از قدرت یخ و آتش.
داستان انیمه مای هیرو آکادمی روایت زندگی «ایزوکو میدوریا» جوان است که در اصل بدون هیچ قدرتی متولد، اما توسط مشهورترین قهرمان جهان، «آلمایت»، انتخاب شد تا وارث قدرت او شود و ادامه دهنده راه آن قهرمان بزرگ باشد. اما «میدوریا» باید یاد بگیرد تا چه طور قدرت باورنکردنی خود را کنترل کند. پس به آکادمی «یو-ای» میرود و ماجراجویی تازه خود را کنار ابرقهرمانان دیگر شروع میکند.
همه شخصیتهای این انیمه، چه«دکو» که قهرمان اصلی انیمه است و چه همکلاسیهای او، کلاسی پر از موقعیتهای عالی برای پردازش هر چی بیشتر شخصیتها با موقعیتهای بیشمار برای سازندگان انیمه است. به زیبایی این انیمه نشان میدهد که چگونه میتوان از نهایت پتانسیل یک شخصیت در سریال استفاده کرد.
به محض اینکه با شخصیت تازهای ملاقات میکنیم، با ویژگیهای عجیب و غریب و سرگذشت او آشنا میشویم و همه اینها به شکلی مثالزدنی و در قالب یک کیک خوشمزه برای مخاطب سرو میشود. به محض شناخت شخصیتها، به دلیل وجود تنوع در سبکها و استایل آنها، هرکسی به راحتی میتواند شخصیت موردعلاقهاش را پیدا کند.
قهرمانان دنیای انیمه مای هیرو آکادمی معصوم و بیعیب و نقص نیستند، اینطوری نیست که همیشه برای خیر مبارزه کنند؛ گریه میکنند، کنترل خود را از دست میدهند، اشتباه میکنند و گاهی میبازند، اما همیشه تمام تلاش خود را میکنند تا بعد از باخت بلند شوند.
انیمه My Hero Academia یک شونن و کمدی جذاب، با جهانسازی غنی به همراه گذشتهای پر ماجرا است. عناصری در داستانپردازی وجود دارد که این انیمه را چیزی بیش از یک اثر متوسط تبدیل میکند. در قسمتی ما شاهد یک داستان به شدت خشن و تاریک هستیم و چند دقیقه بعد یک شوخی فضای ناراحت کننده حاکم بر انیمه را به کلی عوض میکند.
درواقع ادغام شخصیتهای کمدی با شخصیتهایی که آسیبدیده و زخمخورده هستند، این انیمه را به یک اکشن دراماتیک تبدیل کردهاست.
انیمه My Hero Academia: فصل هفتم
فصل هفتم انیمه My Hero Academia چهار قسمت کمتر از فصول گذشته است. این موضوع برای طرفداران ناراحتکننده نیست چراکه قسمتهای ارائه شد فصل هفتم، آمیزهای از شادی و دلشکستگی است. یک اثر هنری زیبا با طراحیهای بصری چشمنواز که یک فیلمنامه سرشار از احساسات، پشتوانه آن است.
بدون شک این فصل جزو برترین فصلهای این انیمه شناخته میشود. کیفیت انیمیشن جهش قابل توجهای داشته و یک بیننده معمولی که شاید حتی طرفدار این انیمه نباشد، میتواند از سکانسهای اکشن موجود در آن لذت ببرد.
معمولاً قسمتهای اول هر فصل بسیار آرام و کند جلو میروند و این موضوع طبیعی است چراکه سازندگان سعی در مقدمه چینی و به نوعی کاشت یک دانه دارند تا بعدها ثمرهاش را بچینند، اما فصل هفتم انیمه My Hero Academia این قاعده را زیرپا گذاشت و با یک شروع امیدوارکننده و قدرتمند بازگشت خود را اعلام کرد.
داستان از جایی شروع میشود که «دکو» درحال فکر کردن درمورد زمانی است که «اوچاکو» از او در مقابل مردم دفاع میکند. «دکو» به«یو-ای» بازگشته و آماده است تا یکبار برای همیشه ماموریتش را به پایان برساند. او میداند که کشتن «تومورا» تنها راه نجات است، اما در عین حال دنبال راهی دیگر است. راهی که به خاتمه دادن زندگی کسی ختم نشود.
ژاپن الان در بحرانی بزرگ به سر میبرد. خلافکاران و تبهکاران کوچک و بزرگ کنترل اوضاع را به دست گرفتند و پلیس قادر به انجام هیچکاری نیست. این موقعیتی که ژاپن در آن گرفتار شده زنگ خطری برای باقی کشورهاست زیرا تبهکاران دیگر اعتمادبهنفس بالایی برای آشوب در شهر پیدا کردهاند.
در این شرایط قهرمان شماره یک ایلات متحده، یعنی «استار اند استریپ»، برای کمک راهی ژاپن شد. قهرمانی که انگار از دل کمیکهای مارول بیرون آمده و تبدیل به یک شخصیت انیمهای جذاب و قدرتمند شده است. یک ابرقهرمان زن قدرتمند با موهای بلوند و طلایی که عضلات قدرتمندش شکوه و جلال خاصی به لباس او داده است. لباسی که فریاد میزند، من اهل آمریکا هستم.
توضیح اضافی راجع به سرگذشت و قدرت قهرمانان و یا ضدقهرمانان، گاهی سرعت مبارزه در یک قسمت را کاهش میدهد. این توضیحات همواره مفید و ضروری نیستند اما خب این رسمی است که از ابتدا با انیمه My Hero Academia همراه بوده و هست.
تمام این اتفاقات نقشه «آل فور وان» است تا بتواند ابتدا قدرت قهرمانان کشورهای دیگر را به دست آورد و سپس به نوعی با مشارکت دیگر مجرمان سراسر جهان، کنترل تمام دنیا را در اختیار بگیرد؛ یک نقشه کلاسیک از یک شرور تحسینبرانگیز.
فصل هفتم انیمه مای هیرو آکادمی با یک نبرد حماسی شروع میشود. سپس رفتهرفته سرعت انیمه کاهش پیدا میکند، اما مبارزهای که منتظرش بودیم شروع میشود و قهرمانان ما در سرتاسر ژاپن با دشمنان خود درگیر میشوند که هر مبارزه با سناریو تأثیرگذار و انیمیشنی قابل قبول همراه است.
بررسی فصل هفتم انیمه My Hero Academia: برادر، چرا من را تنها گذاشتهای؟
یکی از شخصیتهای موردعلاقه من، «دابی» است که در این فصل، داستان کامل او و اینکه چطور تمام این سالها زنده مانده است، گفته میشود . «دابی» به نظر تمام دلایل لازم برای تبدیل شدن به یک ابر شرور را دارد. کسی که برای پدرش یک شکست خورده تمام تلقی میشد، زیر نظر «آل فور وان» رشد کرد و قدرتش را پرورش داد.
یکی از غمناکترین و خطرناکترین شخصیتهای My Hero Academia که هر اقدامی که انجام میدهد از روی نفرت است. او هیچ کنترلی بر روی خود و قدرتش ندارد و مبارزه با او یک ریسک بزرگ است، زیرا «دابی» آماده است که هرکسی که به مصاف او میآید را با خود به جهنم بکشاند.
«دابی» سرشار از کینه است که ریشه در احساس رهاشدگی و خیانت دارد. کسی که برای پدرش حکم یک ابزار و موجودی غیرقابل احترام داشت. هدف «دابی» این بود که به قهرمانان نشان دهد که هرچقدر هم که قدرتمند باشند باز هم نمیتوانند از همه افراد محافظت کنند.
مبارزه«دابی» و «شوتو» نقطه عطف این فصل بود. «دابی» قربانی جاهطلبی پدرش شد. نمی توان از اعمال شنیع او دفاع یا از او حمایت کرد، اما واقعیت این است که «دابی» یک شخصیت غمانگیز است که لیاقت هیچ یک از این اتفاقاتی که پشت سر گذاشت را نداشت.
او کسی است که برای پیروزی مبارزه نمیکند، تنها میخواهد به دیگران نشان دهد که چه شکافی در باور و عمل آنها وجود دارد. در نهایت نبرد دو برادر به پایان رسید، مبارزهای که برای هر دو طاقتفرسا بود. اشکی که از چشمان «شوتو» سرازیر شد گواه بر این موضوع است.
بعد از شکست «دابی» توسط «شوتو» قطرهای امید در دل قهرمانان ما چکه کرد. هیچکس تصور نمیکرد که بتوان خشم و قدرت او توسط برادر کوچکترش مهار شود. واکنش قهرمانان به خبر پیروزی «شوتو» هم قابل توجه است. هر شخصیت با توجه به تجربه و سرگذشتی که دارد، آن خبر را تحلیل میکند. کسانی که زخمها و صدمات ناشی از آسیبهای رویدادهای اخیر را هنوز بر روی بدنشان احساس میکنند، شکست «دابی» را مثل باقی قهرمانان، یک دستاورد نمیبینند.
اینکه ما به عنوان مخاطب احساس بدی نسبت به شکست یک شرور و ضدقهرمان داستان داشته باشیم، میتواند نشان دهنده گیرایی قلم نویسنده باشد.به عنوان مثال، در هنگام مبارزه «اوچاکو» و «توگا» به سختی میتوانستیم مرز بین حق و باطل را مشخص کنیم. هر دو شخصیت دلایل خود را برای جنگیدن داشتند و درنهایت ما تحمل شکست هیچکدام را نداشتیم.
انیمه My Hero Academia داستانی در مورد قهرمانان هست اما ضدقهرمانان را نیز فراموش نمیکند و به نوعی دو روی یک جامعه را نشان میدهد. جامعهای که در آن هیچکس سیاه و سفید مطلق نیست.
بررسی فصل هفتم انیمه My Hero Academia: کارگردانی
کارگردانی و طراحی صحنههای فصل هفتم انیمه My Hero Academia، عنصر قدرتمندی است که هم عمق روایت و هم عمق احساسی شخصیتها را افزایش می دهد. همانطور که در این فصل، داستان به تکامل خود ادامه میدهد، شاتها و صحنههای سینمایی، بدون شک یک عامل کلیدی در انتقال مضامین قهرمانی، رشد و پیچیدگیهای احساسی ابرقهرمانان و هم ضدقهرمانان است.
فیلمبرداری در انیمه My Hero Academia تنها به اکشن و صحنه مبارزات منتهی نمیشود. هر شات از این انیمه، فلسفه و نظام خودش را دنبال میکند. به عنوان مثال، تصاویری که گاه و بیگاه از «آل مایت» نشان داده میشود، به نماد امید و استقامت در ذهن بیننده تبدیل شده است.
تضاد بین دنیای روشن و نورانی قهرمانان و واقعیتهای تاریک و پیچیده ضدقهرمانان، به زیبایی از طریق انتخاب نور، به تصویر کشیده شدهاست. مخفیگاه «آل فور وان» در دخمهای تاریک و به دور از نور خورشید امیدبخش است. صحنههای تاریکتر اغلب دارای کنتراست بالا و سایههای عمیق هستند که بر ابهام اخلاقی بسیاری از شخصیتها تأکید میکنند.
فصل هفتم خالی از سکانس اضافی است. داستان به طور آگاهانه و هوشمندانه «دوکو» را به حاشیه میبرد و تمرکزش را بر روی دیگران میگذارد. «هرکسی میتواند قهرمان باشد.» این پیام اصلی این فصل است و برای یکبار هم که شده، حتی برای مدت کوتاهی، قهرمانان دست بالاتر را دارند.
بررسی فصل هفتم انیمه My Hero Academia: کلام آخر
در ابتدا انیمه My Hero Academia یک کپی و تقلید ناشیانه از همتایان آمریکایی خود بود اما این سریال رفتهرفته هویت خودش را پیدا کرد و به مجوعهای منحصربهفرد تبدیل شد. این انیمه توانست عناصر ابرقهرمانی سنتی را با داستانگویی عمیق و احساسی همچنین با پویایی شخصیتهای پیچیده، ترکیب کند. به طور خلاصه، فصل هفتم انیمه My Hero Academia داستانی در مورد فروپاشی جامعه است. اینکه چطور ترس از آینده، توانایی اندیشیدن را از مردم سلب میکند. این فصل، سرگرمکننده با مبارزات هیجانانگیز و شخصیتهای بهیادماندنی همراه است.
سپاس از اینکه با بررسی فصل هفتم انیمه My Hero Academia همراه وبسایت دنیای بازی بودید. نظر شما همراهان همیشگی دنیای بازی در مورد فصل جدید انیمه My Hero Academia چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.